آیتالله فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سخنانی به مناسبت نوروز تاکید کرد: باید بدانیم اگر بیداری دینی، بیداری عقلی و سیاسی ایجاد شود، هر نوع بیداری كه به وجود بیاید از همین مصادیق نوروز است.
محمدجواد فاضل لنکرانی به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) متن سخنان این استاد حوزه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
چون این ایام مصادف با فرا رسیدن سال جدید و عید نوروز است نكتهای را كه از روایات نسبت به این ایام استفاده كردیم محضر شما آقایان عرض میكنیم.
این بحث معمولاً مطرح میشود كه «نوروز» آیا یك روز مخصوص به اهل فُرس و ایرانیان است كه به مناسبت حلول سال جدید این ایام را جشن میگیرند یا اینكه نه! این روز یكی از مصادیق آن نوروز كلی است كه در روایات وارد شده است. برداشت ما از روایات این است كه هر روزی كه یك حادثهی مهم از نظر احیاء دین یا احیاء انسانیت در آن ایجاد شود، یعنی جنبهی احیا و هدایت معنوی یا هدایت دنیوی در آن باشد، در روایات تعبیر به نوروز میكنند. در روایات ما در هفت هشت مورد تعبیر به نوروز شده.
۱) روزی كه حضرت ابراهیم(ع) بتها را شكست، از آن روز تعبیر به نوروز شده، در روایات آمده «یوم النیروز هو الیوم الذی كسر فیه ابراهیم(ع) أصنام قومه» نوروز روزی است كه حضرت ابراهیم بتهای قوم خودش را شكست.
۲) در روایتی معلی بن خنیس از امام صادق(ع) نقل میكند كه حضرت فرمود «إنّ یوم النیروز هو الیوم الذی أخذ فیه النبی صلی الله علیه و آله لأمیرالمؤمنین(ع) العهد بغدیر خم» آن روزی كه پیامبر صلوات الله علیه عهد امامت را برای امیرالمؤمنین در غدیر خم گرفت «فأقروا له بالولایة فطوبی لمن ثبت علیها و الویل لمن نكثها» از آن تعبیر به نوروز شده.
۳) «و هو الیوم الذی وجّه فیه رسول الله(ص) علیاً إلی وادی الجن و أخذ علیهم العهود و المواثیق» آن روزی كه پیامبر امیرالمؤمنین را به سوی طائفه جنّیان فرستاد و از آنها پیمان گرفت.
۴) «وهو الیوم الذی ظفر فیه بأهل النهروان» آن روزی كه حضرت علی(ع) با خوارج مقابله كرد و آنها را خصوصاً ذو الثدیین را كه از رؤوس خوارج بود به قتل رساند، نوروز است.
۵) باز در بعضی روایات هست، روز مبعث یعنی آن روزی كه جبرئیل بر وجود مبارك پیامبر نازل شد و حضرت را به رسالت مبعوث كرد، همان روزی كه آیات اولیهی قرآن نازل شد، این هم به عنوان یكی از مصادیق نوروز است.
۶) بعد میفرماید «وهو الیوم الذی فیه یظهر القائم(ع)» یكی از مصادیق نوروز روزی است كه حضرت ظهور میكند كه تحقیقاً نوروز واقعی عالم همان روز است، در میان این مصادیقی كه برای نوروز است میتوانیم بگوئیم برترین و بارزترین مصداقش همان روز ظهور حضرت است. حضرت ظهور میكند «و یظفره الله بالدجال» آن روزی كه حضرت، دجال را به قتل میرساند.
بعد میفرماید «وما من یوم نیروز إلا و نحن نتوقّع فیه الفرج» معنای این قسمت روایت چیست؟ هیچ روز نوروز نیست مگر اینكه ما در آن روز فرج قائم (عج) و حجّت خودمان را متوقع هستیم. در ادامه میفرماید «لأنّه من أیامنا حفظه الفُرس» این روز نیروز از ایام ماست و فارسها آن را حفظ كردند «و ضیعتموه» شما اهل عرب آن را تضییع كردید! این كلام ظهور در این دارد كه همین نوروز كه ما در آن قرار میگیریم و ایام تحویل سال است، ایام ظهور حضرت هم هست.
حضرت میفرماید اصلاً اینكه اهل فُرس به چنین روزی نوروز میگویند، اینها این را از ما گرفتند، چون ما به اینها یاد دادیم كه روز قیام حجّت ما نوروز است، اینها آمدند این عنوان را بر همین ایام قرار دادند برای اینكه امید به ظهور داشته باشند و فرج حضرت فرا برسد. لذا این مطلب كه ما بگوئیم نوروز فقط یك چیز قدیمی و مربوط به هفت هزار سال پیش است، اینطور نیست!
آداب نوروزی که مورد تایید اسلام نیست
البته یك آدابی قبل از اسلام در شروع سال مرسوم بوده، یك آدابی كه اصلاً ربطی به اسلام ندارد و هیچ گاه آن را تأیید نمیكند مثل روشن كردن آتش و از روی آتش پریدن، این كارهایی كه واقعاً غیر عُقلایی است و اگر خدای نكرده این خرافات جنبهی اعتقادی پیدا كند و فكر كنند این اعمال موجب میشود كه بدیها از انسان دور شود، این خرافهای بیش نیست و بدعت به وجود میآید. بله این آداب قبلاً بوده است، اما امام علیه السلام میفرماید فُرس كه عنوان نوروز را به این روز اطلاق میكنند به امید مسئلهی ظهور هستند و این را از ما فرا گرفتهاند و برای اینكه این معنا حفظ شود، اول هر سال را به عنوان روز امید به ظهور حضرت تلقی میكنند.
۷) بعد میفرماید «ثم إنّ نبیاً من أنبیاء بنی اسرائیل سأل ربّه أن یحیی القوم الذین خرجوا من دیارهم و هم الوفٌ حذر الموت فأماتهم الله» یكی از انبیاء بنی اسرائیل در مورد قومی كه برای گرفتار نشدن به موت از شهرشان خارج شدند ولی خدا آنها را میراند از خدا مسئلت كرد، آنها را زنده كند، «فأوحی الله إلیه عن صبّ علیهم الماء فی مضاجعهم» خدا به او وحی كرد كه در همان جاهایی كه آنها خوابیدند و نعششان وجود دارد آب بریزد و آن نبی هم این كار را در روز نوروز كرد صبّ علیهم فی هذا الیوم، «فعاشوا و هم ثلاثون ألف» آنها زنده شدند و تعدادشان سی هزار نفر بود. «فصار صبّ الماء فی یوم النیروز سنةً ماضیة لا یعرف سببها إلا الراسخون فی العلم و هو أوّل یوم من سنّة الفرس» از آن زمان ریختن آب یا قراردادن آب در ظرف تبدیل به سنت شد و اولین روز از سال فارس زبانهاست. حالا چه استفادهای را میخواهیم بكنیم؟
ما میخواهیم عرض كنیم كه از مجموع این روایات كه برای جریان حضرت ابراهیم و دیگر قضایا اطلاق نوروز كرده، استفاده میكنیم كه در طول تاریخ هر روزی كه اهمیت دینی مهم دارد، یا اهمیت مادی و طبیعی مهم دارد، بر آن عنوان نوروز صدق میكند، یعنی اینطور نیست كه نوروز یك روز معین مشخص باشد كه بگوئیم فلان تاریخ است و فلان تاریخ نیست! نوروز را فُرس اولین روز سال قرار داده به عنوان یكی از مصادیق نوروز كلّی.
هر روزی كه احیاء طبیعت باشد احیاء بشر باشد، احیاء دین باشد، مقابله با ظلم باشد، حتّی روز ولادت یك انسان را میتوانیم بگوئیم نوروز است، روز ولادت پیامبر اكرم(ص) را میتوانیم بگوئیم نوروز است، روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نوروز است، روز ولادت ائمه(ع) نوروز است، روزی كه امام حسین(ع) به شهادت رسیده و مقابلهی با ظلم كرده هم تحت عنوان نوروز قرار میگیرد.
یعنی نوروز یك مفهوم كلی است، این مفهوم كلی؛ تعبیری كه ما داریم این است كه آن روزی كه جنبه حیات در آن وجود دارد، حالا یا حیات طبیعت یا حیات دین، حیات یك انسان، زنده شدن یك جامعه، احیای ارزشهای دینی، همه اینها نوروز است.
آن وقت این روایت معروف هم كه شنیدید كسی آمد یك فالودهای را خدمت حضرت امیرالمؤمنین(ع) آورد؟ حضرت فرمود این را به چه مناسبت آوردی؟ عرض كردند امروز نوروز است، چون روز اول فروردین بوده، حضرت فرموده «فنورزوا إن قدرتم كل یومٍ» هر روزتان را نوروز قرار بدهید.
ببینید چه تعبیر لطیفی در روایات است، یعنی انسان هر روزی كه یك حیاتی پیدا میكند. جهان هر روزش نوروز است، چون هر روز یك حیات جدیدی پیدا میكند، جاهل هیچ روزش نوروز نیست چون جهل او استمرار پیدا میكند، آدم باتقوا هر روزش نوروز است، آدم فاسد هیچ روزش نوروز نیست. ما باشیم و این روایات؛ فسق و فجور و گناه اصلاً منافات با حقیقت نوروز دارد.
بنابراین استنباطی كه ما از نوروز كردیم و جایی هم ندیدیم این نتیجهای كه ما گرفتیم بیان كرده باشند و آن نتیجه این است كه نوروز یك روز معین مشخص نیست، همچنان كه آداب و دعاهایی در مورد نوروز وارد شد اختصاص ندارد به روز معین اول فروردین، هر روزی كه نوروز باشد آن آداب اطلاق دارد مگر اینكه ذكر شده باشد «فی أول یوم فی سنة فُرس» این دعا خوانده شود، ولی اگر گفتند در روز نوروز این دعا را بخوانید، آن روزی كه كسی متولد میشود، روزی كه انسان احیا پیدا میكند، حتی روزی كه انسان از یك مرضی شفا پیدا میكند هم نوروز میشود.
نوروز روز تجدید حیات طبیعت
روزی كه در آن جنبهی حیات مجدد، اعم از حیات دینی، علمی و طبیعی وجود آید، روایات ما به این میگوید نوروز و بعد نسبت به «اول یومٍ من الفرس» صحه میگذارند و میگویند فارس زبانان آمدند یك مصداق آن نوروز كلی را این قرار دادند و ائمه هم این مقدار را بر آن صحه گذاشتند.
همانطور كه ما از این طرف میگوئیم هر روز ما عاشورا و هر مكان ما كربلاست، از آن طرف هر روز ما باید نوروز باشد! و این دو منافاتی هم با هم ندارد، چون عرض كردم همان روز شهادت امام حسین (ع) هم در این مفهوم كه ذكر شد میگنجد؛ چون معتقدیم اگر شهادت ابا عبدالله الحسین(ع) نبود الآن اثری از اسلام نبود، تمام بشر و مسلمانها مرهون شهادت اباعبدالله الحسین(ع) هستند چون موجب احیای اسلام شد، لذا داخل در همان مفهوم كلی است.
یكی از مصادیق نوروز بیداری است، بر این اساس هر روز میتواند نوروز بشود، از همین معنای سادهی سطحیاش شروع كنیم؛ اینكه وقتی انسان از خواب بیدار میشود باید بگوید «الحمدلله الذی احیانی بعد ما أماتنی» واقعاً چقدر در روایات ما این ظرایف و لطایف بیان شده است.
یعنی ما باید بدانیم كه ممكن بود از این خواب اصلاً بیدار نشویم الحمدلله الذی احیانی بعد ما أماتنی كه خود خواب یك موت و مرگ صغیر است، این بیداری بعد از خواب میشود نوروز، آن وقت هر روز ما به این اعتبار نوروز میشود، حال اگر بیداری دینی، بیداری عقلی و سیاسی ایجاد شود، هر نوع بیداری كه به وجود بیاید از همین مصادیق نوروز است. این نكتهای است كه به ذهن ما رسید و شما روی آن دقت بفرمایید.