گزارش سريال نقطه سرخط
تلخندي براي فصل بازنشستگي
جام جم آنلاين: مجموعه طنز «نقطه سر خط» به كارگرداني سعيد آقاخاني و تهيهكنندگي ايرج محمدي و مهران مهام از 29 بهمن از شبكه 3 سيما پخش ميشود.
داستان مجموعه «نقطه سرخط» را مصطفي كيايي و سعيد جلالي در 30 قسمت 40 دقيقهاي براي گروه فيلم و سريال شبكه 3 به نگارش درآوردهاند.
ايرج محمدي و مهران مهام كه يد طولايي در توليد سريالهاي مناسبتي نوروز دارند، بعد از «خوشنشينها»، «زن بابا» و «راه دررو» تصميم گرفتهاند همكاري جديدشان را با سعيد آقاخاني از رقابتهاي نوروزي خارج كنند و در اوضاع و احوال قبل از نوروز، آن را روي آنتن بفرستند.
قصه سريال نقطه سر خط روايتگر زندگي صمد قيصري، كارمند يكي از ادارات است كه همراه همسر و دو دختر و پسرش كه همگي در سن ازدواج و دانشجو هستند در خانهاي استيجاري زندگي ميكنند.
با لودگي مخالفم
در حاليكه اوضاع كارهاي ملودرام در تلويزيون و سينما روز به روز بدتر ميشود، مجموعهها و فيلمهاي كمدي و طنز در دو سه سال اخير رونقي پيدا كردهاست. در اين ميان سابقه و تجربه آقاخاني در زمينه طنزهاي تلويزيوني او را در زمره قديميهاي اين صنف قرار داده است.
آقاخاني درخصوص ديدگاه خود نسبت به آثاري كه با هر ترفندي سعي در خنداندن مخاطبانشان دارد، ميگويد: طبيعي است توقع بيننده از كار طنز خنديدن است، اما به چه قيمتي؟! ما در اين مجموعه وقتي با صحنهاي مواجه ميشديم كه احساس ميكرديم جايي براي شوخي ندارد يا حتي توانايي نداريم آن شوخي را توليد كنيم اين كار را نكرديم و فقط قصه را روايت كرديم.
وي ادامه ميدهد: به طور كلي در ساخت كار طنز وقتي ميبينيم چيزي براي خنداندن مردم نداريم و اگر در اين بخش حركت كنيم به سمت لودگي ميرويم، آن را انجام نميدهيم چون من با لودگي و زوري خنداندن موافق نبوده و نيستم.
كارگردان نقطه سرخط توضيح ميدهد: به هر حال نميخواهم مدعي باشم كه وقتي بيننده هر قسمت از نقطه سرخط را ميبيند از خنده ريسه ميرود، اما معتقدم تمام تلاشم را ميكنم اگر بيننده با ديدن اين سريال لبخندي بر لبانش نقش ميبندد از ته دلش باشد.
آقاخاني درباره وجه تمايز نقطه سر خط با بقيه سريالهاي طنز ميگويد: معمولا فضاي رئال را در قالب طنز به تصوير ميكشم، اما سعي ميكنم دوربين را براي مخاطب مخفي كنم، در نقطه سرخط مشكلات قشري عمده از جامعه به تصوير كشيده شده كه به نظرم در سريالهاي طنز ديگر نبوده است. اميدوارم مورد استقبال مخاطب باشد.
كمدي اجتماعي مفرح در يك آپارتمان
مهران مهام كه سالهاست به عنوان تهيهكننده تلويزيوني با ايرج محمدي فعاليت ميكند.
درباره اينكه آيا مطمئن هستيد سريال در اوضاع و شرايط خريد سال نو و خانه تكاني، بازهم ديده ميشود، ميگويد: به هر حال هر سريالي كه خوب و قصهگو باشد و از نظر ساختاري، كار درستي از آب درآيد، در هر اوضاع و شرايطي بيننده خودش را خواهد داشت.
سالهاست كه سريالهاي كمدي ما پر شده از بازيگراني كه ديگر چهره، نوع بازي، تكيهكلامها و تكتك حركاتشان براي مخاطبان نهتنها آشناست كه خيلي وقتها تكراري و آزاردهنده به نظر ميرسد، اما بازهم به محض اينكه تصميمي براي توليد يك سريال كمدي گرفته ميشود، نام اين بازيگران در فهرست سريال ميآيد و هيچ تغييري هم در اين ساختار ايجاد نميشود. سريال نقطه سر خط هم گويا از اين مساله جدا نيست.
اين انتخابها به نظر مهام چند دليل دارد: دليل اول انتخاب بازيگراني مثل مرجانه گلچين، حميد لولايي و علي صادقي است كه مردم واقعا اين بازيگران را دوست دارند. وقتي ما را ميبينند، اولين سوالشان اين است كه اين بازيگران در كار جديدمان هستند يا خير.
طبيعي است وقتي مردم تا اين حد از حضور آنها استقبال ميكنند و واكنش خوبي نشان ميدهند ما بازهم از آنها استفاده كنيم. از طرف ديگر، به نظر من اين كاراكترها نقش خودشان را خيلي خوب پيدا ميكنند و كاملا ميدانند بايد كار را چطور موفق پيش ببرند.
با وجود موفقيتهاي بسيار اين بازيگران، اما اگر حضورشان با يك نقش خاص بدون كمترين نوآوري مدام تكرار شود، قطعا ديگر جذابيتشان را از دست ميدهند. تهيهكننده مجموعه در اينباره ميگويد: ما به كليت قضيه نگاه ميكنيم.
بايد با اين واقعيت كنار بياييم كه در بخش كمدي با محدوديت بسياري مواجه هستيم، بنابراين حق انتخاب زيادي نداريم.
با وجود اين هربار در هر سريال سعي ميكنيم چند نقش جديد هم به كار اضافه كنيم تا كنار بازيگران شناخته شده قبلي تا حدي بتوانند خودشان را نشان دهند.
در اين سريال هم از سه چهار بازيگر جديد تئاتري استفاده كردهايم. در حالت كلي به منتقدان و تمام مخاطبان ميگويم سعهصدر داشته باشند و كار را تا پايان دنبال كنند. نويد ميدهم قصه در قسمتهاي بعد روند صعودي طي خواهد كرد.
سريال نقطه سر خط به تعريف تهيهكننده، كمدياي است كه بيشتر سعي دارد مسائل و مشكلات اجتماعي را به تصوير بكشد.
مهام درباره لوكيشنهاي اين مجموعه ميگويد: لوكيشنهاي ما همه در تهران است، اما جابهجاييهاي زيادي در شهر خواهيم داشت. در حال حاضر نيز با وجود سرماي هوا تصويربرداري ادامه دارد و به احتمال زياد تا پايان اسفند هم طول خواهد كشيد.
طنز اگر با تعريف صحيح و متعالي آن همراه شود به دليل جاذبه خاص، مخاطبان گستردهتري جذب ميكند و در مخاطب تاثير عميقتري ايجاد ميكند، تهيهكننده نقطه سر خط درباره اينكه ملودرام حرف دل مردم را بهتر انتقال ميدهد يا طنز ميگويد: ملودرام و طنز هر دو ميتوانند حرف دل جامعه را بيان كنند، اما گاهي مشكلات و معضلات، سختي و تلخيهايي دارد كه اگر به شكل طنز بيان شود براي مخاطبان جذابتر است. طنز ميتواند نقاط ضعف جامعه را به زبان گويا و شيرين براي مخاطب بازگو كند. نقطه سر خط كمدي اجتماعي مفرح در يك آپارتمان است.
خنداندن مردم در شرايط دشوار امروز، كار راحتي نيست. سطح سليقه و سواد مخاطب ارتقا يافته است و مانند گذشته نيست كه هر برنامه و سريالي را كه خوراكش كنند براحتي بپذيرد.
مخاطب امروز به نقد مجموعهها ميپردازد و ديگر با تماشاي هر مجموعه طنزي نميخندد. مهام درباره خنداندن مخاطب امروز ميگويد: به نظرم وقتي زندگي امروز مردم را به تصوير ميكشيم، مخاطب راحتتر ميخندد، بارها پيش آمده است در زندگي روزمره با مشكلاتي مواجه شدهايم كه حتي خودمان خندهمان گرفته است. اين كه تجربههاي قبلي نشان داده است مخاطب هنگام ديدن زندگي خودش در رسانه تصويري، خنده واقعي ميكند نه اين كه به لودگي بخندد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آیا نبود فيلمنامه كامل و آماده سبب نبود انسجام در قصه و داستان ميشود، بيان ميكند: اگر بيدقتي در كار صورت گيرد اين اتفاق ميافتد، اما ما به طور معمول به گونهاي كار را مقابل دوربين ميبريم كه هيچ زمان صحنه، براي فيلمنامه معطل نباشد. اگر صحنه فيلمبرداري، لنگ فيلمنامه باشد و بخواهد فيلمنامه صفحه به صفحه به دست ما برسد مشكلات زيادي در توليد و كيفيت سريال به وجود ميآورد. هنگامي كار يكدست نميشود و قصهها غيرمنسجم است كه صحنه لنگ فيلمنامه باشد، ولي هيچ زمان سريال ما لنگ فيلمنامه نميماند.
تماشاي كار كليشهاي نهتنها براي مخاطب جذابيتي ندارد، بلكه او را دلزده ميكند و حتي براي سرگرمي هم رغبت به تماشاي كار ندارد. مهام براي دور كردن مجموعه از كليشه شدن توضيح ميدهد: قصه اگر كهنه نشود حرفي براي گفتن دارد. با اينكه مجموعههاي سالهاي اخير طنز بازگوكننده قصههاي اجتماعي و رئال است، اما نگاه جديد كارگردان و تهيهكننده ميتواند قصه را از كليشه بودن دور كند، نقطه سرخط بيانكننده قسمتي از زندگي و مشكلات مردم است كه تاكنون در هيچ مجموعهاي به تصوير كشيده نشده است. ما تلاش كرديم و اميدوارم مخاطب هم بتواند با كار ارتباط برقرار كند.
كارگردان مجموعه طنز بايد شوخطبع باشد
عليرضا نجفزاده سال 1351 در تهران متولد شده است. او سالها با سمت دستيار كارگردان و برنامهريز در پروژههاي مختلف سينمايي و تلويزيوني حضور داشته است كه ميتوان به قتل آنلاين، زنبابا، چارديواري، به كبودي ياس و شاعر زبالهها اشاره كرد. وي در حال حاضر سرپرست گروه كارگرداني و برنامهريزي مجموعه نقطه سرخط است.
وي درباره وجه تمايز قصه نقطه سر خط با بقيه سريالها اظهار ميدارد: داستان اين سريال درباره مردي است كه نميخواهد قبول كند بازنشستگي پايان دوران فعاليت اوست. صمد قيصري، كارمندي است كه پس از سالها فعاليت در ادارهاش، حكم بازنشستگي دريافت ميكند. او همراه خانوادهاش در خانهاي استيجاري زندگي ميكند و البته ارتباط خوبي هم با صاحبخانهاش دارد، اما بازنشستگي او باعث ميشود ماجراهاي مختلفي براي او و اطرافيانش به وجود آيد. اين قصه جديدي است كه به نظر تا به حال بيان نشده است.
در اين مجموعه بعد از بيان مشكلات، راه حل آن نيز بيان شده و به مخاطب گفته ميشود در نهايت تمام مشكلات را ميتوان با همدلي برطرف كرد.
نجفزاده در پاسخ به اينكه كارگرداني در يك مجموعه طنز و ملودرام چه تفاوتهايي دارد، توضيح ميدهد: به طور كلي در فيلمسازي، فضاي پشت دوربين تاثير بسزايي مقابل دوربين ميگذارد. عواملي كه در مجموعههاي طنز فعاليت ميكنند بايد روحيهاي آرام وشاد داشته باشند تا بتوانند بخوبي نقشآفريني كنند.
كارگردان مجموعه طنز نيز بايد بتواند، با اخلاق خوب از بازيگران بازي بگيرد و چون زندگي دشواريهاي زيادي دارد، ممكن است كارگردان مجموعه طنز هم مانند تمام افراد جامعه، يك روز غمگين باشد، اما بايد بتواند خود را كنترل كند تا به كار لطمهاي وارد نشود. تمام اين موارد، به زبان ساده است، اما در عمل دشوار است. بنابراين اجراي كار طنز به مراتب سختيهاي بيشتري از مجموعههاي جدي دارد.
وي در پاسخ به اينكه در كارگرداني مجموعههاي طنز بازيگران تا چه اندازه اجازه اعمال نظر دارند بيان ميكند: فيلمسازي كار گروهي است.
از وقتي طرح قصه شكل ميگيرد تا زماني كه فيلم توليد ميشود، بارها توسط همه عوامل مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد و بعضاً متن فيلمنامه هنگام توليد تغيير ميكند. اما به طور كلي، در بعضي قسمتها نقش به بازيگر نزديك ميشود و در قسمتهاي ديگر بازيگر بايد به نقش نزديك شود.
در آن قسمتهايي كه بازيگر بايد به نقش نزديك شود،كارگردان با اعمالنظر به او كمك ميكند تا در كنار بهرهگيري از خلاقيتهايش بتواند نقش را بخوبي بازي كند كه حساسيت اين قسمت در مجموعههاي طنز بيشتر است.
سرپرست گروه كارگرداني و برنامهريزي مجموعه نقطه سر خط درباره خسته شدن مخاطب از تيم بازيگري تكراري در اين مجموعه ميگويد: چارلي چاپلين و لورل هاردي كمدينهاي معروف دنيا هستند كه سالها با يك نوع لباس ايفاي نقش كردند، اما هيچ وقت براي مخاطب تكراري نشدند.
در تمام دنيا روش به اين صورت است كه استعدادهاي يك بازيگر را برجسته كرده و در كارهاي بعدي از او استفاده ميكنند، اما در ايران متاسفانه اين روش را اشتباه ميدانند. به نظر من آنچه مخاطب را خسته ميكند تكرار بازيگر نيست، بلكه قصه تكراري است. قصه اگر پتانسيل لازم را داشته باشد، بازيگر ميتواند حتي اگر تكراري هم باشد، قصه را به بهترين شكل بازي كند.
پروانه حسينزاده