کارشناسان سواد رسانهای در نشست «فضای دیجیتال؛ اخبار جعلی و فریب افکار عمومی» مطرح کردند: امروزه در فضایی قرار داریم که انبوه اطلاعات ما را دچار بحران در تحلیل خواهد کرد. یعنی حتی در مواجهه با اخبار واقعی، قدرت پردازش را از دست میدهیم و یکی از علتهای مهم این است که خودمان را در مواجهه با انبوه اطلاعاتی قرار میدهیم که نیازی به آنها نداریم.
بهترین راهکار برای مواجهه با اخبار جعلیدر سالهای اخیر، گسترش رسانهها، شبکههای اجتماعی و در مجموع فضای دیجیتال، فرآیند ارتباط افراد با یکدیگر را تسهیل کرده است. کاربران در این فضا اطلاعاتی را به اشتراک میگذارند، با سایرین ارتباط برقرار کرده و در رابطه با مسائل و موضوعات گوناگون بحث و تبادل نظر میکنند. با این حال همه این اطلاعات صحیح نیست و به ویژه در میان خبرهای منتشر شده، اخبار نادرستی نیز منتشر میشود که به آنها اخبار جعلی گفته میشود. این اخبار به قصد فریب کاربران تولید میشود و در ایام ویژهای نظیر انتخابات، بحرانها، التهابات اجتماعی، سیاسی و ... افزایش مییابد.
فراوانی اخباری از این دست، نگرانیها و مشکلات جدی را در اغلب جوامع به وجود آورده است. راهکارهای متعددی برای مقابله با چنین اخبار و محتواهایی وجود دارد، اما یکی از نکات مهم در این زمینه نحوه مواجهه کاربران با این محتواهاست که خبرگزاری ایکنا به بهانه هفته سواد رسانهای نشستی با عنوان «فضای دیجیتال؛ اخبار جعلی و فریب افکار عمومی» با حضور لیلا نیرومند، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و محمدمحسن دوباشی، عضو هیئت امنای باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو برگزار کرده و به این موضوع پرداخته است. مشروح این نشست را در ادامه میخوانید و میبینید.
ایکنا ـ امروز اخبار جعلی و در یک مرحله جدیتر دیپ فیکها نگرانیهای زیادی را به وجود آورده است. این محتواهای جعلی چگونه شکل میگیرد؟
نیرومند: اخبار جعلی پدیدهای نیست که تازه ایجاد شده باشد، ولی با گسترش رسانهها، آنها را بیشتر لمس میکنیم. اخبار جعلی از ابتدای خلقت بشر وجود داشته است و میتوان گمراه شدن حضرت آدم و حوا به واسطه شیطان را نوعی دستکاری در اطلاعات دانست که همین مسئله باعث شد آنها از بهشت رانده شوند.
در سال ۱۸۹۰ میلادی به صورت جدی به اخبار جعلی توجه میشود و آن را میتوان اطلاعات گمراهکننده و یا نادرستی دانست که بین مخاطبان توزیع میشود و بیشترین کاربرد این اطلاعات گمراهکننده در زمان بحرانهاست؛ زمانی که مخاطب فرصت کمی برای تصمیمگیری دارد و رسانههای موازی کمتر میتوانند خودشان را نشان دهند. افرادی که ویدئوهای جعلی تهیه میکنند، با توجه به حضور فعال رسانههای اجتماعی در فضای کنونی، این محتوای جعلی را بسیار سریع پخش میکنند. در رابطه با ساخت ویدئوهای جعلی در قالب مدیا از تمام امکانات نرمافزاری رسانه استفاده میشود، حتی تصویر جعلی، تیتر اقناعی و اخبار جعلی در این مدیا با هم ترکیب میشوند و به همراه فیلمهای نمایش داده شده، مجموعهای را تشکیل میدهند و ما با یک جریان و کار جعلی مواجه میشویم.
ایکنا ـ اخبار جعلی با چه اهدافی تولید میشوند و چه ویژگیهایی دارند؟
دوباشی: زمانی که جریان رسانه هم در منبع و هم در مدیوم دچار تنوع میشود، نمیتوانید تشخیص دهید که علت شیوع یک خبر فیک یا جعلی چیست؛ از این رو جریان فیکنیوزها یک جریان کاتورهای و نامنظم است که اگر هدفش را بتوانید تشخیص دهید، جلوی بخش زیادی از آن جریان شیوع خبر جعلی گرفته میشود؛ بنابراین نمیتوان منبعی برای خبر جعلی تشخیص داد. در گذشته نه چندان دور به دلیل پیچیدگی تجهیزات، گران بودن و عدم در دسترس بودن آنها هر کسی نمیتوانست خبر تولید کند؛ از این رو وقتی خبری تولید میشد، مطمئن بودید که عدهای این خبر را دیدهاند و از یک مسیری عبور کرده است. اما امروز تمام این مسیرها به حداقل خود رسیده و در گوشی تلفن همراه قابل جمع شدن است و این اتفاق باعث میشود، منبع تولید خبر فیک و مدیومی که در آن پخش میشود، اگر هوش مصنوعی و دیپ فیکها را هم به آن ضرب کنید، موضوع پیچیدهتر شود.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
بنابراین ما موضوعی داریم که ویروس ناگزیر دنیای رسانه امروز است و نمیتوانید جلوی آن را بگیرید. مثل داستان کرونا که میگویند دیگر شما باید با آن زندگی کنید و جامعه باید خود را با آن تطبیق بدهد. ما با فیکنیوزها درگیر هستیم و جامعه هر روز با آن زندگی خواهد کرد و باید راه مقابله و ایمن کردن را یاد بگیریم. در بحث پزشکی، هیچ بیماری ویروسی اعم از سرماخوردگی، آنفولانزا و ... قابل درمان نیست و بدن شما در برابر آنها قویتر میشود تا ورژن بالاتری به بدن شما حمله کند. فیکنیوزها مانند ویروسهایی هستند که در دنیای ما روزبهروز در حال رشد هستند و شما با ویروسهای دارای جهش ژنتیکی مواجه هستید که مثل قبل دیگر نمیتوانید با آنها رفتار کنید. اگر بخواهید دیپفیکها را تشخیص دهید به معنای واقعی غیرقابل تشخیص هستند. یعنی شما به عنوان مخاطب عام نمیتوانید تشخیص دهید که این دیپفیک و یا فیلم واقعی است، مگر اینکه به مقابله با این ویروس تجهیز شده باشید.
ایکنا ـ وجود اخبار جعلی در سرنوشت ما و در حال و روز کنونی ما چه تأثیری میتواند داشته باشد و مواجهه ما با آنها چگونه است؟
نیرومند: متأسفانه اخبار جعلی با تمام ابعاد زندگی ما درگیر است، از انتخابات، پروپاگاندا، تبلیغات سیاسی، بازارهای بورس، سهام و حتی فرزندان ما که بازیهای انیمیشنی انجام میدهند و یا ادبیاتی که به آنها منتقل میشود، همه جا اخبار جعلی را میبینیم و در تمام زندگی ما وجود دارند و علت هم این است که از ابتدای خلقت تاکنون ابزارها تغییر کرده است. یک جایی شیطان گول میزند و جایی دیگر ویدئو، نامه و یا رسانههای جمعی، تلویزیون و ماهواره دخیل است و هم اکنون از سوی شبکههای اجتماعی و مجازی انجام میشود که بدون زمان و مکان بوده و در عین حال که تعاملی، مراودهای و همزمان است، گیرنده میتواند سریعاً دریافت کند و در جای دیگر فرستنده باشد؛ بنابراین ما در حال حاضر با سرعت گرفتن ابزارهای ارتباطی، بیشتر با این قضیه مواجه شدهایم.
بهترین راهکار برای مواجهه با اخبار جعلی
من نموداری را بررسی میکردم که از سال ۲۰۰۰ به دلیل رشد رسانهها، با اخبار جعلی بیشتر آشنا شدیم. این روند از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹ رشد صعودی دارد، یعنی اینکه در حال حاضر به واسطه وجود رسانههای موازی و جعلی که منابع معتبری نیستند، تعداد این اخبار بیشتر شده است و اگر منبع معتبری داشته باشید، دیگر اخبار جعلی از آن درز پیدا نمیکند. گاهی اوقات در زمان بحرانها به دلیل التهاب جامعه اخبار جعلی شکل میگیرد و یا زمانی که شایعه شکل میگیرد، دو پدیده ابهام و اهمیت در آن دخیل هستند. یعنی زمانی که موضوع اهمیت زیادی داشته باشد و یا در آن زمینه ابهام وجود داشته باشد، شایعه شکل یافته و به تدریج گسترش مییابد. حال یکی از آنها را صفر و یا کم کنیم، یعنی یا ابهام را برداریم و یا حقیقت را روشن کنیم، ناخودآگاه شایعه محو خواهد شد؛ بنابراین زمانی که جامعه ملتهب است به ویژه در زمان جنگ، بحرانها و شرایط اضطراری مانند زلزله، آتشسوزی و ... شایعه شکل میگیرد و همچنین وقتی رسانهها دیرتر اقدام میکنند، رسانههای تولیدکننده اخبار جعلی خود را نشان میدهند.
ایکنا ـ با توجه به آنچه اشاره کردید، ما ناگزیریم با اخبار جعلی مواجه باشیم، ولی این مواجهه باید هدفمند و پرقدرت باشد، از دیدگاه شما بهترین راه مواجهه با اخبار جعلی چیست؟
دوباشی: ما در فضایی قرار داریم که انبوه اطلاعات ما را دچار بحران در تحلیل خواهد کرد. یعنی حتی ما در مواجهه با اخبار واقعی، قدرت پردازش را از دست میدهیم، در این صورت اگر اخبار جعلی هم باشد، دیگر قدرت پردازش وجود نخواهد داشت. یکی از اتفاقات مهم این است که ما خود را در مواجهه با انبوه اطلاعاتی قرار میدهیم که نیازی به آنها نداریم. وقتی خود را در برابر موجی از گرما قرار میدهید، نمیتوانید بگویید چرا گرمم شد؟ وقتی در برابر این حجم از اطلاعات قرار میگیرید، ناگزیرید که قدرت پردازشتان کاهش یابد.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
امروز موضوع اول در بحث سواد رسانهای این است که شما نباید خود را در برابر انبوه اطلاعات قرار دهید. ما در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی زیادی حضور داریم که نشان میدهد، اگر یک ماده را با ماده دیگر ترکیب کنید، یک لکه خاص از بین میرود و اغلب آدمها این را تست میکنند. مسئله اول این است که، شاید چنین لکهای برای شما ایجاد نشده است و چنین نیازی ندارید که با این مسئله مواجه شوید، بنابراین نباید خود را درگیر آن کنید و یا مثلاً فردی که در عمرش یک بیت کوین هم نخریده است، خود را در جریان اخبار رمزارزها قرار میدهد. یا فردی که در طول عمرش دلار نخریده است، دائماً اخبار دلار را دنبال میکند و این مسئله بر شایعهها دامن میزند؛ بنابراین باید نیاز خود را از دنیای اطلاعات درک کنید و در غیر این صورت انبوه اطلاعات به قدری زیاد است که شما به فیک نیوز میرسید.
در روش تحقیق در دانشگاه آموختهایم که اگر صد مقاله را بررسی میکنید، روش مواجهه با مسئله چیست و سواد مواجهه با اطلاعات چگونه است؟ ما در دنیایی هستیم که معتقدیم، اطلاعات فقط روی کاغذ نیست. اطلاعات انبوه دیتاهای کوچک، توئیتی، کوتاه، ساندویچی و پنلی است و این اتفاق مهمی است که نیاز خود را از دنیای اطلاعات برداشت کنیم و خودمان را در برابر این حجم قرار ندهیم.
شما در این حجم باید تشخیص دهید که کدام مدیوم و رسانه را انتخاب میکنید. رسانه قرار نیست، اخبار مستند ارائه کند و از طرفی هم هیچ خبرگزاری منبع اصلیاش اینستاگرام نخواهد بود. همچنان رسانههای با طول عمر بالاتر، منبع خبری هستند و میتوان به آنها استناد کرد. توئیتر منبع خبر نیست و نمیتواند منبع خبری مستدلی باشد. چون طول عمرش کوتاه است و اگر بخواهیم تازه وارد این بازی شویم، وارد حوزه دیتا ساینس و ارزیابی بیگ دیتاها خواهیم شد تا بتوانیم تشخیص دهیم که اگر این موج ایجاد شده است، اولین نفر چه کسی گفته و چه کسی روی این موج سوار شده و چه کسی آن را تقویت کرده است. اما اینها در میان مردم جایی ندارد و مربوط به حوزه تخصصی فضای رسانه است و تحلیلگران بیگ دیتا و دیتا ساینس باید درباره آن نظر بدهند. بنابراین باید تشخیص دهیم، در کدام مدیوم هستیم. وقتی من سراغ اینستاگرام میروم، باید بدانم که این مدیوم قرار است حواس مرا پرت کند و اطلاعات نادرستی به من بدهد؛ چراکه سرگرمیها برای این ایجاد شدهاند که حواس ما را پرت کنند و آرام آرام موضوع جایگزین را بگذارند. قبلاً فقط سرگرمی مطرح بود و اکنون موضوعات دیگر هم به آن اضافه شده و تبدیل به آموزش سرگرمی، سیاست سرگرمی و ... شده است. این سرگرمی یعنی اینکه حواست پرت میشود و من با طنز و سرگرمی محتوای خودم را انتقال میدهم و کسی هم نمیگوید، این محتوا را چه کسی گفته است و بعضی وقتها اوضاعمان بدتر هم میشود و میگوییم گوگل یا ویکیپدیا گفته است. در حالی که گوگل نمیتواند منبع باشد و فقط موتور جستجو است. بنابراین باید بدانیم که چه مدیومی را انتخاب میکنیم، چون خاصیت بعضی از مدیومها دروغگویی است.
ایکنا ـ شما به این نکته اشاره کردید که شایعات همیشه در هالهای از ابهام به وجود میآیند، به ویژه برای کشورمان که زیاد در معرض تهاجم هستیم و برای فریب افکار عمومی شایعات زیادی ایجاد میشود، به نظرتان مسئولان در این زمینه چه وظیفهای دارند، آیا باید توضیح دهند و شفافسازی کنند و یا اینکه سکوت و از کنار آن گذر کنند؟
نیرومند: برای هر رسانهای صحت خبر و سرعت خبر اهمیت ویژهای دارد، اما به واسطه سرعت، نباید صحت خبر را از بین ببریم و نه به واسطه پیدا کردن صحت خبر، آنقدر زمان سپری نمیکنیم که سرعت را فدای صحت کنیم تا هر رسانهای جایگزین رسانه اصلی شود. در کشورمان برخی اتفاقات میافتد که ملاحظه میکنیم به دلیل بروکراسی اداری که در خبر وجود دارد و باید کمتر شود، ما با تأخیر اخبار را پخش میکنیم. در موارد اخبار جعلی بماند که جعلی هستند، در انتشار اخبار واقعی هم بسیار دیده شده که رسانههای بیگانه که قطعاً به نفع ما صحبت نخواهند کرد و یا رسانههای مجازی که منابع مؤثقی نیستند، جایگزین رسانههای اصلی و منابع معتبر میشوند؛ بنابراین مخاطبی که از سواد رسانهای اندکی هم برخوردار است، تفاوت بین منابع خبری را درک نمیکند و میبیند که وفور اطلاعات کجاست، جایی که وفور اطلاعات باشد، میگوید صحیح است. چون مخاطبان یک شهود و یک حس ششم دارند. معمولاً حدس میزنند و این حدسشان براساس اطلاعاتی است که در رسانهها پخش شده است، یعنی طبق الگوی مارپیچ سکوت زمانی که مخاطب در اقلیت قرار میگیرد، تلاش میکند خود را از انزوا خارج کند و سکوت میکند و حتی اگر حرفش درست باشد، میگوید، چون اکثریت نه میگویند من از این مسیری که اقلیت میگویند، نمیروم؛ بنابراین یک بحث این است که دولت و مسئولان دیر اقدام میکنند و از طرفی رسانههای غیر موثق تلاش میکنند، برای رسیدن به درآمدزایی، رسیدن به اهداف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آسیب رساندن به گروههای هدف از جمله خانواده، نوجوانان، دانشجویان و ... از آب گلآلود ماهی بگیرند.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
این رسانهها، اخبار جنجالی منتشر میکنند و شاید در ظاهر با هم نیستند، اما در باطن پشت هم هستند و شروع به دست به دست کردن اخبار میکنند و ناخودآگاه اخبار بالای گوگل قرار میگیرد و مردم منابع اصلی و جعلی را تشخیص نمیدهند و به صرف وفور اطلاعات در یک رسانه آن را دلیلی بر موثق بودن آن رسانه میدانند.
مسئولان به ویژه در رسانه ملی باید زود اقدام کنند و خبرنگاران به سرعت اطلاعرسانی کنند و همچنین از بروکراسی اداری کاسته شود. ما باید تولید محتوا کنیم و متأسفانه در این زمینه بسیار عقب هستیم. درست است که دشمن تولید محتوا میکند، اما ما نیز در ساختن تولید محتوا کمکاری میکنیم. اگر بتوانیم تولید محتوا کنیم، در این صورت در بسیاری از موارد جلوتر از آنها حرکت خواهیم کرد.
ایکنا ـ پس شما نظرتان بر شفافسازی است و سکوت را مجاز نمیدانید؟
نیرومند: سکوت در برابر شایعات یعنی افزودن بر ابهام و در این صورت شایعه گسترش مییابد و رسانه ملی میتواند در از بین بردن ابهام نقش مهمی داشته باشد.
دوباشی: در زیست بوم رسانهای وقتی از سواد رسانهای حرف میزنیم، سواد رسانه فقط برای مخاطب نیست. سواد رسانهای برای مسئول و کسی که خبر تولید میکند اهمیت دارد و اینکه در چه مقامی خبر تولید میکند، به جریان رسانه کمک میکند. ما خیلی وقتها روابط عمومیها را مساوی با رسانهها میدانیم. کار رسانه متفاوت از روابط عمومی است و در واقع روابط عمومیها مدیریت جریان خبر یک نهاد یا سازمان را برعهده دارند.
بهترین راهکار برای مواجهه با اخبار جعلی
خانم نیرومند درباره شفافیت و اهمیت به نکات خوبی اشاره کردند. وقتی یک موضوع حیاتی است، اگر حرف زیادی درباره آن بزنید به آن کمک میکنید. رئیس کل بانکهای مرکزی در دنیا را رصد کنید. آنها چقدر مصاحبه میکنند؟ دنیای خبر و واقعیت به آدمهای مهم حساسیت نشان میدهد و کوچکترین نوع خبر، نوع نشستن، حرف زدن، ورود، لباس پوشیدن آنها و ... پیامهایی را به بازار و دنیای واقعی منتقل میکند؛ بنابراین وقتی حرف از سواد رسانهای میزنیم، شما باید بدانید که کجا سکوت کنید و کجا درباره موضوعی حرف بزنید و کجا اهمیت موضوع را کم میکنید. این اتفاقی است که بین مخاطب و رسانه رخ میدهد. گاهی برداشت رسانه ما این است که اگر سرعتش را در پرداخت به یک موضوع بیشتر کند، اعتبار بیشتری دارد. بارها رسانه ملی در پرداختن سریع به یک توئیت جعلی منجر به یک ابهام شده است. توئیتی که طول عمر کوتاهی داشته و شاید اگر آن را رها میکرد، آنقدر موج ایجاد نمیکرد. اما خبرنگاری که حواسش به جریان اطلاعات نیست، آن را برمیدارد و سریع به یک بخش خبری تبدیل و در رسانه پخش میکند و آن را تبدیل به موج خبری میکند که انتها ندارد. این اتفاق دو سوی یک جریان هستند، یعنی سواد رسانهای که باید اهالی رسانه و مسئولان برای تولید داشته باشند و سوادی که مردم باید برای مواجهه با این محتوا داشته باشند.
بارها در مواجهه با آدمهای باسواد دیدهاید که انتظار ندارید به یک خبر فیک واکنش نشان دهند، اما واکنش نشان میدهند و میگویند همه که دروغ نمیگویند. در حالی که نباید اصلاً درباره آنها حرف میزدید. چرا فکر میکنید هر خبری را باید استوری کنید و یا دربارهاش توئیت بزنید. پژوهشی درباره خطاهایی که آدمها در مواجهه با سرعت اخبار انجام میدهند، نشان میدهد این آدمها سریع واکنش نشان میدهند و سریع هم خطا میکنند.
ایکنا ـ مرجعیت رسانهای که باید به دنبال آن باشیم، چقدر با این قضیه در ارتباط است، چون رجوع به رسانههای خارجی بیشتر شده است؟
دوباشی: من به عنوان فعال رسانهای منابع مختلف خبری را بررسی میکنم، برخی خبرگزاریها در برخی بحرانها که در هر نقطه از دنیا به وجود آمده باشد، طوری برخورد میکنند که مخاطب احساس میکند، همه حقیقت را نمیگویند و یا طوری وانمود میکنند که همه بدبخت هستند و ما خوب هستیم؛ و این باعث میشود مرجعیت را برای بسیاری از اخبار از دست بدهیم.
ما باید بدانیم منبع خبری چیست و خبری که درباره موضوعی منتشر میشود، از منبع خارجی هم بررسی کنیم. البته وقتی میگوییم منبع خارجی، برخی سریعاً ذهنشان به بیبیسی میرود، در حالی که ap، رویترز و ... هم هستند و درباره این موضوع اظهارنظر میکنند و اتفاقاً وقتی موضوع و سبک ورود آنها را مثلاً در قضیه فلسطین بررسی میکنید و مثلاً نوع پوشش اخبار سیانان را میبینید، متوجه عمق ضربه حماس به بدنه اسرائیل میشوید، در حالی که هیچ یک از رسانههای داخلی ما نمیتوانند آن را منعکس کنند. پس لازم است که سراغ منابع خارجی هم برویم.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
البته بسیاری از رسانههای خارجی در برابر چنین خبرهایی سکوت میکنند. شما در فاصله کمتر از ۲۴ ساعت در بخشهای خبری آن رسانه، این اخبار را میبینید و متوجه میشوید که انگار قضیه جدی شده است. شما این را نمیتوانید با رسانههای داخلی تشخیص دهید، چون شما در رسانههای داخلی، سلایق را در نظر نمیگیرید و رسانهها وحدت درستی در پوشش اخبار ندارند و نوع پوشش خبری حرفهای نیست.
باید بدانیم که قرار نیست رسانه با مخاطب، ۱۰ هیچ برنده باشد و هر چه ما میگوییم درست است و بقیه دروغ میگویند. در تحلیل و کنار هم چیدن خبرها و رویدادها، باید همه حرفها را بزنیم. چینش اخبار کنار هم مهم است و این اخبار ممکن است به گونهای کنار هم چیده شده باشد که تحلیلش غلط باشد؛ بنابراین سبک پرداختن به خبرها باعث میشود که آنها در موضوعیت باشند. برخی از خبرگزاریها خبر اول را منتشر نمیکنند، در حالی که ما عادت داریم فقط خبر اول را منتشر کنیم و این اشتباه است. گاهی لازم است سرعت داشته باشید و گاهی لازم است تحلیل خوب بدهید. رسانههای ما در راستای سرعت رقابت میکنند و تقریباً گزارش حرفهای در رسانهها نمیبینید. گزارش تحلیلی خوب هم نداریم، چون چندان خبرنگار تخصصی نداریم؛ بنابراین وقتی اینها را نداریم نمیتوانیم منبع باشیم. یعنی کسی به موضوع میپردازد که خبرنگار تخصصی این حوزه نیست و فقط به دلیل درخواست سردبیر است که سرعت پرداختن به موضوع را مورد توجه قرار میدهد و این خبرنگار خطا خواهد کرد و همه این موارد است که به اخبار جعلی دامن میزند و شما دیگر نمیدانید به چه کسی اعتماد کنید. وقتی پدری یک بار به فرزندش دروغ بگوید، ممکن است بار دوم هم دروغ بگوید؛ بنابراین مسئله منبع خبر را دچار مشکل میکند.
ایکنا ـ در شریطی که مردم با انواع اخبار جعلی سروکار دارند، ذهن و روانشان دچار خدشه میشود، این اخبار جعلی چگونه در نظام شناختی و ادراکی ما تأثیر میگذارد؟
نیرومند: ما نباید سرعت را فدای صحت و یا صحت خبر را فدای سرعت کنیم. همیشه باید اقتضائی عمل کنیم. در یک فضایی ممکن است سرعت اهمیت داشته باشد و در فضایی دیگر نیاز باشد سکوت کنیم. در روابط عمومیها هم به این شکل عمل میشود. مثلاً فردی درباره یک سازمان اظهارنظر کرده است. ما میگوییم به این خبر جوابیه ندهید و اگر جوابیه بدهید توجه مردم را بیشتر جلب میکنید و مخاطبانی که آن خبر را نخواندهاند، میخوانند؛ بنابراین این مسئله بستگی به سیاستها و راهبردها دارد. اما اگر بخواهیم از نظر ادراکی و شناختی به مخاطبانمان توصیه کنیم که چه باید بکنند و چگونه این قدرت ادراک و شناخت را بالا ببرند؛ یکی بررسی منابع معتبر از غیرمعتبر است که منابع معتبر ما باید توسط مخاطب شناسایی شود.
بهترین راهکار برای مواجهه با اخبار جعلی
دوم، نویسنده، گوینده و توزیعکننده خبر است که به آن تحلیل کنترل میگوییم، یعنی باید بدانیم فرستنده خبر کیست؟ چراکه میتواند به درک و شناخت مردم کمک کند و از طرفی استفاده از تصاویر جعلی، نادرست، اغراقآمیز و ... نیز در این زمینه بیتأثیر نیست و از همه مهمتر نگاه انتقادی مخاطب است. مخاطب نباید به صرف اینکه دلار بالا یا پایین شده است، مدام خود را در معرض اخبار دلار قرار دهد. آیا اصلاً نیاز دارد که این اخبار را دنبال کند یا خیر؟ باید قدرت تحلیل، تفسیر و استنباط داشته باشند تا بتوانند از پدیدهای که دربارهاش صحبت میشود، ببینند به چه نتیجهای میخواهند برسند.
خبر به قدری حساس است که به محض اینکه جلوی آنتن رفتیم، همه چیز تمام میشود و دیگر نمیتوانید جلوی آن را بگیرید، مثل آبی است که ریخته شده و امکان جمع شدن ندارد، بنابراین باید در انعکاس خبر دقت لازم داشته باشیم. من احساس میکنم باید روی مخاطب کار کرد و مخاطبشناسی اهمیت ویژهای دارد. البته مسئولان را هم باید آموزش دهیم و یک آموزش همهجانبه با امکانات روز ارائه دهیم. در دانشگاهها هنوز درباره ارزشهای خبری و مسائلی تدریس میشود که کاربردی ندارند. اکنون کافی است هر فردی فقط یک گوشی داشته باشد و یک خبرنگار بینالمللی باشد و با یکسری پارامترهایی که دارد، اخبار را تولید و پخش کند و منبع موثقی هم نباشد. ضمن اینکه چنین منابعی، سعی میکنند نامشخص باشند، چون اگر منبع اعتبار داشته باشد، خود را نشان میدهد، معمولاً اینها با اسامی جعلی خود را معرفی میکنند.
ایکنا ـ مردم در مواجهه با اخبار جعلی هستند و شما به مواردی برای مواجهه با این اخبار پرداختید، آموزش سواد رسانهای باید چگونه به مردم انتقال یابد؟
نیرومند: من احساس میکنم هر چیزی از دوران کودکی باید آغاز شود. وقتی ما در آموزش و پرورش بحث سواد رسانهای را برای دانشآموزان برجسته کنیم و به آنها یاد بدهیم، موفق خواهیم بود. در حالی که اکنون این درس بسیار مختصر تدریس میشود و محدود و پایهای است و معلمی هم که تدریس میکند، آموزشی در این زمینه ندیده است. متأسفانه در این زمینه تولید محتوا هم نکردهایم و از طرفی هم باید با زبان روز با آنها صحبت کنیم و این آموزشها را در فیلمها و کلیپهای کوتاه ارائه دهیم تا بتوانند اخبار جعلی و غیرجعلی را تشخیص دهند و مواجهه صحیحی با اخبار جعلی داشته باشند.
ایکنا ـ امروز با پدیدهای به نام هوش مصنوعی مواجه هستیم. هوش مصنوعی چگونه میتواند در روند اخبار جعلی اثرگذار باشد؟
دوباشی: هوش مصنوعی ابزار قدرتمندی است و پدیده جدیدی نیست و در یک سال گذشته اخبار بسیاری درباره هوش مصنوعی منتشر شده است وگرنه چندین دهه است که درباره این فناوری تحقیق و بررسی میکنند، البته در رابطه با این فناوری یک مسئله تغییر کرده است و آن هم اینکه قبلاً هوش مصنوعی بنا داشت با یک نفر ارتباط داشته باشد، یعنی کامپیوتر را آموزش میدادند تا با یک نفر شطرنج بازی کند. امروز هوش مصنوعی، مواجههاش را با جامعه مطرح میکند. یعنی هوش مصنوعی فقط به شما پاسخ نمیدهد، بلکه از انبوه اطلاعات جوامع استفاده میکند و پاسخ میدهد.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
در موضوع ماشینهای اجتماعی، وجه بین انسان و هوش مصنوعی را داشتیم، شبکه اجتماعی هم به اینها اضافه شد. شبکه اجتماعی، بیگ دیتا تولید می کند و ماشین آن را میگیرد و از این طریق به سؤالات پاسخ میدهد. برخی تصور میکنند وقتی از چت جیپیتی سؤال میکنید درست پاسخ میدهد، در حالی که این طور نیست و بارها و بارها خطا کرده است. بنابراین باید درک کنیم که هوش مصنوعی یک ابزار است و منبع نیست. بنابراین با ابزار هر کاری میتوانید انجام دهید. شما میتوانید پیچیدهترین عکسها را با هوش مصنوعی تولید کنید و دیپ فیکها از طریق الگوریتمی صورت فرد را آنالیز میکند و آن را روی صورت یک شخص معروف میگذارد و یا صدای فرد را با آن ترکیب میکند و شما تصویر یک گوینده معروف را میبینید اما متنی که میخواند، متن نوشته شدهای است که از زبان او شنیده میشود. پیدا کردن دیپ فیک فقط از طریق هوش مصنوعی انجام میشود و ابزارهایی دارد که پیچیدهترین عکسها را در لحظه جستجو میکند، مثلاً میبینید براساس حوادثی که در سالهای اخیر رخ داد و یا اتفاقاتی که در غزه شاهد بودیم، تصاویر جعلی منتشر میشود و میتوان آن را در گوگل لنز جستجو کرد و دید که این عکس فیک است و این کار چند لحظه بیشتر زمان نمیبرد.
همانطور که در ابتدای صحبتم گفتم، راه مقابله با ویروس، خود ویروس است، یعنی از واکسن که ویروس ضعیف شده است، استفاده میکنیم. در رابطه با هوش مصنوعی نیز باید ماهیت آن را درک کنیم. بنابراین باید بدانیم که هوش مصنوعی میخواهد ابزارهایی را در اختیار انسان قرار دهد و کار را راحتتر کند. از این رو هوش مصنوعی میتواند هم خوب و هم بد باشد و ضد آن را هم میتوان با هوش مصنوعی تشخیص داد. هوش مصنوعی در چند سال آینده وارد بحران جدیتری خواهد شد. فعلاً در بخش سرگرمی آن که شامل تصویر و صدا است، هستیم. نکته مهم در این زمینه این است که نباید هوش انسان را نادیده بگیریم، ماشینها و هوش مصنوعی در بالاترین حد خودش در بسیاری از پدیدههای رفتاری و علوم شناختی مغز انسان ناتوان هستند و مغز انسان همچنان در این موضوعات بسیار توانمند است.
تحلیلی را خواندم که نوشته بود، اتفاقاً اسرائیل از تکیه بیش از حد به هوش مصنوعی ضربه خورد. چون در تمام شبیهسازیها و آنالیزی که کرده بود، مغز انسان را نادیده گرفته بود. بنابراین همه رفتارهای انسان قابل پیشبینی نیست، درست است که هوش مصنوعی میتواند با الگوریتمهای پیچیده ما را پیشبینی کند، اما این مسئله لزوما به معنی زبون بودن انسان نیست.
توصیه میکنم، محققان و دانشجویان علوم اجتماعی به بحث ماشینهای اجتماعی توجه کنند که به نظرم موضوع بسیار خوبی است و بحثهای بسیار جدی در رابطه با آن برقرار است. همچنین ما در موضوع جامعهشناسی، جامعهپردازی و ساختیابی جامعه دچار اشتباهات راهبردی در تحلیل میشویم. چراکه تحلیلهایمان را از شبکههای اجتماعی میگیریم. در حالی که شبکههای اجتماعی لزوماً تحلیل جامعه نیستند و میتوانند بخشی از تحلیل جامعه باشند و واقعیت همه جامعه هستند. آنچه در جامعه منفی است، فریاد میزند و خود را نشان میدهد ولی واقعیتهای جامعه فریاد نمیزنند و باید به آنها دقت و توجه کرد.
نیرومند: هوش مصنوعی هم فرصت و هم تهدید است. فرصت از این جهت که میتواند اخبار جعلی را برای ما پیدا کند و تهدید است به واسطه انسانی که باهوشتر از این ماشین است و اگر این انسان، شیطانی باشد، میتواند جامعه را با هوش مصنوعی به فنا ببرد. چون به ماشین دیکته میکند که چه کار کند. همانطور که آقای دوباشی گفت، اکنون در مرحله سرگرمی هوش مصنوعی هستیم و بعدها ممکن است در ذهن و جسم انسانها نفوذ کنند. بنابراین هوش مصنوعی همانند چاقویی است که معلوم نیست دست چه کسی باشد، آیا برای بریدن کیک و تقدیم به مهمان است یا برای کشتن یک انسان.
گفتوگو از فاطمه بختیاری