ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 4 آذر 1403
يکشنبه 4 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 20 ارديبهشت 1388     |     کد : 2622

الفت خانوادگي

همچنان كه در يك ساختمان، صرفا سوار شدن مصالح بر روي هم و بالا رفتن بنا، مايه دوام و استحكام نيست و دهها نكته اصولي از آغاز تا پايان به كار گرفته مي‏شود تا «بناي مستحكم» پديد آيد، در «بناي يك خانواده» نيز، كار تنها با عقد ازدواج و تشكيل خانواده و آوردن فرزند تمام نمي‏شود.

زلزله‏ها و طوفان‏هاي فراواني در راه زندگي قرار مي‏گيرد كه اگر بناي خانواده، از شالوده محكم و چفت و بند استوار و نكات ايمن‏سازي برخوردار نباشد، به سرعت از هم مي‏پاشد و متلاشي مي‏شود.

نگاهي گذرا به برخي از اين عوامل استحكام، مي‏تواند مفيد باشد:

الف ـ ازدواج عقلاني

انگيزه‏هاي ازدواج متفاوت است. برخي تنها براي هوسراني و كامجويي ازدواج مي‏كنند و هوس، از مهم‏ترين انگيزه‏هاي آنان است. روشن است كه چنين خانواده‏هايي بنيان محكمي پيدا نمي‏كنند. عقلانيت در ازدواج و محاسبه جوانب، پيامدها، مسئوليت‏ها، هزينه‏ها، حقوق و وظايف متقابل و به دوش گرفتن «بار زندگي» و با چشم و گوش باز و آگاهانه ازدواج كردن، مي‏تواند عاملي براي تداوم اين بنيان باشد.

ب ـ شناخت پيش از ازدواج

وقتي بناست دو نفر يك عمر با يكديگر زندگي مشترك داشته باشند، بايد ديدگاههاي مشترك، سليقه‏هاي متناسب با هم و افكار و اخلاق و روحياتي كه به يكديگر بخورد و حساسيت‏هاي خانوادگي از دو سوي، مورد توجه باشد.

مگر نه اينكه «ناسازگاري‏هاي اخلاقي» اغلب پس از ازدواج و برآورده نشدن برخي توقعات متقابل يا ناهنجاري‏هاي رفتاري زوجين يا فاميل‏هاي آنان بروز مي‏كند؟ شناخت قبلي و پرس و جوهاي پيش از عقد و كسب آگاهي از ويژگي‏ها و مشاوره با ديگران، راهي براي پيشگيري از بروز اختلافات است. حتي شناختِ طرف ازدواج به چهره، از نظر اسلام مورد توجه است، تا بعدا ادعا نشود كه نديدم و اگر ديده بودم، سراغش نمي‏رفتم!

در حديث است كه پيامبر اسلام، به كسي كه زني را خواستگاري كرده بود، فرمود: «لَوْ نَظَرْتَ اِليها، فانّه اَحري اَنْ يَدُومَ بينكما؛1 كاش پيش از ازدواج، به او نگاه مي‏كردي، چرا كه اين نگاه، مناسب‏تر است براي تداوم زندگي بين شما!»

ج ـ صداقت در برخورد

چه پيش از ازدواج و چه پس از آن، عدم صداقت در ابراز نظر يا ارائه وضعيت خويش از نظر مالي، شغلي، خانواده، جسم و ... مايه بروز اختلافات بعدي مي‏شود. صداقت در برخورد اوليه و مسائل بعدي، مانع بروز كشمكش‏هايي مي‏شود كه گاهي تا مرز طلاق و جدايي هم پيش مي‏رود. اگر سنّ واقعي دختر، يا ميزان تحصيلات و درآمد پسر، يا وضع خانه و مسكن، سلامتي يا بيماري جسمي و روحي و ... واقعي طرح نشود و بعدا خلاف آن آشكار گردد، مشكل‏ساز خواهد بود. اينكه تدليس و مخفي كردن عيوب مرد و زن يا نيرنگ حرام شمرده شده، براي پيشگيري از فروپاشي خانواده‏هاست.

مهريه، يك بدهي شرعي و قانوني بر عهده شوهر است. از اين‏رو برخورد عاقلانه و متين و صادقانه با آن ضروري است. اينكه «كي داده، كي گرفته» گفته شود و سكه‏هايي به عدد نجومي، مهريه قرار گيرد و با بروز اولين نقطه اختلاف، كار به شكايت و دادگاه و زندان و ... كشيده شود، عوارض همان عدم صداقت است.

د ـ احترام به فاميل‏هاي طرف مقابل

چنين نيست كه اگر دختر و پسري با هم ازدواج كردند، ديگر كاري به كار فاميل يكديگر نداشته باشند و بي‏اعتنا به اصول معاشرت و مسئله صله رحم و ديد و بازديدهاي فاميلي و آداب و سنن خانوادگي و محلي و عرف اجتماعي، از همه بريده و سر در لاك خويش ببرند. ازدواج، مايه وصلت دو دودمان است و گسترش دايره خويشاوندان و افزايش روابط و توسعه پيوندها و بدون الفت خانوادگي، «زندگي شيرين» فراهم نمي‏آيد.

بي‏اعتنايي به فاميل همسر، يا بي‏حرمتي و عيبجويي و ناسزاگويي، بذر فتنه است كه وقتي بارور شد، ميوه تلخ آن، اختلافات و قهرها و جدايي‏ها و عذاب وجدان و شومي و تلخي زندگي است. بايد بنا را بر حفظ احترام متقابل، تقويت روابط فاميلي، صميميت و محبت بين افراد دو دودمان، رفت و آمدهاي خانوادگي گذاشت و هر چه بيشتر رشته‏هاي الفت را قوي‏تر ساخت. اينها موجب استوار شدن چفت و بستِ روابطي است كه با ازدواج پديد آمده است.

البته دخالت‏هاي بي‏جا در زندگي «زوجين جوان»، از سوي فاميل هر دو طرف، ناپسند و غلط است، ولي دلسوزي‏هاي صادقانه و اظهارنظرهاي دلسوزانه و از سر صدق و خيرخواهي، نه دو به هم زني و انتقام‏گيري و تلافي كردن و ... لازم و كارساز است و خلاء «كمبود تجربه» را در زندگي‏هاي مشتركي كه تازه پا گرفته است، پر مي‏كند.

ديدارهاي فاميلي را بايد به رنگ «صله رحم» در آورد، تا ثواب و رضاي الهي را هم داشته باشد.

سختگيري‏هاي بي‏مورد نسبت به رفت و آمد همسر با فاميل خودش يا تحميلِ داشتن رفت و آمد با بستگان شوهر، در شرايطي كه علاقه‏اي در بين نيست، مسئله‏ساز است. بايد با تدبير و دقت و متانت مشكل را حل كرد، نه با قلدرمآبي يا مردسالاري قهرآميز و تحكم‏هاي يك جانبه.

اگر مدت‏ها بگذرد و پدر و مادري علاقه‏مند باشند كه به خانه پسر يا دخترشان بروند، ولي به دليلِ راضي نبودن و مخالفت كردن عروس و داماد، اين حسرت بر دل‏هايشان بماند، معلوم نيست كه خورشيد سعادت بر اين خانواده بتابد و خدا از آنان راضي باشد. يا اگر زني دوست داشته باشد كه به ديدار والدين يا خواهرها و برادرها و بستگانش برود، اما شوهرش، بي‏دليل و از روي يك‏دندگي و لجاجت، از اين گونه رفت و آمدها جلوگيري كند، معلوم نيست آنان خيري از اين زندگي ببينند.

«صله رحم»، به تعبير حضرت باقر(ع)، هم عمل‏هاي انسان را پاك و بالنده مي‏سازد، هم مايه رشد و بركت مال مي‏شود، هم حساب‏رسي خدا را در قيامت آسان مي‏سازد، هم بلاها را از انسان و خانواده دور مي‏سازد، هم مايه طول عمر مي‏شود و اجل را به تأخير مي‏اندازد.2

در حديثي حضرت رسول(ص) فرموده است:

«صلة الرحم تَعْمُرُ الدّيارَ و تَزيدُ في الأعْمارِ؛3

صله رحم، آبادي‏ها را آبادان و عمرها را طولاني مي‏سازد.»

اگر يك طرف قطع رابطه كرد و به سنت اسلامي «صله رحم» عمل نكرد، طرف ديگر بايد به اين آيين الفت‏بخش پاي‏بند باشد، تا يخ‏هاي بي‏مهري آب شود و سردي‏ها به گرمي بگرايد.

اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «صِلُوا اَرْحامَكُم و ان قَطَعُوكم؛4 با خويشاوندانتان پيوند داشته باشيد و صله رحم كنيد، هر چند آنان با شما قطع رابطه كنند.»

براي رسيدن به اين نقطه آرماني، گذشت و بزرگواري لازم است و به دل نگرفتنِ رفتار نامناسب ديگران.

يك نمونه

سيره پيشوايان، هميشه الگو بوده است. در اين زمينه هم نمونه‏اي از رفتار كريمانه و الفت‏آفرين امام صادق(ع) با يكي از بستگان مي‏تواند سرمشق ما باشد.

بين عبداللّه‏ بن‏حسن و امام صادق(ع) بر سر مسئله‏اي گفتگو و بحث پيش آمد، تا آنجا كه صداي آن دو بلند شد. مردم با شنيدن سر و صداي آنان گرد آمدند. مسئله به نحوي فيصله يافت و آن شب از هم جدا شدند. صفوان بن‏مهران (كه راوي حديث است) مي‏گويد: صبح براي كاري از خانه بيرون آمدم، امام صادق(ع) را ديدم كه درِ خانه عبداللّه‏ بن‏حسن است، عبداللّه‏ بن‏حسن به او مي‏گفت: يا اباعبداللّه‏، چه عاملي سبب شده صبح زود به اينجا آمده‏ايد؟ حضرت فرمود: ديشب در تلاوت قرآن به آيه‏اي برخوردم كه مرا به فكر انداخت و ناراحتم كرد. گفت: كدام آيه؟ فرمود: اين آيه شريفه كه «آنان كه با آنچه خداوند فرموده است تا وصل شود، پيوند برقرار مي‏كنند (صله رحم) و از پروردگارشان و حساب سخت قيامت بيم دارند؛ وَ الّذين يَصِلون ما اَمَر اللّه‏ بِهِ اَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَونَ رَبَّهم و يخافون سُوءَ الحِساب.»5 آنگاه، هر دو دست در گردن هم انداخته و گريستند. عبداللّه‏ بن‏حسن گفت: راست مي‏گويي يا اباعبداللّه‏! گويا من تا كنون اين آيه را نخوانده بودم.6

رفتاري چنين بزرگوارانه، آن هم از سوي شخصيتي چون حضرت صادق(ع)، درسي بزرگ براي خانواده‏هاي شيعي و پيروان مكتب تربيتي و اخلاقي خاندان رسالت است. انسان هر چه هم ثروت و فرزند داشته باشد، بي‏نياز از خويشان و بستگان نيست. آنان بال و پر و بازو و پنجه انسانند، حمايت و همدلي آنان در مشكلات و شدايد و مصيبت‏ها، كمكي ارجمند و مهم است. آنكه با خويشاوندانش قطع رابطه مي‏كند، گويا يكي از دو دست خود را بسته يا بريده است. مگر نه اينكه كارآيي يك دست، بسي اندك است؟

هنر در گسستن از خويشان نيست، بلكه در پيوستن و تحكيم رابطه‏هاست و اين، ايثار و گذشت و كرامت و روح بزرگ مي‏طلبد. آنكه رابطه‏ها را مي‏گسلد، منابع خير فراواني را به روي خود مي‏بندد. «الفت خانوادگي»، موهبت و نعمتي است كه بايد پاسش داشت و در تقويتش كوشيد.

پاورقيها:

1 ـ وسائل‏الشيعه، ج14، ص61.

 2 ـ بحارالانوار، ج71، ص100.

 3 ـ همان، ص94.

 4 ـ همان، ص92.

 5 ـ رعد، آيه 21.

 6 ـ بحارالانوار، ج71، ص98.

 

  جواد محدثي 


نوشته شده در   يکشنبه 20 ارديبهشت 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode