حجتالاسلام سیدمحمدناصر تقوی معتقد است ضرورت خودسازی و اینکه انسان قدرت را داشته باشد که در مقابل مشتهیات نفسانیاش بایستد، در همیشه تاریخ بوده و خواهد بود و در واقع اینجا پیوندی وثیق بین روزهداری و رسیدن به مقام انسانیت و روحانیت پیش میآید که اهمیت و ضرورت آن در هر عصر و زمانی وجود داشته و دارد.
سید ناصر تقویروزه نوعی ریاضت شرعی است که آثار فردی و اجتماعی دارد و با احکام و اشکال مختلف، در ادیان و مذاهب مورد تاکید بوده است. آنچه مهم است این است که تاثیر این عمل در انسان ماندگار باشد و این پرهیز و خودنگهداری منحصر به ماه رمضان نباشد.
خبرنگار ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدناصر تقوی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر دین، درباره روزه در ادیان دیگر و چگونگی حفظ تاثیر آن گفتوگو کرده که میخوانید.
ایکنا ـ در ادیان دیگر هم دستور دینی به نام روزه وجود دارد و این فریضه مختص به اسلام نیست. روزه در ادیان دیگر چگونه است و آیا میشود گفت که این عمل در طول تاریخ تکمیل شده و صورت تکامل یافته آن به اسلام رسیده است؟
بله قطعاً روزه در دیگر ادیان هم وجود داشته است. در آیه معروف صیام در قرآن کریم میفرماید: کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم، یعنی پیش از آیین و دین اسلام، در ادیان سابق هم این تکلیف وجود داشته است. البته اینکه عیناً به شکل روزه ما باشد و به صورت مناسکی شبیه روزه ما باشد نبوده است. الان بنابر آن چیزی که در سنت یهودی و مسیحی و حتی زرتشتی هست، در روزهای خاص و به شکلهای گوناگون روزه میگیرند. بعضی در روزها و ایام مهمی که دارند، مثل روز فصح اقدام به روزه میکنند و در زمانهای مختلفی مثلاً از شامگاه تا طلوع صبح فردا روزه میگیرند و شب را به نیایش میپردازند و یا در روزهای دیگری در نخوردن و نیاشامیدن موارد خاصی اقدام میکند.
جدای از متون مقدسی مثل تورات و انجیل که در آنها به روزهداری اشاره شده در روایات اسلامی هم به نقل از پیامبران پیشین ملاحظه میکنیم که آنها در ایام خاصی روزه داشتند. از جمله گفتوگوی خداوند و حضرت موسی در مورد روزه و مقام روزهدار که در کتاب امالی صدوق آمده و یا این روایت معروف از امام صادق(ع) که خداوند به موسی فرمود چرا با من مناجات نمیکنی؟ و جناب کلیمالله گفت به خاطر اینکه روزه دارم و دهانم خوشبو نیست. و خداوند فرمود: ای موسی، بوی دهان روزهدار نزد من از مشک خوشبوتر است و امثال این روایات.
اما در این مورد که در سؤال فرمودید که روزه فعلی ما شکل تکمیل شده است، اگر به این معنا که دین ختمی، دین کامل شده ادیان پیشین الهی و ابراهیمی باشد، بله طبیعتاً تمام مناسک آن هم به نوعی آخرین مدل از دستورات الهی و وحیانی است. ولی خب توجه دارید که پیروان هر دینی براساس آموزههای خود آن دین مکلف و مورد احتجاج قرار میگیرند و حجتی که نزد پروردگار دارند براساس دین خودشان است و تکالیف و از جمله روزهشان هم در ذیل آیین خودشان معنی دارد.
ایکنا ـ با این حساب مشخص است که روزه امر بسیار مهمی در ادیان است. این سؤال پیش میآید که فلسفه روزه چیست که در همه اعصار و همه ادیان مطرح است.
فلسفه روزه هم طبق آن چیزی که قرآن اشاره میکند؛ کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون، برای رسیدن به تقوا و پرهیزگاری است. یعنی این که انسان بتواند خودنگهدار باشد و در شرایطی تمرین پارسایی کند که این تمرین به صورت جدی با همین روزه و خودداری خودآگاهانه و با اختیار از خوردن و آشامیدن و یک سری از امور، اتفاق میافتد و تمرین و ممارست میشود، بنابراین روزه یک ورزش روحانی و یک تمرین برای مقابله با نفس و شهوات نفسانی است و یک نوع خودسازی بزرگ است. آنچنان این تمرین پر ارزش است که میبینیم حتی در ادیان غیر الهی و غیر ابراهیمی (مثلاً در هندوئیسم و بودیسم و شینتوئیسم) هم که به نوعی غیرآسمانی و بشری هستند، این تمرین و روزهداری و ریاضت نفس دیده میشود که در زمانهای خاصی روزه و کف نفس دارند.
ضرورت این خودسازی و اینکه انسان این قدرت را داشته باشد که در مقابل مشتهیات نفسانیاش بایستد، در همیشه تاریخ بوده و خواهد بود و در واقع اینجا پیوندی وثیق بین روزهداری و رسیدن به مقام انسانیت و روحانیت پیش میآید که اهمیت و ضرورت آن در هر عصر و زمانی وجود داشته و دارد.
ایکنا ـ در روایتی گفته شده که حداقل مرتبه روزه گرسنگی و تشنگی است. روزه کامل و حداکثری طبق آیات و روایات چیست؟
بله براساس آن چیزی که در روایات آمده روزه، دارای مراتب و دارای سطوحی است که کمترین حد آن همین نخوردن و نیاشامیدن است و عدم انجام و ارتکاب مواردی که به عنوان مبطلات روزه در رسالههای عملیه نوشته شده و این حداقل روزه و سطح پایین روزه است. سطح بالاتر آن، روزهی دست و زبان و چشم و همه جوارح است. در واقع این است که زبان انسان دروغ نگوید و گناه نکند، چشم انسان گناه نکند، گوش انسان گناه نشنود. از این سطح بالاتر که روزه جوارحی بود، سطح سومی هم هست به نام روزه جوانحی. یعنی اینکه انسان حتی فکر گناه هم نکند و در اندیشه و فکرش هم روزهدار باشد و فقط و فقط به یاد خدا باشد. پاداش هر کدام از این سطوح روزه هم متفاوت است. یعنی اگر پیامبر در یک روایت میفرماید؛ صوموا تصحوا، یعنی روزه بگیرید تا سلامت باشید، این سلامتی برای حداقل روزه و سطح پایین روزه است. اما برای سطوح بالاتر پاداشهای بزرگتری هست تا جایی که در نهایت خداوند میفرماید؛ الصوم لي و انا أجزی به، يا أجازی به، یعنی روزه برای من است و من خودم پاداش آن هستم، یا من خودم پاداش آنرا خواهم داد (بنا به شکلهای مختلفی که این روایت خوانده شده است). و البته این خسران بزرگی است که فقط نخوریم و نیاشامیم و خدای نخواسته زبان و گوش و چشممان را رها کنیم که آنگاه به فرموده آن روایت از روزه و رمضان، بهجز گرسنگی و تشنگی چیزی نصیب خود نکردهایم.
ایکنا ـ به نظر میرسد تأثیر روزه بعد از ماه رمضان در بسیاری از انسانها پایدار نمیماند، انسان تغییرات چندانی در خود و بعد از یکی دو ماه نمیبیند و رفتار و اخلاق انسان دوباره به همان شیوه قبل باز میگردد. دلیل این مسئله چیست؟
طبیعت انسان در درجه اول و طبیعت جهان ناسوت و ماده در درجه دوم، این است که همواره در معرض آلودگیها و ناپاکیها قرار میگیرد. مثل کسی که استحمام میکند و خود را با این عبادات، با نماز و روزه تطهیر میکند و میشوید. اما روند زندگی اینگونه است که باز هم در معرض آلودگیها قرار میگیرد و بنابراین همیشه پاک نمیماند بلکه باید سعی کند که با تکرار تطهیر، با تکرار پاکسازی، با تکرار همان استحمام، پاکی و پاکیزگی خود را حفظ کند. بنابراین نمیشود گفت که وقتی یک بار انسان روزه گرفت، تا پایان عمرش در این جهان ماده و در مواجهه با شرایط غفلتزا و آلودهساز محیط پیرامون و با وجود نفس اماره که در وجودمان هست و امر به بدی و گناه میکند، و وجود شیطان در بیرون، انسان همیشه مصون و معصوم از هر آلودگی خواهد بود؛ بلکه در مقام اختیار باید خودش را پاکیزه نگه دارد و سعی در حفظ طهارت روح و جان داشته باشد. تا لحظه آخر عمر انسان نیازمند انتخاب کردن از بین گزینههای متعدد است و این خصوصیت دنیاست که با یک بار انتخاب چنین نیست که گزینههای دیگر حذف شوند، نفس اماره حذف شود، شیطان حذف شود، غفلت و نسیان حذف شود و راه زشتی و آلودگی برای همیشه بسته گردد و ارزش تکرار انتخابهای خوب همین است که انسان را به تعالی و اوج میرساند. کسی که مثلاً ۷۰ سال یا ۸۰ سال مجموعهای از انتخابهای خوب را کرده است، ارزشش خیلی بیشتر از کسی است که فقط یک بار و یک انتخاب خوب کرده و دیگر گزینه بدی در مقابلش نبوده است. بنابراین این خیلی طبیعی است که انسان وقتی یک ماه روزه میگیرد و اگر یک شب قدر را درک کند اگرچه انتخاب بزرگی کرده و میتواند یک شب به تعبیر قرآن بهتر از هزار ماه باشد و گویی ۸۰ سال یک مسیر را انتخاب کرده، اما باید این راه و این مسیر را با همین پاکیزگی حفظ کند و لذا باید این پاکیزگی را هر سال تجدید کند. در تمام این راه باز هم حق انتخاب و انواع گزینهها هست و دم به دم و لحظه به لحظه انسان تا آخر عمرش در حال انتخاب است و از آن الهام الهی و دوگانه؛ فالهمها فجورها و تقواها، که در وجودش هست باید انتخاب کند و حتی اگر در راه درست است، با انتخاب مکررش در همان راه ثابت قدم بماند و متزلزل نشود و اگر بسیاری افراد رفتار و اخلاقشان بعد از ماه مبارک به شیوه قبل برمیگردد، یعنی در این مسیر گزینه فجور را انتخاب کردهاند و لذا به ماه رمضانهای دیگر که تجلی مغفرت و رحمت خاص حق است نیازمند میشوند. البته آنکس که در مسیر درست، ثابت قدم بوده همواره نیازمند فضل بیشتر الهی است و برای تعالی و ارتقای روحانی بیشتر نیاز به ضیافتی دیگر و رمضانی دیگر دارد تا بهرهمند از فیوضات خاص این ماه شود. بنابراین میبینید که همه نیازمند این ماه میهمانی الهی و خوان ویژه فضل او هستند. حتی پیامبر و امامان معصوم هم در دعاهایشان وقتی به ماه رمضان نزدیک میشدند از خداوند میخواستند که بلّغنا شهر الصیام، یعنی خدایا ما را به این ماه رمضان برسان تا از فیض آن یکبار دیگر بهرهمند شویم.
ایکنا ـ در مناسک و عبادات رمضانی اصل با خلوت و عبادت فردی است یا مناسک جمعی و محافل شلوغ و پرجمعیت؟
با توجه به مطالبی که تا الان عرض شد قاعدتاً وقتی بحث از خودسازی میشود یعنی تمرکز بر ساختن شخص و خویشتن خویش، و بدون شک بخش عمدهای از ماه مبارک رمضان باید برای همین خودسازی شخصی و فردی مصروف شود؛ با توجه و تمرکز بر رفتار و اندیشه و تلاوت قرآن و ادعیهای که وارد شده است. اما این خودسازی به طور مستقیم تاثیرش در دیگری و در دیگران و در جمعیت ظاهر میشود. در واقع آن لعلکم تتقون، چنانکه قبلاً اشاره کردم منحصر و محصور در تقوا در حوزه فردی نیست، بلکه در بخش عمدهای، در ارتباط با دیگران جلوه میکند و قابل ارزیابی است. وقتی مثلاً بحث از خودنگهداری و پرهیز در روزه زبانی از دروغ، غیبت، تهمت و رعایت حقوق دیگران و امثال آن میشود، این یعنی خودسازی در اخلاق و رفتار با دیگران و هنگامی که این خودسازی و سرمایه اندوزی درونی و شخصی صورت بگیرد، مستقیماً تأثیرش را در جمع میبینیم و خواهیم دید. البته جدای از این نکته مهم، از لحاظ مناسکی هم پس از دو دهه که از ضیافت الهی و خودسازی فردی میگذرد در شب مهم قدر، بحث عبادت و نیایش جمعی خیلی مهم است و اینکه انسان تا قبل از آن با خودسازی فردی خودش را آماده کند برای نیایش جمعی به درگاه پروردگار و همچنین در پایان ماه مبارک رمضان هم تمام محصول خلوت و خودسازی و بازپروری فردیاش با ورود در اجتماع و عید فطر که یک جمع بزرگ است جلوه و تجلی میکند و همچنین با پرداخت صدقه واجب و زکات فطره، به فکر محرومان و دیگرانی هستیم که در اجتماع نیازمند هستند.
در واقع همه سرمایه و اندوختههای فردی هم، سرازیر در جمع میشود. مضافاً بر این که عرض کردم همان روزه فردی تاثیرش مستقیماً در جمع قابل مشاهده است. مثلاً توصیه شده در افطار دادن و در اینکه به فکر دیگران باشیم و دیگران را مهمان کنیم، حتی به دانه خرمایی.
باید عرض کنم که در همان خلوت و نیایشهای فردی و مضامین دعاهای ماه مبارک هم توجه به دیگران و دعا برای همه انسانها هست. مثلاً از مهمترین دعاهای اوقات مهم ماه رمضان یعنی بعد از نمازها، این دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور است. دعایی که اوج گشودگی و سعه را دارد و برای تمام اهل قبور، تمام بیماران، تمام مشکلداران و فقرا (کل فقیر، کل مریض، کل فقیر، کل جائع و ...) اعمّ از مؤمن و کافر دعا میکنیم.
گفتوگو از سعید موسوی