ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 14 ارديبهشت 1403
جمعه 14 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 20 ارديبهشت 1389     |     کد : 7526

ويژگيهاي عمل محكم

سهل‏انگاري، سست‏انگاري، تساهل و تسامح در علم و عمل، معقول و مقبول نيست. انسان بايد دست‏آويز محكم داشته باشد...

سهل‏انگاري، سست‏انگاري، تساهل و تسامح در علم و عمل، معقول و مقبول نيست. انسان بايد دست‏آويز محكم داشته باشد و در بخشهاي علمي و عملي به دنبال اتقان و اِحكام باشد، به همين جهت بايد برخي از ويژگيهاي عمل محكم يادآوري شود: 1. سديد: قرآن كريم انسان را به قول سديد سفارش كرده است؛ نه قول شديد: ﴿وقولوا قَولاً سَديدا﴾.(1) گاهي انسان فرياد مي‏زند و نعره و عربده مي‏كشد كه اينها قول شديد و بي‏اثر است. ﴿وقولوا قَولاً سَديدا﴾ يعني محكم و متقن و سد گونه سخن بگوييد كه قابل نفوذ يأجوج و مأجوج نباشد. اگر سدّي بسازيد، يأجوج و مأجوج طرد مي‏شوند؛ امّا اگر سخنتان سديد نباشد، يأجوج و مأجوجِ مغالطات در آن رخنه مي‏كند. اين در حيطه تعليم و تعلّم و مسائل علمي است. 2. بنيان مرصوص: قرآن در مسائل عملي، انسان را به بنيان مرصوص سفارش مي‏كند: ﴿اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَاَنَّهُم بُنينٌ مَرصوص﴾.(2) عمل اگر پشتوانه برهان علمي و پشتيبان اخلاص قلبي داشته باشد، مانند كاخي است كه همه‏وسايل ساختماني آن از سرب است؛ نه خود فرو مي‏ريزد و نه با ابزار عادي مي‏توان آن را فرو ريخت و اگر نه آن بود و نه اين، مانند ﴿كَثيبًا مَهيلا﴾(3) (تپه‏اي از ريگ روان) است. 3. عروة الوثقي: قرآن در مسائل علمي و عملي، انسان را به تمسّك و توسّل به حبل متين، استوار، ناگسستني و شايسته اطمينان دعوت مي‏كند: ﴿فَمَن يَكفُر بِالطّغوتِ ويُؤمِن بِاللّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروةِ الوُثقي لاَانفِصامَ لَها﴾.(4) اِحاله به «قول سديد» و «بنيان مرصوص» و «عروة الوثقي» همه براي اين است كه انسان در وادي علم و عمل به گونه‏اي باشد كه يأجوج فتنه و مأجوج مغالطه به آن راه نيابد و در محدوده جهاد اصغر، اوسط و اكبر موفق باشد. اگر معاذالله در يكي از اين محورها حرف سست عوامانه و تصميم سست رياكارانه راه يابد، اين بناي ظاهراً مرصوص، در شُرُف انهدام قرار مي‏گيرد. امير مؤمنان(عليه‌السلام) فرمود: «الحجر الغصيب في الدار رهن علي خرابها»(5)؛ اگر كسي ديواري را با سنگ غصبي ديگران بسازد، صاحب آن مي‏تواند آن سنگ را از اين ديوار به درآورد، هر چند ديوار خراب شود، چون عين مالش موجود است. البته اگر برجي يا خانه‏اي ساخته شد كه ضررش چندين برابر است، راه حل ديگري دارد.(6) از همين حديث نوراني، مسئله‏اي اخلاقي و سياسي و اجتماعي نيز برداشت مي‏شود: اگر در انجمن و محفلي گروهي، فردي مزدور اجنبي و جاسوس بيگانه باشد، اين انجمن و هيئت كارآمد نيست. انسان نيز در تصميم‏گيريهايش كه پيرو چند مقدمه است، اگر همه مقدمه‏ها صحيح و فقط يكي از آنها آلوده به مغالطه باشد، سنگي غصبي است كه تمام ساختار آن تصميم‏گيري را به هم مي‏زند؛ يا اگر نود درصد كاري را با اخلاص انجام دهد و ده درصد آن ريا باشد، اين ده درصد به منزله سنگي غصبي است كه كلّ آن كار را به هم مي‏زند. 4. واصب و خالص: ذات اقدس الهي، عمل «واصب» و «خالص» را مي‏پذيرد. «واصب» درباره كمّ (مقدار) است و «خالص» راجع به كيف (چگونگي)؛ يعني تمام اجزاي عمل بايد كاملاً خالص باشد تا خدا بپذيرد. واصب بودن عمل در آيه ﴿ولَهُ ما فِي السَّموتِ والاَرضِ ولَهُ الدّينُ واصِبًا﴾(7) و خالص بودن آن در ﴿اَلا لِلّهِ الدّينُ الخالِصُ﴾(8) و ﴿فَاعبُدِ اللّهَ مُخلِصًا لَهُ الدّين﴾(9) آمده است. توضيح اينكه حق هرگز با باطل هماهنگ نمي‏شود: اگر اجزاي عبادتي تركيبي، تلفيقي از حق و باطل باشد، به گونه‏اي كه بعضي از اجزاي آن را باطل تأمين كند، سقف آن عبادت فرو مي‏ريزد، پس تمام اجزاي آن بايد حق و عبادي باشد. همچنين به لحاظ كيفيت، اگر خلوص محض حاصل نشده باشد، چنين نيّتي سودمند نيست. 5. عاري از تساهل و تسامح و ايهان و ادهان: اگر در انديشه‏اي يا عملي، تسامح و تساهل راه يابد، مانند ويروسي آن را به هم مي‏زند. مرحوم ابوالفتوح رازي در جريان تغيير قبله بيان بسيار لطيفي دارد: «و جهودان بر وجه تألم گفتند كه ايشان اميد موافقت رسول مي‏داشتند در بعضي چيزها و گمان ايشان چنان بود كه روي به بيت المقدس كردن از طريق مسامحت و مساهلت است. مي‏گفتند: اميد است كه با دين ما آيد كه در قبله، ما را مخالفت نمي‏كند».(10) آنها فكر مي‏كردند كه اين كار پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم از روي تساهل و تسامح است، در حالي كه قرآن تساهل و تسامح ديني، فكري و اعتقادي را از حرم امن نبوت، رسالت، امامت، خلافت و انسانيت دور كرده است: ﴿ودّوا لَو تُدهِنُ فَيُدهِنون﴾.(11)آنها علاقه‏مندند كه با «دُهن» و روغن‏مالي كردن و با «وهن» و سستي، مسائل ديني و فرهنگي و اعتقادي را اجرا كني تا آنها نيز سستي بورزند، در حالي كه چنين نيست. انسان زماني توانايي صادق دارد كه اهل اِدهان و اِيهان و در مسائل ديني و اعتقادي، اهل تساهل و تسامح و غفلت نباشد. البته تغافل از تبهكاريهاي ديگران مطلب ديگري است. حضرت اميرمؤمنان(عليه‌السلام) الگويي است كه در مبارزه با ستم و كفر و الحاد، نه اهل ادهان بود و نه اهل ايهان: «و لعمري! ما عليّ من قتال من خالف الحقّ و خابط الغيَّ من إدهان و لا إيهان».(12) اگر ادهان و ايهان و تساهل و تسامح رخت بر بندد، حبل متين و عروه وثقي و قول سديد پديد مي‏آيد و چنين بنيان مرصوصي، قهراً سنگي غصبي ندارد كه ويران شود. اين تواناييهاي صادق در جهاد اكبر، اوسط و اصغر ظهور مي‏كند و در مسائل سياسي و فرهنگي تجلّي دارد و در عمران و آبادي زمين نيز خود را نشان مي‏دهد و اين ثمر ارجاع متشابه به محكم در تفسير انسان به انسان است.

1. سوره احزاب، آيه 70.
2. سوره صف، آيه 4.
3. سوره مزّمّل، آيه 14.
4.سوره بقره، آيه 256.
 5. نهج البلاغه، حكمت 240.
6. در استنباط فقهي از اين حديث، تأمّل كافي لازم است، زيرا بعد از بررسي سباق و سِياق آن، بايد ساير ادلّه نفي ضرر و مانند آن را ارزيابي كرد.
 7. سوره نحل، آيه 52.
8. سوره زُمر، آيه 3.
9. سوره زُمر، آيه 2. 10
.روض الجنان، ج2، ص196.
11.سوره قلم، آيه 9. 12
.نهج البلاغه، خطبه 24. تفسير انسان به انسان، ص333-337. 


نوشته شده در   دوشنبه 20 ارديبهشت 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode