استاد دانشگاه و پژوهشگر مطالعات زن و خانواده تأکید کرد: صدسال قبل همه زنان غربی پوشش کامل داشتند و محجبه بودند ولی وضعیت پوشش امروز آنان فاجعه است، زیرا حد مشخصی وجود نداشته؛ البته سخن من این نیست که همه مردم در غرب اینطور هستند. من با بانوان غربی و استادان دانشگاهها گفتوگو کردهام و آنها هم این وضع را مصیبت میدانند.
فرشته روح افزامسائل زنان در همه جوامع با چالشهایی همراه است؛ هم در کشورهای اسلامی و هم در کشورهای غیر اسلامی و حتی لائیک. در جوامع اسلامی مباحث فقهی مرتبط با زنان، فرزندآوری، اشتغال و فعالیتهای اجتماعی از عمده دغدغههای فعالان این حوزه است.
خبرنگار ایکنا با فرشته روحافزا؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر مطالعات زن و خانواده در این باره همصحبت شده است که بخش نخست این گفتوگو با عنوان (ذهنیتهای غلط درباره زن را اصلاح کنیم) منتشر شده است و اکنون بخش دوم این گفتوگو را میخوانیم؛
ایکنا ـ وقتی وارد مصادیق حجاب میشویم برخی جلباب را پوششی همان چادر میدانند و استفاده از رنگ شاد را منع میکنند و برخی هم از سوی دیگر بام میافتند و میگویند آیا مشکل این کشور فقط چند تار مو است؟... شما نظرتان در مورد مصادیق چیست؟
من همان ابتدا که از خارج به ایران آمدم در محیط دانشگاه با این پرسش مواجه بودم ولی جواب من این بود که آیا ما میتوانیم حدی برای این مسئله تعریف کنیم؟ فکر نکنیم غرب هم از ابتدا اینطور بود. صدسال قبل همه زنان غربی پوشش کامل داشتند و محجبه بودند ولی الان به اینجا رسیدهاند؛ انسان به جایی میرسد که سگ، پارتنر او میشود، با حیوانات ازدواج میکند یا برخی همجنسگرا شدهاند زیرا حد مشخصی وجود ندارد؛ البته سخن من این نیست که همه مردم در غرب اینطور هستند ولی الان این وضعیت وجود دارد. بنده با بانوان غربی سخن گفتهام، با استادان دانشگاهها گفتوگو کردهام و آنها هم این وضع را مصیبت میدانند.
واقعا مشکلات زنان غربی با وجود این ظاهر بزک کرده بسیار زیاد است. بنابراین ما باید ملاک را قرآن قرار دهیم؛ قرآن کریم نوع پوشش را نفرموده است ولی معیار به ما داده که برجستگیهای بدن و زیر گلو و موها باید پوشیده باشند و اینها هم چیزی نیست که ابهام داشته باشد. شما در هر کجا که باشید؛ آفریقا و اروپا و آسیا و ایران و آمریکا و ... باید این معیار رعایت شود؛ در خیلی از کشورهای دنیا زنان محجبه هستند ولی مدل پوشش ما را هم ندارند لذا اگر به آیات قرآن برگردیم خیلی از مشکلات حل خواهد شد.
ایکنا ـ انقلاب اسلامی در برابر دو نگاه افراطی و تفریطی به زن، نگاه سوم را مطرح کرده است چقدر در این نگاه سوم حقوق زنان و حدود را توانستهایم رعایت کنیم و به طور کلی عملکرد ما را در این ۴۰ سال چطور ارزیابی میشود؟
به نظر بنده الگوی سوم اجرایی نشده است و ما نتوانستهایم آن را به صورت صحیح اجرا کنیم؛ ما بیشتر جامعه را به سمت الگوی غربی پیش بردهایم و حتی در فیلمهای ما هم زنان محجبه و چادری در نقشهای پیرزن و خادم منزل و ... حضور دارند.
ایکنا ـ اینجا این تعارض را مطرح میکنند که اگر بخواهیم در یک فیلم و سریال همه شئونات دینی رعایت شود شاید ساخت فیلم قوی و مخاطبپسند ممکن نباشد؟
من این باور را ندارم چون فیلمهای خوبی هم در این حوزه داریم و به نظر بنده هم میتوان فیلم خوب ساخت و هم حدود را رعایت کرد؛ من نمیگویم در فیلم نباید واقعیت زندگی نشان داده شود ولی برخی از هنرپیشههای زن ما هم داخل فیلم و هم در محیط بیرون با ۴۰ قلم آرایش ظاهر میشوند؛ همین سریالی که الان در حال پخش است و گذشته تاریخی ما را به تصویر کشیده است چقدر منطبق با واقیعت تاریخی دوران غزنوی و صفوی است؟ مگر زنان ما در آن دوره اینگونه بودند و زنان و مردان این طور مختلط بودند؟ به نظر من خودمان داریم تاریخ را تحریف میکنیم. ما به بچهها و جوانانمان چقدر سبک زندگی صحیح را آموختهایم؛ مثلا زنی که بچههای خوبی تربیت کرده و با شوهرش خوشبخت بوده است و زندگی عادی و مال حلال و پاک و زندگی خوبی داشته است چقدر به عنوان الگو معرفی شده است.
وقتی ما به جوانان الگو و اطلاعات صحیح نمیدهیم خروجی مطلوبی هم نخواهند داشت؛ ما با الگوی سنتی که زن دنیا بیاید و چند فرزند داشته باشد و در امور سیاسی و اجتماعی و ... دخالت نکند و بعد هم بمیرد موافق نیستیم و اینکه زن ابزار جنسی شود هم قبول نداریم بلکه الگوی سوم در نگاه امام(ره) این است؛ همانطور که قرآن، انسانساز است زن هم انسانساز است؛ این تعبیر واقعا مهم است؛ مادر ابنسینا و مادران شهدا و مادران بزرگان علمی و اجتماعی و ... انسانسازی کردند نه اینکه مانند برخی مادران باشند که ساعتهای زیادی از عمرشان را در آرایشگاه بگذرانند و نقش مادری را کنار بگذارند. چنین مادری فرزن به دنیا میآورد ولی قدرت مادری ندارد زیرا او درصدد این است که مرتبا با هزاران رنگ و لعاب و رفتارهای نادرست دیده شود.
حجاب، اولین منفعت را برای خود زن دارد و به زن قدرت میدهد که هنر، تفکر، تحصیلات، علم و مهارت خود را به منصه ظهور بگذارد و جنسیت را برای داخل خانه خرج کند. ما در این عرصه کمکاری کردیم و نتوانستهایم زن مسلمان واقعی را به خوبی معرفی کنیم. حتی فیلم و سریال و سرود مناسب هم برای انتقال الگو کم داشتهایم.
ایکنا ـ فکر میکنید عدالت جنسیتی در جامعه ما رعایت میشود؟ موانع و مشکلات احتمالی این مسئله را چه چیزهایی میدانید؟
حضرت آقا خیلی بر این تاکید فرمودند ولی رعایت نمیشود و ما هنوز دنبال برابری جنسیتی هستیم. مثلا مسابقه بوکس برای زنان مضر است و قدرت مادری را از زن میگیرد و ضربههایی که به بدن وارد میشود حتی برای مردان هم مضر است چه رسد به بانوان ولی ما هنوز هم دنبال این نوع ورزشها هستیم؛ تفریح در جامعه ما استاندارد سالم ندارد و معیارهای آن تعریف نشده است لذا در حال «مردواره» کردن زنان هستیم؛ الان واقعا چند درصد بانوان ما عاشق علم هستند که به دانشگاه میروند؟ چقدر دنبال گرفتن مدرک هستند؟ لذا ورودی دختران به دانشگاهها بیشتر است و این هم آفات زیادی دارد از جمله اینکه سن ازدواج بالا رفته و تعداد زیادی مجرد قطعی میمانند.
ایکنا ـ علیرغم تاکید مسئولان نظام بر اهمیت فرزندآوری و رشد جمعیت، متاسفانه با روند معکوس مواجهیم و رشد جمعیت منفی است دلیل این رشد منفی را چه میدانید و چقدر سطح تحصیلات و اشتغال بانوان در این مشکل دخیل است؟
سبک زندگی ما متناسب با نگاه درست قرآنی نیست؛ از نگاه نصوص دینی و عقل و فطرت، مادر شدن حق یک زن است و کسی نباید آن را سلب کند ولی ما این حق را با فرهنگسازی نادرست از زن گرفتهایم و یکسری نقشهای ظاهری و حاشیهای به او دادهایم لذا بخشی از زنان ما از فرزندآوری لذت نمیبرند و تمایل زیادی نشان نمیدهند.
خانم دافنه که روانشناس فرانسوی است و کتب متعددی هم دارد گفته است مادر شدن قبل از آن که به بچه ثمر برساند به مادر آرامش و هویت میدهد؛ قدرت محبت بینهایت به یک موجود پاک در فرزندآوری و تربیت فرزند متجلی میشود. او میگوید زن با مادر شدن، ارتباط پاک و خالصانه با آفرینش برقرار میکند. مادری برای خود زن و کمال او بهتر است ولی ما زن را زمانی زن مطلوب میدانیم که او فلان مدرک دانشگاهی و فلان پست دولتی و غیردولتی و فلان جایگاه سیاسی و یا فلان تیپ و قیافه تقلیدی از برخی سلبریتیها را داشته باشد و در این صورت چنین زمانی دنبال مادری و فرزندآوری و تربیت فرزند نخواهد رفت.
ما رساله حقوق امام سجاد(ع) را داریم که حق متقابل میان زن و شوهر و فرزند و مادر و حق اعضای بدن بر فرد در آن مطرح است؛ بنده در یک سخنرانی از قول این رساله مطالبی بیان کردم، افراد زیادی بعد از جلسه به بنده گفتند این فردی که شما مطالبش را گفتید استاد کدام دانشگاه است و ایمیل و شماره تماس او را بدهید. ما وقتی این الگو را کنار بگذاریم و زنمحوری، مردمحوری و الان فرزندمحوری را مبنا قرار دهیم «مندرآوردی» است و عاقبت هم این است که زنان میگویند ما برای چه باید بچه بیاوریم؟
ایکنا ـ فکر نمیکنید که نوع سیاستگذاریهای اجتماعی توسط نهادهای مسئول و وضعیت بد اقتصادی هم ممکن است باعث این فرایند شده باشد؟
بنده آن را بی اثر نمیدانم؛ اما همه چیز را به مسائل اقتصادی ارتباط ندهیم زیرا آمارها نشان میدهد که میزان طلاق در اقشار پردرآمد بیشتر است، میزان فرزندآوری در این اقشار هم کمتر است؛ اگر شمال تهران را با پایین شهر مقایسه کنید میبینید آمار ازدواج کمتر است، طلاق بیشتر است و فرزندآوری هم کمتر است و میزان خانوادههای سالم هم در بالاشهر کمتر است و کسانی که ماشین میلیاردی زیرپایشان است کمتر سازگاری دارند.
من نمیگویم اقتصاد بی تاثیر است ولی هجمه فرهنگی و شبیخون فرهنگی علیه هویت زن ایرانی هم خیلی مؤثر بوده است. فضای مجازی ناسالم هم به این مسائل دامن زده است.
ایکنا ـ برخی افراد هم مسائل قانونی و فقهی را درباره زنان مطرح میکنند مثل بحث اذن خروج زن به خصوص خروج از کشور، در حالی که مسئله تعداد اندکی از زنان است.
الان کدام زن برای رفتن بیرون از خانه از شوهرش اجازه میگیرد؟ بله اطلاعدادن حرف دیگری است، مرد هم وقتی از خانه بیرون برود اطلاع میدهد. بنده مخالف استقلال بانوان در رفت و آمد نیستم ولی اگر زن بدون اذن شوهرش هر کجا بخواهد برود و به خارج از کشور هم برود واقعا چه بلایی سر خانواده میآید؟ آیا مرد خودش را ملزم میداند که نفقه و حق شیر و مهریه و ... را بدهد؟(البته الان هم در خیلی از موارد پرداخت نمیشود)؛ آیا اختلاف بین زن و شوهر زیاد نمیشود. ضمن اینکه بیان شد الان در سنت فرهنگی ما چند زن برای بیرون رفتن از شوهر اجازه میگیرند؟ بسیار بسیار اندک، خب اگر چیزی مسئله جامعه نیست چرا باید آن را پررنگ کنیم و اذهان را نسبت به آن حساس کنیم؟
اگر خانمی زندگی کردن را آموخته باشد، به نظر نمیرسد مشکلی با این برخی مسایل چون اذن خروج و ... داشته باشد، در فرهنگ امروزی این موضوع، مسئله نیست. بنده سالیان زیادی همسرداری کردم و در تحصیل و تدریس و اشتغال و تمامی مسائل همراه بنده بودند. ما باید مهارتهای خوب زندگی کردن و تفاهم با یکدیگر را به نسل جدید بیاموزیم و به جای اینکه دائما تمرکز بر تعیین موضوعات با مرز قانون بکنیم به محبت و دوستی و تفاهم تاکید کنیم.
گفتوگو از علی فرجزاده