ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 28 آذر 1403
چهارشنبه 28 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 27 آذر 1403     |     کد : 205180

حجت‌الاسلام احسان کرمانشاهانی:

علامه طباطبایی به هرچه غیر از حقیقت بی‌اعتنا بود

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به روحیات علمی علامه طباطبایی گفت: ویژگی اساسی علامه این است که به حقیقت احترام می‌گذارند ...

 استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به روحیات علمی علامه طباطبایی گفت: ویژگی اساسی علامه این است که به حقیقت احترام می‌گذارند و پروای حقیقت دارند. ایشان دغدغه مواجهه با حقیقت داشتند و به چیزی که حقیقت نباشد ولو با اسم‌های بسیار مقدس تزیین شده باشد دل نمی‌بندد و با آن سیراب نمی‌شود.

علامه سیدمحمدحسین طباطبایی از یگانه افراد تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام است. علاوه بر تفسیر گرانسنگ «المیزان» آثار دیگری از این عارف و فیلسوف بزرگ به جا مانده که هر کدام نیازمند شرح و تفسیر است.
یکی از ویژگی‌های علامه طباطبایی گشودگی و غیر پذیری ایشان بود به نحوی که از هر فرصت برای ارتباط با دیگر اندیشمندان و دانشمندان استفاده می‌کرد تا علم خود را به‌روز و کامل‌تر کند و قدمی به حقیقت نزدیک‌تر شود.
معروف است که علامه طباطبایی جلساتی در تهران داشتند که افرادی مانند  هانری کربن، آیت‌الله سید جلال‌الدین آشتیانی، آیت‌الله سیدمحمدکاظم عصار، شهیدمرتضی مطهری، دکتر سیدحسین نصر، دکتر داریوش شایگان، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و... در آن حاضر می‌شدند و به بحث و گفت‌وگو می‌پرداختند و علامه اهتمام و اصرار زیادی به برپایی این جلسه داشت.
 
به تازگی کتابی با عنوان «دست‌نوشته‌ها» که یادداشت‌های این جلسات خصوصی است و به کوشش مرحوم سیداحمد ذوالمجد نوشته و ضبط شده با همت تلاش چند ساله حجت‌الاسلام احسان کرمانشاهانی؛ پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه از سوی انتشارات «ذکرا» وارد بازار نشر شده است. این اتفاق بهانه‌ای شد تا خبرنگار ایکنا مقارن با هفته پژوهش درباره این کتاب گفت‌وگویی با این محقق انجام دهد که در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانیم:
 
ایکنا _ دست‌نوشته‌های جلسات خصوصی علامه طباطبایی چگونه به دست شما رسیدند و چطور تاکنون منتشر نشده بودند؟
تقریباً تمامی این مجموعه، یادداشت‌های مرحوم سید احمد ذوالمجد است. مرحوم ذوالمجد تا دهه هفتاد در قید حیات بود و خود تصمیم به تنظیم این مجموعه داشت ولی موفق نشد. این دست‌نوشته‌ها پس از ایشان نزد فرزندشان بود که مقدمه‌ای هم بر کتاب نوشته‌اند. وی این مجموعه را به بعضی از مشاهیر سپرد تا به تنظیم و تحقیق آن بپردازند ولی نه تنها این امر محقق نشد بلکه متأسفانه بخشی از مجموعه مفقود شد تا اینکه مجموعه را پس از پیگیری بسیار، پس گرفته و به جناب آقای محمدحسین قدوسی (نوه ارشد علامه طباطبایی و فرزند شهید قدوسی) می‌سپارند. ایشان از کل مجموعه عکسبرداری کرده و در اختیار ما گذاشتند.
 
ایکنا _ درباره مراحل استخراج، تصحیح، تدوین و مشکلات این کار بفرمایید.
بخشی از یادداشت‌ها توسط منشی آقای ذوالمجد تایپ شده بود ولی به دلیل اینکه نتوانسته‌اند نسخه را درست بخوانند، اغلاط و جا افتادگی‌های بسیاری داشت. بخش زیادی از یادداشت‌ها نیز به صورت مخطوط مانده بود. عکس چند صفحه از آنها در کتاب آمده است. در موارد زیادی یادداشت مربوط به قسمتی از جلسه گم شده است و نیز در مواردی در اثر آب خوردگی یا کهنگی قسمتی از یک برگه از بین رفته و یا محو شده است و گاهی هم مطالب یک جلسه با جلسه دیگر آمیخته شده است. لذا مجموعه فاقد نظم اولیه بوده است. یافتن ارتباط میان اوراق پراکنده و کنار هم آوردن مطالب مربوط به یک جلسه مرحله اول کار بود. استخراج فهرستی از موضوعات مطرح شده در هر جلسه نیز مرحله مهمی از کار بود.
 
گرچه خط مرحوم ذوالمجد مانند بسیاری از اهالی فرهنگ در نسل سابق، زیبا و چشم‌نواز است ولی با توجه به صدمات وارده به مجموعه و بعضاً عجله در کتابت، خواندن آن دشوار است که این مرحله زمان بسیاری به خود اختصاص داد.
در مرحله تحقیق تصمیم گرفتیم که کار را با ارجاع به تمامی آثار علامه طباطبایی تکمیل و استفاده از آنها را دو چندان کنیم. همچنین مستندسازی و یادداشت‌های تکمیلی دقت بسیاری لازم داشت و کار طولانی شد تا جایی که بعضی از عزیزان از انتشار کتاب ناامید شده و ما را متهم به سست کاری و تسویف کردند؛ ولی بنده و دوستانم سعی خود را در اتقان کار کردیم اگرچه کار از نواقص خالی نیست.
 
علامه طباطبایی؛ اندیشمندی که به فطرت انسان ‌اهمیت می‌داد/// بیان جامع دیدگاه تمام آثار علامه طباطبایی با کتاب «دست نوشته‌ها»
 
ایکنا _ خانواده ذوالمجد و خانواده علامه چقدر همراه بودند و در تدوین کتاب چه نقشی داشتند؟
فرزند مرحوم ذوالمجد، مهندس محمد ذوالمجد همکاری بسیار خوبی در تدوین کتاب داشتند و تا جایی که می‌توانستند برگه‌ها را تهیه کردند و در اختیار ما گذاشتند. از خانواده مرحوم علامه هم پسران آقای قدوسی زحمت بسیاری کشیدند تا ما بتوانیم این عکس‌ها را تهیه کنیم تا بر اساس عکس‌هایی که از نسخ گرفته شده است کتاب آماده شود.
ایکنا _ درباره این جلسات برخی از حاضران و شاگردان علامه مطالبی گفته‌اند ولی مرحوم ذوالمجد که بود و چگونه علامه به منزل ایشان راه یافت و آن جلسات برپا شد؟
مرحوم ذ‌والمجد وکیل دادگستری بود البته در ابتدا قاضی بود اما به دلیل وضعیتی که در دوران طاغوت وجود داشت ایشان با زحمت و تلاش فراوان شغل خود را تغییر داد و وکیل شد. ایشان شخصیت بسیار ویژه‌ای بود؛ ما چنین شخصیت‌هایی در بین افراد فرهنگی جامعه داریم که به صورت رسمی در جایگاه‌های علمی حضور ندارند اما بسیار به مطالعه و مباحث علمی علاقمند هستند و آنها را پیگیری می‌کنند؛ آقای ذوالمجد یکی از این افراد بود که به مباحث علمی، دینی، فلسفی و عرفانی علاقمند بوده است.
 
مرحوم ذوالمجد قبل از آقای علامه با آقای الهی قمشه‌ای و آیت‌الله عصار مرتبط بود و از آن طریق مباحث را پیگیری می‌کرد سپس با مرحوم علامه ارتباط پیدا می‌کنند که پس از شناخت ایشان علاقه بسیاری به علامه پیدا می‌کنند و ادامه مطالعات مباحث را از طریق علامه پیگیری می‌کنند.
 
بین مرحوم ذوالمجد و مرحوم علامه طباطبایی رابطه بسیار عاطفی‌ برقرار می‌شود و مرحوم علامه ایشان را بسیار دوست می‌داشتند و آقای ذوالمجد هم ارادت بسیاری نسبت به علامه داشتند تا حدی که گاهی ایشان یک هفته در میان برای علامه به قم ماشین می‌فرستادند تا علامه را برای برگزاری جلسات به تهران بیاورد و گاهی هم علامه خودشان با وسایل نقلیه آن زمان برای برگزاری جلسه به تهران تشریف می‌آوردند. این جلسات در منزل آقای ذوالمجد برگزار می‌شد و مرحوم علامه اعتماد بسیار زیادی به ایشان داشتند و فقط به منزل مرحوم آقای ذوالمجد می‌رفتند.
 
یکسری از این جلسات شب‌های جمعه و سری دیگری از جلسات در صبح جمعه برگزار می‌شد. هنگام برگزاری جلسات مرحوم آقای ذوالمجد دستور می‌دادند که رفت و آمدها کمتر شود و هر کسی وارد منزل نشود تا فضا برای اینکه مرحوم علامه مباحث را مطرح کنند مهیا باشد.
ایکنا _ عموماً چه افرادی در این جلسات شرکت می‌کردند؟ یعنی از چه طیفی بودند؟ چون ظاهرا اکثر افراد نسبتی با حوزه نداشتند و چگونه گرد علامه طباطبایی جمع شده بودند.
افرادی که در اینگونه جلسات شرکت می‌کردند طیف گسترده‌ای از افراد اهل علم و فضل در شهر تهران بودند؛ مانند آیت‌الله شهید مطهری، استاد آشتیانی، دکتر مفتح، داماد علامه طباطبایی، فضلای دانشگاهی و بعضاً دوستان نزدیک مرحوم آقای ذوالمجد هم در این جلسات شرکت می‌کردند.
 
برخی از این افراد به دلیل دوستی‌شان با آقای ذوالمجد به این جلسه دعوت می‌شدند و در آن شرکت می‌کردند و برخی نیز به دلیل ارتباطشان با علامه طباطبایی از جلسه مطلع می‌شدند و تصمیم می‌گرفتند در این جلسات شرکت کنند؛ مانند آقای دینانی و شهید مطهری و برخی نیز مانند آقای حداد عادل به واسطه شهید مطهری در این جلسات شرکت می‌کردند.
 
مرحوم آیت‌الله عصار در این میان نیز نقش بسیار خوبی ایفا می‌کردند و برخی از حاضرین در جلسه را معرفی می‌کردند؛ مثل دکتر نصر؛ و دکتر شایگان و هانری کربن نیز توسط دکتر نصر به این جلسات دعوت می‌شوند؛ البته هانری کربن شش ماه از سال در ایران بود اما در این شش ماه در جلسات شرکت می‌کرد.
ایکنا _ اشتیاق علامه برای ادامه این جلسات از چه بابی بود و چرا بعد از مدتی جلسات تعطیل شدند؟
از جهات مختلف می‌توان علت اشتیاق علامه به این جلسات را بررسی کرد؛ نکته اول اینکه آنگونه که آقای دینانی مطرح می‌کنند علامه اشتیاق داشتند تا افکار مطرح در جهان را بشناسند و تقریباً تنها راه برای مواجه شدن با اندیشه‌های موجود در جهان از راه حضور در تهران و تعامل با اساتید مختلف در رشته‌های مختلف علوم انسانی بود که در این جلسات حاضر می‌شدند.  
 
نکته دیگر اینکه مرحوم علامه حیطه‌های تخصصی بسیار مختلفی داشتند که امکان ظهور و بروز همه این حیطه‌ها در حوزه‌های علمیه وجود نداشت؛ مثل مباحثی که درباره شعر و ادبیات یا عرفان ناظر به شعر و ادبیات و معارفی که در غزلیات حافظ و مثنوی قابل طرح است. همچنین بعضی مباحث دیگری که ناظر به ادیان مختلف است و به دین شناسی تطبیقی می‌پردازد که در کتاب هم ذکر شده است. این‌ها مسائلی است که در حوزه‌های علمیه طرح نمی‌شود و جایی برای طرح آن وجود ندارد اما در جلسات تهران مطرح و به آن توجه می‌شد.
 
موضوع دیگر مطالعات تطبیقی بین غرب و شرق یا حوزه‌های مختلف علوم انسانی و فرهنگی است که در آن جلسات رخ می‌داد.
نکته چهارم که می‌توانیم آن را دلیل اشتیاق علامه به این جلسات بدانیم این است که علامه طباطبایی در آن جلسات با افرادی مواجه می‌شدند که از نسل جدید بودند و می‌توانستند رسانه‌ای برای انتقال افکار علامه به شرق و غرب و جهان اسلام باشند و متن جامعه را با افکار ایشان آشنا کنند. یک ویژگی‌ که این افراد داشتند این بود که از صنف‌های مختلف علمی بودند و مقید به اصطلاحات و مفاهیم شکل گرفته در حوزه علوم سنتی نبودند و می‌توانستند بدون تقید به آن اصطلاحات و مفاهیم، مباحث را بعضاً از دریچه و زاویه دیگری هم مشاهده کنند.
 
علاوه بر این مرحوم آقای ذوالمجد از کسانی بود که علامه به او علاقه شخصی داشت؛ بنابراین اگر همه این مواردی که عرض شد را کنار هم بگذاریم متوجه می‌شویم که چرا علامه طباطبایی برخی از مباحث را در متن حوزه علمیه مطرح نمی‌فرمودند ولی در فضای دیگری که زمینه برای طرح این اندیشه‌ها فراهم بود مطرح می‌کردند.
 
در رابطه با علت تعطیل شدن این جلسات باید گفت که این جلسات تقریباً نزدیک به ۲۰ سال تا حدود سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ ادامه داشته است؛ حتی احتمال این هم وجود دارد که یک جلسه در سال ۱۳۵۸ برگزار شده باشد. اتفاقی که در سال‌های پایانی افتاد این بود که به دلیل تحولات اجتماعی که در تهران یا قم به جهت انقلاب اسلامی رخ داد، کمی اوضاع به هم خورد؛ مثلاً گاهی کربن حضور نیافته است یا برخی از افراد حاضر در جلسه به خارج از ایران رفتند یا وضعیت مساعد نبوده است تا نقل و انتقال اتفاق بیفتند.
علاوه بر این موارد، سال‌های پایانی عمر مبارک علامه طباطبایی هم بوده است و ایشان تقریباً در دوران کهنسالی بودند؛ بنابراین ما به این نتیجه می‌رسیم که دیگر جلسات برقرار نمی‌شود نه اینکه اتفاق خاصی به طور ویژه متوجه جلسات شده باشد و کسانی از برگزار کردن جلسات ممانعت کرده باشند. این موضوعی است که اگر هم اتفاق افتاده باشد بنده به آن علم ندارم و همین اتفاقات اجتماعی و سالخوردگی علامه را عاملی برای پایان یافتن این جلسات می‌دانم.
ایکنا _ محتوای کتاب «دست‌نوشته‌ها» در سه دسته دین و عرفان و حکمت تقسیم بندی شده است. مطالب زیرمجموعه این عناوین بیشتر چه مطالبی بودند و آیا این مطالب در دیگر آثار علامه آمده یا علامه در اینجا مطالب خاصی می‌گفتند؟
ما مباحث کتاب را در بخش‌های خاصی ساماندهی کردیم اما واقعیت این است که مباحث بسیار متنوعی در این جلسات مطرح می‌شد و در ابتدای کار این نوع بخش‌بندی در ذهن ما نبود. ما ابتدا مطالب را در موضوعات بسیار متنوعی دسته‌بندی کردیم سپس موضوعات مشابه‌ کنار یکدیگر آمدند و این بخش‌هایی را که در کتاب مشاهده می‌کنید شکل گرفت.
یک سری از مباحث به عنوان مباحث متفرقه بوده که در خلال کتاب ضمیمه شده است و ما برای آنها جایی را در کتاب در نظر نگرفتیم اما مجموعاً در سیر بحث بود که این دسته‌بندی برای ما پیدا شد که دسته‌بندی خوبی برای مباحث کتاب است و می‌تواند جامع تمام افکار مرحوم علامه باشد.
ایکنا _ آیا می توانید عصاره نگاه و منش علامه طباطبایی در دین و عرفان و حکمت را بیان کنید؟
مرحوم علامه بسیار انسان دقیق و پر اطلاعی از حوزه‌های مختلف بودند و مطالعات بسیاری در عرصه‌های گوناگون داشتند اما یک ویژگی اساسی داشتند که تفکر بود و حوزه‌های مختلف مطالعه و معلومات مختلف علامه یا تفکر به یکدیگر پیوند خوردند و مایه تفکری علامه است که این مواد مختلف در حوزه‌های گوناگون را به یکدیگر مربوط و مرتبط می‌کند.
 
علامه طباطبایی درباره قرآن مجید مطلبی دارند که می‌فرمایند «تمام قرآن تجلی و حضور حقیقت توحید در حوزه‌های گوناگون و عرصه‌های مختلف است؛ اگرچه ما وقتی با قرآن مواجه می‌شویم مسائل بسیار متنوعی می‌بینیم مانند مسائل فردی، اجتماعی، سیاسی، نظامی در حوزه‌های مختلف معارف فقهی، اخلاقی، فلسفی، عرفانی و هستی شناسانه و در امور مختلف تاریخی می‌بینیم که قرآن گفت‌وگو کرده است اما جامع تمام نکاتی که در این کتاب الله آمده است همان حقیقت توحید است که در عرصه‌های مختلف هستی خود را نشان داده است. گویی با این کار قرآن این را به ما نشان داد که در هستی چیزی جز توحید جاری و ساری نشده است و فقط توحید در چهره‌های مختلف و تجلیات گوناگون است.»
 
این نگاه علامه به قرآن ایده و الگویی برای سراسر معارف و حیات طیبه مرحوم علامه است یعنی چه علوم و معارفی که ایشان به آن پرداخته است چه حیات و زندگی ایشان که عرصه‌های مختلف داشته است؛ همگی با همین نکته که توحید خالص در آنها جاری و ساری است و نمایانگر حق تبارک و تعالی است به هم پیوند خوردند؛ از همین روی این کتاب و تمام آثار علامه به همین صورت به یکدیگر می‌پیوندند.
 
نکته دیگر این است که مباحثی در این کتاب آمده است تقریباً در آثار دیگر ایشان به صورت مختصرتر یا مفصل‌تر تکرار شده یا مطالبی مناسب آنها ذکر شده است. کاری که در این کتاب انجام شده این است که تمام آثار مرحوم علامه با دقت و وسواس بسیاری تفحص شده است و آنچه از کلمات و فرمایشات مرحوم علامه در دیگر آثار مربوط به مباحث این کتاب بوده است یا در پاورقی به آنها اشاره یا اینکه مطلب به صورت خلاصه و چکیده در پاورقی ذکر شده است؛ از این جهت کتاب «دست‌نوشته‌ها» در رابطه با موضوعی که در آن ذکر می‌شود تقریباً می‌تواند بیان کننده نگاه جامع علامه در تمام آثارش باشد.
ایکنا _ به نظر شما اندیشه علامه طباطبایی چه ویژگی‌ دارد که هر چه جلوتر می‌رویم اصالت آن و نیازمندی به آن اندیشه در ابعاد مختلف بیشتر احساس می‌شود؟
ویژگی اساسی که علامه طباطبایی دارند این بود که به حقیقت احترام می‌گذارند و پروای حقیقت دارند. ایشان دغدغه مواجهه با حقیقت را داشتند و به چیزی که حقیقت نباشد ولو با اسم‌های بسیار مقدس تزیین شده باشند دل نمی‌بندد و با آن سیراب نمی‌شود. این ویژگی باعث شده است در هر حوزه و عرصه‌ای که مرحوم علامه به مطالعه و تفکر بپردازد در آنجا مشتاق کشف حقیقت باشند و به دنبال انکشاف حقیقت در آن عرصه باشند.
 
این ویژگی در مرحوم علامه باعث شده است که ایشان به اصطلاحات و الفاظ رایج در بخش‌های مختلف علوم مشغول نشوند و عمر خود را در مسیر مباحث منقول از دیگران نگذراند و به حفظ آرای دیگران نپردازند بلکه خود به فهم حقیقت ولو از طریق مطالعه آرای دیگران برسد و دست یابد. دغدغه‌مندی علامه نسبت به حقیقت باعث می‌شود اندیشه ایشان ماندگار شود؛ زیرا حقیقت یک کل منسجم است و هیچ حقیقتی از حقیقت گسسته و جدا نیست و حقیقت یکپارچه است.
 
این ویژگی باعث می‌شود آن حقیقتی که علامه در حوزه‌های مختلف اندیشه‌ خود به آن دست یافته است روز به روز با مباحث و اندیشه‌های مطرح شده و نیازهایی که بشر در واقع و حقیقت دارد ارتباطش را بیشتر کند. این ارتباط در حقیقت همان ارتباطی است که هر حقیقتی با حقیقت و حقایق هستی دارد. این ارتباط در هستی جاری و ساری است و از سنخ واقعیات عالم بوده و ارتباطی است که موجب می‌شود اندیشه علامه با وضعیت زندگی ما و نیازهای واقعی بشر پیوند پیدا کند و به عبارت دیگر مرحوم علامه طباطبایی اندیشمندی است که به فطرت بسیار اهمیت می‌دهد. فطرت همان حقیقت و سرشت انسان است که انسان را انسان می‌کند و بر اساس آن، نیازهای انسان و اقتضائات حیاتی او شکل پیدا می‌کند.
 
توجه مرحوم علامه به فطرت و آنچه که از فطرت برمی‌آید باعث می‌شود که اندیشه ایشان همواره با جان انسان و نیازهای حقیقی او مرتبط شود و هیچگاه رنگ کهنگی بر آن ننشیند. این ویژگی هم مانند ویژگی توحیدی بودن اندیشه علامه چیزی است که ایشان از قرآن کریم فرا گرفتند؛ همان‌گونه که در کتاب شریف قرآن، فطری بودن قرآن و دین، عامل ماندگار و ابدی بودن دین است؛ زیرا انسان هیچ‌گاه فطرت خود را از دست نمی‌دهد گرچه فطرتش پوشیده می‌شود ولی پایمال نمی‌شود. همین ویژگی از کتاب شریف الهی به مرحوم علامه و در نتیجه به آثار ایشان انتقال پیدا کرد و دیدگاه‌های مختلف علامه را زنده، تازه، جاری و ساری نگه می‌دارد.
ایکنا _ سرنوشت باقی دست‌نوشته‌ها چه شد و آیا صوت یا فیلمی از این جلسات هست؟
طبق بعضی از نقل‌ها بعضاً جلسات ضبط هم می‌شده است اما به دلیل تحولاتی که برای آثار آقای دکتر نصر اتفاق افتاده است احتمالاً قسمت‌هایی که ضبط شده است از بین رفته است. همانطور که عرض کردم افراد دیگری مانند آقای دینانی و دکتر نصر هم نوشته‌هایی از جلسات داشته‌اند که به دست ما نرسید یا به نظر خودشان از بین رفته‌اند و دیگر غیرقابل دسترس شده‌اند.
 
بخش‌های دیگری از این دست‌نوشته‌ها هم متاسفانه به سرنوشت مشابهی مواجه شده است؛ یعنی بعضاً برخی از افراد آنها را به امانت گرفته‌اند و هنگامی که پس داده‌اند مقداری از دست‌نوشته‌ها منتقل نشده است و یا هنگام نقل و انتقالات از سوی آقای ذوالمجد به برخی مؤسسات، هنگام پس گرفتن آنها، قسمت قابل توجهی از بین رفته است.
ایکنا _ سخن پایانی.
فراهم آمدن این کتاب را باید بیش از همه در میان افراد معمولی بشر، حاصل اشتیاق، اهتمام و علاقه فرد آقای ذوالمجد بدانم که ایشان یک انسان فرهنگ‌دوست و علاقه‌مند به معارف بوده‌اند که این فرهنگ‌دوستی، علم‌جویی و فضیلت‌مداری که در این انسان شریف بود سبب ارتباط بلندمدت او با علامه طباطبایی و برقراری جلسات و علاوه بر این دو، اهتمام به نوشتن و ثبت و ضبط این جلسات شده است.
 
وقتی چنین ویژگی را در این فرد می‌بینیم که اینگونه نتیجه مهمی را برای ما به یادگار گذاشته و باعث شده است که این کتاب که نمونه و نمایان کننده‌ای بخشی از آن است؛ واقعا بای دایشان را تحسین کنیم. این اتفاق در تاریخ ما یک رخداد نادر و اساسی است که اندیشمندی به بزرگی علامه طباطبایی در جمع دیگر اندیشمندان زمان خود، حاضر می‌شوند و با آنها به گفت‌وگو می‌پردازند و این مجموعه آن مباحث جلسات را نمایان کرده است. آن چیزی را که باید قدر بدانیم وجود افرادی مانند آقای ذوالمجد است؛ باید زمینه‌سازی کنیم تا این افراد در جامعه زیاد شوند.
 


نوشته شده در   سه شنبه 27 آذر 1403  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode