هر كس با انديشه سياسي الهي امام اندك آشنايي داشته باشد بدرستي در مي يابد كه بنيان گذار جمهوري اسلامي، انقلاب اسلامي امت ما را سرآغاز انقلاب هاي بن بست شكن در سرتاسر جهان بويژه دنياي اسلام و خاورميانه مي دانند.
«... دست آمريكا و ساير ابرقدرتها تا مرفق به خون جوانان ما و ساير مردم مظلوم و رزمنده جهان فرو رفته است، ما تا آخرين قطره خون خويش با آنان شديدا مي جنگيم، چرا كه مرد جنگيم. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي كنيم، چرا كه انقلاب ما اسلامي است و تا بانك لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنين نيفكند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جاي جهان با مستكبرين هست ما هستيم...» (پيام امام به مناسبت اولين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي 22/11/1358) (7)
پيام فوق را حضرت امام(ره) در نخستين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي كه به علت بيماري در بيمارستان قلب تهران بستري بودند خطاب به ملت ايران و تمام محرومان و مستضعفان جهان ابلاغ مي كنند. اين پيام در حالي به مردم ايران و جهانيان ابلاغ مي شود كه تمام ايران غرق در فتنه ها و آشوب ها و توطئه هاي رنگارنگ استكبار جهاني به دست بيش از چهارصد گروه مزدور است. ولي حضرت امام(ره) با اطمينان قلبي و ايمان خلل ناپذير منشور جهاني شدن انقلاب را صادر و با پيش بيني آينده روشن انقلاب اسلامي حزب الله تحت فرمان خود را به تصفيه دروني و زدودن ناپاكي ها مي خوانند:
«... ملت عزيز ايران، شما شرق تجاوزگر و غرب جنايتكار را به وحشت انداخته، هيچ گاه و با هيچ قدرتي سازش نكنيد كه يقين دارم نمي كنيد و هر كس در هر مقام كه خيال سازش با شرق و غرب را داشت بي محابا و بدون هيچ گونه ملاحظه او را از صفحه روزگار براندازيد كه سازش با شرق و غرب خودباختگي است و خيانت به اسلام و مسلمين است...» (1)
معمار انقلاب اسلامي وقوع و پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي را سرآغاز دوراني جديد در رهايي مستضعفان و محرومان از قيد بندگي استكبار جهاني و مزدوران آنان دانسته و اعلام مي كنند:
«... دوران بن بست و نااميدي و تنفس در منطقه كفر بسر آمده، و گلستان ملتها رخ نموده است و اميدوارم همه مسلمانان شكوفه هاي آزادي و نسيم عطر بهاري و طراوت گلهاي محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خويش را نظاره كنند. همه بايد از مرداب و باتلاق و سكوت و سكوني كه كارگزاران سياست آمريكا و شوروي بر آن تخم مرگ و اسارت پاشيده اند به در آييم و به سوي دريايي كه زمزم از آن جوشيده است روانه شويم...» (2)
و در شرايط كنوني حفظ و گسترش و الگوبرداري از امانت الهي انقلاب اسلامي را مهم ترين وظيفه و واجب الهي مسلمانان جهان مي دانند.
«... امروز بر ملت ايران خصوصا و بر جميع مسلمانان عموما واجب است. اين امانت الهي را كه در ايران به طور رسمي اعلام شده و در مدت كوتاهي نتايج عظيم به بار آورده است با تمام توان حفظ نموده و در راه ايجاد مقتضيات بقاي آن و رفع موانع و مشكلات آن كوشش نمايند و اميد است كه پرتو نور آن بر تمام كشورهاي اسلامي تابيدن گرفته و تمام دولت ها و ملت ها با يكديگر تفاهم در اين امر حياتي نمايند و دست ابرقدرتهاي عالم خوار و جنايتكاران تاريخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمديدگان جهان كوتاه نمايند...» (3)
و با تحليل اوضاع كنوني عالم تنها راه نجات بشريت را در گرو دو اصل ذيل مي دانند.
الف: شناخت ارزشهاي توحيدي اسلام ناب محمدي (ص) و افشاي اسلام آمريكايي و ماهيت طرفداران مزدورش:
«... اگر چهره نوراني اسلام را براي جهانيان روشن نمايند كه اگر اين چهره با آن جمال جميل كه قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوت كرده از زير نقاب مخالفان اسلام و كج فهمي هاي دوستان خودنمايي كند، اسلام جهانگير خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصيبت بار و غم انگيز است كه مسلمانان متاعي دارند كه از صدر عالم تا نهايت آن نظير ندارد، نتوانسته اند اين گوهر گرانبها را كه هر انساني به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه كنند، بلكه خود نيز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهي از آن فراري...» (4)
ب: تعهد مردم و مسئولان جمهوري اسلامي به وراثت راه انبيا و تداوم مقصد انقلاب اسلامي و زمينه سازي انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف.
«... مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجت- ارواحنا فداه- است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادي و مادي اگر لحظه اي مسئولين را از وظيفه اي كه برعهده دارند منصرف كند، خطري بزرگ و خيانتي سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهوري اسلامي تمامي سعي و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنمايد، ولي اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهاني اسلام است منصرف كند...» (5)
و براساس رسالت وراثت راه انبيا در دنياي كنوني است كه حضرت امام در آغاز وصيت نامه سياسي الهي خويش مي فرمايند:
«... آنچه لازم است تذكر دهم آن است كه وصيت سياسي الهي اينجانب اختصاص به ملت عظيم الشأن ايران ندارد بلكه توصيه به جميع ملل اسلامي و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب مي باشد ...» (6)
«... هان اي مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستم گران بپاخيزيد و دست اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوي قدرتمندان نهراسيد كه اين قرن به خواست خداوند قادر قرن غلبه مستضعفان بر مستكبران و حق بر باطل است...» (7)
پيام فوق را حضرت امام (ره) در 15 شهريور 1360 به تمامي مسلمانان جهان در كنگره جهاني حج ابلاغ نموده اند. بمنظور ترسيم فضاي آن روزهاي انقلاب، بخصوص براي جواناني كه در آن روزها حضور نداشته اند كافي است اشاره كنيم در روز قبل از پيام فوق (14 شهريور1360) در محل دادستاني كل انقلاب اسلامي حجت الاسلام شهيد قدوسي دادستان كل انقلاب بر اثر انفجار بمب توسط ايادي مزدور آمريكا (منافقين) شهيدگرديده اند.
حضرت امام در پيام شهادت شهيد قدوسي ميفرمايند:
«... شهادت بر او مبارك و وفودالي الله و خروج ازظلمات به سوي نور براي او ارزاني باد. راهي است كه بايد پيمود و سفري است كه بايد رفت. چه بهتر كه در حال خدمت به اسلام و ملت شريف اسلامي شربت شهادت نوشيدن و با سرافرازي به لقاءالله رسيدن. و اين همان است كه اولياي معظم حق تعالي آرزوي آن را مي كردند و از خداي بزرگ در مناجات خود طلب مي كردند...» (8)
در همان روز (15 شهريور1360) و روز شهادت شهيد قدوسي خطاب به جهان عرب و ملت مصر ميفرمايند:
«... امروز سادات با دستگيري وسيع برادران مسلمانمان در مصر خدمت خود را به اسرائيل به اتمام رسانده است. اتحاد او با آمريكا و اسرائيل آبروي ملت عرب را ريخته است. اتحاد با اسرائيلي كه اين روزها علاوه بر جناياتش در منطقه دست به جنايت بزرگ ديگري زده است. ... جهان بايد بداند كه ايران راه خود را پيدا كرده است و تا قطع منافع آمريكاي جهانخوار، اين دشمن كينه توز مستضعفين جهان، با آن مبارزه اي آشتي ناپذير دارد، و حوادث ايران نه تنها ما را براي لحظه اي عقب نخواهد نشاند، كه ملت ما را در نابودي منافع آنان مصمم تر خواهد كرد. ما مبارزه سخت و بي امان خود را عليه آمريكا شروع كرده ايم و اميدواريم فرزندانمان با آزادي از زير يوغ ستم كاران، پرچم توحيد را در جهان بيفرازند. ما يقين داريم اگر دقيقاً به وظيفه مان كه مبارزه با آمريكاي جنايتكار است ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزي خواهند چشيد...» (9)
يك هفته قبل از پيام فوق و شهادت دادستان كل انقلاب در تاريخ (8 شهريور 1360) منافقين مزدور آمريكا با انفجار نخست وزيري شهيدان رجايي (رئيس جمهور) و باهنر (نخست وزير)را به شهادت رسانده اند. حضرت امام (ره) در تجليل از مقام اين دو شهيد بزرگوار و كوري دشمنان از رمز و راز و اثرات الهي آن مي فرمايند:
«... آنها گمان مي كنند كه افكار مومنين و ملت بپاخاسته ما همچون افكار غربزده ها و غرب است كه جز به دنيا فكر نمي كنند و جز متاع دنيا را نمي بينند ملتي كه از اول، از صدر اسلام و پيشوايان آن جان خودشان را فدا كردند براي هدف خودشان به اين مسائل و به اين امور از بين نخواهد رفت. آن كوردلاني كه گمان كرده اند كه جمهوري اسلامي با نبود چند نفر از بين خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان، افكار اسلامي نيست و از اسلام خبري ندارند و از ايمان اطلاعي ندارند و افكارشان، افكار مادي است و براي دنيا كار مي كنند.
و به هواي دنيا هستند... ملت ما چون علي ابن ابي طالب را فدا كرده است از براي اسلام، فدا كردن امثال اين شهدا براي ملت ما يك مسئله مهم نيست...»10
و در همان روزهاي آشوب و فتنه و آتش و خون و تلاش براي ايجاد جنگ داخلي توسط ايادي استكبار جهاني در تمام ايران (26مهرماه1360) ترس از گسترش و الگوشدن انقلاب اسلامي را علت اصلي تمام توطئه ها اعلام مي كنند:
«... بدانيد كه قدرتهاي شيطاني، همه وابستگان به قدرتهاي شيطاني مثل سازمان عفو بين المللي و ديگر سازمانها همه دست به هم داده اند كه اين جمهوري اسلامي را در اينجا خفه كنند و نگذارند شكوفا بشود و خوف اين را دارند كه اين انقلاب به جاهاي ديگري كه منافع آنها در آنجاها هست صادر بشود و شماها را سرد كنند و شماها را سست كنند به خيال اينكه با اينطور توطئه ها مي توانند ملتي را كه براي خدا و اسلام قيام كرده اند را سست كنند...
اين ملت تا اسلام هست به جاي خودش ايستاده است و خدمت مي كند (11)
«بوق ها هرچه مي خواهند بگويند، مفسدين هرچه ميخواهند عمل كنند انفجارها هر چه ميخواهد بشود. آتش سوزي ها هرچه ميخواهد بشود. همه اينها را اين ملت رزمنده بزرگ تحمل مي كند و به پيش مي رود ما ديديم كه از اول نهضت تا حالا هر روز قدمها بلندتر شد و صفها فشرده تر. از اول انقلاب تا حالا هيچ سستي به خودتان راه نداديد...» (12) و عجيب تر اينكه در آن روزهاي سخت و در سخنراني فوق به امت اسلامي مصر رهنمودي ارائه ميدهند كه امروزه و پس از گذشت 29 سال شاهد طلوع فجر به ثمر رسيدن آن هستيم.
«... من اميدوارم كه ملت هاي ديگر هم توجه بكنند و اقتدا بكنند به اين ملت ايران. ملت مصر اعتنا نكنند به اين حكومت جائري كه اعلام مي كند كه ما هر كس اسم از اسلام ببرد سركوب مي كنيم. بدانند كه اسلام در مصر در خطر است و واجب است بر زن و مرد مصري كه قيام كنند و اين حكومت فاسد را كه از اول اعلام جنگ با اسلام داده است سركوب كنند...» (13)
حضرت امام برخلاف همه مرعوبان و مزدوران كه با وسعت گرفتن توطئه هاي گوناگون داخلي و خارجي و اتحاد استكبار جهاني شرق و غرب به سردمداري شيطان بزرگ، سقوط جمهوري اسلامي را لحظه شماري مي كردند، تحقق انقلاب اسلامي در جمهوري اسلامي ايران را زمينه سازي حكومت جهاني مهدي آخرالزمان(عج) اعلام مي كنند.
«... انقلاب اسلامي ايران با تأييد خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و انشاالله با گسترش آن، قدرتهاي شيطاني به انزوا كشيده خواهند شد و حكومت مستضعفان برپا و زمينه براي حكومت جهاني مهدي آخرالزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و ارواحنالتراب مقدمه الفداء مهيا خواهد شد. هان اي مستضعفان جهان بر مستكبران آدمخوار بشوريد و حق خود را از آنان بگيريد كه خداوند با شماست و وعده او تخلف ناپذير است. از خداوند قادر متعال پيروزي اسلام را خواهانم (12/7/1360)...»(14)
«... مردم شريف ايران و مسلمانان و آزاديخواهان تمامي جهان بايد بدانند كه اگر بخواهند بدون گرايش به چپ و راست و مستقل از هر ابرقدرتي روي پاي خود بايستند بايد بهاي گران استقلال و آزادي را بپردازند...»(15)
هر كس با انديشه سياسي الهي امام اندك آشنايي داشته باشد بدرستي در مي يابد كه بنيان گذار جمهوري اسلامي، انقلاب اسلامي امت ما را سرآغاز انقلاب هاي بن بست شكن در سرتاسر جهان بويژه دنياي اسلام و خاورميانه مي دانند. امام بعنوان پرچمدار و وارث انقلاب سياسي الهي انبيا در عصر غيبت مقارن ظهور تنها همراهي و هم دلي با پابرهنگان مغضوب ديكتاتورها در سراسر جهان را بزرگترين موهبت و مدد و ياري الهي انقلاب ها دانسته و مي فرمايند:
«... قدرتها و ابرقدرت ها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خميني يكه و تنها هم بماند به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بت پرستي است ادامه مي دهد و به ياري خدا در كنار بسيجيان جهان اسلام، اين پا برهنه هاي مغضوب ديكتاتورها، خواب راحت را از ديدگان جهانخواران و سرسپردگاني كه به ستم و ظلم خويش اصرار مي نمايند سلب خواهد كرد...»(16)
و در مقابل ملي گراياني كه به انحاء گوناگون و در دوره هاي مختلف و ايده هاي غيرالهي درصددند انقلاب اسلامي را در جغرافيا و سرزميني خاص محصور نموده و بزعم خويش در سرنوشت مشترك دنياي اسلام در مقابل استكبار جهاني به نفع اربابانشان خلل وارد كنند هشدار مي دهند.
«...اين انگيزه ملي گرايي و خلود در ارض است كه مصالح مسلمانان را فراموش كرده و دفاع از مصالح مسلمين را در حصار ملت خاص قرار دهد و قلم سرخ بر قرآن كريم و احاديث رسول الله - صلي الله عليه و آله- و ائمه معصومين- عليهم السلام- و سيره مستمره انبياي عظام و اولياي معظم -عليه السلام- در طول تاريخ كشيده است..»(17)
حضرت امام(ره) تا آخرين روزهاي حيات طيبه خويش با ابراز تنفر از ملي گرايان و اهداف شرك آلود و شوم آنان اعلام مي كنند:
«... ملي گراها تصور نمودند ما هدفمان پياده كردن اهداف بين الملل اسلامي در جهان فقر و گرسنگي است ما مي گوييم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست ما هستيم. ما سر شهر و مملكت با كسي دعوا نداريم، ما تصميم داريم پرچم لااله الاالله را بر قلل رفيع كرامت و بزرگواري به اهتزاز درآوريم...»(18)
و با پيش بيني آينده و سرنوشت همه مزدوران آمريكا از جمله حسني مبارك و تكرار ترفندهاي هميشگي شيطان بزرگ يادآور مي شوند:
«...ما ديديم كه قبل از اينكه سادات ساقط شود، آمريكا جانشين براي او تعيين مي كرد سادات باز زنده بود و داشت مثل حيوان راه مي رفت؛ لكن آمريكا پيش بيني كرد كه بايد جاي او كه باشد، آن نوكري كه همه حيثيت خودش را به باد داد در خدمتگزاري به آمريكا، آن روزي كه كشته شد و آنطور بساط در مصر پيدا شد. اين رئيس جمهور ثاني (مبارك) كه خيال دارد در مصر حكومت كند و دربست خودش را در اختيار آمريكا گذاشته است. قبل از اينكه به رياست برسد، اعلام همبستگي خودش را با اسرائيل و آمريكا كرده است نديده است كه همانطوري كه سلف طالحش (خطاكار) به واسطه خشم ملت به جهنم واصل شد. همين عمل را با او هم خواهند كرد...» (19)
و همانگونه كه در تبعيد و از راه دور به ملت ايران مژده پيروزي مي دادند با مردم مصر همراه و هم سخن شده، مخاطرات و ترفندهاي شيطان بزرگ بعد از پيروزي اوليه را به آنان گوشزد مي نمايند:
«... ملت مصر بايد اين مطلب را بداند كه اگر قيام كند برخلاف اين توطئه ها، همان طوري كه ايران قيام كرد آنجا هم خواهد پيروز شد. ملت مصر از حكومت نظامي نترسد و به او اعتنا نكند و همان طور كه ايران حكومت نظامي را شكست و به خيابانها ريخت، آنها هم بشكنند و به خيابانها بريزند و اين تفاله هاي آمريكا را بيرون بريزند. ملت مصر ننشينند تا اين قدرت از بين رفته دوباره دست و پاي خود را جمع كند و نفوذ خودش را بر ملت تحميل كند. امروز روزي است كه ملت مصر بايد قيام كند. امروز روز ضعف دولت است و قدرت ملت. بايد قدرت نشان دهد و اعتناي به اين حكومت نظامي برخلاف همه موازين نكند و بشكند اين حكومت نظامي را و به خيابانها بريزد و اين دولتي را كه مي خواهد با سرنيزه با اسلام مخالفت كند و به صراحت مي گويد كه هر كس كه به اسلام وفادار باشد او را سركوب مي كنيم از بين ببرد اين تكليفي است براي ملت مصر براي علمايي كه وابسته به حكومت نيستند، اين تكليفي است براي علما علماي مصر بپاخيزند و براي خاطر خدا از اسلام دفاع كنند... چه عذري براي علماي اسلام در مصر كه نشسته اند و گوش مي كنند تا اينكه اينها دوباره غلبه كنند؟! امروز شما پيروزيد ملت مصر امروز قدرت دستش است...»(20) و 29 سال پيش، آنچه را كه امروز مردم مصر در خيابانها و مردم جهان در رسانه ها شاهد هستند به تصوير مي كشد و خطاب به ارتش مصر مي فرمايند؛
«... ارتش معلوم نيست كه با دولت باشد. مگر آنهايي كه جيره خوار آمريكا هستند. ارتش مصر توجه بكند به اينكه اگر بخواهد پشتيباني كند از اين حكومتي كه اعلام كرده است من تابع آمريكا هستم و اسرائيل و من هر كس دم از اسلام بزند او را خفه مي كنم. اين ننگ را با خودش، ارتش مصر راه ندهد و مهلت ندهد تا بعد، باز اسرائيل بيايد و به شما حكومت كند و اسرائيل و آمريكا مقدرات شما را در دست بگيرند...»(21)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 و 2- صحيفه امام ج 12 ص 148 3- صحيفه امام ج 21 ص 82
4-صحيفه امام ج 21 ص 403 5- صحيفه امام ج21 ص 429
6-صحيفه امام ج 18ص 158 7-صحيفه امام ج 21 ص400
(7) صحيفه امام ج 15 ص 171
(8) صحيفه امام ج 15 ص 173
(9) صحيفه امام ج 15 ص 171
(10) صحيفه امام ج 15 ص134
(11) صحيفه امام ج 15 ص 314
(12) ج 15 ص 317
(13) ج 15 ص 318
(14) ج 15 ص 349
(15) صحيفه امام ج 20 ص 324
(16) صحيفه امام ج 20 ص 319
(17) صحيفه امام ج 20 ص 87
(18) صحيفه امام ج 21 ص 88
(19) صحيفه امام ج 15 ص 284
(20) صحيفه امام ج 15 ص 285
(21) صحيفه امام ج 15 ص 286
نويسنده:ابراهيم حاجي محمدزاده