برخي از آيات ديگر قرآن مجيد، به ظاهر چنين مينمايد كه حضرت آدم (عليهالسلام) دچار لغزش و نافرماني شد و از نزديكي به درختي كه نهي شده بود، امتناع نكرد: و قلنا يا ادم اسكن أنت و زوجك الجنّة و كلا منها رغداً حيث شئتما و لاتقربا هذه الشجرة فتكونا من الظّالمين * فأزلّهما الشّيطان عنها فأخرجهما ممّا كانا فيه...(1)؛ و گفتيم: اي آدم! خود و همسرت در اين باغ (بهشت برزخي) سكونت گيريد و از هر كجاي آن خواهيد، فراوان بخوريد؛ ولي به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران هستيد. پس، شيطان آن دو را بلغزانيد و از آنچه (بهشت) در آن بودند، ايشان را به در آورد.
مفسّران نه تنها در بهشت بزرخي قائل به تكليف نيستند، بلكه نهي مزبور را نيز ارشادي گرفتهاند. دستور ارشادي مانند امر و نهي طبيب به بيمار است كه به او دستور خوردن فلان غذا يا ترك آن را ميدهد. اطاعت دستور پزشك، واجب جداگانهاي نيست و بيمار اگر آن را عمل نكند، كيفر ندارد؛ هرچند به زيانِ ناپرهيزي مبتلا ميشود و با سرپيچي از دستور او خود را گرفتار ميكند. از اينجاست كه گفتهاند: كار حضرت آدم (عليهالسلام) از قبيل ترك اولي است؛ يعني ترك آن كار، بهتر از انجام آن بوده است؛ و گرنه وجوب و حرمت تشريعي در كار نيست و ثواب و عقابي بر آن مترتّب نميشود.
افزون بر اينها، در سراسر زندگي پيامبران و برنامههاي آنان، حكمت و اسراري نهفته است كه نيل به آن ميسور همگان نيست؛ مثلا ً در ذيل آيهٴ ...و عصي ادم ربّه فغوي(2) حديثي از اميرالمؤمنين (عليهالسلام) به اين مضمون رسيده است: و امّا لغزشهاي پيامبران (عليهمالسلام) و آنچه را خداوند در كتابش بيان فرموده است، از محكمترين و روشنترين دلايل بر حكمتِ روشن و قدرت قاهر و عزّت ظاهر اوست؛ زيرا خداوند ميداند كه براهين و معجزات و استدلالهاي پيامبران، در قلب امّتها، بزرگ مينمايد و چه بسا برخي معتقد به اُلوهيت انبيا شوند؛ آنسان كه نصارا در حقّ عيسي بن مريم (عليهالسلام) غلو كرده و به الوهيت او گرويدند. از اينرو، خداوند لغزشهاي جزئي پيامبران را بيان ميكند تا به مردم بفهماند كه انبيا (عليهمالسلام) از كمال مطلق كه ويژهٴ خدا ـ عزّ و جلّ ـ است،تخلّف دارند و كسي آنان را خدا نشمرد(3).
البته نقل لغزش انبيا در اين دنياست و تأثير آن نيز براي مردم در همين نشأه است؛ اما لغزش منقول، ممكن است در نشأهٴ برزخ نزولي باشد؛ چنانكه دربارهٴ حضرت آدم (عليهالسلام) اينچنين بوده است و اثر حكمتآموز آن را به همراه دارد.
1. سورهٴ بقره، آيات 35 ـ 36.
2. 1) سورهٴ طه، آيهٴ 121.
(2) تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 404؛ بحارالأنوار، ج 89، ص 43؛ ج 90، ص 112.
وحي و نبوت،ص 246-247