ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 14 ارديبهشت 1403
جمعه 14 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 16 ارديبهشت 1389     |     کد : 7478

ميزان دخالت انتخاب و اختيار در عزم و تصميم عملي

تصميم‏گيري و عزم، يعني قواي عامله براساس بينشهاي منتخب و تمايلات برگزيده در عرصه پذيرش و انكار، عملي را اراده مي‏كنند

تصميم‏گيري و عزم، يعني قواي عامله براساس بينشهاي منتخب و تمايلات برگزيده در عرصه پذيرش و انكار، عملي را اراده مي‏كنند و به دنبالش جوارح انسان به انجام دادن آن مي‏پردازد. اعمال ارادي انسان با انتخاب انجام مي‏شود و انتخاب در بينشها به معناي گزينش علوم براي قبول يا رد است و اختيار در تمايلات به معناي پذيرش يا ردّ كششها و گريزهاست. بايد گفت كه انتخاب و اختيار، بدون همراهي يكديگر، در ايجاد عزم و تصميم بر عمل دوام ندارد، بلكه اثرگذاري هر دو با هم براي تداوم و استمرار عمل لازم است، لذا افرادي كه براساس بينشِ تنها يا تمايلِ صرف عمل مي‏كنند، يا براي تمايلات قوي، بينشهايشان را تغيير مي‏دهند و يا حبّ و بغض خود را براساس بينشهاي غالب تنظيم مي‏كنند: «فإنََّ حبّ الدنيا يعمي و يصمّ»(1)؛ محبّت، كشش و گرايش دروني به دنيا انسان را كور و كر مي‏كند؛ يعني بينشهاي او را تحت الشعاع خود قرار مي‏دهد. براين اساس، اعمال انسان زماني دوام مي‏يابد كه برپايه بينش و تمايل (با هم) درباره آنها تصميم‏گيري شده و انجام شود: از آنجا كه زمينه‏هاي بينشي و جذب و دفعي در همه اعمال ارادي هست، انتخاب و اختيار نيز قبل از همه اعمال انسان است؛ امّا حضور بينش و تمايلات در بسترسازي براي عمل، چند صورت دارد: گاهي علوم و تمايلات، هر دو در زمينه‏سازي عملي براي انسان نقش اصلي را ايفا مي‏كند و زماني نقش اصلي زمينه‏سازي عمل برعهده علوم است و تمايلات به تبع آن اثر مي‏گذارد و در صورت سوم، نقش اصلي بسترسازي برعهده تمايلات است و بينشها نقش فرعي دارد. به صورت طبيعي و در حالت عادي كه زمام كارهاي انسان به دست خود اوست، نقش بينش در تصميم‏گيري بيشتر است و تمايلات نيز با آن همراهي مي‏كند؛ ولي اگر انسان مجذوب شد و زمام از كف خويش افكند و به دست غير سپرد، نقش تمايلات در تصميم‏گيري او چشمگيرتر شده و بينش نيز آن را همراهي مي‏كند. حال، اگر اين جذبه‏اي كه انسان را به سوي خود مي‏كشد، جذبه ولايت الهي باشد، مسلّماً تمايلات فطري و محكمات جذب و دفع، بسترسازي تصميم را برعهده خواهد داشت و اگر اين جذبه نمود ولايت شيطان باشد، تمايلات طبيعي متشابه، پشتوانه قوّه كنش در تصميم‏گيري مي‏شود و جهل علمي و جهالت عملي، انسان را به وادي گمراهي مي‏برد.

1. الكافي، ج2، ص136.
تفسير انسان به انسان، ص 326.


نوشته شده در   پنجشنبه 16 ارديبهشت 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode