|
موضوع
:
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
جمعه,30,دي,1401
|
تاریخ پاسخ
:
جمعه,30,دي,1401
|
پرسش کننده:
قاسم زیدی
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
با سلام مردم کفاره زیادی به ما داده اند نمیدانیم چه مقدار آن کفاره عمد است و چه مقدار آن عذر،چه کنیم؟
|
پاسخ
:
اگر بر اساس کفاره عمدی مصرف شود، کفایت می کند.
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
پنجشنبه,3,آذر,1401
|
تاریخ پاسخ
:
شنبه,5,آذر,1401
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
چگونه بايد فاتحه براي مرده خواند؟ چه سوره هايي و به چه تعداد؟
|
پاسخ
:
در روايتي از امام صادق عليه السلام پيرامون زيارت اهل قبور آمده که چون در بين قبرها هستي يازده مرتبه سوره قل هو الله را قرا ئت کن وثوابش رابه روح آنان هديه نما,زيرا کسي که اين عمل را به جاي آورد خداوند به عدد همه مردگان ثواب وپاداش به او عنايت فرمايد. خواندن سوره حمد (فاتحه الکتاب) و خواندن ۷ مرتبه انا انزلناه في ليله القدر بر طبق گفته روايات، آثار مطلوب و مفيدي در حال اموات و گشايش در حال آنها دارد. به طور کلي خواندن قرآن کريم براي اموات و به نيت آنها و هر کار خيرى که انجام دهيد و ثوابش را به روح ميت هديه بکنيد، براى او مفيد است؛ چه ذکر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه. کسي که براي ميت عملى را انجام مىدهد، گرچه در نيت بايد قصد نيابت نمايد، ولى قسمت عمده ثواب آن طبق روايات ـ در نامه عمل او نيز نوشته مى شود. البته باعث برى الذمه شدن ميّت نيز شده و او از عذاب و گرفتارى نجات پيدا مىکند. مرحوم حاج شيخ عباس قمى در مفاتيح;الجنان، ص ۳۱۷ حديث صحيحى را از امام صادق(ع) نقل فرموده که در ضمن آن حديث اين طور آمده ميت شاد و مسرور مىشود و گشايش پيدا مى کند به دعا و استغفارى که براى او مى کنند چنانچه زنده شاد مى شود به هديه که براى او مى برند و فرمود که ثواب نماز، روزه، حج، صدقه و ساير اعمال خير و دعا در قبر ميت بر او وارد مى شود و ثواب آن براى مرده و کسى که آنها را انجام داده نوشته مىشود . روايات ديگرى نيز در آنجا نقل شده که مى توانيد مطالعه کنيد، بنابراين يقين کنيد که آنچه براى اموات خودتان هديه مى کنيد در صورتى که اخلاص داشته باشيد به آنها مى رسد و ثوابش در نامه عمل خودتان هم ضبط مى شود. مرحوم طبرسي در جلد اول مجمع البيان در فضيلت آيه بسم الله الرحمن الرحيم مي فرمايد: ;پيامبر اکرم(ص) در حديثي مي فرمايد: هنگامي که معلم به بچه بگويد بگو بسم الله الرحمن الرحيم و بچه اين جمله را بگويد، خداوند معلم و پدر و مادر اين بچه را مي آمرزد. در روايات آمده است که حضرت صادق(ع) فرمود: هرگاه چهل نفر نزد ميت حاضر شوند و بگويند: اللهم انا لا نعلم منه الاخيرا يعني خدايا ما جز نيکي چيزي از او نمي دانيم، خداوند مي فرمايد: شهادت شما را در مورد او پذيرفتيم و آمرزيديم آنچه را که شما درباره او نمي دانيد.V}(معاد، شهيد دستغيب، ص ۴۷، دارالکتاب).{V به طور خلاصه لطف و رحمت الهي در مورد اموات فراوان و بي شمار است و امور فراواني موجب تخفيف عذاب آنها و يا آمرزش آنها مي گردد؛ البته بهترين هديه براي اموات قضاي حقوق واجبي است که بر عهده آنها باقي مانده است مثل نماز و روزه و حج واجبي که از ميت فوت شده و يا بدهکاري هاي او مثل بدهي خمس و زکات و بدهي به مردم و حقوقي که از مردم بر ذمه دارد، اداي اين حقوق واجب در حال ميت بسيار مفيد و مؤثر است و او را از عذاب و ناراحتي رها مي کندبراي مطالعه بيشتر ر.ک: - وسائل الشيعه، کتاب الطهاره، باب ۲۵، و باب ۱۷ و باب ۲۷. - معاد، شهيد دستغيب شيرازي. انسان از مرگ تا برزخ نعمت الله صالحي حاجي آبادي ص۷۵و۷۶ موفق و پيروز باشيد.
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
جمعه,4,آذر,1401
|
تاریخ پاسخ
:
شنبه,5,آذر,1401
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
مدیر پرتال
|
|
سوال
:
حکم نوشتن در قرآن و مفاتیح چیست ؟
|
پاسخ
:
به طور كلى نوشتن در حاشيه كتابها -اعم از قرآن و غير آن- حرام نيست، ولى از باب احترام و اهميتى كه براى كتاب هاى دينى مخصوصاً قرآن قائل هستيم، بهتر است يادداشت ها را در يک دفترچه مستقلى بنويسيم و از نوشتن در حواشى آن و ساير كتاب هاى مذهبى خوددارى كنيم. اگر نوشتن معناى بعضى از لغات و يا مطالب كوتاه و ضرورى در حاشيه لازم شد، بهتر است با مداد نوشته شود كه قابل پاک كردن باشد.در حال بررسی می باشد
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
دوشنبه,21,شهريور,1401
|
تاریخ پاسخ
:
دوشنبه,21,شهريور,1401
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
من نماز قضا دارم واينکه چقدر قضا دارم نميدونم دقيقا چيکارکنم
|
پاسخ
:
کسي که مي داند نماز قضا دارد ولي مقدارش را نمي داند اگر مقدار حد اقلي را که يقين دارد قضا کند کفايت مي کند مثلا اگر نمي داند 10 روز نماز قضا دارد يا 20 روز، اگر 10 روز را قضا کند کفايت مي کند البته اگر مقدار بيشتر را قضا کند بهتر است .
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
دوشنبه,21,شهريور,1401
|
تاریخ پاسخ
:
دوشنبه,21,شهريور,1401
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
با سلام خريد و فروش و معامله در روز عاشورا و تاسوعا حرام است؟
|
پاسخ
:
خرید و فروش و معامله در روزهای تاسوعا و عاشورا حرام نیست.
تفصیل جواب این است که در مورد روز تاسوعا حکم خاصی نداریم، ولی در مورد روز عاشورا شایسته است مومنین به عزاداری حضرت اباعبدالله ع مشغول باشند و از امور دنیوی دوری کنند. در روایتی نقل شده است که هرکه کوشیدن در حوائج خود را در روز عاشورا ترک کند و به دنبال کاری نرود، حق تعالی حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هر که روز عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد، حق تعالی روز قیامت را روز شادی و سرور و خوشحالی او گرداند و دیدهاش در بهشت به ما روشن شود ...زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص: 232
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
جمعه,19,فروردين,1401
|
تاریخ پاسخ
:
جمعه,19,فروردين,1401
|
پرسش کننده:
رشید فلاحت
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
سلام علیکم مقدار کفاره غیر عمد چقدر است؟ و ایا پرداخت نقدی ان چه حکمی دارد؟
|
پاسخ
:
کفاره غیر عمد روزه در ازای هر روز 750 گرم طعام مانند گندم و جو و نان و برنج ... وامثال اینهاست. و پرداخت نقدی ان به دو شرط مانعی ندارد؛ اول: فقیر را وکیل کند تا از طرف وی طعام تهیه کند. دوم: اطمینان داشته باشد، در همان راه مصرف می شود.
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
سه شنبه,16,فروردين,1401
|
تاریخ پاسخ
:
سه شنبه,16,فروردين,1401
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
آیا کسی که معتاد به سیگار است و باید در روز حتماً چند سیگار بکشد میتواند روزه بگیرد و روزه او صحیح است؟
|
پاسخ
:
بنابر احتیاط واجب روزه دار باید از دودهای انواع دخانیات خودداری نماید و در صورت اضطرار وجوب روزه ساقط نیست.
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
پنجشنبه,4,فروردين,1401
|
تاریخ پاسخ
:
پنجشنبه,4,فروردين,1401
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
گر نذر کرده باشم درصدی ازپولم را در راه خدا بدهم ؛ میشود از آن برای کار فرهنگی مثلا افزایش شناخت مردم از امام زمان و سبک زندگی اسلامی استفاده کرد، به فامیل یا خانواده در صورت نیاز چطور؟
|
پاسخ
:
در هر دو صورت مانعی ندارد،البته احتیاط آن است که واجب النفقه نباشد.
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
سه شنبه,21,دي,1400
|
تاریخ پاسخ
:
سه شنبه,21,دي,1400
|
پرسش کننده:
رضوان
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
با توجه به ابهام و حالت رازگونه که در معنای حروف مقطعه وجود دارد طبیعتاً در زمان نزول این آیات برای اصحاب پیامبر نیز درباره معنای این آیات سؤال ایجاد میشده است آیا مطلب معتبری از پیامبر اکرم درباره معنای این حروف در پاسخ به سؤال صحابه نقلشده است؟
|
پاسخ
:
فرمایش قابلتوجهی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در مورد معنای حروف مقطعه وارد نشده است. در روایتی بعضی یهودیان احتمالاتی را برای بعضی از این حروف دادهاند که مورد تأیید پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) قرار نگرفته است. روایت این است:
در الدر المنثور است که ابن اسحاق و بخارى در تاریخ خود و ابن جریر به سندى ضعیف از ابن عباس، از جابر بن عبد اللَّه ابن رباب روایت کردهاند که گفت: روزى ابو یاسر بن اخطب با جمعى از مردان یهود به رسول خدا (صلیالله علیه و آله) عبور مىکردند، درحالیکه آن جناب اول سوره بقره را میخواند که میفرماید:«الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ». از بین آن جمع برادر ابو یاسر، حى بن اخطب به آن جمع ملحق شد و گفت: هیچ میدانید؟ به خدا سوگند من از محمد شنیدم که ازجمله آنچه به وى وحیشده این را میخواند: «الم ذلِکَ الْکِتابُ» پرسیدند راستى تو خودت شنیدى؟ گفت: آرى. پس یهودیان نزد رسول خدا (صلیالله علیه و آله) شدند و گفتند: اى محمد یادت نیست که در ضمن آنچه به تو وحیشده میخواندی: «الم ذلِکَ الْکِتابُ»؟ فرمود: بلى درست است. گفتند: آیا جبرئیل این را از ناحیه خدا برایت آورده؟ فرمود: آرى. گفتند: بااینکه خداوند قبل از تو هم انبیایى فرستاده و ما سراغ نداریم که هیچ پیغمبرى مدت سرورى و مقدار عمر امتش را دانسته باشد غیر از تو که در این کلام خود از آن خبر میدهی؟ در همین بین حى بن أخطب به عدهای که همراهش بودند گفت: «الف» یک و «لام» سى و «میم» چهل، جمعاً میشود هفتادویک و آیا شما میخواهید به دین پیغمبرى درآیید که مدت سروریاش و عمر امتش مجموعاً هفتادویک سال است.
آن گاه رو کرد به رسول خدا (صلیالله علیه و آله) و گفت: اى محمد آیا غیر از «الم» حرف دیگرى هم هست؟ فرمود: بله پرسید: چیست؟ فرمود: «المص» حى بن اخطب گفت: (عجب) این از اولى سنگینتر و طولانىتر است، چون «الف» یک و «لام» سى و «میم» چهل «و صاد» نود است که جمعاً صد و شصتویک میشود. اى محمد آیا غیر از این هم هست؟ رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمود: بله پرسید چیست؟ فرمود: «الر» گفت اینکه از آن دو سنگینتر و طولانیتر است، چون «الف» یک و «لام» سى و «راء» دویست است که جمعاً دویست و سیویک میشود. حال بگو ببینیم بازهم هست؟ فرمود: بله «المر» حى گفت این دیگر از آنها سنگینتر و بلندتر است «الف» یک و «لام» سى و «میم» چهل و «راء» دویست که جمعاً دویست و هفتادویک. سپس حى بن اخطب گفت: اى محمد امر تو بر ما مشتبه شد نمیدانیم دوران نبوتت کوتاه است یا بلند؟ آن گاه برخاستند که بروند برادر او ابو یاسر به او و همراهانش از علماى یهود گفت نظر شما چیست؟ آیا بهراستی همه این مدتها یعنى «71» و «161» و «231» و «271» را به محمد دادهاند که جمعاً هفتصد و سیوچهار سال باشد؟ آنها نیز گفتند: امر او براى ما مشتبه است. (1)
و در معانى الاخبار به سند خود از جویریه از سفیان ثورى روایت آورده که گفت: من به جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن ابیطالب (علیهالسلام) عرضه داشتم یا بن رسول اللَّه (صلیالله علیه و آله) معناى این کلمات از کتاب خداى عز و جل که میفرماید: «الم»، «المص»، «الر»، «المر»، «کهیعص»، «طه»، «طس»، «طسم»، «یس»، «ص»، «حم»، «حم عسق»، «ق» و «ن» چیست؟
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: اما «الم» که در اول سوره بقره است معنایش «انا اللَّه الملک» است، یعنى منم اللَّه سلطان؛ و اما «الم» که در اول سوره آلعمران است معنایش «انا اللَّه المجید» است، یعنى منم خداى مجید؛ و معناى «المص»«انا اللَّه المقتدر الصادق» است یعنى منم خداى مقتدر صادق؛ و معناى «الر» این است که «انا اللَّه الرؤف»، منم خداى رئوف؛ و معناى «المر» این است که منم خداى محیى و ممیت و رزاق؛ و معناى «کهیعص» این است که منم کافى و هادى و ولى و عالم و صادق الوعد و «طه» خود یکى از اسماء رسول خدا است و معنایش «یا طالب الحق الهادى الیه» است یعنى اى که طالب حق و هدایتکننده خلق بهسوی آنى، ما قرآن را به سویت نازل نکردیم که خود را از اندوه براى کفار بهسختی و مشقت بیندازى، بلکه فرستادیم تا بهوسیله آن نیکبخت باشى.
و اما «طس» معنایش «انا الطالب السمیع» است، یعنى منم طالب شنوا؛ و اما «طسم» معنایش منم طالب شنواى مبدى و معید و اما «یس» آن نیز یکى از اسماء رسول خدا (صلیالله علیه وآله) است و معنایش «یا ایها السامع للوحى و القرآن الحکیم انک لمن المرسلین على صراط مستقیم هان اى شنواى وحى و قرآن حکیم بهدرستی که تو قطعاً از فرستادگان خدایى که بر صراط مستقیم و مهیمن بر آنى» است.
و اما «ص» نام چشمهاى است که از زیر عرش میجوشد و همین صاد بود که رسول خدا (صلیالله علیه وآله) در معراج از آن وضو گرفت و جبرئیل روزى یکبار داخل آن میشود و در آن فرو میرود و سپس بیرون آمده بال خود را تکان میدهد و هیچ قطرهاى از بالش نمیچکد و نمیپرد، مگر آنکه خدا از آن فرشتهای خلق میکند تا او را تسبیح و تقدیس و تکبیر و حمد بگوید تا روز قیامت.
و اما «حم» معنایش حمید مجید است؛ و اما «حم عسق» معنایش حلیم، مثیب (ثواب دهنده) عالم، سمیع، قادر، قوى، است؛ و اما «ق» نام کوهى است که محیط به زمین است و سبزى آسمان هم از آن است و بهوسیله آن کوه است که خدا زمین را از اینکه اهلش را بلرزاند حفظ کرده؛ و اما «ن» نام نهرى است در بهشت که خداى تعالى دستور داد منجمد شو، منجمد شد و مداد گشت و به قلم فرمود: بنویس قلم هم در کتاب لوح محفوظ سطر گیری کرد و آنچه بود و تا قیامت خواهد بود همه را نوشت پس مداد از نور و قلم از نور و لوح هم لوحى از نور بود.
سفیان اضافه میکند سپس عرضه داشتم: یا بن رسول اللَّه! امر لوح و قلم و مداد را بیشتر برایم توضیح بده و آنچه خدا به تو تعلیم داده تعلیمم ده. فرمود: یا بن سعید اگر تو اهلیت براى پاسخ دادنم نداشتى جوابت را نمیدادم، پس (بدان که) نون «ن» نام فرشتهای است که آن را به قلم که آن نیز فرشتهای است میدهد و قلم هم به لوح که آن نیز فرشتهای است میدهد و لوح هم به اسرافیل و اسرافیل به میکائیل و او به جبرئیل میدهد و جبرئیل هم به انبیاء و رسولان خدا (صلوات اللَّه علیهم). سفیان مىگوید: آن گاه امام فرمود: برخیز که بیش از این برایت خطرى است. (2)
تفاسیر مختلف دیگری در مورد حروف مقطعه واردشده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
1- این حروف از متشابهات قرآن است که خداى سبحان علم به آن را به خود اختصاص داده است.
2- هر یک از این حروف مقطعه نام سورهاى است که در آغازش قرار دارد.
3- این حروف اسمایى هستند براى مجموع قرآن.
4- این حروف اسمایى از خداست اما مقطعه و بریده که اگر از مردم کسى بتواند آنها را آنطور که باید ترکیب کند به اسم اعظم خدا دستیافته، همانطور که از ترکیب «الر» و «حم» و «ن»«الرَّحْمنُ» درست میشود و همچنین سایر حروف. چیزى که هست ما انسانها قادر بر ترکیب آن نیستیم. این معنا از سعید بن جبیر روایتشده.
5- این حروف سوگندهایى است که خداى تعالى خورده و مثلاینکه خداوند به این حرف سوگند میخورد بر اینکه قرآن کلام او است؛ و اصولاً حروف الفباء داراى شرافتى هستند، چون با همین حروف است که کتب آسمانى و اسماء حسناى خدا و صفات علیاى او و ریشه لغتهای امتهای مختلف درست میشود.
6- این حروف اشاراتى است به نعمتهاى خدا و بلاهاى او و مدت زندگى اقوام و عمر و اجلشان.
7- مراد از این حروف این است که اشاره کند به اینکه امت اسلام تا آخر دهر باقى میماند و منقرض نمیشود، حساب جمل هم که نوعى محاسبه است بر این معنا دلالت دارد.
10- مراد از این حروف همان حروف الفباء است، چیزى که هست با ذکر نام بعضى از آنها از ذکر بقیه بینیاز بوده، در حقیقت خواسته است بفرماید: این قرآن از الفباء ترکیبشده.
11- این حروف بهمنظور ساکت کردن کفار در ابتداى سورههای قرارگرفته چون مشرکین به یکدیگر سفارش میکردند «مبادا به قرآن گوش دهید و هر جا کسى قرآن میخواند سروصدا بلند کنید تا صوت قرآن در بین صوتهای نامربوط گم شود» قرآن این جریان را در آیه «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ ...» (فصلت/26) حکایت فرموده؛ و گاهى میشد که در هنگام شنیدن صوت قرآن سوت میزدند و بسا میشد کف میزدند و بسا میشد صداهاى دستهجمعی درمیآوردند تا رسول خدا را در خواندن آن دچار اشتباه سازند، لذا خداى تعالى در آغاز بعضى از سورههای قرآن این حروف را نازل کرد تا آن رجاله ها را ساکت کند، چون وقتى این حروف را میشنیدند به نظرشان عجیبوغریب میآمد و به آن گوش فراداده دربارهاش فکر میکردند و همین اشتغالشان به آن حروف از جاروجنجال بازشان میداشت و درنتیجه صداى قرآن به گوششان میرسید.
12- این حروف از قبیل شمردن حروف الفباء است میخواهد بفهماند که این قرآنى که تمامى شما مردم عرب را از آوردن مثلش عاجز کرده از جنس همین حروفى است که مدام با آن محاوره و گفتگو میکنید و در خطبهها و کلمات خود به کار میبندید، باید از اینکه نمیتوانید مثل آن را بیاورید، بفهمید که این کلام از ناحیه خداى تعالى است و اگر در چند جا و چند سوره این حروف تکرار شده، براى این بوده که همهجا محکمى برهان را به رخ کفار بکشد. این تفسیر از قطرب روایتشده و ابومسلم اصفهانى هم همین وجه را اختیار کرده و بعضى از مفسرین قرون اخیر نیز بدان تمایل کردهاند.
12. از ابن عباس نقلشده که در خصوص «الم» گفته است «الف» اشاره است به نام «اللَّه» و «لام» به «جبرئیل» و «میم» به «محمد» (صلیالله علیه و آله)؛ و نیز از بعضى دیگر نقلشده که گفتهاند: حروف مقطعه در اوایل هر سورهای که با آن آغازشده اشاره است به آن غرضى که در سوره بیانشده، مثلاینکه میگویند حرف «نون» در سوره «ن» اشاره است به اینکه در این سوره بیشتر راجع به نصرت موعود به رسول خدا (صلیالله علیه وآله) صحبت شده؛ و حرف «قاف» در سوره «ق» اشاره است به اینکه در این سوره بیشتر درباره قرآن و یا قهر الهى سخن رفته؛ و بعضى دیگر هم گفتهاند این حروف صرفاً براى هشدار دادن است. (3)
نتیجه:
روایت قابلتوجهی از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در مورد حروف مقطعه وجود ندارد اما وجود اقوال مختلف در تفسیر این حروف نشانگر رمزآلود بودن این حروف است.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- ناصر مکارم، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374 ش، ج 1، ص 61.
- طبرسی، جوامع الجامع، ترجمه مترجمان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1377 ش، ج1، ص 15.
- پریسا جمشیدی، نگاهی به الم در سوره بقره، مجله بینات، سال شانزدهم، پاییز 1388 ش، شماره 3(پیاپی 63).
کلمات کلیدی:
حروف مقطعه، تفسیر حروف، الم، مقطعه.
پینوشتها:
1. جلالالدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، 1404 ق، ج1، ص 23.
2. شیخ صدوق، معانی الاخبار، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1361 ش، ص 22.
3. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، ج18، ص 5.
منبع www.pasokhgoo.ir
|
|
|
موضوع
:
پاسخ به سوالات دینی
|
|
تاریخ سوال
:
دوشنبه,29,آذر,1400
|
تاریخ پاسخ
:
دوشنبه,29,آذر,1400
|
پرسش کننده:
نامشخص
|
پاسخ دهنده:
کاربر 1
|
|
سوال
:
در صورت مطالبه مهریّه از سوى زوجه قبل از عروسى و عدم پرداخت آن از طرف زوج، بفرمایید:الف) آیا زوجه مى تواند، تا زمان پرداخت مهریّه از رفتن به خانه زوج خوددارى کند؟ب) در صورت خوددارى از رفتن به خانه شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟ج) آیا اعسار و عدم اعسار زوجه تأثیرى در حکم مسأله دارد؟د) آیا آگاهى یا عدم آگاهى زوجه در هنگام عقد نسبت به عدم توانایى زوج در پرداخت مهریه، تأثیرى در حکم مسأله دارد؟
|
پاسخ
:
حضرت آیت الله العظمی مکارم به پرسشی درباره مطالبه مهریّه پاسخ گفته است.
زن نمى تواند رفتن به خانه شوهر را مشروط به دریافت مهریّه کند، ولى مى تواند قبل از دریافت مهریّه تمکین نکند. مشروط بر این که قبلا از اعسار زوج خبر نداشته باشد. و در فرض اعسار، اگر از سوى حاکم شرع قسط بندى شود، و شروع به پرداختن اقساط کند، زن باید تمکین کند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|