استاد حوزه علمیه و رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)، گفت:
استاد حوزه علمیه و رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)، گفت: نکته مهمی که باید در اینجا توجه داشته باشیم این است که آیا آیه شریفه مباهله مخصوص زمان رسول اکرم(ص) بوده یا بعد از ایشان هم باز این مسائل وجود داشته است. از جمله امام صادق(ع) به برخی از یارانشان فرمودند با مخالفین و اهل سنت مناظره و ادله حقانیت اهل بیت(ع) را بیان کنید.
سیدمحمد حسینی قزوینیمباهله از نظر لغت سه معنا دارد: اول؛ رها نمودن و به خود وا گذاشتن؛ دوم؛ دعایى که همراه با تضرع و اصرار باشد و سوم کم بودن آب، اما معناى اصطلاحى به زمانى گفته میشود که دو یا چند نفر بر سر مسئلهاى اختلاف نظر داشته باشند و هیچ کدام حاضر نباشند نظریه طرف مقابل را بپذیرند لذا در یک جا جمع مىشوند و به درگاه خداوند تضرع مىکنند و از خداوند مىخواهند که آن کس را که بر باطل است رسوا نموده و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد. مباهله در اصطلاح دینی هم اشاره به ماجرایی دارد که روز ۲۴ ذیالحجه سال نهم هجری واقع شد. خبرنگار ایکنا درباره عید مباهله، با آیتالله سیدمحمد حسینی قزوینی، استاد حوزه علمیه و رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) گفت و گو کرده است که در ادامه آن را میخوانید:
ایکنا _ مباهله براساس گزارشهای تاریخی، نوعی مواجهه برآمده از لعن و نفرین در حق کسانی است که با وجود پیبردن به حق از اعتراف به آن امتناع کردند؛ اساساً منطق قرآن کریم در برخورد با مخالفان فکری و عقیدتی و اهل کتاب چیست؟ و آیا صرفا به همین روش منحصر است؟
روش و برنامه اسلام با اهل کتاب و مخالفان ابتدا دعوت آنها به وحدت و اتحاد و جلوگیری از درگیری و جنگ است؛ در سوره مبارکه آلعمران و در آیه ۶۴ فرموده است: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما] (۶۴)» بیایید بر مشترکات بین ما و شما وحدت داشته باشیم و فقط خدا را عبادت کنیم و برای خدا شریک قائل نشویم و یکدیگر را به عنوان زیردست و عبد قرار ندهیم. این روشی است که قرآن نسبت به اهل کتاب دارد.
قرآن کریم مخالفان و اهل کتاب را دعوت به مناظره و مباحثه علمی کرده است، در سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۱ فرموده است: وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و گفتند هرگز كسى به بهشت درنيايد مگر آنكه يهودى يا ترسا باشد اين آرزوهاى [واهى] ايشان است بگو اگر راست مى گوييد دليل خود را بياوريد (۱۱۱)» یعنی ما تابع دلیل و برهان هستیم. در آیه ۲۴ سوره مبارکه انبیاء هم باز داریم: أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ؛ در آیه ۶۴ سوره نمل هم فرموده است: أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ. در آیه ۷۵ سوره قصص هم تعبیر برهانآوردن وجود دارد و در آیه ۲۴ سوره سبا هم رسول اکرم با کمال تواضع فرموده است: قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ بگو كيست كه شما را از آسمانها و زمين روزى مى دهد بگو خدا و در حقيقت يا ما يا شما بر هدايت يا گمراهى آشكاريم»
بنابراین منطق قرآن کریم در برخورد با اهل کتاب در درجه اول به خوبی در این آیات شریفه بیان شده است و آن منطق صلح و گفتوگو و عقلانیت است ولی اگر کسانی با وجود پیبردن به حقانیت اسلام از پذیرش آن امتناع کردند و بر ضد اسلام گام برداشتند دعوت به مباهله میشوند.
اما در آیه ۶۱ سوره مبارکه آل عمران که به مباهله مشهور است فرموده است: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم (۶۱)»
«ف» در اینجا فای تفریع است یعنی ما ادله قاطع و کافی را در آیات قبل بیان کردیم و حال شما در برابر این برهان و دلیل قاطع اگر قانع نشدید پس تن به مباهله بدهید یعنی همدیگر را نفرین کنیم و کسی که باطل است به نفرین خداوند گرفتار شود پس مباهله کاملا موضوعی دینی و اسلامی است و در گذشته هم سابقه نداشته است و از موضوعات ابتکاری در اسلام است و زمانی استفاده میشود که برخی از روی لجاجت به انکار حق مبادرت کنند.
ایکنا _ آیا مباهله صرفا در منابع شیعی منعکس شده است یا اهل سنت هم به آن پرداختهاند؟
در مورد این آیه شریفه، علمای اهل سنت مفصلا شان نزول آن را بیان کرده و گفتهاند در حق پیامبر(ص)، علی بن ابیطالب(ع)، صدیقه طاهره همچنین امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نازل شده است. در منابع آمده است: بعد از آنکه نصارای نجران در برابر ادله قاطع پیامبر(ص) مبنی بر حقانیت نبوت ایشان و دین اسلام قانع نشدند و باز بر عقیده خودشان تاکید کردند پیامبر(ص) فرمودند بیایید ما نفس و جان و ابناء خودمان را میآوریم تا با هم مباهله کنیم،
صحیح مسلم این مسئله را مفصل آورده است که در چاپ عربستان سعودی، چاپ بیتالافکار الدولیه، حدیث ۶۱۱۴ و دارالطیبه ریاض در حدیث ۲۴۰۴ اینطور منعکس شده است: رسول اکرم، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را برای مباهله آورد؛ حاکم نیشابوری متوفای ۴۰۵ در کتاب معرفة علوم الحدیث در صفحه ۵۰ نوشته است که روایات متواتر داریم که رسول اکرم(ص) فقط علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، حسن و حسین(ع) را برای مباهله برده است و فرد دیگری همراه آنها نبود.
البانی که از استوانههای علمی وهابیت معاصر است در صحیح سنن ترمذی، جلد ۳، صفحه ۵۲۳ هم به این شکل بیان کرده است. زمخشری متوفای ۵۳۸ هم گفته است: قویترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء همین آیه مباهله است و بزرگان اهل سنت مانند ابن کثیر در تفسیر خودش در جلد یک صفحه ۳۷۱ گفته است مراد از انفسنا و انفسکم امیرالمؤمنین(ع) است و مراد از نساءنا، حضرت زهرا و مراد از ابناءنا حضرت امام حسن و امام حسین(ع) است.
ایکنا _ برخی تصور میکنند مباهله یک واقع تاریخی متوقفشده در تاریخ است و صرفاً کاربرد آن منحصر به همان زمان است؟ آیا این برداشت صحیح است؟
خیر! نکته مهمی که باید در اینجا توجه داشته باشیم این است که آیا آیه شریفه مباهله مخصوص زمان رسول اکرم(ص) بوده است یا بعد از ایشان هم باز این مسائل وجود داشته است. در اینجا باید به روایاتی که مرحوم شیخ طوسی در کتب متعدد خود ذکر کرده است یادآور شویم؛ از جمله در صفحه ۷۱ کتاب تصحیح اعتقادات امامیه آورده است: امام صادق(ع) به برخی از یارانشان فرمودند با مخالفین و اهل سنت مناظره و ادله حقانیت اهل بیت(ع) را بیان کنید. در مورد حقانیت امیرالمؤمنین(ع) هم با اینها مباهله کنید یعنی این موضوع روشن است که مسئله مباهله مسئله ثابت و قاطع است و ما میتوانیم در مورد حقانیت امام علی(ع) و سایر اهل بیت(ع) با مخالفانمان مباهله کنیم و در این موضوع تردیدی وجود ندارد.
یکی از اصحاب خدمت یکی از ائمه(ع) رسید و عرض کرد ما با مخالفان بحث میکنیم ولی قانع نمیشوند و هر آیهای بیاوریم توجیه میکنند و ما با اینها چه کنیم و حضرت فرمود: اگر اینها در برابر آیات قرآن در فضیلت امیرالمؤمنین(ع) مناقشه کرده و آن را رد میکنند آنها را به مباهله دعوت کنید(فادعوهم الی المباهله) راوی که ابومسروق است گفت چطور مباهله کنیم و حضرت فرمودند روزه بگیرید و غسل کنید و بعد با مخالفان به صحرا بروید و بعد داستان مباهله را مطرح میکنند و این فرد میگوید: من بعد از این سفارش امام(ع)، مخالفان را به مباهله دعوت کردم ولی «فوالله ما وجدت خلقا یجیبنی الیه؛ احدی از مخالفان برای مباهله با من حاضر نشدند.(کافی جلد ۲ صفحه ۵۱۴) علامه مجلسی هم در مرآة العقول، جلد ۱۲ صفحه ۱۸۵ گفته است این روایت معتبر است.
ایکنا _ مواجهه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و ائمه دیگر با این آیه چگونه بوده است؟
برای پاسخ خوب است به یکی دو روایت اشاره کنم؛ امیرالمؤمنین(ع) در جریان شورای خلافت خلیفه دوم، حدود ۷۰ فضیلت از فضایل خودشان را مطرح کردند و از جمله آیه مباهله را به عناون فضیلت مطرح کرده و افرادی را که در شورا بودند، یعنی طلحه و زبیر و عثمان و سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمان بن عوف را قسم دادند که آیا آیه مباهله در حق من نازل شده است یا در حق شما؟ و همگی اعتراف کردند در حق شما(تاریخ دمشق، جلد ۴۲ صفحه ۳۰۱). یعنی امام از این آیه برای اثبات فضیلتشان بهره بردند.
البته در کتب شیعه هم از جمله الفصول المختاره صفحه ۳۸ هم این ماجرا بیان شده است یعنی در روایت مفصل مناظره امام رضا(ع) با مامون که مامون گفت بالاترین فضیلت علی(ع) را از قرآن برای ما بیان کنید و امام رضا(ع) هم به آیه مباهله اشاره فرمودند و استدلال کردند و البته مامون اشکالات و شبهاتی مطرح کرد و حضرت به همه آنها پاسخ داد.
گفت و گو از علی فرجزاده
|
|
|
|
|
|
نوشته شده
در
پنجشنبه 22 تير 1402
توسط
کاربر 1
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|