اگر بزرگواری همچون عیسی(ع) زندگی خود را در مسیر منجی بشریت صرف کردند و حتی قوای خود را در این راستا به کار گرفتند، ما نیز زندگی خود را در این مسیر صرف کنیم که اگر غیر از این باشد، ما صرفاً به انبیاء(ع) اعتقاد پیدا کردهایم نه ایمان.
تاکنون تصویری که نسبت به حضرت عیسی(ع) در جامعه ارائه شده است، تصویری مبتنی بر نحوه ولادت، معجزات، کتاب و حواریون این نبی بزرگوار بوده است، در حالی که از منظری دیگر و به مناسبت سالروز ولادت حضرت عیسی(ع) میتوان به نقش مهم ایشان در ایجاد تمدن نوین اسلامی در آخرالزمان در قالب رجعتشان طبق آیات قرآن و روایات اهل عترت(ع) اشاره کرد.
اولین آیهای که میتوان به آن اشاره کرد، آیه159 سوره نساء است. خداوند در آیات قبل درباره اینکه عیسی(ع) به قتل نرسیده و به صلیب کشیده نشده است و اینکه رفعت یافته است، سخن میگوید و بعد میفرماید «وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا؛ از اهل کتاب اَحدی نیست مگر آن که پیش از مرگش به عیسی ایمان می آورد و عیسی(ع) در قیامت بر آنها شاهد است». ظاهر آیه دلالت دارد بر اینکه تمام اهل کتاب از مسیحیان قبل از موت عیسی(ع) به وی ایمان میآورند. اما باید پرسید این چه مقطعی است که خداوند میفرماید قبل از موت او اهل کتاب به او ایمان میآورند؛ بنابراین این آیه اشاره به ماجرایی در آینده دارد که در آن دوران، عیسی(ع) پس از رجعت و مبارزاتی که با سپاه باطل میکند و پس از موتش تمام اهل کتاب به ایشان ایمان میآورند و این موضوع از ظاهر آیه بر میآید.
موضوع دیگری که از ظاهر آیه میتوان به آن اشاره کرد، بحث ایمان به عیسی(ع) توسط اهل کتاب است. همه میدانیم ایمانی که مسیحیت نسبت به عیسی(ع) دارد، همان ایمانی نیست که خداوند مدنظر دارد. این در حالی است که تفکر قالب مسیحیت اعتقاد به تثلیث در قالب «پدر، پسر و روحالقدس» است. این مسأله یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجسم پیدا کرد) و خدای روحالقدس است. این سه ، ذات یکسانی دارند، اما از هم متمایز هستند. بنابراین ایمانی که مدنظر خداوند در این آیه است، ایمانی است که نشأت گرفته از بهترین تفکر نسبت به مسیحیت است.
اما مسألهای که در کتب تفسیری و روایی آمده است مؤید همین موضوع است که این آیه مربوط به رجعت عیسی(ع) و ایمان اهل کتاب به ایشان است. شیخ حر عاملی درباره این آیه روایتی را به این مضمون نقل میکند که حجاج از شخصی به نام حوشب درباره این آیه سؤال میکند و او میگوید: إن عیسى ینزل قبل یوم القیامة الى الدنیا فلا یبقى أهل ملّة یهودى و لا غیره الّا آمن به قبل موته؛ عیسی(ع) قبل از دوران قیامت به دنیا نازل میشود پس هیچ قوم یهودی و نه کس دیگری باقی نمیماند مگر اینکه قبل از مرگ عیسی(ع) به ایشان ایمان میآورد. بعد حجاج گفت این حدیث را از کجا نقل کردی؟ حوشب گفت از امام محمد باقر(ع) نقل کردم. حجاج گفت از چشمه زلالی آن را آوردی. (الإیقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، ص340؛ تفسیر البرهان، ج2، ص197).
همچنین علامه مجلسی ضمن اینکه دلیل زنده بودن عیسى علیه السّلام از قرآن را آیه شریفه وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ معرفی میکند، در ادامه میگوید: تمام اهل کتاب پیش از مرگ عیسى و قبل از روز قیامت به وى ایمان مىآورند و او بر آنها گواه است، در صورتى که همه میدانیم که نصارى و اهل کتاب از موقع نزول این آیه تاکنون ایمان به او نیاوردهاند؛ پس ناچار باید که در آخرالزمان باشد.
نقش وحدتساز و تمدنی عیسی(ع)
بر اساس آن چیزی که تاکنون گفته شد، آن چیزی که در فعل عیسی(ع) دیده میشود، رفتار وحدتساز ایشان در راستای ایجاد امت واحده اسلام و زمینهسازی ظهور امام زمان(عج) است. در روایتی پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «قائم توسط ترس یاری و به نصرت تأیید میشود، زمین برای او خواهد چرخید و گنجها برای او ظاهر خواهد شد و سلطنتش مشرق و مغرب عالم را فرا خواهد گرفت. خداوند عزوجل به واسطه او دینش را ظاهر میکند، هر چند که مشرکان برآن کراهت داشته باشند. [اشاره به توبه33] در آن هنگام در زمین جای خرابی نیست جز آنکه آباد شود و روحالله عیسی بن مریم فرود میآید و پشت سر او اقامه نماز خواهد کرد.»
از سوی دیگر میتوان به راحتی نتایج اولیه ایمان اهل کتاب به عیسی(ع) را متوجه شد. از آنجا که عیسی(ع) از زمان نزولشان همواره ملازم امام زمان(عج) هستند و پشت سر حضرت نماز میخوانند، بنابراین نتیجه این است که مسیحیان و حتی یهودیان زیادی را با امام(ع) صلح میدهند و حضرت عیسی(ع) امت خود را به سوی حضرت سوق میدهند.
آنچه درباره مطالعه زندگی انبیای بزرگوار به خصوص رسولان و فراتر از ایشان رسولان اولوالعزم غفلت شده است، مطالعه بر اساس نقش تمدنساز این بزرگواران در آخرالزمان است. بر اساس روایاتی که ذیل آیات قرآن آمده است، تمام انبیاء و رسولان(ع) در آخرالزمان به دنیا رجعت میکنند تا قوایی که خداوند متعال هزاران سال قبل به ایشان عطا کرده بود را در همین راستا به کار گیرند. بر فراز تمام رسولان(ع) نقش عیسی(ع) به عنوان کلمةالله و موسی(ع) به عنوان کلیمالله در آخرالزمان را پررنگتر از سایر انبیاء(ع) ـ غیر از رسول اکرم(ص) ـ نشان دادهاند. اینکه خداوند فرموده است «وَ یُحِقُّ اللَّـهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»(یونس82) با وجه کلماتی بودن این رسولان بزرگوار بسیار همخوانی دارد. یعنی خداوند همواره به واسطه کلمات احقاق حق کرده است و در آخر نیز با این وسیله حکومت حقه اهلبیت(ع) را برپا میکند.
ایمان ما به انبیاء(ع) جهتدار باشد
نتیجهای که میتوان برای شیعیان و محبان اهل عترت(ع) گرفت دو محور دارد: اول اینکه ما به واسطه اینکه خداوند متعال فرموده است به انبیاء(ع) ایمان بیاورید، این ایمان ما باید جهتدار و هدفدار باشد؛ به این معنا که اگر شخص بزرگواری همچون عیسی(ع) زندگی خود را در مسیر آخرین منجی بشریت یعنی امام زمان(عج) صرف کردند و حتی قوای خود را در این راستا به کار گرفتند، ما نیز زندگی خود را در این مسیر صرف کنیم که اگر غیر از این باشد، ما صرفاً به انبیاء(ع) اعتقاد پیدا کردهایم نه ایمان.
ارائه نقش تمدنساز انبیاء(ع) با ابزار هنر
موضوع دیگر این است که باید از ظاهر آیات قرآن و بعد به کمک تفاسیر اهل عترت(ع) بتوانیم چارچوب تربیتی و رفتاری این انبیاء و رسولان بزرگوار را احصا کنیم تا بتوانیم تبیین دقیقی درباره زندگی هر کدام از ایشان کسب کنیم و با زندگی کنونی خودمان تطبیق دهیم. اینکه سپاه باطل و ایادی شیطان به کمک هالیوود زندگی انبیاء و رسولان الهی را مورد هدف قرار داده است و تصویری سخیف نسبت به این بزرگواران ارائه میدهد ایجاب میکند ما شیعیان نیز تصویری صحیح و شفاف از زندگی ایشان را به جوامع ارائه دهیم و از عالیترین مفاهیمی که میتوان ارائه داد، نقش تمدنساز و وحدتساز انبیاء و رسولان الهی منطبق با آیات قرآن در قالب هنر است.
منبع : تسنیم