ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 4 آذر 1403
يکشنبه 4 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 10 خرداد 1400     |     کد : 195983

مراجع رسمی «فلسفه دین» را با «کلام جدید» خلط کرده‌اند

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به چالش‌های موجود پیرامون رشته فلسفه دین بیان کرد: درگیر یک چالش جدی به نام تعریف «فلسفه دین» در کشور هستیم...

 عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به چالش‌های موجود پیرامون رشته فلسفه دین بیان کرد: درگیر یک چالش جدی به نام تعریف «فلسفه دین» در کشور هستیم و نمی‌دانیم دقیقاً می‌خواهیم چه کار کنیم و به نظر می‌رسد مراجع رسمی، «فلسفه دین» را با «کلام جدید» خلط کرده‌اند، در حالی که نگاه کلامی، جانبدارانه است و باید تفاوتی میان آنها قائل شویم.

به گزارش ایکنا؛ نهمین همایش بین‌المللی «فلسفه دین معاصر» امروز، ۹ خردادماه با سخنرانی جمعی از پژوهشگران و اندیشوران به صورت مجازی برگزار شد. رسول رسولی‌پور، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در این همایش به ارائه توضیحاتی در زمینه وضعیت فلسفه دین در کشور پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

شاید اولین فردی هستم که در کشور، مدرک ارزشیابی شده‌ او فلسفه دین است. مدرک من در سال ۱۳۷۹ در وزارت علوم ارزشیابی شد و از همان سال در دانشگاه خوارزمی ابتدا در دروس کلام جدید فعالیت داشتم و به مرور با ایجاد این رشته در دانشگاه‌های مختلف، افتخار تدریس در این رشته را داشتم. فلسفه دین گرایشی میان‌رشته‌ای است و در ایران بسیار نوپا است و طبیعی است که رشته‌های تازه‌تأسیس به ویژه بین‌رشته‌ای‌ها دارای چالش‌های فراوانی است که این چالش‌ها در ارائه سرفصل و پژوهش و منابع نمود دارد.

در سال ۱۳۷۲ که می‌خواستم برای تحقیق دوره دکتری، موضوعی انتخاب کنم، در موسسه حکمت و فلسفه ایران با آقای دکتر لگن‌هاوزن گفت‌وگو می‌کردم. ایشان به من وعده دادند کتابی در این انجمن با عنوان فلسفه دین از جان هیک چاپ خواهد شد. فکر می‌کنم اولین کتابی که در ایران با عنوان فلسفه دین ترجمه شد، همین کتاب آقای هیک است که از مفهوم خدا آغاز و بعد به براهین اثبات وجود خدا و ایمان و وحی و همچنین بحث کثرت‌گرایی دینی می‌پردازد. کتاب کم‌حجمی است، اما به ما سرنخ‌های موضوعات را ارائه می‌دهد. با مطالعه این کتاب، به موضوع «زبان دین» علاقه‌مند شدم.

موضوع واقع‌گرایی زبان دینی را به عنوان رساله دکتری انتخاب کردم و به ذهنم رسید این موضوع بدیع‌تر است. در سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵ به آکسفورد رفتم و در این زمینه کار کردم که آیا باور دینی معلول اراده و تصمیم ما است یا خیر که با اراده‌گرا و نااراده‌گرا آشنا شدم و گزارش جامعی که آقای لویی پویمن داده است را دیدم که بحث تاریخی از دو اردوگاه اراده‌گرایان و نااراده‌گرایان دارد و نقدهایی را مطرح می‌کند. با زبان و باور دین درگیر شدم و در سال ۲۰۰۷ فرصت مطالعاتی گرفتم و سپس در مرکز فلسفه دین نوتردام مشغول به کار شدم و در آنجا با فلاسفه برجسته آشنا شدم و فرصت خوبی بود که با تجربه‌ای گرانبار وارد صحنه آموزشی کشور شوم و از آن تجربیات استفاده کنم.

کسانی که در شورای تحول علوم انسانی مسئول تهیه سرفصل‌های فلسفه دین شده‌اند، زحمات زیادی کشیده‌اند و من نیز در بخشی از موضوعات مانند مسئله شر یا معنویت مداخله داشته‌ام و مشارکت داشتم و این سرفصل‌ها تدوین شد، اما در جلساتی که ترتیب داده شد، نقدها و مشکلاتی که وجود دارد را مطرح کردم که معطوف به مسئله آموزش و در سطح تحصیلات تکمیلی بود و انتظار بیشتری به فلسفیدن وجود دارد.

در سرفصلی که تهیه شده، چهار هدف برای رشته فلسفه دین بیان شده است؛ هدف اول اسلامی‌سازی، بومی‌سازی، روزآمدی و کارآمدی در فلسفه دین است. هدف دوم آشنایی با مکاتب و آرای معارض در فلسفه دین و نقد آنها، سومین هدف، پاسخ به شبهات و چهارم، ترییت اندیشمندان اسلامی برای پاسخگویی به شبهات است. از امام راحل نیز جمله‌ای آمده که علم و آموزش جهت‌دار باشد و با توضیحاتی هم که در این جلسه با دوستان شورای تحول داشتم، این اهداف حمایت و تأیید شد و من بدفهمی نداشتم.

اما یکی از مشکلات ما این است که نگاه ما نسبت به موضوعات مباحث فلسفه دین، این است که باید به شبهات پاسخگویی کنیم. جالب بود که در بحث براهین اثبات وجود خدا، تذکر دادم که برهان صدیقین در محورهای بحث بود، اما قید بررسی شبهات را نیز داشت. مثلاً در عدل الهی و معضل شرور، یک فصلی به شبهات پرداخته شده است یا وقتی به علم و دین می‌رسد، پاسخ به شبهات را نیز دارد؛ یعنی رویکرد آنچه تحت عنوان فلسفه دین مطرح می‌شود و رسمی شده است، یک رویکرد کلامی یا دفاعی نسبت به آموزه‌های دینی است. حتی براهین ساده‌ای که از فلاسفه ما رسیده نیز در این سرفصل‌ها پاسخ به شبهات آن مطرح شده است و این نشان می‌دهد ما بنا نداریم دیدگاه‌های خود را منعطف کنیم و بنابر این باشد که آموزه‌های خود را بازفهمی کنیم، بلکه یک نگاه انحصاری داریم که همه آنچه داریم، درست است.

یک معضل جدی ما که شخص بنده درگیر آن بودم، چالش جدی به نام تعریف فلسفه دین در کشور است. هنوز نمی‌دانیم دقیق می‌خواهیم چه کار کنیم و به نظر می‌رسد مراجع رسمی، «فلسفه دین» را با «کلام جدید» خلط کرده‌اند، در حالی که کلام دارای نگاه جانبدارانه است و باید تفاوتی میان این دو گرایش قائل شویم. حتی در جلسه‌ مدیران گروه‌های فلسفه دین، دیدیم در استان آذربایجان گروه معارف اسلامی متکفل رشته فلسفه دین در دانشگاه شده و این نشان می‌دهد رویکرد و نگاه دقیقی نداریم و فکر می‌کنیم فلسفه دین همان معارف اسلامی یا کلام است.

اما نگاه ما به حقیقت چیست؟ ما در حال شخم زدن مزرعه ذهن خود هستیم، اما به نظر نمی‌رسد دنبال کاشتن چیزی باشیم و درکی از زمان و تجربه عشق و مرگ‌آگاهی نداریم و رویکردهای جدیدی که در فلسفه دین مطرح شده که فلسفه قاره‌ای است را مورد توجه قرار نداده‌ایم. حقیقت یک موضوع انتزاعی و موضوع ذهن است یا یک موضوع ذهنی است و با یک رویکرد پدیدارشناسانه حاصل می‌شود؟ یعنی باید با دیگری مواجه شویم و حتی باید با خدا نیز به عنوان یک دیگری مواجه شویم. آنچنان که فوکو تعریف می‌کند، می‌گوید فلسفه وظیفه‌اش متفاوت اندیشیدن است و نه مشروعیت‌بخشیدن به آموزه‌ها و انگاره‌های ما و اگر بخواهیم تفلسف کنیم، باید عقل را به کار بیندازیم و این به معنای پرسشگری است و اگر پرسشگری را حرمت می‌نهیم و دانشجو را به پرسشگری سوق می‌دهیم، به نفع ما است که به سنت خود تجدید حیات ببخشیم. مراد من این است که با طرح سوالات، آن مغالطات ذهنی که برخی فلاسفه داشته‌اند را پیدا کنیم و تلاش کنیم که با تحقیقاتی که داریم، تکمیل شود.

نکته دیگر اینکه، یکی از اتهاماتی که به اساتید فلسفه دین در ایران زده می‌شود، این است که این اساتید خیلی به دین توجه ندارند، اما این طور نیست و اساتید ما دغدغه دین دارند و در عین اینکه نقد را دوست دارند، اما تلاش آنها بر این است که آنچه که داریم، تکامل دهند و این تلاش در دوره جدید نیز پُررنگ‌تر شده است.


برچسب ها
نوشته شده در   دوشنبه 10 خرداد 1400  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode