کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه گفت: ابن سینا همواره همراه متفکران غربی بوده است. ژیلسون که استاد هانری کربن بوده است، عقیده دارد که فلاسفه اروپایی را بدون مطالعه ابن سینا نمی توان فهمید.
به گزارش خبرنگار مهر، دومین همایش ملی «ابن سینا و حکمت شرقی؛ بازخوانی تأثیر حکمت ایرانی بر فلسفه ابن سینا، صبح امروز در بنیاد ایران شناسی برگزار شد.
کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه در این همایش درباره موضوع تأثیر ابن سینا بر فلسفه غرب سخنرانی کرد.
وی گفت: پیامبر اسلام در سال ۵۷۰ میلادی متولد شد و در سال ۶۲۲ هجرت کرد و در سال ۶۳۲ نیز وفات کرد. مسلمانان بعد از سال ۶۳۳ میلادی تا ۶۴۰، عراق، ایران و روسیه را فتح کردند. در سال ۷۱۱ میلادی مسلمانان به اسپانیا رسیدند و در سال ۷۶۲ بغداد، دارالخلافه شد. در سال ۱۰۵۵ هم ترکان سلجوقی روی کار آمدند و بعد از آن در سال ۱۰۹۶ جنگ های صلیبی در اروپا شروع شد. یعنی از زمان شروع جنگ های صلیبی، اختلاف میان مسلمانان و اروپائیان شروع شد. این مسیر تاریخی شامل دوره ابن سینا هم می شود. چون ابن سینا در سال ۹۸۰ میلادی متولد شد و در سال ۱۰۳۷ هم فوت کرد و امروز حدودهزار و ۲۰ سال است که ابن سینا متولد شده است.
مجتهدی اظهار داشت: این جریان و اختلافات غرب و مسلمانان همیشه هم منفی نبوده است و غربیان همچنان سعی کرده اند از دستاوردهای مسلمانان استفاده کنند و توجه به مسلمانان خیلی زود شروع شد. در قرن یازدهم مدارس تأسیس شدند و در قرن دوازدهم هم به اوج خودشان رسیدند. در این دوره مدارس از دانشگاه ها آزادتر هستند، چون هنوز دانشگاه ها دایر نشده اند. در همین قرن (دوازده میلادی) ابن سینا را به عنوان نوعی منجی فرهنگی می شناسند. به بیانی او منجی متفکران آن دوره است و به اسم ابن سینا خیلی از حرف هایی که بقیه جرأت نمی کردند، گفته می شد.
چهره ماندگار فلسفه خاطرنشان کرد: در قرن سیزدهم، ابن سینا روی کار آمد و ابن سینای مشائی مطرح شد. در همین قرن مدارس به دانشگاه ها تبدیل شدند. پاپ در این دوره تشخیص می دهد که بررسی و انضباط مدارس از دست رفته و به همین دلیل لازم است اتحادیه ای برای صنف معلمان و دانشجویان برپا شود. معنی اولیه university به همین معنی است. قدیمی ترین دانشگاه ها که به صورت رسمی شکل گرفته اند در کشور فرانسه و انگلیس بود.
وی افزود: در ایران رشید الدین فضل الله در کتاب جامع التواریخ در مورد مدارس صحبت می کند. در قرن سیزدهم با پیدایش دانشگاه ها، ارسطو با احتیاط تدریس می شد، اما در عین حال ارسطو را ابن سینایی می دانستند. یکی از افرادی که امروز هم خیلی شناخته شده نیست، ولی فلسفه تدریس می کرد، آلبرت کبیر بود. او فیلسوف آلمانی است که در دانشگاه پاریس فعالیت داشته و در کلاس هایش از ابن سینا سخن می گفته است. یکی از کارهای استثنایی آلبرت کبیر، تربیت دانشجویانی چون توماس آکوئیناس بوده است که گرایش ابن سینا در تمام آثارش مشهود است، البته گوشه چشمی نیز به ابن رشد داشته است. اینها را گفتم به این نتیجه برسم که ابن سینا همواره همراه متفکران غربی بوده است منتها به شکل ها و صورت های مختلف.
عضو هیئت علمی پژوشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان سخنان خود از تفاوت ابن رشد و ابن سینا سخن گفت و توضیح داد: ابن رشدیان غربی یک حرف می زنند و حرفشان یک دست است، اما ابن سینایی های غربی حرفشان یکی نیست و نظرات متنوعی دارند، به همین دلیل هم می گویم که ابن سینا در طیف وسیعی از افکار غربیان قرار گرفته است. در عصر جدید هم توجه به ابن سینا وجود دارد. ژیلسون عقیده دارد که فلاسفه اروپایی را بدون مطالعه ابن سینا نمی توان فهمید. ژیلسون که استاد هانری کربن بوده است، تأثیر بسیاری برای ابن سینا قائل است.
سارا فرجی