عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: علامه طباطبایی معرفتشناسی موجود را آسیبشناسی کرد و همین آسیبشناسی دامان فلاسفه اسلامی را گرفت یعنی نه تنها معرفتشناسی غربی دچار اشکال است بلکه معرفتشناسی فلاسفه اسلامی هم که فقط مشغول حقیقت بودند اشکال دارد؛ لذا فرمود ما با ساحاتی از ادراکات روبرو هستیم که در برخی موارد بر ادراکات حقیقی ما غلبه دارد و فلسفه باید در اینجا هم بیاندیشد.
قائمی نیابه گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۲۷ آبانماه در نشست علمی «رباتیک و اعتباریات» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه رباتیک از حوزههای بسیار مهم در تقاطع برخی دانشها و فناوریها مانند هوش مصنوعی و علوم شناختی و... است، گفت: برخی گفتهاند مهمترین تجلی هوش مصنوعی رباتیک است. البته سابقه رباتیک محدود به قرن بیستم نیست و به دوره یونان باستان برمیگردد؛ در کتاب خدایان و رباتها به ظهور رباتها در اساطیر یونانی اشاره شده است ولی رباتیک در قرن بیستم ظهور خاصی پیدا کرده است.
وی افزود: وقتی برخی غربیان و حتی دوستان ما تاریخچه هوش مصنوعی را مینویسند به داوینچی و ... برمیگردانند ولی باید توجه کرد که ظهور هوش مصنوعی متفاوت از ایجاد دستگاهی است که یک کار هوشمندانه انجام دهد؛ طراحی دستگاهی که فکر میکند و میاندیشد به فلاسفه دوره مدرن برمیگردد و از زمان دکارت به این طرف تئوریپردازی شده است؛ رباتیک در قرن بیستم از توابع هوش مصنوعی است.
قائمینیا بیان اینکه رباتیک پدیده بسیار گستردهای است، گفت: الان چت جی پی تی ربات است؛ رباتها چند دسته هستند، برخی کارهای زبانی و برخی رفتاری مانند رباتهای انساننما و برخی کارهای معرفتی انجام میدهند و برخی رباتها هم چند بعدی هستند یعنی کارهای متفاوت مانند درمان و پزشکی و ... را انجام میدهند. ربوفیلوسوفی هم به موضوع فلسفه رباتها میپردازد.
وی با بیان اینکه مسئله هوش در ربات از موضوعات مهم است، گفت: در این عرصه پرسشهایی از این دست وجود دارد که آیا رباتها هوش دارند؟ میتوانند فکر و ادراک و آگاهی داشته باشند؟ ماهیت ادراک او چیست؟ در فلسفه سنتی ما معنای متعالی و هویت مجرد به ادراک میدهیم ولی در بحث ما ادراک به حضور اطلاعات و پردازش آن تنزل پیدا میکند. ادراک به حوزه گستردهتری کشیده میشود که ما به آن ادراک شناختی میگوییم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اخلاق رباتیک، اظهار کرد: یکی از حوزههای دیگر مهم تعامل انسانها با رباتها است؛ همچنین در فلسفه رباتیک نگرشهای متفاوتی نسبت به رباتها وجود دارد که با آیندهپژوهی رباتیک هم مرتبط میشود.
ربات در الهیات مسیحی
وی ادامه داد: بخشی از الهیات جدید مسیحی معتقد است که رباتها از صورت انسانیدادن به هوش ایجاد میشود؛ طبق کتاب مقدس خداوند انسان را بر صورت خود آفریده است که میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد؛ در عرفان اسلامی هم به تجلی انسان نسبت به خدا اشاره شده است.
قائمینیا افزود: اینها میگویند خداوند انسان را بر صورت خود آفرید و انسان هم ربات را بر صورت هوش خود آفرید یا به تعبیر دیگر همانطور که انسان از تجلیات خداست هوش مصنوعی هم تجلی هوش انسانی است لذا رباتها مستقل نیستند.
این پژوهشگر فلسفه بیان کرد: یکی از مباحث مهم بحث استقلال رباتها و هویت استقلالی آنان است؛ دیدگاه دیگر این است که رباتها خادم انسان هستند و برای خدمت به او تولید شده و در این راستا هم در آینده باقی خواهند ماند. برخی هم گفتهاند انسان چون محدودیت بدنی و شناختی و فکری دارد این رباتها میتوانند این ضعفها را جبران کنند. دیدگاه سوم این است که انسان، خادم آنها خواهند شد و این ابزار انسان را به تسخیر و خدمت خود در خواهند آورد. دیدگاه چهارم معتقد است که رباتها در آینده دشمنان انسانها خواهند بود و به مرحلهای از ادراک میرسند که خواهند فهمید انسان آنها را خلق کرده است تا به بردگی بکشاند لذا انسان را خواهند کشت.
قائمینیا با بیان اینکه یکسری فیلمهای تخیلی هم بر این مبنا ساخته شده است، تصریح کرد: مهمترین مبنای هوش مصنوعی یادگیری عمیق است و آنچه مایه نگرانی است این است که چون ما نمیدانیم در این یادگیری عمیق چه رخ میدهد تبعات آن را نمیتوانیم پیشبینی و کنترل کنیم.
وی ادامه داد: دیدگاه دیگر هم بر این باور است که همکاری و تعامل میان انسان و ربات در طول تاریخ وجود دارد و وجود خواهد داشت و ربات به انسان و انسان به ربات نیاز دارد؛ این عقیده به بیشتر اندیشمندان معاصر تعلق دارد. اینها بر این باورند که انسان به این نتیجه رسیده است که نمیتواند رباتها را کاملا حذف کند و از سوی دیگر رباتها هم میدانند نمیتوانند انسان را به خدمت بگیرند لذا همزیستی مسالمتآمیز دارند.
نظریه اعتباریات گذر از فلسفه غربی و اسلامی بود
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به بحث اعتباریات که مهمترین نوآوری علامه طباطبایی است، تصریح کرد: این نوآوری بعد از ایشان چندان مورد توجه قرار نگرفته است؛ خود علامه هم وقتی در قید حیات بودند به برخی پرسشها پاسخ دادند ولی برخی را ساکت گذاشتند زیرا بر این باور بودند که بحث اعتباریات نوعی گذر از فلسفه اسلامی و گشایشی جدید در این فلسفه است.
وی بیان کرد: علامه، اعتباریات را در سیاق نقد تجربهگرایی غربی و مارکسیستی مطرح کرد زیرا آنها میگفتند ادراکات حقیقی است و از بیرون میآید. هیوم میگفت ذهن وقتی با خارج روبرو میشود ذهنیاتی برای او ایجاد میشود؛ علامه گفت ما به معرفتشناسی دیگری نیاز داریم یعنی ادراکاتی داریم که از مواجهه با خارج ایجاد نمیشود بلکه از اینکه حق چیزی را به چیزی بدهیم پیدا میشود یعنی اعتباریات است.
وی افزود: ایشان معرفتشناسی موجود را آسیبشناسی کرد و همین آسیبشناسی دامان فلاسفه اسلامی را میگرفت زیرا به این مقوله توجه نکرده بودند یعنی نه تنها معرفتشناسی غربیان دچار اشکال است بلکه معرفتشناسی فلاسفه اسلامی هم که فقط مشغول حقیقت بودند اشکال دارد؛ لذا فرمود ما با ساحاتی از ادراکات روبرو هستیم که در برخی موارد بر ادراکات حقیقی ما غلبه دارد و فلسفه باید در اینجا هم بیاندیشد.
قائمینیا با بیان اینکه این نظریه غلبه بر یکسری مسائل انتزاعی و ذهنی در فلسفه بود، گفت: مرحوم علامه قصد داشت تا فلسفه را از انتزاعیبودن و از گیر کردن در آسمان هفتم پایین بیاورد و درگیر مباحثی کند که در حوزههای مختلف اجتماعی و تاریخی و بدنه جامعه وجود دارد و فلسفه را به رفع نیازهای روز جامعه معطوف کند. البته بحث اعتباریات علامه یک فرایند تکمیلی دارد و حتی ادراکات حقیقی را تابع ادراکات اعتباری میداند.
استاد دانشگاه با اشاره به تعامل انسان و ربات بر مبنای نظریه اعتباریات، افزود: اعتباریات درست است که اعتبار ذهنی هستند ولی در نهایت به صورت طرحواره عمل میکنند؛ ما یکسری چارچوب ذهنی داریم که به تفکر ما ساختار میدهد و زبانشناسهای شناختی برای اولین بار درباره این طرحوارهها بحث کردند مثلا من میگویم به بنده کاعذ بدهید و شما متوجه میشوید که باید به اتاق کناری رفته و از دفترچه کاغذی را جدا کرده و به بنده بدهید؛ این واژههایی که من گفتم فقط واژه نیست بلکه یک نسخه رفتاری است؛ رباتها این برداشت را ندارند مگر آن که این نسخه رفتاری برای او تعریف شود در این صورت او هم به اتاق کناری میرود و کاغذ میآورد.
رابطه ربات و فلسفه
قائمینیا اضافه کرد: مفاهیمی که در ذهن داریم با طرحواره و نسخه همراه است که علوم شناختی تلاش میکند تا این نسخهها را کشف کند و پیشرفت اصلی رباتیک و هوش مصنوعی از اینجا شروع شد یعنی رباتها برای این که کاری انجام دهند باید یکسری نسخههایی در اختیار داشته باشند. مثلا به چت جی پی تی بگوییم فلان مسئله ریاضی را برای ما حل کن، او الگوریتمی دارد یعنی ابتدا نوع مسئله را که هندسی یا حسابی و ... است تشخیص میدهد سپس آن را محدود میکند و با تکرار این محدودیتها به حل آن میپردازد.
اعتباریات صرفا ذهنی نیستند
وی تصریح کرد: اعتباریات حد طرحوارهای دارند؛ ما چیزی را ملک خودمان اعتبار میکنیم و متناسب با آن نسخ رفتاری و چارچوب ذهنی پیدا میکنیم و اینکه چگونه تعامل کرده و دیگران با آن تعامل داشته باشند بنابراین مهمترین طرحوارههای سبک زندگی ما را اعتباریات تشخیص میدهند. قدم دیگر در این بحث هم این است که اعتباریات صرفا به ذهن انسانها مرتبط نیست بلکه به شیوه و سبک زندگی و تعامل انسان مرتبط است. روابط انسانها موطن حقیقی اعتباریاات است. مثلا اگر کسی رئیس و یا کارمند جایی اعتبار شود به نحوه تعامل کارمند و رئیس مرتبط خواهد شد.
قائمینیا بیان کرد: اگر اعتباریات ظاهرا در حیث التفاتی ذهنی انسان شکل میگیرند ولی در روابط انسانها با یکدیگر تاثیرگذار است و در حیث التفاتی واقعی انسانها دخالت کامل دارد. بنابراین تعامل انسان و رباتها به یک معنا در ذیل مسئله اعتباریات قرار دارد؛ اینکه انسانها چه نوع اعتباریاتی را باید با رباتها برقرار کنند. البته این بحث مطرح است که اگر رباتها میتوانند اعتباریاتی داشته باشند بحث اعتباریات در بین خود رباتها هم به دنبال این مبحث مطرح خواهد شد.