1 – علت دخالت دولت در تنظيم روابط زن و شوهر چيست ؟
دخالت دولت در تنظيم روابط زن و شوهر بواسطه جنبه اجتماعي نهاد خانواده است . زيرا ازدواج تنها به زن و شوهر محدود نمي شود بلکه فرزندان ناشي از ازدواج را نيز در بر مي گيرد و چون خانواده هسته مرکزي اجتماع و پايه آن است وجود خانواده هاي مستحکم و با ايمان سبب استحکام جامعه و برقراري نظم و امنيت در اجتماع خواهد شد . از اين رو به سبب اهميت نهاد خانواده ، قانون گذار در تنظيم روابط زن و شوهر مداخله کرده و نظم آن را خود به عهده گرفته است .
2 – جنبه هاي عقد ازدواج را نام ببريد ؟
ازدواج داراي دو جنبه مالي و غير مالي است .
3 – جنبه مالي ازدواج را توضيح دهيد ؟
نفقه و مهريه از جمله امور مالي و همکاري زن و شوهر در تحکيم مباني خانواده است . در روابط مالي زن و شوهر ، شوهر مکلف است که مهريه همسر خود را بپردازد و زن مي تواند مهريه خود را مطالبه کند . شوهر موظف است مخارج زندگي همسر و خانواده خود را حدود متعارف و با توجه به وضعيت اجتماعي همسر تامين کند و زن قانونا وظيفه ندارد در تامين مخارج زندگي مسئوليتي بر عهده بگيرد . حتي اگر زن جهيزيه به خانه شوهر ببرد به مالکيت شوهر در نمي آيد و متعلق به خود اوست .
4 – اساس تشکيل خانواده بر چه پايه اي استوار است ؟
اساس تشکيل خانواده بر پايه مودت و علاقه و روابط عاطفي و انساني زن و مرد استوار است .
5 – تکليف زن در مقابل شوهر چيست ؟
تمکين از تکاليف مخصوص زن نسبت به شوهر است . تمکين در لغت به معني تن در دادن است و از نظر حقوقي ، داراي دو معني عام و خاص است . تمکين به معني عام يعني اينکه زن ضمن انجام وظايف خود نسبت به همسر رياست شوهر را در اداره امور مالي و اخلاقي خانواده و تربيت فرزندان بپذيرد و در حدود قانون و به طور متعارف از او اطاعت کند . همچنين زن بايد در رفت و آمدها و معاشرت ها و دوستي ها نظر شوهر را مراعات کند . تمکين به معني خاص مربوط به رابطه زن و شوهر است . انسان در عين حال که يک موجود اجتماعي است يک موجود زيستي نير هست و بدين لحاظ داراي علايق و تمايلات جنسي است که بايد ارضاء شود . قانونگذار زن و شوهر را مکلف به حسن معاشرت کرده است .
6 – ناشزه کيست ؟
در صورتي که زني بدون هيچ دليلي از همسر خود تمکين نکند در اصطلاح حقوقي وي را ناشزه مي نامند . زن ناشزه حق مطالبه نفقه از همسرش را ندارد و مرد مي تواند به دادگاه مراجعه کرده و الزام او را به تمکين بخواهد .
7 – زن و شوهر چه حقوقي و تکاليفي در مقابل يکديگر دارند ؟
1 – حسن معارشرت
2 – سکونت مشترک
3 – معاضدت و همکاري در تحکيم مباني خانواده و تربيت اولاد .
8 – مفهوم حسن معاشرت را توضيح دهيد ؟
هنگاميکه زن و مردي ازدواج مي کنند در حقيقت پيمان مي بندند که در غم و شادي ، سلامتي و بيماري شريک يکديگر و در همه مراحل زندگي ، غمخوار و پشتيبان هم باشند . درست است که زن و مردي که ازدواج مي کنند داراي دو فرهنگ و دو شخصيت متفاوت هستند و ممکن است در بسياري از موارد با يکديگر اختلاف نظر و سليقه داشته باشند ليکن با کمي گذشت که لازمه زندگي خانوادگي است مي توانند اختلاف نظرها را کنار گذاشته و با هم هم عقيده شوند . تعادل در زندگي مشترک هنگامي به وجود مي آيد که روابط دو سويه زن و شوهر بر پايه هاي عاطفي ، عقلايي و اخلاقي استوار باشد .
9 – مفهوم سکونت مشترک را توضيح دهيد ؟
هدف از ازدواج و تشکيل خانواده پاسخ به غريزه و فطرت ايجاد کانوني امن و آرام ، برقراري عشق و مودت و داشتن فرزند ، حفظ عفت و اخلاق حسنه و کمک به رشد و تکامل زن و شوهر است . رسيدن به اين اهداف با جدايي زن و شوهر امکان پذير نيست ، از نظر قانوني زني که از ايفاي وظيفه زناشويي خود خودداري کند مستحق نفقه نخواهد بود . شوهر مکلف است زنش را در خانه خود بپذيرد و يا مسکني براي او تهيه کند و زن مکلف است در خانه شوهر زندگي کند مگر اينکه در مورد سکونت در مسکن جداگانه با يکديگر توافق کرده باشند .
10 – در صورتي که مرد ترک خانه و خانواده کند ، تکليف زن چيست ؟
در صورتي که مرد ترک خانه کند و خانوداه را رها سازد و حاضر به سکونت مشترک با زن نباشد زن مي تواند درخواست طلاق کند .
11 – براي تحکيم مباني خانواده چه وظيفه اي بر عهده زن و شوهر است ؟
بايد در اداره امور زندگي با يکديگر همکاري کنند و با کمک و همکاري هم ، مسووليت تربيت و نگهداري فرزندان را به عهده بگيرند و زمينه مساعدي براي رشد جسمي و معنوي آنان فراهم آورند . زن و شوهر مکلف هستند در هنگام بيماري و درماندگي و گرفتاري از يکديگر مراقبت کنند و يار و غمخوار هم باشند و طبعا وظيفه اي که زن و شوهر در مقابل يکديگر و فرزندان بر عهده دارند وظيفه اي اخلاقي است .
12 – حقوق و تکاليف شوهر را شرح دهيد ؟
سرپرستي و رياست شوهر بر خانواده : قانون مدني بر ايجاد کانون خانوادگي گرم و آرامي تاکيد دارد که اساس آن بر سرپرستي و رياست شوهر و پدر ر خانواده استوار باشد . با توجه به اينکه هر اجتماعي بايد يک سرپرست داشته باشد تا کارها را هماهنگ سازد و مشکلات را از پيش پا بردارد و تصميم نهايي را بگيرد ، خانواده هم به عنوان کوچکترين واحد اجتماع ، نياز به سرپرستي دلسوز دارد که براي حفظ منافع و مصالح خانواده تلاش کند و در صورت بروز اختلاف سليقه در مورد مسائل زندگي ، نظر نهايي را بدهد .