ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 9 دي 1404
سه شنبه 9 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 14 آبان 1391     |     کد : 45332

زهد علی(ع) شورشی است علیه زبونی در برابر لذت‌ها

علی بن ابیطالب(ع) یا افرادی که از طراز علی ابن ابیطالب و یا تربیت شده مکتب او باشند، آزاد مردان واقعی هستند چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا اند.

خبرگزاری مهر- علی بن ابیطالب(ع) یا افرادی که از طراز علی ابن ابیطالب و یا تربیت شده مکتب او باشند، آزاد مردان واقعی هستند چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا اند.
آن کس می تواند واقعاً آزاد و آزادی بخش باشد که همیشه مانند علی (ع) است و یا لااقل پیرو اوست؛ از نفس و روح خودش حساب بکشد، تنها در محراب عبادت دست به محاسن شریفش بگیرد و بگوید "یا دنیا! غری غیری" (نهج‌البلاغه خطبه 215) ای زرد و سفید دنیا، ای طلا و نقره دنیا! برو غیر علی را فریب بده، من تو را سه طلاقه کرده‌ام. آن کسی که واقعاً و نه از روی نفاق و دورویی برای حقوق و آزادی مردم احترام قائل است که در دلش، در ضمیرش، در وجدانش یک ندای آسمانی است و او را دعوت می کند.

آن وقت شما می‌بینید که یک همچون کسی که آن تقوا را دارد، آن‌ معنویت را دارد، آن خدا ترسی را دارد، وقتی که حاکم بر مردم می‌شود و مردم محکوم او هستند، چیزی را که احساس نمی‌کند همین حاکم و محکومی است.

مردم روی سوابق ذهنی خودشان می خواهند از او حریم بگیرند؛ می گوید حریم نگیرید، با من باشید. وقتی که برای جنگ صفین می‌رفت یا از آن بر می‌گشت، به شهر انبار که الان یکی از شهرهای عراق است و از شهرهای قدیم ایران بوده است- رسید، ایرانیان آنجا بودند. عده‌ای از کدخداها، دهدارها، بزرگان به استقبال خلیفه آمده بودند. به خیال خودشان علی(ع) را جانشین سلاطین ساسانی می‌دانستند. وقتی که به ایشان رسیدند، در جلوی مرکب امام شروع کردند به دویدن. علی(ع) صدایشان کرد،‌ فرمود: چرا این کار را می کنید؟ گفتند: آقا! این یک احترامی است که ما به بزرگان خودمان، به سلاطین خودمان می‌گذاریم. امام علی(ع) فرمود: نه این کار را نکنید. این کار شما را پست و ذلیل می‌کند، شما را خوار می‌کند. چرا خودتان را در مقابل من که خلیفه‌تان هستم خوار و ذلیل می‌کنید؟ من هم مانند یکی از شما. تازه شما با این کارتان به من خوبی نکردید بلکه بدی کردید؛ با این کارتان ممکن است یک وقت خدای ناکرده غروری در من پیدا شود و واقعاً خودم را برتر از شما حساب کنم.

این را می‌گویند یک آزادمرد، کسی که آزادی معنوی دارد،‌ کسی که ندای قرآن را پذیرفته است: "الا نعبد الا الله" جز خدا هیچ چیزی را، هیچ کسی را، هیچ وقتی را، هیچ نیرویی را پرستش نکنیم؛ نه انسانی را، نه سنگی را، نه حجری را، نه قدری را ، نه آسمان را، نه زمین را، نه هوای نفس را، نه خشم را، نه شهوت را، نه حرص و آز را و نه جاه طلبی را، فقط خدا را بپرستیم. آن وقت او می‌تواند آزادی معنوی بدهد.

حضرت علی(ع) خطبه خیلی مفصلی راجع به حقوق والی بر مردم و حقوق مردم بر والی دارد. مسایلی دارد که حضرت بحث می کند، بعد در ذیل آن جملاتی دارد. "لاتکلمونی بما تکلم به الحبابره" مباد آن‌اصطلاحاتی را که در مقابل جباران به کار می‌برید که خودتان را کوچک می‌کنید، ذلیل می‌کنید، خاک پا می کنید و او را بالا می‌برید، به عرش می‌رسانید، برای من به کار ببرید.

نه کرسی فلک نهاد اندیشه زیر پای تا بوسه بر رکاب منزل ارسلان زند

مبادا با من این گونه حرف بزنید، ابداً. با من همان طور که با دیگران حرف می‌زنید، صحبت کنید و اگر دیدید احیاناً من عصبانی و ناراحت شدم، ‌حرف تندی زدم، خودتان را نبازید، مردانه انتقاد خودتان را به من بگویید، از من حریم نگیرید. "و لا تخالطونی بالمصانعه" با باری به هر جهت، هر چه شما بفرمایید صحیح است، هر کاری که شما می‌کنید درست است (این را می‌گویند مصانعه و سازش) با من رفتار نکنید. هرگز با من به شکل سازش کارها معاشرت نکنید.

"و لا تظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی" گمان نکنید که اگر حقی را در مقابل من بگویید یعنی اگر علیه من کلمه‌ای بگویید که حق است بر من سنگین خواهد آمد. به حق از من انتقاد کنید. ابداً بر من سنگین و دشوار نخواهد بود، با کمال خوشرویی از شما می‌پذیرم.

"ولا التماس اغفلام لنفسی" ای کسانی که من حاکم و خلیفه‌تان هستم و شما رعیت من هستید، خیال نکنید که من از شما این خواهش را دارم که از من تمجید و تعظیم کنید، از من تملق بگویید، مرا ستایش کنید، ابداً. بعد یک قاعده کلی را ذکر می‌کند: آن آدمی که وقتی حق را به او می گویی دشوارش می‌آید و ناراحت می‌شود که چرا حق را گفتی، عمل کردن حق برای او سخت تر است.

آزادگی علی (ع)

آزادمرد جهان علی بن ابیطالب از آن جهت به تمام معنی آزاد بود که به تمام معنی زهد بود، علی(ع) در نهج‌البلاغه به شعار ترک دنیا یعنی ترک لذت گرایی به عنوان آزاد منشی زیاد تکیه می‌کند.

در یکی از کلمات قصار می‌فرماید: الطمع رق موبد: طمع بردگی جاودان است.

زهد عیسی بن مریم را چنین توصیف می کنند:‌ و لا طمع ندله: طمعی که او را خوار و ذلیل سازد در او نبود.

در جای دیگر می‌فرماید:

دنیا گذرگاه است نه قرارگاه و مردم در این معبر و گذرگاه دو دسته‌اند: برخی خود را می‌فروشند و برده می‌سازند و خویشتن را تباه می‌کنند و برخی برعکس، خویشتن را می خرند و آزاد می‌سازند.

از همه صریحتر و روشن‌تر بیان آن حضرت است در نامه ای که به عثمان بن حنیف نوشته است، در آخرین بخش آن نامه، دنیا و لذات دنیا را مانند یک مخاطب ذی شعور طرف خطاب قرار می‌دهد و با زبان مخاطبه با دنیا را زهد و فلسفه ترک لذت گرایی خویش را برای ما روشن می‌سازد. می‌فرماید: دور شو از من، افسارت را بر دوشت انداخته‌ام.، از چنگال‌های درنده تو خود را رهانیده‌ام و از دام‌های تو جسته‌ام.

و دور شو به خدای سوگند که رام تو و ذلیل تو نخواهم شد که هر جا بخواهی مرا به خواری به دنبال خود بکشی، و مهار خود را به دست تو نخواهم داد که به هر سو بخواهی ببری.

آری،‌ زهد علی شورشی است علیه زبونی در برابر لذت‌ها، طغیانی است علیه عجز و ضعف در برابر حاکمیت میل‌ها،‌ عصیان و سرپیچی است علیه بندگی دنیا و نعمت‌های دنیا.


نوشته شده در   يکشنبه 14 آبان 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode