امام خمينی(ره) مانند ملاصدرا روش فلسفه را هم برهانی و هم شهودی می دانند و رويكرد ايشان به فلسفه، رويكردی عرفانی ـ قرآنی است و علاوه بر روش استدلالی و فلسفی، از قرآن و ادعيه نيز در فلسفه خود استفاده كرده اند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) حجتالاسلام و المسلمين عبدالحسين خسروپناه، رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران، در همايش «انديشههای فلسفی و عرفانی امام خمينی(ره)» كه عصر امروز، 9 خردادماه، در مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران برگزار شد، به بيان به بيان سخنانی با موضوع «فلسفه فلسفه امام خمينی(ره)» پرداخت.
وی اظهار كرد: مراد از اين موضوع آن است كه ببينيم امام خمينی(ره) چه ميزان در انديشه خود به پرسش های بيرونی فلسفه مانند تعريف فلسفه، كاركرد، مفاهيم و ... پرداخته اند؛ واقعيت آن است كه امام(ره) گر چه در فصلی مستقل به اين موضوعات نپرداخته اند، اما با تأملی در مجموعه آثار ايشان در می يابيم كه به اين مباحث بسيار پرداخته اند.
حجتالاسلام خسروپناه با بيان اين كه امام(ره) در آثاری چون «الرسالةالعشرة»، «انوارالهداية» و «مناهج الوصول» به تعريف و موضوع فلسفه پرداخته اند، درباره رويكرد و روش فلسفی ايشان گفت: امام خمينی(ره) مانند ملاصدرا روش فلسفه را هم برهانی و هم شهودی می دانند و رويكرد ايشان به فلسفه، رويكردی عرفانی ـ قرآنی است.
وی با ارائه مثالی در اين زمينه عنوان كرد: امام(ره) در «تقريرات فلسفه» می گويند كه كشف عالم مثال توسط عرفا صورت گرفته و اگر انسان با چشم كثرت نگر طبيعت عالم كثرت را تماشا كند، مشرك است، او بايد آن چشم را بسته و از طبيعت پرواز كند و چشم نفس را به سوی عالم بالا بگيرد تا عالم برزخ و مثال را ببيند.
رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران در بخش ديگری از سخنان خود عنوان كرد: امام(ره) علاوه بر روش استدلالی و فلسفی، از قرآن و ادعيه نيز در فلسفه خود استفاده كرده اند و اين امر نشانگر آن است كه از منظر امام(ره) از قرآن می توان فلسفه ساخت و قرآن می تواند علاوه بر پاسخ دادن به پرسش های فلسفی ما در استدلال سازی و برهان سازی نيز ما را ياری دهد.
رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران، در ادامه سخنان خود به تبيين مبحث رابطه فطرت و حكمت در انديشه امام خمينی(ره) پرداخت و گفت: امام(ره) احكام فطرت را بديهی ترين احكام می دانند و در اين مطلب متأثر از آيت الله شاه آبادی هستند و اگر كسی اين مطلب امام را دنبال كند، شايد بتواند نظام فلسفی جديدی تأسيس كند.
وی همچنين در بخش ديگری از سخنان خود به كاركرد فلسفه و ابزار يا غايت بودن آن در انديشه امام(ره) پرداخت و خاطرنشان كرد: ايشان فلسفه را مقدمه و وسيله ای برای صعود و رسيدن به هدف متعالی می دانند و در تفسير سوره حمد تصريح می كنند كه فلسفه بايد وسيله باشد نه غايت مطلوب؛ از نظر امام(ره) همه علوم وسيله است و فلسفه نيز به لحاظ كاركردی، ابزاری لازم است.
حجت الاسلام خسروپناه همچنين با اشاره به رابطه حكمت و سياست و پيوند حكمت عرفانی و فقه سياسی در انديشه امام خمينی(ره) گفت: امام(ره) حكمت عرفانی خود را با سياست يعنی فقه سياسی پيوند دادند. ايشان ولايت عرفانی را قبول داشتند و مانند بزرگانی چون شيخ اشراق و ابن عربی معتقد بودند كسی كه به ولايت عرفانی برسد، از ولايت سياسی نيز برخوردار است؛ اما در بحث ولايت فقيه از ولايت عرفانی استفاده نمیكنند، چون راه فقه برای ولايت سياسی كوتاهتر است.
وی خاطرنشان كرد: امام(ره) با نگاهی كاملاً عرفانی در همين فقه جواهری از عنصر زمان و مكان و مصلحت استفاده و با پيوند عرفان (حكمت عرفانی) و فقه سياسی، كشور را اداره میكنند و ثمره اين پيوند است كه چنان روح معنوی در كالبد جامعه میدمد و اين حقيقت را در جامعه ايجاد می كند كه جامعه با فتوای مرجع تقليد با رويكرد عرفانی پيش می رود.