ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 15 ارديبهشت 1403
شنبه 15 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 7 مهر 1389     |     کد : 9861

قضا و كفاره بر كسی كه روزه خود را به عمد باطل كند واجب است

به گزارش شبكه اطلاع رسانی اجتهاد، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، در ادامه جلسات درس خارج فقه خود كه با موضوع مبطلات روزه در مسجد اعظم قم برگزار می‌شود...

به گزارش شبكه اطلاع رسانی اجتهاد، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، در ادامه جلسات درس خارج فقه خود كه با موضوع مبطلات روزه در مسجد اعظم قم برگزار می‌شود، به بررسی دو مساله استهلاك خون در دهان و حكم وجوب قضا و كفاره بر افطار كننده عمدی پرداخت. 
گفتیم كه مفطرات صوم هنگامی مفطر هستند كه فرد عمدا آنها را مرتكب شود. در آخر بحث مفطرات به دلیل روایات متعددی كه در فروعات این مسائل وارد شده است مطالبی را مطرح می كنیم. مواردی از قبیل مكیدن انگشتر و یا چشیدن غذا و امثال آن.
مساله: حكم استهلاك خون و امثال آن در دهان برای روزه دار
مسئله ی بعد این است كه صاحب عروة می فرماید: إذا امتزج بریقه دم و استهلك فیه یجوز بلعه علي الأقوي و كذا غیر الدم من المحرمات و المحللات و الظاهر عدم جواز تعمد المزج و الاستهلاك للبلع سواء كان مثل الدم و نحوه من المحرمات أو الماء و نحوه من المحللات فما ذكرنا من الجواز إنما هو إذا كان ذلك علي وجه الاتفاق.
اگر چیزی مانند خون با آب دهان مخلوط شود و مستهلك شود و هكذا هر چیزی دیگر اگر مستهلك شود بلعیدن آن اشكال ندارد. چون عرفا به آن فقط آب دهان می گویند و نه خون و یا چیز دیگر.
بعد صاحب عروة اضافه می كند كه ظاهر این است كه نباید عمدا بگذارد چیزی با آب دهانش مخلوط شود كه بعد از مستهلك شدن آن را ببلعد. فقط در صورتی كه اتفاقا چنین شود جایز است.
بررسی مساله از دیدگاه آیت الله نوری همدانی:

تحلیل عرفی

بحث به این بر می گردد كه باید دید كه نظر عرف چیست؟ آیا صرف اینكه عرف بگوید كه او فقط آب دهان را بلعیده است كافی است یا آنكه باید دقت به خرج داد و گفت او در حقیقت بخشی از خون و مانند آن را بلعیده است. البته عرف گاه دچار مسامحه می شود كه باید آن را مد نظر داشت. در بعضی موارد نظر عرف متبع و قابل قبول است و شارع در آن موارد موضوعات را به عرف واگذار می كند مثلا در جایی كه می گوئیم تغییر طعم و ریح و رنگ آب كر به اوصاف نجاست موجب نجاست كر می شود.
در اینجا عرف تصمیم می گیرد كه آیا آب تغییر كرده است یا نه هرچند ممكن است با دقت بسیار و استفاده از وسائل خاص فهمید كه آیا تغییری در آب حاصل شده یا نه ولی فهمیدن تغییر با این وسائل ملاك نیست.
عرف در مواردی كه مثلا یك من گندم می خریم و در آن كمی خاك هست در اینجا عرف مسامحه می كند ولی این مسامحه را در وزن طلا به كار نمی برد.
حال باید دید در ما نحن فیه چه باید كرد آیا نظر عرف ملاك است كه اگر وقتی به آب دهان می نگرد فقط آب دهان ببیند بگوئیم بلعیدن آن اشكال ندارد.
دیدگاه و استدلال آیت الله نوری همدانی
به نظر ما بلعیدن آن اشكال دارد زیرا بالاخره خونی وجود دارد و او بلعیده است. بله نجاست در باطن موجب نجاست نمی شود ولی بلعیدن آن برای روزه دار جایز نیست و بلعیدن خون هر چند مستهلك شده باشد حرام است زیرا استهلاك موجب نابودی آن مقدار از خون نمی شود.
مساله ای دیگر:
كلام صاحب عروة: فصل: المفطرات المذكورة كما انها موجبة للقضاء كذلك توجب الكفارة اذا كانت مع العمد و الاختیار من غیر كره و لا اجبار من غیر فرق بین الجمیع حتی الارتماس و الكذب علی الله و علی رسوله بل و الحقنة و القیء علی الاقوی
اكراه با اجبار چه تفاوتی دارد؟
فرق بین اكراه و اجبار این است كه در اكراه فقط تهدید می كنند و فرد بعدا با اختیار خودش برای فرار از ترس عمل را انجام می دهد و مثلا روزه اش را افطار می كند. ولی اجبار دیگر اراده و اختیار وجود ندارد و به زور مجبورش می كنند كه عملی را انجام دهد.
حكم افطار در صورت اكراه و اجبار
در صورت اكراه و اجبار كفاره ای وجود ندارد زیرا كفاره برای پوشاندن گناه است ولی در این دو مورد گناهی وجود ندارد. بله در هر دو صورت قضاء لازم است.
وجوب قضا و كفاره در افطار عمدی
در مورد اینكه هر وقت فردی از روی عمد و اختیار روزه را افطار كند هم باید قضا كند و هم كفاره دارد.
روایت باب:
این حكم در روایات مختلف بیان شده است:
وسائل ابواب ما یمسك عن الصائم باب 8:
ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ‏ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَي عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً یَوْماً وَاحِداً مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ قَالَ یُعْتِقُ نَسَمَةً أَوْ یَصُومُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ أَوْ یُطْعِمُ سِتِّینَ مِسْكِیناً فَإِنْ لَمْ یَقْدِرْ تَصَدَّقَ بِمَا یُطِیقُ
این خبر صحیح است و همچون اصلی در باب است و دلالت این روایت كاملا شفاف است.
كلمه افطار دارای معنای خاص است یا عام:
در اینجا چند بحث وجود دارد یكی این است كه آیا این اختصاص به افطار دارد؟ زیرا افطار در لغت به معنای اكل و شرب است. حال آیا این روایت در كذب علی الله و یا حقنة و امثال آن صدق می كند یا نه و آیا شارع اینها را هم افطار می نامد یا نه.
آیة الله خوئی می فرماید: در وجوب كفاره فقط از افطار سخن به میان آمده است ولی در روایات ما لفظ افطار تمامی مفطرات روزه را شامل می شود.
صاحب جواهر می فرماید: افطار در لغت فقط به خوردن و آشامیدن می گویند و سایر مفطرات را شامل نمی شود و برای سایر مفطرات باید به سراغ دلیل دیگر رفت.
صاحب عروة همان گونه كه كلامش گذشت تمامی مفطرات را در این حكم داخل می داند و قائل است كه همه ی آنها اگر از روی عمد و اختیار باشد موجب قضا و كفاره است.
امام رحمه الله قائل است كه علی الاحوط در كذب علی الله كفاره و قضاء هست و هكذا در ارتماس و حقنه و سایر موارد و می فرماید كه قیء علی الاقوی موجب كفاره نیست.
ح 2: وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ أَفْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً فَقَالَ إِنَّ رَجُلًا أَتَي النَّبِیَّ ص فَقَالَ هَلَكْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مَا لَكَ قَالَ النَّارَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ مَا لَكَ قَالَ وَقَعْتُ عَلَي أَهْلِی قَالَ تَصَدَّقْ وَ اسْتَغْفِرْ فَقَالَ الرَّجُلُ فَوَ الَّذِی عَظَّمَ حَقَّكَ مَا تَرَكْتُ فِی الْبَیْتِ شَیْئاً لَا قَلِیلًا وَ لَا كَثِیراً قَالَ فَدَخَلَ رَجُلٌ مِنَ النَّاسِ بِمِكْتَلٍ (ظرفی كه در آن خرما قرار می دهند) مِنْ تَمْرٍ فِیهِ عِشْرُونَ صَاعاً یَكُونُ عَشَرَةَ أَصْوُعٍ بِصَاعِنَا (از آنجا كه صاع در زمان ها فرق می كرد حضرت فرمود كه صاع در زمان حضرت در زمان ما این مقدار بوده است) فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص خُذْ هَذَا التَّمْرَ فَتَصَدَّقْ بِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلَي مَنْ أَتَصَدَّقُ بِهِ وَ قَدْ أَخْبَرْتُكَ أَنَّهُ لَیْسَ فِی بَیْتِی قَلِیلٌ وَ لَا كَثِیرٌ قَالَ فَخُذْهُ وَ أَطْعِمْهُ عِیَالَكَ وَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ قَالَ فَلَمَّا خَرَجْنَا قَالَ أَصْحَابُنَا إِنَّهُ بَدَأَ بِالْعِتْقِ فَقَالَ أَعْتِقْ أَوْ صُمْ أَوْ تَصَدَّقْ در این حدیث هرچند فرد در زمان روزه مرتكب جماع شده بود ولی از آن به افطر تعبیر كرده است.
نظر آیت الله نوری همدانی: كلمه افطار دارای معنای عام است.
كلمه ی افطر در این باب در خبر 4، 6، 10 و 11 به كار رفته است و در مواردی در غیر از اكل و شرب استفاده شده است از این رو افطار به معنای افساد صوم است.
هكذا در باب دهم از ابواب ما یمسك عنه الصائم روایات دیگری وجود دارد:
ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ‏ بَابَوَیْهِ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّیْسَابُورِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ رُوِیَ عَنْ آبَائِكَ ع فِیمَنْ جَامَعَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ أَوْ أَفْطَرَ فِیهِ ثَلَاثُ كَفَّارَاتٍ وَ رُوِیَ عَنْهُمْ أَیْضاً كَفَّارَةٌ وَاحِدَةٌ فَبِأَیِّ الْحَدِیثَیْنِ نَأْخُذُ قَالَ بِهِمَا جَمِیعاً مَتَي جَامَعَ الرَّجُلُ حَرَاماً أَوْ أَفْطَرَ عَلَي حَرَامٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَعَلَیْهِ ثَلَاثُ كَفَّارَاتٍ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ صِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ وَ إِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْكِیناً وَ قَضَاءُ ذَلِكَ الْیَوْمِ وَ إِنْ كَانَ نَكَحَ حَلَالًا أَوْ أَفْطَرَ عَلَي حَلَالٍ فَعَلَیْهِ كَفَّارَةٌ وَاحِدَةٌ وَ إِنْ كَانَ نَاسِیاً فَلَا شَیْ‏ءَ عَلَیْهِ در سند این روایت بعضی مانند حمدان بن سلیمان توثیق نشده اند.
در این حدیث جامع در مقابل افطر قرار داده شده است كه نشان می دهد افطر فقط به معنای خوردن و آشامیدن است و صاحب جواهر بر مدعایش به این حدیث تمسك می كند.

منبع: شبكه اطلاع رسانی اجتهاد


نوشته شده در   چهارشنبه 7 مهر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode