ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 17 تير 1389     |     کد : 8341

رهنمودهاى تربيتى امام كاظم(ع)(2)

وابستگى عاطفى فرزند به‏والدين بيش از تعلق خاطر والدين به فرزند است. نياز به عاطفه سراسر وجودكودك را فرا گرفته و او را به عنايت والدين نيازمند ساخته است...

 وابستگى عاطفى فرزند به‏والدين بيش از تعلق خاطر والدين به فرزند است. نياز به عاطفه سراسر وجودكودك را فرا گرفته و او را به عنايت والدين نيازمند ساخته است. كودك توان‏دورى از والدين را ندارد و هرگونه بى‏توجهى پدر و مادر به اين وابستگى‏مى‏تواند در آينده براى كودك مشكل‏آفرين باشد. متاسفانه امروزه برخى ازوالدين، بى‏آنكه ناگزير باشند، فرزندان خود را به مهدكودك مى‏سپارند. هرچندمهدكودك بعد اجتماعى كودكان را پرورش مى‏دهد، اما هرگز پاسخگوى نياز حياتى‏كودك به عاطفه نيست. بنابراين شايسته است والدين، در حد امكان، فرزندان خودرا از حلاوت مهر مادرى و عطوفت پدرى محروم نسازند. توجه به وابستگى كودك چنان‏مهم است كه حتى در محافل نبايد ميان پدر و فرزند كه كنار هم نشسته‏اند، فاصله‏انداخت.
امام كاظم(ع) مى‏فرمايد:
رسول خدا(ص) از فاصله انداختن بين پدر و فرزند نهى فرمود. (1)

وفا به وعده
وفاى به وعده، حتى در برابر كفار، از صفات پسنديده و مورد توجه پيشوايان دين‏است. اين عمل مهم در برخورد با كودكان از اهميت‏بيشترى برخودار است. كودكان‏جز به تحقق وعده والدين نمى‏انديشند، در وفاى والدين ترديد ندارند و هماره به‏انتظار لحظه موعود مى‏نشينند. هرگونه تاخير و تخلف در وفاى به وعده آنها رامى‏آزارد و به تخريب روحيه اعتماد به والدين مى‏انجامد. افزون بر اين، چنين‏كردار ناپسندى غير مستقيم درس پيمان‏شكنى به آنان مى‏آموزد. كليب صيداوى نقل‏مى‏كند كه، امام كاظم(ع) فرمود: اذا وعدتم الصبيان وفوا لهم ...; هنگامى كه‏به فرزندانتان وعده داديد، وفا كنيد; همانا كودكان چنان مى‏پندارند كه شما به‏آنها روزى مى‏دهيد. خداوند متعال به خاطر هيچ چيزى به اندازه زنان و كودكان‏خشمگين نمى‏شود. (2)

كودكان و نماز
نماز ستون دين و سرچشمه همه نيكيهاست.
هرچند اين امر مهم همزمان با سن تكليف بر انسان واجب مى‏شود; اما هر چه زودترفرزندان با آن آشنا گردند، سريعتر تحت الطاف الهى قرار مى‏گيرند و شتابانتردر راه كسب فضايل اخلاقى گام خواهند گذاشت.
انسانى كه از كودكى با نماز آشنا و مانوس شود، زودتر شيرينى عبادت و ارتباطبا پروردگار را مى‏چشد و ديگر هرگز ذائقه دلش طعم تلخ گناه را نمى‏پسندد. ازبعد اجتماعى نيز نماز، نوجوان را به جماعت نيك‏رفتاران و پسنديدگان پيوندمى‏دهد و از فرو رفتن در گرداب آشنايى با آلودگان و تبهكاران بازمى‏دارد. نمازدر نوجوانى و قبل از تكليف، تجربه‏اى شيرين و جذاب است، هنگام تكليف، احساس‏سختى فرايض را از انسان دور مى‏سازد. بدين جهت ائمه عليهم السلام فرزندان‏خود را، قبل از سن تكليف، با نماز آشنا مى‏ساختند. امام كاظم(ع) فرمود: مرواصبيانكم بالصلاه اذا كانوا سبع سنين ...; هنگامى كه فرزندانتان به سن هفت‏سالگى رسيدند، آنها را به نماز فرمان دهيد. (3)

فرزندان و بستر استراحت
اسلام به پيشگيرى از گناه اهميت‏بسيار مى‏دهدو براى از بين بردن زمينه‏هاى گناه تاكيد مى‏كند. رعايت‏حجاب، پرهيزاز اختلاط زنان و مردان، كراهت‏سخن گفتن بسيار با نامحرمان و ... از همين باب‏است. جدا كردن بستر فرزندان در آستانه سن تميز نيز بخشى از برنامه پيشگيرى‏از گناهان است. امام كاظم(ع) فرمود: ... هنگامى كه فرزندانتان به ده سالگى‏رسيدند، بسترشان را از هم جدا كنيد. (4)

فرزندان و مسووليت
مسووليت دادن به‏فرزندان از روشهاى مؤثر تربيتى است. مسووليت، اگر متناسب با توان كودكان‏باشد و در انجام دادن آن يارى شوند، اعتماد به نفسشان را تقويت مى‏كند و آنان‏را براى پذيرش و به انجام رساندن مسووليتهاى بزرگتر آماده مى‏سازد علاوه براين، كودكان احساس مى‏كنند كه والدين براى آنها احترام قايلند و آنها راناتوان نمى‏انگارند. پيشواى هفتم شيعيان، در فرصتهاى مناسب، به فرزندانش‏مسووليت مى‏داد. سليمان جعفرى مى‏گويد: هنگامى كه يكى از فرزندان امام كاظم(ع)در بستر مرگ بود، حضرت به فرزندش قاسم فرمود: بر بالين برادرت سوره صافات‏بخوان. قاسم قرائت‏سوره صافات را شروع كرد و چون به آيه «اهم اشد خلقا ام‏من خلقناه ...; رسيد، برادرش وفات يافت ...» (5)
آن حضرت همچنين، همزمان باوصى اصلى قرار دادن حضرت رضا(ع) سه تن از فرزندانش (عباس، اسماعيل و احمد)را در مسووليت وصايت‏با امام هشتم(ع) همراه ساخت.

ناآرامى كودكان
برخى از كودكان بسيار شلوغ، پرتحرك و ناآرامند; به هر كارى‏دست مى‏زنند و چه بسا سبب آزار والدين مى‏شوند. برخى از والدين در برابر آنهاموضع مى‏گيرند، لب به سرزنش مى‏گشايند و آنان را نابهنجار به شمار مى‏آورند; درحالى كه تحرك و ناآرامى كودكان معمولا طبيعى است و كسانى كه در كودكى شلوغ وپرتحرك باشند، در جوانى آرام و بردبار خواهند شد. بنابراين بجاست والدين كمرهمت‏ببندند و با صبر و حوصله، خود را براى گذر از اين دوره حساس و چه بساطاقت‏فرسا مهيا سازند.
امام كاظم فرمود: تستحب عرامه (6) الصبى فى صغره ليكون‏حليما فى كبره; ... ما ينبعى ان يكون الا هكذا; سزاوار است فرزند در كودكى‏شلوغ و پرتحرك باشد تا در بزرگى صبور و بردبار شود; ... و جز اين روانيست. (7)

تفاوت آرى، تبعيض هرگز
تبعيض و تفاوت دو واژه نزديك، ولى متفاوت‏است. تبعيض بدين معناست كه در ميان افراد همپايه و همسان بى‏دليل فرد ياافرادى را برتر به شمار آوريم; ولى تفاوت عبارت است از برترى شايستگان. درسيره تربيتى امام كاظم(ع) تبعيض ممنوع و تفاوت مجاز شمرده شده است. تبعيض‏ميان فرزندان بذر كينه و اختلاف و بدبينى به والدين را در دل كودكان‏مى‏پراكند. امام كاظم(ع) از پدرانش چنين نقل مى‏كند: مردى يكى از دو فرزندش‏بوسيد و ديگرى را رها كرد. رسول خدا(ص) [با ناراحتى] فرمود: چرا بين آن‏ها به‏مساوات رفتار نمى‏كنى؟ (8)
تفاوت اگر بجا و منطقى باشد، موجب پيشرفت فرزندان‏مى‏شود; زيرا حس رقابت‏سالم را در آنها تقويت مى‏كند. امام كاظم(ع) در مواردى‏ميان فرزندانش تفاوت قايل مى‏شد. رفاعه از حضرت موسى بن‏جعفر(ع) پرسيد: اى‏فرزند رسول الله، مردى چند پسر دارد; آيا برتر شمردن يكى بر ديگران، درست‏است؟
امام(ع) پاسخ داد: نعم، لا باءس; قد كان ابى(ع) يفضلنى على عبدالله;بلى، مانعى ندارد; زيرا پدرم [حضرت صادق(ع)] مرا بر عبدالله، برادر بزرگترم‏ترجيح مى‏داد. (9)
حضرت رضا(ع) نيز فرمود: پدر بزرگوارم اسماعيل را، با آنكه‏از عباس كوچكتر بود، در توليت صدقه اموال بر عباس مقدم داشت. (10)
شيخ مفيدمى‏نويسد: «احمد بن‏موسى شخصى بخشنده، بزرگوار و با ورع بود، امام كاظم(ع) اورا دوست مى‏داشت، بر ديگران مقدم مى‏شمرد و مزرعه خود را به او بخشيد.» (11)
تفاوت نهادن ميان فرزندان امرى بسيار ظريف و حساس است و نياز به كمال دقت وظرافت دارد; زيرا ممكن است فرزندان آن را تبعيض پندارند. پس والدين بايد:
1 هنگام تفاوت نهادن ميان فرزندان، به گونه‏اى رفتار كنند كه كسى آن راتبعيض به شمار نياورد;
2 دقت كنند كه سبب برترى فرزندى كه برتر مى‏شمارند،كاملا آشكار باشد;
3 در صورت امكان، امتياز فرزند برتر را، با عباراتى‏سازنده، بيان كنند.
امام هفتم(ع) در مواردى حضرت رضا(ع) را بر ديگران ترجيح‏مى‏داد، او را الگوى ديگر فرزندان معرفى مى‏كرد و وجه برترى‏اش را آشكارمى‏ساخت.
اسحاق بن‏موسى(ع) مى‏گويد: امام كاظم(ع) به فرزندانش مى‏فرمود:
برادرتان على(ع) دانشمند آل محمد(ص) است، در باره دينتان از او بپرسيد وآنچه بيان مى‏كند، به خاطر بسپاريد. همانا ابوجعفر(ع) به من فرمود:
دانشمند آل محمد در شمار فرزندان تو خواهد بود. كاش وى را درك مى‏كردم.
بى‏ترديد او همنام اميرمومنان [على] است. (12)

موقعيت اجتماعى فرزندان
فرزندان‏تا وقتى به بلوغ شرعى، عقلى و اجتماعى دست نيافته‏اند، به مراقبت والدين وهدايت آنها نياز دارند.
فراهم ساختن زمينه مساعد براى دستيابى فرزندان به جايگاه اجتماعى مناسب،بخشى از وظايف والدين در برابر فرزندان است. آنها بايد، براى رسيدن به اين‏هدف، فرزندشان را در انتخاب شغل مناسب يارى دهند. چه بسيار فرزندانى كه براثر بى‏توجهى والدين به مشاغل پست و منفى تن داده‏اند و به خاطر محروم بودن ازراهنماييهاى سودمند والدين از موقعيتهاى ارزشمند و شايسته اجتماعى محروم‏شدند، سرانجامشان به رذالت و پستى گراييد و مايه ننگ و خوارى والدين‏گرديدند. امام كاظم(ع) فرمود:
شخصى [با فرزندش] خدمت رسول خدا(ص) آمد و گفت: اى رسول خدا، حق اين فرزند برمن كدام است؟
حضرت فرمود: نام نيكو برايش انتخاب كن، او را ادب بياموز و در موقعيتى نيك‏قرار ده.[جايگاه اجتماعى مناسب برايش فراهم ساز] (13)
در حديث ديگرى‏مى‏فرمايد: شخصى همراه فرزندش خدمت پيامبر(ص) رسيد و گفت: يا رسول الله، من‏به فرزندم نوشتن آموختم، او را به چه كارى گمارم؟
حضرت فرمود: او را به كارى كه خشنودى خداوند در آن است‏بگمار و از پنج‏شغل‏بازدار: سيائى، صائغى، قصابى، حناطى و نحاسى.
مرد پرسيد: سياء كيست؟
فرمود: كسى كه كفن مى‏فروشد و براى امتم آرزوى مرگ مى‏كند. همانا نوزاد امت‏من، نزد من از آنچه خورشيد بر آن مى‏تابد، محبوب‏تر است. صائغ كسى است كه درپى زيان (14) امت من است; قصاب ذبح مى‏كند تا آنكه رحمت از قلبش مى‏رود; حناطكسى است كه غذا را احتكار مى‏كند، همانا اگر خداوند محتكر را در حال دزدى‏مشاهده كند، بهتر است از اينكه او را چهل روز در حال احتكار ببيند; اما نحاس[برده‏فروش] جبرئيل نزدم آمد و فرمود:
اى محمد، بدترين امت كسانى‏اند كه مردم را مى‏فروشند.

والدين و موعظه فرزندان
هرچند روش غير مستقيم و زبان عمل از زبان گفتارنافذتر است و معصومان(عليهم السلام) بيش از آنچه مى‏گفتند با كردار خود، مردم‏را ارشاد مى‏كردند; ولى پند مستقيم نيز در سيره آنها بسيار مشاهده مى‏شود.
امام كاظم(ع) بعضى از فرزندانش را چنين اندرز مى‏دهد: فرزندم! بپرهيز ازاينكه خداوند تو را در گناهى كه از آن نهى‏ات كرده، ببيند; بپرهيز از اينكه‏پروردگار تو را از اطاعتى كه بدان فرمانت داده، دور مشاهده كند. بر تو بادبه تلاش و كوشش. هرگز خود را از كوتاهى در عبادت خداوند تهى مشمار; زيراخداوند چنان كه شايسته است عبادت نمى‏شود; و از مزاح بپرهيز كه نور ايمانت رامى‏برد و تو را سبك مى‏سازد; و از اندوه و كسالت دور باش، كه از بهره دنيا وآخرتت جلوگيرى مى‏كنند.» (15)

مسافرت خانوادگى
مسافرتهاى خانوادگى مى‏توانداثر تربيتى داشته باشد; زيرا: 1. باعث نشاط و شادابى اعضاى خانواده مى‏شود;
2. سبب استمرار نظارت پدر، كه در حيات تربيتى فرزندان ضرورى است، مى‏گردد;اين امر، بويژه امروزه كه پدران به سبب مشاغل زياد در خانه كمتر حضور دارند.بسيار مهم است.
3. زمينه بروز استعدادها و شناخت نقاط ضعف و قوت كودكان را فراهم مى‏آورد;
4.ميدان مناسبى براى تجلى اخلاق اجتماعى و تمرين صفات پسنديده‏اى چون همكارى،تعاون، نوعدوستى، ايثار و گذشت‏به شمار مى‏آيد;
5. چنانچه سفر، زيارتى باشدسبب تحكيم اعتقادات و توجه به معنويات مى‏شود.
على بن‏جعفر، برادر امام كاظم(ع) مى‏گويد: چهار مرتبه در ركاب حضرت كاظم(ع)بودم و حضرت همراه خانواده‏اش سمت‏حج راه مى‏سپرد. اين سفرها گاه‏26 روز،زمانى 24 روز و گاه 21 روز به درازا مى‏كشيد. (16)

تربيت از تولد تا مرگ
امام(ع) هنگام تولد فرزندش رضا(ع) كلمات زيباى اذان و اقامه را در گوشش‏زمزمه فرمود و روان نورسيده خود را با آواى توحيد صفا بخشيد. نجمه مادر حضرت‏رضا(ع) مى‏گويد: هنگامى كه وضع حمل كردم پسرم [على بن‏موسى] دستهايش را برزمين قرار داده، سر را سمت آسمان بلند كرد و لبهايش را حركت داد، گويا سخن‏مى‏گفت. پدرش موسى بن‏جعفر(ع) بر من وارد شد و فرمود: اى نجمه، كرامت‏پروردگارت گوارايت‏باد. آنگاه نوزاد را، كه در لباس سفيد پيچيده بودم، به‏حضرت دادم.
امام(ع) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت; آب فرات خواست، كامش رابا آب فرات آشنا ساخت; سپس او را به من داد و فرمود: بگيرش كه بقيه الله درروى زمين است. (17) حضرت حتى در لحظات پايانى عمرش نيز به تربيت فرزندانش‏مى‏انديشيد. آن بزرگوار در وصيت‏نامه‏اش نكات تربيتى مهمى به يادگار نهاده،مى‏فرمايد: ... در باره صدقات و اموال و فرزندان وصيت مى‏كنم ابراهيم و عباس واسماعيل و ام احمد و على را، بويژه در امر زنان; و پسرم على(ع) در امر آنهامختار است نه پسران ديگرم. همچنين در صدقه و ثلث پدرم و درباره اهل بيتم اواختيار دارد ... من داراى اموالى هستم كه صدقه قرار داده‏ام; فرزندم على بدان‏آگاه و راست‏گفتار است و بايد بدين وصيت عمل كند. و اگر از برخى از فرزندانم‏به عنوان وصى نام بردم، براى احترامشان بوده تا در اجراى وصيت‏شركت كنند.
فرزندان و همسرانم هر يك در همان خانه‏اى كه هستند، اقامت و با مقدارى ثابت‏از صدقات معين زندگى كنند ...
هيچ يك از فرزندانم حق شوهردادن دخترانم را ندارند، مگر به فرمان رضا(ع).
اگر رضا ناخشنود بود و كسى بدين كار اقدام كرد، با خداوند و رسول و ولى‏اش‏مخالفت كرده، در مقام جنگ با حق برآمده است. اگر فرزندم رضا صلاح دانست، آنهارا شوهر مى‏دهد و اگر نخواست نگه مى‏دارد. (18)

--------------------------------------------------------------------------------
پى‏نوشت‏ها:
1 الكافى، ج‏6، ص 50.
2 مستدرك الوسائل، ج‏3، ص 558.
3 همان.
4 حياه الامام موسى بن‏جعفر(ع)، ج 2، ص 430.
5 صبى عارم: بين العرام بالضم اى شرس (مجمع البحرين، ج‏6، ص‏113) و الشرس‏هو السيى‏ء الخلق، بين الشرس (همان، ج 4، ص 78); عرم عرامه: اشتد و خرج عن‏الحد (المنجد) در برخى كتب عرامه را تحمل سختى و مشقت كودك معنا كرده‏اند كه‏به نظر مى‏رسد صحيح نباشد.
6 الكافى، ج‏6، ص 51.
7 مسند امام كاظم(ع)، ج 1، ص 481.
8 همان، ج‏3، ص‏7.
9 عيون اخبار الرضا(ع)، ص‏27.
10 الارشاد، ج 2، ص 244.
11 كشف الغمه، ج‏3، ص‏107.
12 الكافى، ج‏6، ص 48.
13 در نسخه تهذيب و استبصار «دين‏» امتى ذكر شده. (تهذيب، ج‏6، ص 362 واستبصار، ج‏3،ص‏96)
14 مسند امام كاظم(ع)، ج 2، ص 391.
15 تحف العقول، ص‏306.
16 بحار، ج 48، ص 100.
17 عيون اخبار الرضا، ص‏1716.
18 بحار، ج 48، ص‏276 280.

على همت‏بنارى
منبع: مکتب الثقلین


نوشته شده در   پنجشنبه 17 تير 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode