ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 28 فروردين 1389     |     کد : 7209

شنبه 28 فروردين 3 جمادي الاول 17 آوريل

عزل قاهر عباسي از خلافت در سال 322 هجري قمري...

عزل قاهر عباسي از خلافت در سال 322 هجري قمري
پس از قتل مقتدر بالله عباسي، به دست سپاهيان مونس خادم، القاهر بالله عباسي، به عنوان نوزدهمين خليفه سلسله عباسيان به كرسي خلافت رسيد.
وي خليفه اي خمار، هوسباز، سخت گير و مستبد بود و با ترفندهاي گوناگون تلاش مي كرد از قدرت و نفوذ وزيران و فرماندهان سپاه بكاهد و خود بر تمامي امور سيطره پيدا كند.
بدين جهت پس از يك سال و اندي خلافت، دستور داد مونس خادم را دستگير كنند و در صدد دستگيري وزير قدرتمند دربار، يعني ابوعلي بن مقله برآمد.
اما ابن مقله و حسن بن هارون، از ترس سخت گيري هاي قاهر، پنهان شده و در خفا با مخالفان وي رابطه برقرار كردند و هم چنين فرماندهان سپاه وي را از او ترسانيده و به آنان گفتند كه وي در دارالخلافه خويش، سردابي كنده و مخالفان خود را در آن زنداني و شكنجه مي كند.
سرانجام سپاهيان خليفه به فرماندهي "سيما" شورش كرده و خواهان خلع خليفه از مقام خود شدند و بدين منظور به دارالخلافه يورش برده و قاهر عباسي را كه در فراز بام حمام پناه گرفته بود دستگيرش كرده و به زندان منتقل نمودند.
بدين سان، به خلافت يك سال و نيمه وي پايان دادند.
پس از زنداني و شكنجه كردن او، بر چشم هايش ميل داغ كشيده و هر دو چشمش را نابينا كردند و آن گاه آزادش نمودند.
وي به مدت يازده سال به همان منوال زندگي كرد و از شدت فقر و تنگدستي و يا تعمداً براي آبروبري بني عباس در مسجد جامع بغداد گدايي مي نمود و سرانجام در سال 333 هجري قمري با نكبت و بدنامي از دنيا رفت.
ابن كثير، تاريخ خلع قاهر از خلافت را روز سوم و ابن مسكويه و شيخ حر عاملي، روز ششم جمادي الاولی را ذكر كرده اند.
ممكن است اختلاف اين دو قول، از آغاز شورش تا دستگيري وي و انتخاب خليفه بعدي نشأت گرفته باشد. يعني در روز سوم جمادي الاولیي، سپاهيان سر به شورش زده و در روز چهارم و پنجم با هواداران خليفه نبرد كرده و در روز پنجم وي را دستگير و در روز ششم، خليفه بعدي را انتخاب كردند. والله عالم

درگذشت حاج ميرزا ابوالقاسم زنجاني از علماي بزرگ زنجان در سال 1292 هجري قمري
حاج ميرزا ابوالقاسم زنجاني از علماي بزرگ زنجان و شاعر تواناي مسلمان در سال 1292 هجري قمري در اين شهر دار فاني را وداع گفت. اين عالم فاضل در سال 1224قمري متولد شد و در ايام جواني به قصد تحصيل به اصفهان سفر كرد. او در حوضه علميه اصفهان كه از مراكز معتبر علوم ديني بشمار مي‏رفت نزد علمايي چون سيد رشتي و حاج محمد ابراهيم كرباسي كسب فيض نمود. آيت الله زنجاني در پي اتمام تحصيلات به زادگاهش زنجان بازگشت و از آن پس به تدريس اشتغال يافت. اين عالم بزرگ ضمن تدريس به تأليف كتابهاي متعدد همت گماشت كه از آن جمله‏اند ردالباب، حجةالابرار و هدايةالمتقين .

رحلت آیت الله سيد محمد حجت كوه كمرى در سال 1372 هجری قمری
تولد ايشان در سال 1310 هجری قمری در تبريز، و در بيت رفيع علم و ادب رخ داده و در آنـجـا رشد نموده است، آبـادى كـوه كمر از توابع تبريز مى باشند كه تبار وى با 25 واسطه به وجود پر جود امام سجاد (عليه السلام) مـى رسـد و از آن شـجـره طـيـبـه شـاخ و بـرگ و ميوه مى گيرد. او فـرزنـد سيد على برادر زاده سيد حسين كوه كمرى تبريزى مى باشد كه از مراجع مـعـروف نـجـف بودند.
آن بزرگوار در روز دوشنبه سوم جمادی الاول سال 1372 ه ق دنیای فانی را وداع گفتند.
وقـتـى خـبر مرگ سيد محمد حجت به مرحوم سيدحسين بروجردى رسيد در فقدان همسنگر و يار و كمك خويش فرمودند : (كمرم شكست ).

درگذشت «محمد امين شيخُ الاسلامي مُكرمي» شاعرو نويسنده در سال1365هجري شمسي
«محمد امين شيخُ الاسلامي مُكرمي» شاعر و نويسنده كرد در سال1365هجري شمسي بر اثر سكته قلبي درگذشت. وي درسال1331شمسي به عضويت شوراي نويسندگان روزنامه شيتمان كه مخفيانه برضدّ رژيم شاه منتشر مي شد، درآمد. ازآثارمحمد امين شيخ الاسلامي مكري، ناله جدايي در قالب شعر، و همه وادي خالي به صورت نثررا مي توان برشمرد.

شهادت شهادت خالد اسلامبولي در سال 1361 هجری شمسی
در روز 6 اكتبر 1981 به دنبال كشته شدن انور سادات حاكم مصر تعدادي از مسلمانان كه در اين ترور دخالت داشتند دستگير شدند. در چند جلسه دادگاه فرمايشي در مصر، 5 تن از اين مبارزان مسلمان به نامهاي خالد احمد شوقي الاسلامبولي، عبدالحميد عبدالسلام عبدالعادل، عطا طايل حميده رحيل، حسين عباس احمد، محمد عبدالسلام فرج محكوم به اعدام گرديدنده و در سحرگاه روز پنجشنبه 28 فرودين1361 به رگبار بسته شدند. بيست و پنج تن ديگر از متهمان به حبس ابد و 8 نفر به 15 سال زندان و 3 تن به ده سال و يك نفر به 5 سال زندان محكوم شدند

روی کار آمدن خمرهای سرخ در کامبوج و آغاز فشار علیه مسلمانان در 1975 میلادی
مسلمانان كامبوج ازاعقاب مردم ناحيه بزرگى بنام شامپا (چامپا) هستند كه بر ساحل شرقى شبه جزيره چين گسترده شده اند اين گروه جزو افراد مالزى و پولينزى هستند كه از قرن دوم ميلادى به بعد دست به تشكيل حكومتى زدند. اين ناحيه (ساحل شرقى هندچين) در ابتدا، تحت تاثير هند بود ولى بعدا با سرزمين هاى اسلامى روابط بازرگانى برقرار نمود. اسلام در سال 785 هجرى مطابق با 1383 ميلادى بوسيله بازرگانان هندى، عرب و ايرانى وارد اين سرزمين گشت و حتى دلايلى در دست است كه قبل از آن و در قرن يازدهم ميلادى تعدادى مسلمان در كامبوج مى زيسته اند.
بزرگترين ناحيه مسلمان نشين كامبوج قبل از روز كار آمدن خمرهاى سرخ ناحيه كمپنگ شام بود كه حدود 300000 نفر مسلمان در آن مى زيستند. هنگامى كه از 17 آوريل 1975م رژيم «پول پوت » و خمرهاى سرخ روى كار آمدند، شديدترين فشارها متوجه مسلمين كامبوج گرديد. قبل از آن و در سال 1970م 10% اهالى كامبوج مسلمان بودند ولى خمرهاى سرخ با ادعاى سوسياليزم، حركات وحشيانه اى نسبت به مسلمين اعمال نمودند. آنان دربهاى مساجد را بسته، كتابهاى مذهبى را سوزانيدند و شخصيتهاى مذهبى را به نقاط نامعلومى بردند. اماكن مذهبى و مساجد تبديل به اصطبل خوكها گرديد. سازمان اداره امور اسلامى كه قبل از خمرها توسط دولت مركزى به رسميت شناخته شده بود، منحل شد.

امضای «معاهده سي مونوزوكي» بین چین و ژاپن در سال1795ميلادي
«معاهده سي مونوزوكي» در سال1795ميلادي ميان چين و ژاپن به امضا رسيد و جنگ دو كشور بر سر تصاحب شبه جزيره كره خاتمه يافت. چيني ها بدون اطلاع ژاپن برشمارقواي خود دركره افزودند و ژاپني ها درمقابل بدون اخطارقبلي به قواي چين حمله كردند. سرانجام چين پس ازچند شكست سخت و پي درپي به پذيرش شرايط قرارداد سي مونوزوكي تن داد.

دادن حق شركت زنان در انتخابات زلاندنو در سال1889ميلادي
نخستين بار در سال1889ميلادي در تاريخ روابط سياسي- اجتماعي قرون جديد در سرزمين زلاندنو يا نيوزيلند به زنان حق شركت درانتخابات داده شد. دراين كشورجمعيت زنان بسيار كمتر از مردان بود و دولت نيوزيلند با اين نيرنگ سياسي و آزادي مصلحتي قصد داشت موجبات مهاجرت زنان ديگركشورها را به اين كشورفراهم كند.

استقلال و پاک سازی کشور سوریه از نیروهای اشغالگر در سال1946ميلادي
كشور سوريه در سال1946ميلادي از وجود سربازان اشغالگرخارجي پاك شد و اعلام استقلال كرد. اين كشور در ژوئن 1941ميلادي به دست نيروهاي بريتانيا و فرانسه آزاد اشغال شد. اما پس ازچند ماه فرمانده نيروهاي فرانسه آزاد استقلال سوريه را اعلام كرد و درپي آن نظام جمهوري دراين كشوربرقرارشد. گفتني است كه پس ازآن شيخ تاجُ الدّين حَسَني به مقام رياست جمهوري سوريه دست يافت اما با اين همه استقلال كامل سوريه ازسال1943ميلادي كه جبهه ملي آن كشوربه پيروزي رسيد، بطوررسمي آغازشد.
جمهورى سوريه با 185180 كيلومتر مربع، در جنوب غربى آسيا و شرق دياى مديترانه واقع است. اين كشور از شمال به تركيه، از شرق و جنوب به عراق از جنوب غربى به فلسطين و از غرب به لبنان محدود مى باشد، اردن نيز همسايه جنوبى اين كشور است.
بخش غربى آن شامل كوهها و دره هايى است كه اكثر سكنه سوريه در ان واقع شده و بدليل مجاورت با درياى مديترانه، تابستانهاى گرم و زمستانهاى معتدل دارد. جلگه ها درنواحى جنوب و جنوب غربى قرار دارد. بايبانها كه بخش عظيمى از سوريه را پوشانيده درنواحى شرقى است و آب و هواى گرم و خشك بر ان حاكم ايت. رود فرات بخش شرقى اين كشور را مشروب مى كند.
سوريه از مناطق بسيار قديمى و مسكونى آسيا است كه در هزاره سوم قبل از ميلاد قوم سامى آمورى در آن ساكن شده اند و حكومتى كه تشكيل دادند تا 17 ق.م برپا بود. قسمت هايى از سوريه در قرون قبل از ميلاد جزو فنيقيه (لبنان) بود.
بعد از تجزيه دولت روم به دو بخش شرقى و غربى، سوريه و جزو قلمرو امپراطورى روم شرقى (بيزانس) گرديد. در قرن هفتم ميلادى (سال سيزدهم هجرى) خالد بن وليد سوريه را فتح نمود و بدين ترتيب اين كشور كه آن زمان به شام معروف بود جزو بلاد اسلامى گرديد. البته تا قبل از قرون جديد شام، شامل سوريه، لبنان فعلى و بخش هايى از اردن و فلسطين بود كه تا سال 1926م لبنان جزو آن بود. در زمان خلافت عثمانى، حكومت شام به معاويه واگذار شد. دمشق از سال 41 ه.ق مركز خلافت امويان بود. معاويه براى تثبيت حكومت خود و از سر ستيزى كه با حضرت على(ع) و يارانش داشت، جنگ صفين را بر عليه حضرت على(ع) ترتيب داد و بسيارى از اصحاب و ياران آن امام را به طرز فجيعى به شهادت رسانيد. همچنين معاويه دومين امام شيعيان حضرت امام حسن مجتبى(ع) را مسموم و شهيد نمود. سلسله بنى اميه گرچه به رونق شام پرداختند اما براى اهلبيت و عاشقان اين خاندان تنگناهاى سختى بوجود آورده و با اختناق شديد حركت ها و نهضت هاى شيعى را سركوب مى نمودند. پس از معاويه، يزيد زمام امور را بدست گرفت و در اولين حركت خيانتكارانه خود فاجعه كربلا را بوجود آورد كه منجر به شهادت حضرت امام حسين(ع) و ياران با وفاى او و نيز اسارت اهلبيت آن وجود مطهر گرديد. با سقوط بنى اميه و روى كار امدن عباسيان، شام اعتبار گذشته را از دست داد و سوريه داراى حكومت هاى محلى گرديد كه مهمترين آن سلسله حمدانيان بود. در سال 1004م (394ق) دولت حمدانى سقوط كرد و فاطميان چندين دهه بر اين كشور فرمانروايى نمودند سلاجقه (تركان سلجوقى) از 1095م تا 1117م بر نواحى مختلف سوريه (شام) حكومت كردند. طى جنگهاى صليبى مدتها اروپائيان بنادر و استحكاماتى در سوريه داشتند. در اواخر قرن سيزدهم مماليك مصر بر صليبى ها پيروز شده و سوريه جزء قلمرو مصر گرديد و حكومت سلسله مماليك مصر بر آن تا سال 1516 ميلادى (922ق) باقى ماند. اين كشور در سال 1516 ميلادى به تصرف عثمانيان درآمد و سوريه به 3 ايالت دمشق، حلب و بيروت تقسيم و در راس هر ايالت يك پاشاى قرك قرار گرفت. سوريه در آوريل 1920 ميلادى تحت قيموميت فرانسه درآمد.
فرانسه در ظاهر براى تامين حقوق اقليت ها و در باطن براى ايجاد تفرقه براى گروههاى مذهبى و نژادى، سوريه را به چهار دولت مستقل دمشق، حلب، منطقه علويان و جبال دروز تقسيم و خود بر اين دولت ها نظارت مى كرد، كه با جنبش هاى آزادى خواهى و مقاومت مردم در سال 1922م انحلال اين دولت ها اعلام مى شود. فرانسه در سال 1925م براى فرونشاندن شعله هاى جنبش مردمى به بمباران دمشق پرداخته و در سال 1926م سوريه از لبنان مستقل مى شود و بر اثرفشارهاى مردم و گروه هاى سياسى در سال 1941م فرانسه به سوريه استقلال ظاهرى مى دهد. انتخابات نسبتا آرام سال 1943م منجر به تشكيل دولت سعدالله جابرى و رياست جمهورى شكرى قوتلى مى گردد اما فرانسه در سال 1945م قيام مردم را با بمباران دمشق و راه انداختن جويى از خون سركوب مى كند. سرانجام در 17 آوريل 1946م آخرين سرباز فرانسوى خاك سوريه را ترك و بدين سان سوريه استحكام يافت. در سال 1949م با كودتاى ارتش، حكومت افراد ملى گرا پايان مى پذيرد و حكومت سرهنگ ها آغاز مى شود و پس از ان نيروهاى چپ روى كار مى آيند.
در 15 مه 1948م سوريه همراه با ديگر كشورهاى عربى، عليه اسرائيل غاصب وارد جنگ مى شود كه در اين جنگ شكست تحقيرآميزى متوجه اعراب مى گردد. از سال 1963 م تا 1966 م حكومت سوريه در دست جناج راستگراى حزب بعث قرار مى گيرد كه بعد از آن با كودتايى جناح چپ روى كار آمده و از سال 1967 م كه سوريه همراه با مصر و اردن وارد جنگ با اسرائيل شد، بلندهاى جولان را از دست داد. حافظ اسد در سال 1970 م با كودتايى قدرت را به دست مى گيرد و به سال 1971 م به عنوان تنها كانديداى رياست جمهورى با 2/99% آراء ملت رئيس جمهور سوريه مى شود. در سال 1973 م سوريه در جنگ اعراب با اسرائيل به عنوان يكى از طرفهاى اصلى وارد جنگ شد و خسارات نظامى قابل توجهى به اسرائيل وارد نمود.
سياست خارجى سوريه در زمان حافظ اسد، مبارزه علنى با امپرياليسم دورى از كشورهاى مرتجع عربى و حمايت جدى از انقلاب فلسطين است. در سال 1976م در پى خيانت سادات به مردم فلسطين و شركت در كنفرانس كمپ ديويد براى به رسميت شناختن اسرائيل، روابط خود را با مصر قطع و همراه با يمن ليبى، الجزاير و سازمان آزادى بخش فلسطين، جبهه پايدارى اعراب را بنيان نهاد. سوريه از انقلاب اسلامى ايران بطور جدى حمايت كرده و با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران، روابط عراق و سوريه رو به تيرگى نهاد و روابط ديپلماتيك دو كشور قطع شد و در سال 1981م روابط سوريه با اردن رو به وخامت نهاد. سوريه 000/10900 مفر سكنه دارد كه اكثرا در نواحى غربى و جنوب غربى ساكن هستند. 95% مردم از نژاد اعراب و حدود3% كرد هستند. ارامنه، آشورى ها، يهوديان و چركس ها (داغستانى ها) گروههاى ديگر قومى سوريه مى باشند. زبان اكثر مردم عربى است.
90% اهالى سوريه مسلمان هستند كه اكثرا اهل تسنن بوده اما علويان، در روزها، اسماعيليان و شيعيان بقيه مسلمين را تشكيل مى دهند. اقليتى مسيحى و گروه ناچيزى يهودى در سوريه وجود دارد. نفوذ شيعه در سوريه مديون تلاشهاى تبليغى صحابى رسول خدا(ص) يعنى ابوذر غفارى است كه با دسيسه عثمان به شام تبعيد گرديد و توسط معاويه تحت آزارها، اهانت ها و تضييقات قرار گرفت اما با وجود محنت ها و بلاياى زياد از حب و ولايى كه به حضرت على(ع) و اهلبيت داشت دست نكشيد و بدين گونه تشيع با وجود اختناق امويان در حالت خفا و تقيه به زندگى خود در شام ادامه داد و امروزه شيعيان در سوريه از موقعيت خوبى برخوردارند و با نظر افكندن بر قبور بنى اميه كه به صورت ويرانه هايى در آمده انسان متوجه اين حقيقت هميشه جاويد مى شود كه چگونه حق پيروز و سرافراز مى گردد. حتى بر زير گنبد رفيع مسجد اموى نام اهلبيت عصمت و طهارت زينت بخش گشته است. حكومت آل حمدان كه شيعى بودند در شمال سوريه از سال 333 قمرى آغاز و تا اوائل قرن پنجم ادامه مى يابد كه با حمايت از علم و دانش موجب شكوفائى فرهنگ اسلامى شدند. دولت بنى مرداس كه در قرن پنجم بر قسمتهاى مهمى از شامات حكومت مى كردند در ترويج تشيع كوشيدند.
شيعيان شام در امور سياسى بازرگانى و صنعتى دخالت عمده اى دارند و پزشكان شيعى در اين كشور چشمگير هستند و در مجالس عزاى حسينى كه آزادانه در اين سرزمين منعقد مى شود خطبا و وعاظ به افشاى جنايات اموى مى پردازند. علامه سيد محسن امين صاحب كتاب گرانقدر «اعيان اليعه » از افرادى بود كه مصيبت حضرت امام حسين(ع) را از روى تاليفات خود در شام مى خواند در حالى كه جماعتى از اهل سنت حضور داشتند.
پايتخت سوريه شهر باستانى دمشق است و شهرهاى ديگر آن حلب و بندر لاذقيه مى باشد.
در دمشق مسجدى است تحت عنوان مسجد اموى كه وليد اول، ششمين خليفه اموى بر خرابه هاى باقى مانده از بيزانسى ها، آن را ساخت كه 157 متر طول و 97 متر عرض دارد، گنبدها، مناره ها، مرمرها، كاشى كارى ها، آب طلا كارى ها و پرده هاى ابريشمين اين مسجد يادآور شكوه هنر اسلامى است. مرقد مطهر حضرت زينتب(س) بانوى گرامى جهان اسلام كه راه سرخ برادرش را ادامه داد در 20 كيلومترى دمشق مى باشد مرقد شريف سر مقدس حضرت يحيى عليه السلام در مسجد اموى است ولى مرقد بدن شريف آن حضرت در مسجد «دلم » در يكى از نواحش دمشق است. در قسمت شرقى مسجد، سر مبارك حضرت ابا عبد الله الحسين(ع) مدفون مى باشد. البته در رواياتى كه در كافى و تهذيب و كتب ديگر شيعه از ائمه روايت شده سر مقدس حضرت امام حسين(ع) در نجف اشرف نزد پدر بزرگوارش امير المؤمنين(ع) است. در باب الصغير كه قبرستان عمومى و قديمى دمشق مى باشد مقام رؤوس الشهدا، واقع است كه بر روى مرقدى 16 علامت به نشانه 16 سر گذاشته شده كه همگى از ياران حضرت امام حسين(ع) بوده اند.
بلال حبشى، عبد الله بن جعفر بن ابى طالب و فضه خدمتگزار حضرت زهرا(س) در اين قبرستان مدفونند بر سر راه دمشق به زينبيه و در شهرك ببيلا مقداد بن اسود كندى دفن است.
از مقامات معروف و مشههور و مشاهد مقدس در دمشق مرقد پاك و منور حضرت رقيه(س) دختر خردسال حضرت امام حسين(ع) است كه مورد زيارت مسلمانان قرار مى گيرد.
حجر بن عدى كه در سال 53 هجرى در مرج العذراء به شهادت رسيد در دمشق دفن گرديده است. در كوه قاسيون كه در بخش شمال شهر دمشق واقع مى باشد محلى است تحت عنوان جايگاه اصحاب كهف كه اكنون ساختمان و مسجدى بر آن ساخته اند مراقد ديگرى كه مورد توجه مسلمانان مى باشد و در سوريه واقع است به شرح زير مى باشد: مرقد سكينه(س) دختر حضرتامام حسين(ع) - ام كلثوم دختر حضرت على(ع) ام سلمه همسر حضرت رسول(ص)، ام حبيبه همسر حضرت رسول(ص) - مرقد حضرت عبد الله فرزند امام سجاد(ع).
شهر حلب نيز شهرت مذهبى دارد زيرا محل سكونت حضرت ابراهيم(ع) بوده و يكى از پايگاههاى شيعه در تاريخ اسلام است و شامل مسجد جامع كبير و جامع توته مى باشد. آرامگاه حضرت زكريا، مقبره شيخ شهاب الدين سهروردى و عمادالدين نسيمى شهيد شيعه در اين شهر است. (Paulw.Copeland) در كتابى كه پيرامون سوريه نوشته بسيارى از حقايق را از روى عمد يا جهل وارونه جلوه داده و بخصوس از نفوذ فرهنگ تشيع در سوريه نامى به ميان نياورده است متاسفانه كتاب مذكور توسط انتشارات علمى و فرهنگى در ايران ترجمه و در سال 1370 منتشر شده است. نگارنده نقدى بر آن نوشته كه در مجله آينه پژوهش ش 1314 چاپ شده است.
نيمى از سكنه فعال آن در بخش كشاورزى و دامدارى فعاليت دارند و سد درياچه اسد كه بر روى رودخانه فرات ايجاد شده آبيارى اراضى را عهده دار است. دامدارى بين صحرانشينان رواج دارد گندم، جو، مركبات، انجير، انگور و زيتون از محصولات كشاورزى آن است. سوريه نفت ندارد ولى دو لوله نفتى از اين كشور مى گذرند كه درآمد قابل ملاحظه اى براى سوريه دارد. صنعت نساجى سوريه نيز گسترش يافته است.

تشکیل «كنفرانس باندرنگ» نخستين گردهمايي سياسي بين المللي كشورهاي آسيايي و اِفريقايي در سال1955ميلادي
«كنفرانس باندرنگ» نخستين گردهمايي سياسي بين المللي كشورهاي آسيايي و اِفريقايي در سال1955ميلادي تشكيل شد. درروز17آوريل سال1955ميلادي قبل ازگشايش رسمي كنفرانس نمايندگان شركت كننده دستوركارآيين نامه داخلي كنفرانس را دريافت كردند و بالاخره تصميم گرفته شد كه رئيس كنفرانس نخست وزيراندونزي باشد و كنفرانس در18آوريل بطوررسمي افتتاح شد. اين كنفرانس شامل29كشوربود كه 6كشورآن ازقاره اِفريقا و23كشورازقاره آسيا بودند. نطق افتتاحيه كنفرانس را دكتراحمد سوكارنو ايراد كرد و درحاشيه آن ملاقاتهايي بين سوكارنو، چوئن لاي، جمال عبدالنّاصر و نهرو صورت گرفت كه بسيارسرنوشت سازبود؛ زيرا درواقع خط مشي سياسي نهرو، ناصرو سوكارنو بود كه كنفرانس را تحت الشعاع خود قرارداد.


نوشته شده در   شنبه 28 فروردين 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode