جام جم آنلاين: مريم دانشجوي رشته ارتباطات با دستاني زخمي سراسيمه وارد دانشگاه ميشود. او در تشريح موضوع به دوستانش ميگويد: «پسري جوان با هدف ربودن ساعت مچيام به من حملهور شد كه در برابر حمله او مقاومت و شروع به داد و فرياد كردم. پس از دقايقي بدون آن كه كسي به كمكم بيايد، فرد مهاجم ناكام فرار كرد.»
اين اتفاق چهار سال پيش براي مريم رخ داد. او پس از آن ماجرا تصميم گرفت يك اسپري دفاعي براي چنين مواقعي تهيه كند. حالا مريم با اعتماد به نفس بيشتري در خيابان رفت و آمد ميكند.
اگر در گذشته استفاده از چاقو و ديگر سلاحهاي سرد و گرم تنها براي مردان امري رايج بود، اما در يكي دو دهه اخير، زنان بنا بر انگيزههاي مختلف كه اصليترين آن دفاع از خود است، به تهيه و حمل تجهيزات دفاعي مانند اسپري فلفل، چاقو، تيغ موكتبري و حتي پنجهبوكس روي آوردهاند.
سولماز كه يك انترن است، ميگويد: «شب، هنگام بازگشت از بيمارستان به خانه، روي پل عابر پياده در شرق تهران با مزاحمت مردي ميانسال روبهرو شدم. ابتدا سكوت كردم و تنها ميخواستم با سرعت از آنجا دور شوم، اما آن مرد سكوت مرا به گونهاي ديگر تعبير كرد و بر مزاحمت خود اصرار ورزيد.
در نهايت كنترلم را از دست دادم و با درآوردن يك تيغ ابرو از داخل كيفم چند بار روي صورت او كشيدم، سپس شروع به جيغزدن كردم كه مردم دور ما تجمع كردند و از من خواستند از آنجا دور شوم چون با سر رسيدن پليس، به دليل ايجاد ضرب و جرح مرا بازداشت ميكردند! من هم فرار كردم.» شما هم حتما نمونههايي از اين موارد را از دوستان و آشنايان خود شنيدهايد. صفحه حوادث روزنامهها نيز پر از چنين حوادث ناگواري است.
اسلحه تهاجمي مردان، سلاح مقاومتي زنان
در ايران قديم حمل سلاح سرد و حتي گرم توسط مردها امري رايج بوده است، اما استفاده از سلاح براي خود آييني داشت يعني آنها با كوچكترين درگيري دست به اسلحه نميبردند.
در حال حاضر با گسترش شهرنشيني و افزايش فشارهاي زندگي در ابعاد مختلف، كه يكي از پيامدهاي آن كاهش آستانه تحمل شهروندان است، افراد با كوچكترين مشكل و اختلافي، طاقت از كف ميدهند و گاهي يكمساله جزئي كه براحتي قابل حل است، ميتواند تبديل به يك بحران در زندگي افراد شود. اين مسأله تنها محدود به افراد معمولي نيست و در برخي موارد دامنگير افراد نامي نيز ميشود؛ در اين مورد ميتوان به روحالله داداشي از قويترين مردان ايراني به عنوان مقتول اشاره كرد كه در يك زد و خورد خياباني به قتل رسيد.
دكتر شهلا اعزازي، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي و مدرس جامعهشناسي در مورد حمل اسلحه توسط زنان به جامجم ميگويد: «حمل سلاح از سوي دختران و زنان به قصد تعرض به ديگري نيست، بلكه براي محافظت از خودشان است. اخبار ناگوار قتل، تجاوز، دزدي و زورگيري كه درصد ناچيزي از آن در روزنامهها منتشر ميشود و همان مقدار هم به اندازه كافي ترسناك است، زنان و دختران جوان را به فكر حمل سلاح سرد به منظور دفاع از خود در برابر مخاطرات جامعه انداخته است.»
خلاءهاي قانوني
قانونگذار مصاديق سلاح سرد را شامل: شوكرهاي الكتريكي در انواع مختلف كه منجر به اختلال عصبي ميشود، افشانههاي اشكآور گازي تهوعآور، خوابآور و بيهوشكننده و انواع سرنيزه عنوان كرده است.
قانون ممنوعيت فروش و حمل اين نوع اسلحهها تاكنون داراي كش و قوسهاي زيادي بوده است حتي لايحه «ممنوعيت حمل سلاح سرد» در مجلس هشتم به نتيجه مشخصي نرسيد و اين وظيفه به مجلس نهم محول شد. در حال حاضر قانون مجازات، قاچاقچيان اسلحه و مهمات را به نوعي به حاملان عادي اسلحه سرد تعميم دادهاند.
پليس هم با توجه به اين موضوع به عنوان مجري قانون وارد عمل شد و با اخطار يا برخورد با عرضهكنندگان سلاح سرد درصدد اعمال قانون برآمد. به گونهاي كه حالا ديگر نميتوان بسادگي اين نوع اسلحهها را در بازارهايي همچون سيداسماعيل تهيه كرد.
نكته: دولت و نهادهاي مسئول بايد به گونهاي امنيت را تامين كنند كه مردم با خيال آسوده حتي در ساعات پاياني شب نيز در خيابانها تردد كنند. ضمن اين كه بايد براي تنگناهاي پليس مانند كمبود نيرو نيز چارهاي انديشيد
هر چند نبايد از كنار اين موضوع بسادگي گذشت كه در اختيار نداشتن سلاح موجب استفاده نكردن از آن خواهد شد و در نتيجه آمار ضرب و جرح و نزاعها در اين خصوص كاهش خواهد يافت، اما آيا بهصرف ممنوعيت عرضه و فروش سلاح سرد و حتي حمل آن ميتوان امنيت را در جامعه بويژه براي زنان برقرار كرد به گونهاي كه نيازي به حمل چنين سلاحهايي نباشد؟
اعزازي در اين باره ميگويد: «در تهران و كلانشهرهاي ايران متأسفانه فضاي عمومي شهر براي همه، بخصوص زنان بسيار خطرناك است، چرا كه زنان و دختران جوان نه تنها به عنوان طعمه و قرباني در نظر گرفته ميشوند، بلكه مورد آدمربايي، تجاوز و حتي قتل نيز قرار ميگيرند. حتي زني كه براي دفاع از خود ناگزير به استفاده از اسلحه سرد شده است به آساني نميتواند موضوع «دفاع» از خود را در دادگاه ثابت كند چون حداقل نياز به دو نفر شاهد دارد، گرچه غيرقابل انكار است كه پليس در ايجاد امنيت تلاش زيادي ميكند، اما به نظر ميرسد حضورش در معابر بويژه هنگام شب كمرنگ است.
امنيت زنان خارجي
آمارها نشان ميدهد شمار زيادي از زنان در آمريكا به منظور محافظت از خويش سراغ خريد اسلحه رفتهاند. آنها بهطور همزمان، به عضويت در باشگاههاي تيراندازي درآمده و در كلاسهاي تمرين تيراندازي و شكار نيز شركت ميكنند.
صاحبان فروشگاههاي اسلحه در آمريكا افزايش 75 درصدي تقاضا از سوي زنان براي تهيه اسلحه را تاكيد ميكنند.
انجمن تفنگداران ملي آمريكا نيز از افزايش 20 درصدي زنان در خصوص شركت در كلاسهاي تيراندازي خبر ميدهد. طبق آمار و ارقام منتشر شده در گزارش سالانه فدراسيون ملي ورزش تيراندازي آمريكا، بيش از 83 درصد زنان اين كشور براي محافظت از خود اقدام به خريد اسلحه ميكنند.
اما اين تنها منحصر به جامعه توسعهيافته آمريكا نيست؛ چرا كه در كشور اوگاندا به عنوان يك كشور فقير يا در حال توسعه نيز دولت خود درصدد تهيه اسلحه سرد برآمده است تا در اختيار زنان در معرض خطر قرار دهد. وزارت جوانان اوگاندا براي تأمين امنيت دختران و زنان، در نظر دارد اسپري فلفل را به رايگان در اختيار دختران قرار دهد تا آنها بتوانند در مقابل متجاوزان بهتر از خود دفاع كنند. رونالد كيبوله، معاون وزير ورزش اين كشور اظهار اميدواري كرده است كه بتوان از اين طريق ميزان تجاوزات را كاهش داد. البته نحوه استفاده از اين نوع اسلحهها به زنان آموزش داده ميشود.
اما اين كه با حمل چنين سلاحهايي در مواقع خطر، زنان واقعاً قادر به دفاع از خود خواهند بود يا خير خود مسأله ديگري است. اين پرسش را اعزازي مطرح كرد.
مريم همان دانشجوي رشته ارتباطات كه حالا اسپري دفاعي در كيف خود دارد درباره استفاده از آن ميگويد: «بعيد ميدانم در موقع خطر جرات استفاده از آن را داشته باشم.» اين در حالي است كه زنان آمريكايي استفاده از اسلحه را نه تنها كار ترسناكي نميدانند، بلكه آن را لذتبخش هم ميدانند.
گرچه در جوامعي همچون آمريكا طبق قانون مردم ميتوانند براي حفظ امنيت خود سلاح گرم داشته باشند، اما اعزازي تصريح ميكند: «اين، بهترين راه براي محافظت نيست.» به باور وي پليس به عنوان متولي امنيت اجتماعي بايد به همراه ساير نهادها مثل شهرداريها و... مسئوليت حفظ امنيت مردم در جامعه را بر عهده داشته باشد.
در وضعيت فعلي كه كنترل و نظارت اجتماعي در كلانشهرها مشكل به نظر ميرسد، نقش نهادهاي مسئول اعم از قانونگذار و مجري پررنگتر ميشود. به باور اعزازي دولت و نهادهاي مسئول بايد به گونهاي امنيت را تامين كنند كه مردم با خيال آسوده حتي در ساعات پاياني شب نيز در خيابانها تردد كنند. ضمن اين كه بايد براي تنگناهاي پليس مانند كمبود نيرو نيز چارهاي انديشيد.
سامان عابري / جامجم