اقتضائات و ویژگیهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ایجاب میکند که ابتدا نظریه مبنای رهبری تحول که با اقتضائات این الگو همخوانی دارد تهیه شود و سپس مبتنی بر آن، نسبت به اجرای الگوی رهبری تحول اقدام شود.
شهاب جنابی، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به بررسی طراحی الگوی رهبری تحول در مسئله الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخته است. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
یکی از موضوعات مهم که در فرآیند دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، همواره مد نظر بوده است، چگونگی ایجاد بسترها و سازوکارهای لازم برای اجرایی شدن الگو و رهبری تحول برای دستیابی به آرمانهای متعالی مورد نظر بوده است. ضرورت تحول در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری و برنامهریزی کشور برای اجرای کامل الگو، بر هیچ کس پوشیده نیست و نیازمند هماهنگی و انسجام مدیریتی قوای سهگانه و نهادهای رسمی کشور و داشتن الگویی مشخص برای ایجاد تحول مورد نظر است. اهمیت این موضوع به قدری است که در بخشهای مختلف سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از جمله در بخش مبانی جامعه شناختی، ایران شناختی و همچنین در تدابیر متعدد نیز به ضرورت آن پرداخته شده است. در همین راستا با عنایت به اهمیت موضوع، پژوهشی با عنوان «طراحی الگوی رهبری تحول در مسئله الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» به انجام رسیده است.
در خلاصه این پژوهش آمده است:
طراحی الگوی رهبری تحول، یکی از مهمترین گامهایی محسوب میگردد که در فرآیند اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید دنبال شود. از آنجایی که هر یک از مدلها و روشهای ارائه شده برای ایجاد تغییر و یا تحول، به طور طبیعی مبتنی بر مبانی نظری و پارادایم فکری مورد قبول طراحان آنها شکل میگیرد، اقتضائات و ویژگیهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ایجاب میکند که ابتدا نظریه مبنای رهبری تحول که با اقتضائات این الگو همخوانی دارد تهیه شود و سپس مبتنی بر آن، نسبت به اجرای الگوی رهبری تحول اقدام شود.
بر این اساس، در این پژوهش ابتدا نظریه مبنای برآمده از آیات قرآن کریم در خصوص نحوه ایجاد تحول مورد نظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت احصاء و تدوین شده و سپس الگوی رهبری تحول در جامعه مبتنی بر نظریه مبنای مذکور ارائه شده است. روش بکار گرفته شده در مرحله اول پژوهش، رویکرد تدبر موضوعی در قرآن کریم و مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفی که برای این منظور طراحی شده، میباشد و نتایج اجمالی حاصل از این پژوهش، در قالب ۳۰ اصل معرفی و خلاصه آن نیز در یک صفحه ارائه شده است. در مرحله دوم پژوهش سعی شده است با روش تحقیق کیفی و بر اساس نظریه مبنای رهبری تحول که با برداشت از آیات قرآن کریم تدوین شده است، الگوی کلان رهبری تحول ارائه شده و در آن، نقش پیشرانهای کلیدی که در ایجاد تحول در جامعه مؤثر هستند، تبیین شود.
مواردی همچون پرداختن به موضوع «نظریه مبنا» به جای ارائه مدل بدون توجه به پارادایم و نظریه مبنای آن؛ تلاش برای بسترسازی جهت ایجاد تحول در همه سطوح انسان، خانواده، جامعه، کشور و حکومت؛ مفهوم در نظر گرفته شده از تحول در این تحقیق؛ ارائه یک الگوی کاربردی برای رهبری تحول در جامعه مبتنی بر نظریه مبنای برآمده از مبانی اسلامی که به راهکار مشخص اجرایی رسیده است، از مهمترین نوآوریهای صورت گرفته در این پژوهش به شمار میروند.