ایسنا/اصفهان آیتاللّه العظمی جوادی آملی با بیان اینکه مهمترین عاملی که میتواند بشر را نجات دهد، حکمت و جهانبینی توحیدی است، گفت: جایی که خرد و توفیق الهی نباشد، چیزی جز کور وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، آیتالله العظمی جوادی آملی، مرجع تقلید، فیلسوف و مفسر قرآن کریم در پیامی تصویری که بهمناسبت روز جهانی فلسفه و برگزاری همایش «آموزش فلسفه در ایران بر پایه متون کلاسیک» که امروز، هشتم آذرماه در دانشگاه اصفهان آغاز شد، گفت: جهان همواره نه توسط ماده، بلکه بهدست عقل اداره میشود. انسان در زمانه ما به جایی رسیده که به خیال خود: «به زیر آورد چرخ نیلوفری را». قرآن از بشر میپرسد: چرا در آسمان و زمین و کوه، اندیشه نمیکنی؟ با وجود اینکه انسان امروز مجهز به انواع فضاپیماها و ماهوارهها است که مسیر سفر به فضا را هموار میکند. اما باوجود اینها، قرآن کریم آنها را کور میداند. در واقع آدمی آن نگاهی ندارد که قرآن انتظارش را دارد. برای مثال، «زمان» را میبیند، اما «زمانه» آفریننده زمان و زمین را نمیبیند.
این مرجع تقلید شیعه در ادامه اضافه کرد: در سوره طه آمده است: «وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَیٰ»؛ یعنی در قیامت کور محشور میکنیم، هر کسی را که موحدانه زندگی نمیکند. بعد چنین آدمی به زبان میآید که «قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَیٰ وَقَدْ کُنْتُ بَصِیرًا»، یعنی خدایا، من در دنیا بینا بودم، چرا اکنون کور هستم؟ خداوند هم پاسخ میدهد: «کَذَٰلِکَ»؛ هر طور بودید در دنیا، بدون دخل و تصرف، شما را محشور کردیم. در واقع چنین آدمی به ماهوارهبر و تجهیزات پیشرفته هوافضا دست یافت و خودش را هم به فضا رساند، اما آنچه را که باید ندید.
این فیلسوف و متفکر جهان اسلام تصریح کرد: جایی که خرد و توفیق الهی نباشد، چیزی جز کور وجود ندارد. در روزگار قدیم، کوری به اسم فرعون داشتیم. «یُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَکُمۡ». اما در عصر کنونی چندین کور پیدا میشود. «یُذَبِّحُونَ أَبۡنَا»، «یُذَبِّحُونَ بنات». «یَقْتُلُونَ آباء»، «یَقْتُلُونَ اُمَهات». فرعون فقط پسربچهها را به قتل میرساند. اما در دنیای امروز ما فراعنه بسیاری هستند که پسر، دختر و مادر و پدر همه را از میان میبرند. منشأ این اتفاق چیزی جز کوری بشر نیست. مهمترین عاملی که میتواند بشر را نجات دهد، حکمت و جهانبینی توحیدی است.
آیتالله جوادی آملی ادامه داد: این مردمان کور فکر نمیکنند که مثل یک درخت که با مرگ به هیزم بدل میشود، یا مثل پرندهای است که بعد از مرگ از قفس رهایی مییابند. مثال آن غزه است که بیش از ۴۰ روز است که اسرائیل دارد در آن کودککشی میکند. بنابراین، اینها به گفته قرآن واقعاً کورند و به زندگی بعد از مرگ فکر نمیکنند. بنا بر حکمت و فلسقه، انسان باید بداند که موجودی ابدی است. انسان ابدی است و باید از فکری جاویدان هم برخوردار باشد. پرچمداران این اندیشه رسولان هستند و بعد شاگردان آنها که علما محسوب میشوند. برخی در پی آبادی دنیا هستند و برخی برای رسیدن به آخرت برای آبادی میکوشند. حکیمان دنیا و آخرت را با هم آباد میکنند.
این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: خدمتهای فرهنگی برخاسته از دیار اصفهان نمونه مهمی است که اهمیت آبادی آخرت را در بین این مردم بازتاب میدهد؛ هم خود مردم اصفهان و هم بزرگانی که در اصفهان درس خواندهاند. مرحوم فاضل تونی در حوزه علمیه صدر اصفهان درس خواند. شخص دیگر حکیم الهی قمشهای است. انشاءاللّه دیار و فرزندانش شما مردم اصفهان در پناه قرآن باشد.
این مرجع تقلید به بیان بخشی از خاطرات دوران تحصیل خود پرداخت و افزود: ما در سال ۱۳۲۹ شمسی از آمل به تهران و مدرسه مروی عزیمت کردیم. خدمت آیت اللّه آملی درس میخواندیم. ایشان همشهری ما بود و پدر هم ما را به او سپرده بود و بیش از دیگران با او مأنوس بودیم. من برای توقیع و خداحافظی در شهریور ۱۳۳۴ شمسی به محضر او رفتم. وی گفت که قم حرم حضرت معصومه(س) و مرکزیت مهم فرهنگی شیعه محسوب میشود. به غیر از فاطمه معصومه(س)، عالمان و مراجع بسیاری در کنار او آرام گرفتهاند. به ما تأکید کردند که بحث در کنار قبور علما برکت دارد؛ چنانکه شاگردان ارسطو برای فیض بیشتر میآمدند در جوار قبر استاد درس و بحث را برگزار میکردند تا فیض ببرند. این حرف را مرحوم آملی میزد که از وی در مقام برترین مجتهدین یاد میکردند.
این عرفانپژوه و فلسفهدان در خصوص صحبتهای استادش و درس خواندن در جوار آرامگاه بزرگان، بحث خود را چنین پی گرفت: به استادمان میگفتیم شما از کجا این مطلب را نقل میکنید؟ ما نشنیده بودیم که شاگردان ارسطو در کنار قبر او به درس و تفکر میپرداختند. اما استادمان به ما گفته بود که انسانی والا مقام بود. ما در برابر حرف استاد تسلیم شدیم، اما همواره در گوشهای از ذهن ما بود. ما در آن روزگار «قبسات» میرداماد را که قلمش سنگین است، داشتیم. اما چاپ جدید و باکیفیتش نبود. بنابراین، هرگاه مرحوم صدرالمتألهین بحثی را مطرح میکرد، ما به آن مراجعه میکردیم. ولی کتاب بالینی ما نبود که همواره با آن انس داشته باشیم.
آیتاللّه العظمی جوادی آملی در ادامه بحث «قبسات» و «میرداماد» توضیح داد: بر خلاف نسخه قدیمی «قبسات»، چاپ جدیدش به اثری بالینی برای ما تبدیل شد. میرداماد از بزرگان حکمت بود که در این زمینه حرفی برای گفتن داشت. از ابتدا آن را خواندیم. وقتی به قسمتهای پایانی رسیدیم، دیدیم در آنجا مرحوم میرداماد میگوید، مردهها زندهاند و قبورشان و حضور در جوارشان متبرک است. ازاینرو، شاگردان ارسطو در کنار قبر او درس و مباحثه را برگزار میکردند با این امید که مسائل درسی دشوارشان، آسان شود. این یک روایت تاریخی است؛ ربطی به فلسفه ندارد. میرداماد این مطلب را از فخر رازی نقل میکند، در حالی که برخلاف انتظارات چنین روایتی با تفکر رازی مناسبتی ندارد.
این مفسر قرآن کریم در پایان سخنانش و برای ذکر مرجع دقیقتر این روایت به صفحه ۴۵۶ «قبسات» اشاره کرد و جان کلامشان این بود که حضوریافتن در جوار قبور بزرگان به گشایشهای علمی و رفع مشکلات منجر میشود.