تعبیری که رهبر انقلاب از مردمسالاری دینی دارند، در این جمله علامه طباطبائی به اختصار بیان میشود که حکومت اسلامی، حکومت انسانی است.
به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از محمد رحیمی پژوهشگر حلقه منظومه فکری علامه طباطبایی (ره) مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) با عنوان «دهه فجر، دفاع جامعه اسلامی از نظام ایمانی و مردمی» بررسی تطبیقی بیانات رهبر معظم انقلاب با مبانی فکر علامه طباطبایی در مورد مردمی و ایمانی بودن نظام اسلامی است که در ادامه میآید؛
در دیدار اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب، در تاریخ ۱۶ بهمنماه سال ۱۳۹۸، حسینیه باز هم گوش تا گوش، مملو از جمعیت بود و همه انتظار ورود آقا را میکشیدند. همه خیره به پردهی آبی پشتصحنه بودند و با هر بار تکان خوردن آن، موجی درون جمعیت، یک قدم پیش میرفت. بالاتر از آن پرده، روی پارچهی آبی تیره، آیات و روایات پرمغزی، مختص هر جلسه، خطاطی میشود ولی معمولاً در بیانات، اشارهی صریحی به آن نوشتهها نمیشود. امروز همچنین آیهای بس پرمعنا چشمنوازی میکرد؛ آیه ۶۲ سوره انفال: «هُوَ الَّذ ی أَید ک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنین». غرق در این آیه بودم و داخل قرآن جیبیام به دنبال آن میگشتم و در همین حین، سیل جمعیت مرا جابجا میکرد و گاهی پس میزد و گاهی به جلو میفرستاد. تا پیش از ورود آقا، چند آیه قبل و بعد این آیه را نگاه کردم و تفسیر مرحوم علامه طباطبایی (ره) را در ذهنم مروری کردم. تا اینکه آقا تشریف آوردند. تا شروع بیانات، وقایع زیادی رخ داد. گروه سرود و مداحی و… ولی من همچنان محو در آن آیه بودم.
آقا ابتدا با خوشآمدگویی به برادران و خواهران، حضورشان را موجب معطّر و منوّر شدن فضای مجلس و حسینیه بیان کردند و در ابتدای فرمایشاتشان، وضعیّت ایران قبل از پیروزی انقلاب را اینگونه توصیف کردند:
«هزاران سال این کشور را جوری اداره کردند که مردم در آن هیچ نقشی نداشتند؛ سلطنتها، قدرتهای مهاجم، قدرتهای بیگانه حاکم بودند. در دوره پهلوی و قاجار، وضع از این هم اسفبارتر بود؛ یعنی نه مردم نقش داشتند بلکه لگدمال هم میشدند؛ ثروت کشور به غارت میرفت، به کیسه بیگانه میرفت؛ فساد سر تا پای اداره حکومت را گرفته بود.»
ایشان با این مقدمه، به مناسبت این ایام پرداختند:
«ایّام دهه فجر برای کشور ما یک دوره بینظیر و بیبدیل محسوب میشود. دهه فجر مظهر اقتدار ملّی و مظهر عزم ملّی است؛ به این خاطر که در این دههِ فجر، ملّت ایران با حضور خودشان، با عزم راسخِ خودشان توانستند یک بنای پوسیده و فاسدِ چند هزارساله را واژگون کنند. ملّت ایران به رهبری امام بزرگوار اراده کردند، تصمیم گرفتند، از گلوله نترسیدند، از ظاهر قدرتمند رژیم پهلوی نترسیدند؛ آمدند وسط میدان، آن بنا را ویران کردند؛ بنای مردمسالاری را به جای آن گذاشتند و کشور شد مردمسالار.»
مردمسالاری در منظومه فکری آقا به این معناست که:
«از اول، تعیین نظام با رأی مردم باشد؛ تعیین آن کسانی که باید بنشینند قانون اساسی را تنظیم کنند؛ یعنی خبرگان قانون اساسی با رأی مردم؛ بعد که قانون اساسی تنظیم شد، به وسیلهی منتخبین مردم، خود آن قانون اساسی باز در معرض رأی مردم؛ قوّه مقنّنه، قوّه اجرائیّه، شوراهای گوناگون، خود رهبری، با رأی مردم؛ خبرگان رهبری را مردم معیّن میکنند، آنها هم یک رهبری را انتخاب میکنند؛ یعنی همه چیز برمیگردد به رأی مردم؛ اینجور ادارهی کشور، معنای حکومت مردمی است. پس این دهه، یک دههای است که با هیچ برههی دیگری از ایّام سال برای ما قابلمقایسه نیست؛ دههی فجر مظهر عزم ملّی است.»
نظام اسلامی علاوه بر مردمسالار بودن دارای خصوصیت دیگری است:
«البتّه نظام اسلامی مردمی است، امّا خصوصیّتش فقط مردمی بودن نیست؛ نظام ما، «نظام ایمانی» است، نظام دینی است، مردمسالاریِ اسلامی است. «اسلامی» است که مثل شهید سلیمانی تربیت میکند؛ «اسلامی» است که خانوادهها را در دوران دفاع مقدّس وادار میکند که جوانهای خودشان، پارههای تن خودشان را برای جهاد فیسبیلالله بفرستند، بعد هم افتخار کنند. در کجای دنیا هست که مادری سه فرزند یا چهار فرزند رشید خودش را داده است و افتخار میکند و از هیچکس گلایه نمیکند؟ هیچ جا نیست. ما اوضاع و احوال کشورهای دیگر را خواندهایم، شنیدهایم؛ آنها هم جنگهایی داشتهاند، آنها هم کشتههایی داشتهاند، امّا اصلاً قابلمقایسه نیست با آنچه در اینجا گذشته است؛ این به خاطر ایمان است.»
تا این بخش از صحبتهای آقا، ذهنم به بحثی در مورد «حکومت اسلامی» سوق داده شد که علامه طباطبایی ذیل آیه ۶۰ سوره انفال «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یعْلَمُهُمْ» بیانی دارند و طرحشان را برای حکومت توضیح میدهند؛ این طرح، مبتنی بر دین اسلام با صیانت از حقوق هر فرد از افراد اجتماع کامل میشود و مصلحت افراد ضعیف و قوی، فقیر و غنی، آزاد و بنده، مرد و زن به صورت علی السویه رعایت میشود. از نظر ایشان، نباید فردی مستبد مبتنی بر هوای نفس فردی خود بر اجتماع حکومت کند و به صلاحدید خود به جان، آبرو و اموال انسانها تعرض نماید. بحث علامه، در این جملهی کلیدی خلاصه میشود که «حکومت اسلامی، حکومتی انسانی است»؛ [۱] در توضیح این جمله میفرمایند: «حقوق همه افراد را رعایت نموده و به خواستههای آنها احترام میگذارد؛ بدون اینکه خواسته افراد را فدای خواسته یک نفر یا تعداد محدودی نماید». [۲] از نظر علامه، کسی که در مقابل منافع و خواستههای اجتماع بایستد، با تکتک افراد دشمنی کرده است؛ به همین دلیل، بر همه افراد آن اجتماع واجب است که قیام نموده و دشمن را از خود و منافع خود دفع نمایند. علامه طباطبایی، طرح حکومت اسلامی را ملازم با دفاع مردم بیان میکنند که در آن، هر فرد برای دفاع از خود باید از اجتماع خود دفاع کند و دفاع از اجتماع اسلامی، یعنی دفاع از حکومت اسلامی. [۳]
وقتی به مباحث همعرض نکات موجود در بیان آقا و علامه طباطبایی ملتفت شدم، قرابت بسیاری احساس کردم. تعبیری که آقا از «مردمسالاری دینی» داشتند و توضیحاتی که فرمودند، در این جمله علامه به اختصار بیان میشود که «حکومت اسلامی، حکومت انسانی است». همچنین در ادامه بحث نیز، وقتی حضرت علامه از اجتماع اسلامی به ضرورت دفاع هر فرد از اجتماع اسلامی در مقابل دشمن وارد میشوند، آقا نیز در ادامه به همین بحث در قالب دو مطلب «راهپیمایی بیستودوّم بهمن» و «انتخابات» میپردازند:
«درباره راهپیمایی بیستودوّم بهمن، خب ملّت ما واقعاً همّت کردهاند؛ شوخی نیست که چهل سال در زمستان، هوای سرد، زیر برف، در یخبندان، در شهرهای مختلف کشور، مردم در سالگرد انقلاب بیرون آمدند و حضور خودشان و اجتماع عظیم خودشان را به رخ دشمنها کشیدند. البتّه امسال سالگرد بیستودوّم بهمن مصادف با چهلم شهید عزیز ما هم هست، ایّام چهلم شهید سلیمانی است و مردم انگیزهی مضاعف دارند و انشاءالله دشمنان ما خودشان خواهند دید حضور عظیم مردمی را در میدانها و در خیابانها؛ ما راجع به آن خیلی صحبتی نداریم، انشاءالله ملّت ما با همین حضورشان ضربهی کوبندهای بر سیاستهای دشمن وارد خواهند کرد.»
«و امّا انتخابات؛ برادران عزیز! انتخابات برای کشور ما و ملّت ما یک فرصت است، برای دشمنان ما یک تهدید است؛ انتخابات را دستکم نباید گرفت. اوّلاً انتخابات اگر پُرشور انجام بگیرد و مردم به صورت کامل پای صندوقهای رأی حضور پیدا کنند، این تضمینکنندهی امنیّت کشور است، امنیّت کشور را تضمین میکند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه دشمنانی که کشور را، ملّت را تهدید میکنند، از پشتوانهی مردمی بیشتر هراس دارند تا امکانات تسلیحاتی ما؛ بله، از موشک ما هم میترسند امّا از پشتوانهی مردمی نظام بیشتر میترسند. حضور در انتخابات نشاندهندهی پشتوانهی مردمی از نظام است، به همین دلیل موجب امنیّت است.»
همانگونه که در بیان علامه، دفاع هر فرد از منافع خود در مقابل دشمن، همان دفاع از منافع تمامی افراد اجتماع است، این بحث به اقتضای زمانه، در بیان آقا در قالب حضور در راهپیمایی به مثابه ضربهی کوبنده بر دشمن و در پای صندوقهای رأی به مثابه پشتوانهی مردمی نظام است که موجب هراس دشمنان میشود. در ادامه، آقا از کسانی که به مردم دلسردی القا میکنند، گلایه کردند:
«انتخابات مسئلهی اساسی برای کشور است و نباید با حاشیهسازی و اظهارات گوناگون و حرفهای دلسردکننده و ناامیدکننده از رونق انداخته شود؛ متأسّفانه از این حرفها هست. البتّه دشمن فعّال است، تازگی هم ندارد؛ دشمنان از همان مهر و مومهای اوّل روی انتخابات ما همیشه علامت سوال میگذاشتند. گاهی میگفتند که در این انتخابات تخلّف شده، گاهی میگفتند مهندسیشده است؛ خارجیها از این حرفها مکرّر میگفتند. خیلی هم در مردم تأثیری ندارد. لکن این مشروط بر این است که از داخل به آنها مایه داده نشود. تأکید بنده روی این است. توجّه بکنند گویندگان و کسانی که تریبونهایی در اختیار دارند، جایگاهی دارند و میتوانند حرف بزنند -چه در رسانهها، چه در فضای مجازی- جوری حرف نزنند که دشمن سوءاستفاده کند و از قول آنها این مطلب را چند برابر بزرگ کند و مایهی دلسردی مردم در انتخابات بشوند. وقتی شما بگویید این انتخابات مهندسیشده است، خب مردم دلسرد میشوند. وقتی شما بگویید که اینجا دموکراسی نیست، اینها انتخابات نیست، انتصابات است، خب مردم دلسرد میشوند؛ در حالی که این دروغ است، چنین چیزی نیست.»
«انتخابات در کشور ما انتخابات سالمی است؛ من تعجّب میکنم از بعضیها که خودشان به وسیلهی انتخابات به یک جایی رسیدهاند، همینها انتخابات را زیر سوال میبرند؛ چطور آن وقتی که انتخابات به نفع شما است، صحیح و متقن است، امّا آنجایی که به نفع شما نیست، انتخابات میشود خراب. «وَ اِن یَکُن لَهُمُ الحَقُّ یَأتوا اِلَیهِ مُذعِنین» (نور: آیه ۴۹) قرآن میگوید اگر در قضاوت، حق طرف آنها شد، قبول میکنند قضاوت را، اگر طرف آنها نشد، قبول نمیکنند؛ بعد میفرماید: «اَ فی قُلوبِهِم مَرَض» (نور: آیه ۵۰) در دل اینها مرض هست.»
مقصود از کسانی که در بیان آقا، دل افراد جامعه را سرد کرده و به ناامیدی سوق میدهند، در بیان علامه، ذیل همان آیهی ۶۰ سوره انفال «وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ» منظور از «آخرین» که در مقابل اولین است، آن افرادی هستند که مؤمنین از دشمنی آنان بیخبرند، و منظور از «اولین» آن افرادی هستند که مؤمنین ایشان را به دشمنی خدا و دشمنی خودشان میشناسند. در نگاه علامه، مقصود آیه، افرادی هستند که چون در میان مؤمنین علامت و امتیازی نداشته در لباس مؤمنین و در زی ایشان با خود ایشان نماز میخوانند و روزه میگیرند، و به حج میروند، و به حسب ظاهر جهاد میکنند، بلکه غیر منافقین یعنی کفاری را هم که مؤمنین هنوز مبتلای به آنان نشدهاند، شامل میشود. [۴]
در مقابل خدعه و نیرنگی که از این افراد منافق احتمال میرود، خداوند در آیهی ۶۲ سوره انفال میفرماید: «وَ إِنْ یرِیدُوا أَنْ یخْدَعُوک فَإِنَّ حَسْبَک اللَّهُ» علامه در توضیح این قسمت میگویند: «منافقین اگرچه در ظاهر اهل موافقت و همراهی هستند ولی در خفا خیانت میکنند». برای مقابله با این دشمنی، در شرایطی که سعی دارند مؤمنین را گیج و گمراه کرده و در شرایط مناسب بر ایشان شبیخون بزنند، خداوند میفرماید: «فَإِنَّ حَسْبَک اللَّهُ» یعنی، خدای متعال، برای مقابله با این دشمنی کفایت میکند. البته در ادامهی آیه، دلیل این کفایت را نیز اینگونه میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَیدَک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ». حضرت علامه به این ظرافت آیات دقت داشته و نصرت الهی و پشتوانهی مؤمنین را تنها راه مقابله با دشمن بیان میکنند. [۵]
تا این بخش از صحبتهای آقا با بررسی تطبیقی با تفسیر المیزان، کمکم متوجه شده بودم که ارتباط آیه ۶۲ سوره انفال که بالای سر آقا خطاطی شده بود با موضوع بحث این جلسه در این ایام مبارک چه ارتباطی داشت. مَخلَص بیانات آقا در این دیدار هم در آن آیه نهفته بود که وقتی حکومت اسلامی ایجاد میشود، به واسطهی نصرت الهی و به پشتوانهی مؤمنین بقا خواهد داشت. از این جهت بود که ایشان، نظام اسلامی را با دو خصلت «ایمانی» و «مردمی» توصیف کردند.
در نهایت، با این حد از قرابتی که در محتوای بیانات آقا با مبانی علامه طباطبایی (رحمهالله علیه) از یکسو، و با مبانی قرآنی از سوی دیگر، وجود داشت، به این نکتهی آقا متذکر شدم که مبانی فکری انقلاب اسلامی توسط امثال علامه طباطبایی آماده شده است و با این زیرساختهای فکری باید به فروع مختلفی تفریع شود تا نیازهای فکری امروز جوانها پاسخ داده شود. [۶]
[۱] طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۱۷
[۲] طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۱۷
[۳] طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۱۸
[۴] علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص: ۱۵۳
[۵] علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص: ۱۵۵-۱۵۶
[۶] بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی، ۱۹/۰۷/۱۳۹۱