آیت الله مبلغی گفت: بسیاری از آموزههای امام باقر (ع) تحلیل ناشده باقی ماندهاند. یعنی ما جامعه شناسی روایات امام باقر (ع) را که مربوط به زمان آن حضرت است در اختیار نداریم.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: فعالیت های علمی امام پنجم شیعیان جهان، تاثیر بسزایی در تبیین مبانی اسلام در رشته های فقهی، کلامی و... داشت. به طوری که از آن حضرت روایات بسیاری در زمینههای فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن، اخلاق و آداب نقل شده است. در دوره امامت ایشان، گامهای بزرگی در تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد.
تا پیش از این زمان، نظرات فقه شیعه، محدود بود، اما با ظهور امام باقر(ع) قدم مهمی در راستای تدوین آن برداشته شد. امام باقر(ع) جنبش علمی وسیعی را به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جا نمانده بود. در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد.
امام باقر(ع) به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت میداد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی از شاگردان امام باقر، هفتاد هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده است. همچنان که ابان بن تغلب و سایر شاگردان آن حضرت مجموعه بسیار بزرگی از این میراث عظیم را از آن حضرت روایت نمودهاند. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند
امام باقر(ع) به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت میداد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی از شاگردان امام باقر، هفتاد هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده است. همچنان که ابان بن تغلب و سایر شاگردان آن حضرت مجموعه بسیار بزرگی از این میراث عظیم را از آن حضرت روایت نمودهاند. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند. ایشان فرمود: مراتب شیعیان ما را با میزان روایتکردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان میرسد.
در زمان امام باقر (ع) با توجه به فرصت ایجاد شده و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد،[نیازمند منبع] در این شرایط امام میبایست ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ دهد. لذا امام بحثهای کلامی خود را ناظر به این امور مطرح میکرد. از جمله این مباحث میتوان به عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقت خداوند، ازلی بودن واجب الوجود و وجوب اطاعت از امام(ع) اشاره کرد. میراث دیگری نیز از امام به یادگار مانده است که میراث فقهی و میراث تاریخی از آن جمله است.
شخصیت امام نه تنها در نظر اهل تشیع ممتاز است بلکه در منظر دانشمندان اهل سنت نیز شخصیت یگانهای است. در ذیل به چند نمونه اشاره میشود: ابن حجر هیتمی مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خواندهاند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد. عبدالله بن عطا که یکی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، میگوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر [یعنی امام باقر] ندیدم. ذهبی درباره امام باقر(ع) مینویسد: از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اَهلیّت داشت.
آیت الله احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگو با خبرنگار مهر به مناسبت شهادت امام باقر (ع) در مورد فعالیتهای علمی حضرت باقرالعلوم گفت: میتوان از امام باقر (ع) از حیث علمی استفادههای گوناگونی را به عمل آورد. یکی اینکه ایشان چه حوزههایی از اجتماع را در تعالیم و آموزههای خودشان مدنظر قرار دادهاند و علم شان را در چه حوزههایی بردند و ارائه کردند. فی المثل حوزه روابط امت، بخشی از آموزههای حضرت را تشکیل میدهد. حوزه عدل و عدالت و مبارزه با ستم در سیره و آموزههای ایشان کاملاً برجستگی دارد. حوزه فقهی را هم از نظر ابزار و قواعد فقهی و هم از نظر مسائل فقهی و نیز زمینههایی که فقه امام باقر (ع) به سمت آنها رفته است میتوان مورد توجه قرار داد.
تنوع آموزههای کلامی در بیانات ایشان بسیار قابل استفاده است. به ویژه برای ما که امروز میخواهیم کلام جدید را با نگاهی نو و جدید و گسترده به انجام برسانیم، برای این هدف قطعاً باید به روایات کلامی امام باقر (ع) مراجعه کنیم
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی افزود: تنوع آموزههای کلامی در بیانات ایشان بسیار قابل استفاده است. به ویژه برای ما که امروز میخواهیم کلام جدید را با نگاهی نو و جدید و گسترده به انجام برسانیم، برای این هدف قطعاً باید به روایات کلامی امام باقر (ع) مراجعه کنیم. در حوزه تفسیر باید علم تفسیر را با روایات امام باقر (ع) رنگ و جلای بهتر و بیشتری بدهیم. ناظر بودن فقه امام باقر (ع) به زمان خود و مسائل زمان خود نکته مهمی است که یک خط مهم تأسیس علمی محسوب میشود. برای مایی که امروز میخواهیم تأسیس علم کنیم می باید آن خط تأسیس علم را آن چنان که امام باقر (ع) با نگاه به زمان ارائه کردند دنبال کنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: بسیاری از آموزههای امام باقر (ع) تحلیل ناشده باقی ماندهاند. یعنی ما جامعه شناسی روایات امام باقر (ع) را که مربوط به زمان آن حضرت است در اختیار نداریم و اطلاعات جامعه شناختی درباره آن ظرف زمانی نداریم. رابطه آموزههای ایشان با آن شرایط بسیار درس آموز است، اما تحلیل محتوایی نسبت به روایات امام باقر (ع) به درستی واقع نشده است. تنوع حوزهای و تنوع و دقت محتوایی نیازمند به مطالعه اساسی است. از طرف دیگر رابطه شناسی آموزههای امام باقر (ع) با زمان خود و ظرفیت آن دانش برای زمانهای بعدی از جمله زمان ما و آینده نیاز به توجه دارد.
آیت الله جوادی آملی در مورد امام باقر(ع) و زنده نگاه داشتن میراث فکری ایشان می گوید: ما باید اندیشه این امام را زنده نگه داریم، چنانکه امام صادق (ع) اولین کسی است که اندیشه و روش ایشان را احیا کرد، تا جایی که دستور دادند تا خودشان در قید حیات بودند آن اتاق مخصوص امام باقر (ع) را هر شب چراغ روشن میکردند، لذا نگذاشتند آن اتاق تاریک بماند؛ این نمادی است و این را میخواهد بگوید که این فکر باید همیشه روشن بماند. این به ما میفهماند که باید نام مبارک امام باقر (ع)، حیات، مآثر، آثار و رهنمودهای وجود مبارک ایشان را همواره زنده نگه بداریم.
وی با اشاره به فرازهایی از وصیت نامه امام باقر (ع) می گوید: امام باقر (ع) به وجود مبارک امام صادق (ع) فرمود: از مال من فلان مبلغ را بگیر و وقف بکن برای اینکه برای من در مدت ده سال در منا روضهخوانی و عزاداری کنند. در حالی که حضور حاجیان در منا در ایام عید قربان است در نتیجه این وصیت حضرت نه برای آن است که حاجیان جمع بشوند و آنجا اشک بریزند چرا که بسیاری از آنها سنی بودند بلکه آن سخنران میرود و میگوید امام باقر (ع) چنین فرمود درباره فلان آیه چنین فرمود درباره فلان حدیث چنین فرمود درباره فلان مطلب کلامی چنین فرمود درباره فلان مطلب فقهی چنین فرمود و اینگونه نام امام و معارف ایشان در منا زنده نگه داشته می شود.
بسیاری از آموزههای امام باقر (ع) تحلیل ناشده باقی ماندهاند. یعنی ما جامعه شناسی روایات امام باقر (ع) را که مربوط به زمان آن حضرت است در اختیار نداریم و اطلاعات جامعه شناختی درباره آن ظرف زمانی نداریم. رابطه آموزههای ایشان با آن شرایط بسیار درس آموز است، اما تحلیل محتوایی نسبت به روایات امام باقر (ع) به درستی واقع نشده است
محمدحسین رجبی دوانی نیز درباره وضعیت سیاسی دوران امامت حضرت امام باقر (ع) گفت: آن وجود مقدس در سال ۹۴ یا به نقلی ۹۵، یعنی همزمان با شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد (ع) به امامت رسیدند و تا سال ۱۱۴ که به شهادت رسیدند دوران امامت آن وجود مقدس چیزی نزدیک ۱۹ سال به طول انجامیده است.
وی ادامه داد: در عصر امامت امام باقر (ع)، آن حضرت مدتی کوتاه یعنی کمتر از یک سال را با ولید بن عبدالملک به عنوان خلیفه غاصب اموی معاصر هستند و بعد از مرگ ولید در سال ۹۶ سلیمان بن عبدالملک به قدرت میرسد که وی هم تا سال ۹۹ بر عالم اسلام مسلط بوده است.
وی افزود: این عصر، عصر گسترش قلمرو مسلمانان با عملیاتهای نظامی هست. به این معنا که در شرق در ماوراءالنهر و در مناطقی ماورای ایران دوره ساسانی، فتوحات صورت می گیرد و هم در غرب عالم اسلام و اروپای غربی یعنی سرزمین اسپانیا و پرتغال امروزی که شبه جزیره ایبری باشند، مسلمان ها وارد شده و با سرعت پیش میروند. اما سال ۹۹ هجری در پی مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز پسر عموی آنها به خلافت رسید که او بر خلاف بنیامیه نسبت به اهل بیت علیهمالسلام رفتاری توام با احترام و مدارا داشت.
این کارشناس تاریخ اسلام گفت: عمر بن عبدالعزیز در امامت امام باقر (ع) که به قدرت میرسد سب و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین (ع) را که معاویه لعنهالله باب کرده بود، ممنوع اعلام کرد و فدک را به نوادگان امام مجتبی (ع) بازگردانید و برای طالبیان و علویان از بیت المال حقوق تعیین کرد و خود را چاکر و فردی مخلص نسبت به امیرمومنان (ع) میدانست.
وی ادامه داد: امام باقر (ع) با عمر بن عبدالعزیز یک مناظره مکتوب دارد. طبق نقل تاریخ روزی عمر بن عبدالعزیز از امام سجاد (ع) یاد کرد و گفت که زینت دین و پیشوای عابدان از دنیا رفت. به او گفتند که از او فرزندی باقی مانده است که چیزی از پدر کم ندارد عمر بن عبدالعزیز برآن شد که امام باقر (ع) را بیازماید. لذا نامهای به حضرت نوشت و از حضرت درخواست رهنمودی کرد.
وی افزود: امام باقر (ع) در پاسخ مواردی مطرح کردند که برای عمر بن عبدالعزیز سنگین بود. لحن امام مقداری تند و سرزنش آمیز بود عمر بن عبدالعزیز وقتی این پاسخ را دریافت کرد ناراحت شد و چون می دانست که از امام (ع) نامهای خطاب به خلیفه پیشین سلیمان بن عبدالملک در بایگانی در بارخلافت وجود دارد آن نامه را درخواست کرد و وقتی دید که امام چگونه با الفاظی محترمانه سلیمان را مورد خطاب قرار داره است بیشتر ناراحت شد و در نامهای به امام (ع) اینگونه عنوان کرد که... من نامه شما به خلیفه جبار پیشین را دیدم که چگونه او را با عزت و احترام یاد کردید اما من که سعی کردم عدل پیشه کنم و جلوی مظالم و فشارها به مردم را بگیرم اینگونه مورد عتاب قرار دادهاید...
وی اظهار کرد: امام (ع) در پاسخ خطاب به او فرمود من با سلیمان مطابق با جباران سخن گفتم و با تو مطابق با افرادی که میخواهند عادلانه رفتار کنند نامه نگاشتم.
وی ادامه داد: وقتی عمر بن عبدالعزیز پاسخ امام را دریافت گفت خدا بهتر میداند که رسالت خود حود را در کجا و چه خاندانی قرار دهد. اما عمر بن عبدالعزیز در اوج جوانی در سال ۹۹ مرد و بعد از او یزید بن عبدالملک به خلافت رسید. از برخورد او با امام باقر (ع) مورد خاصی ذکر نشده است. آخرین خلیه معاصر امام باقر (ع) هشام بن عبدالملک بود که گفته شده است هشام بعد از معاویه و عبدالملک مروان مقتدرترین و قوی ترین خلیفه اموی بوده است.
رجبی دوانی گفت: هشام فردی خون ریز وجبار و قسی القلب بود. از سوی دیگر در عهد اوست که مسلمانان در اعماق فرانسه پیش میروند و بالاترین حد فتوحات مسلمانان و گسترش قلمرو اسلام در عهد خلافت اوست. در سال ۱۱۲ آنها به جنوب پاریس رسیدند و تا آن حد را از اروپا فتح کردند. اگر چه در جنگی در جنوب پاریس بین سرزمین تور و پواتیه جایی که مسلمانان آن را بَلاط الشهدا خواندند لشکر مسلمین شکست خورد و به جنوب فرانسه عقب نشینی کرد، اما از نظر اقتدار، دولت مدعی اسلام ابر قدرت مطلق جهان اسلام آن موقع بود.
وی ادامه داد: هشام امام (ع) را به شام احضار کرد و به نقلی حتی مدت کوتاهی آن حضرت را به زندان انداخت. اما هنگامی که دید امام بر روی زندانیان تاثیر گذاشته است حضرت را آزاد کرد به مدینه فرستاد. نقلی داریم که بار دوم امام (ع) را احضار کرد و متوجه خبرگی و توان امام (ع) در امور نظامی و همچنین مقابله با مسائلی که مخالفان اسلام مطرح می کردند شد. به ویژه مناظرهای حضرت در اطراف شام با یک پیر دانای مسیحی داشت و عزت اسلام را حضرت به آنها در شام بازگردانید. لذا هشام از حضرت بسیار به وحشت افتاد و اقدام به قتل آن وجود مقدس کرد.