همهٴ تاريخ نگاران و مفسران و اهل حديث، رخداد مباهلهٴ نصاراي نجران با پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) را نوشتهاند و اتفاق نظر دارند كه كشيشان نصارا به نبوّت حضرت محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) اقرار كردند و در برابر او، تسليم و متعهّد به پرداختن جزيه شدند. حادثهٴ مباهله را اينگونه نقل كردهاند:
چون آوازهٴ نبوّت حضرت محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) به سرزمين نجران رسيد، كشيشان نصاراي نجران براي پي بردن به صحّت اين ادّعا، سؤالهايي مطرح كردند و با گروهي به مدينه آمدند. اسقفها پرسشهاي خود را باز گفتند و پاسخ كافي شنيدند، ولي از پذيرفتن حق امتناع ورزيدند و در اين وقت، آيهٴ مباهله بر پيامبر نازل شد: فمن حاجّك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع أبنائنا و أبنائَكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ثمّ نبتهلْ فنجعلْ لعنت الله علي الكاذبين(1)؛ پس هر كس كه دربارهٴ نبوّت، پس از دانشي كه تو را حاصل آمده است، با تو به احتجاج بنشيند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فراخوانيم و سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.
پس از پيشنهاد مباهله، نصارا به جايگاه خود بازگشتند و با همديگر به مشورت پرداختند. سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه اگر محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) با جميع اصحاب و جلال و شكوه سلاطين به ميدان مباهله حاضر شد، او پيامبر نيست و با او مباهله ميكنيم و اگر با تعدادي اندك از خاصّان و برجستگان خانواده خود آمد، اين طريق پيامبران است و در اين صورت، زنهار كه اقدام به مباهله كنيم.
چون فردا آفتاب برآمد، پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: ميان دو درخت را تميز كرده، عباي سياه خود را روي آنها انداختند. در اين وقت، به درب منزل اميرالمؤمنين (عليهالسلام) تشريف آورد، امام حسين (عليهالسلام) را در بغل گرفت و دست امام حسن (عليهالسلام) را در دست گرفت و حضرت فاطمه (عليهاالسلام) را فرمود كه پشت سر من راه بيا و اميرمؤمنان (عليهالسلام) نيز پشت سر فاطمه حركت كند. همه آمدند تا زير عبايي كه ميان دو درخت بود ايستادند و اهل مدينه نيز به جهت تماشاي كار با پرچمهايي حضور يافتند. پيامبر، دستور فرمودند كه كسي نزد كشيشان نصارا (سيّد و عاتب) برود و آنان را جهت مباهله فراخواند.
سيّد و عاتب آمدند و عرض كردند: يا ابا القاسم با كدام اشخاص با ما مباهله خواهي كرد؟ حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند با بهترين اهل زمين و گراميترين آنان نزد خداوند. پس، اشاره به اهل بيت خود يعني عليّ، فاطمه، حسن و حسين (عليهمالسلام) كرد و افزود: از جانب خدا مأمورم به همراهي اينان با شما مباهله كنم. حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) آنگاه به اهل بيت فرمود: چون من دعا كردم، شما آمين بگوييد.
حضرت نبي اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين وقت از باب اتمام حجّت فرمود: اگر مباهله كنيد، به شكل ميمون و خوكها مسخ خواهيد شد و اين بيابان، از براي شما آتش خواهد شد و اهل نجران با حيوانات و طيور بيچاره خواهند شد.
اسقف بزرگ نصارا كه بسيار دانا بود، با ديدن اين صحنه گفت: اي گروه نصارا! من صورتهايي را زير اين عبا مينگرم كه هر گاه از خدا بخواهند كه كوه را از جاي خود بركند، به يقين چنين خواهد شد. هرگز! مبادا مباهله كنيد كه هلاك خواهيد شد! و سرانجام به نبوّت او گردن نهادند و پيامبري او را پذيرفتند و پيمان به اَداي جزيه بستند كه هر سال دو هزار جامهٴ قرمز نفيس و هزار مثقال طلا و سي عدد زره آهنين، نيمي از آن را در رجب و نصف ديگر را در محرم بپردازند (2).
محمّد صادق فخر الإسلام گويد:
حقير، صورت مصالحه (قرارداد پيامبر با نصاراي نجران) را در نزد مار شمعون كه پاپ مغرب زمين، و الان در قوچانس ـ واقع در خاك عثماني ـ است ديدم و مدّعاي ايشان اين است كه نصاراي نجران، آبا و اجداد ما بودند و اين مصالحه نامه تاكنون در ميان ما مانده است (3).
1.سورهٴ آلعمران، آيهٴ 61.
2.ر.ك: تفسير الميزان، ج3، ص266؛ أنيسالأعلام، ج5، ص199 به بعد.
3. أنيسالأعلام، ج5، ص201.
وحي و نبوت، ص 374-376