ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 15 ارديبهشت 1403
شنبه 15 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 18 فروردين 1389     |     کد : 7091

عدالت صحابه

صحابه و ياران پيامبر اكرم (ص) كه در زمان حيات آن حضرت به او ايمان آورده و از محضر وى كسب معرفت كرده‏اند..

شيعه و عدالت صحابه
صحابه و ياران پيامبر اكرم (ص) كه در زمان حيات آن حضرت به او ايمان آورده و از محضر وى كسب معرفت كرده‏اند، نزد ما شيعيان از احترام خاصى برخوردارند، چه آنان كه در جنگهاى بدر و احد و احزاب و حنين شربت شهادت نوشيدند، و چه آنان كه پس از درگذشت پيامبر در قيد حيات باقى ماندند. همه اينان، از حيث آنكه به پيامبر ايمان آورده و در كنار او بوده‏اند، از احترام برخوردارند، و در جهان هيچ مسلمانى نيست كه به صحابه پيامبر اكرم (از آن نظر كه صحابه پيامبر بوده است) بدگويى كرده يا اظهار بى‏مهرى نمايد، و اگر چنين نسبتى به گروهى از مسلمانان بدهند نسبتى كاملا بى‏اساس است.
ولى در كنار اين مسئله، مطلب ديگرى وجود دارد كه بايستى بدون هيچ تعصب يا حب و بغضى بدان رسيدگى كرد: آيا همه اصحاب، عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه بوده‏اند؟ يا آنكه حكم صحابه، از اين نظر، حكم «تابعين» است كه نمى‏توان همگى آنان را عادل و پارسا دانست؟
بديهى است رؤيت پيامبر و مصاحبت با او، هر چند امرى افتخار آميز است، ولى براى هيچ انسانى مصونيت از گناه نمى‏آورد، و نمى‏توان به همه صحابه با يك نظر نگريست و همگى را عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه دانست، زيرا به شهادت قرآن، آنان در عين داشتن افتخار «صحابى بودن» ـ از حيث ايمان و نفاق، و اطاعت و عصيان در برابر خدا و رسول ـ به اصناف گوناگونى تقسيم شده‏اند كه با توجه به اين تقسيم بندى نمى‏توان همگان را يكسان انديشيد، و كلا عادل و پرهيزگار دانست.
شكى نيست كه قرآن ياران پيامبر را در مواقع مختلف ستوده است. (1) فى المثل از بيعت كنندگان با پيامبر(ص) د رجريان صلح حديبيه اظهار رضايت كرده و مى‏فرمايد : «لقد رضي الله من المؤمنين اذ يبايعونك تحت الشجرة» (فتح/18). اما اين ستايش، بيانگر رضايت خداوند از آنان در حال بيعت« اذ يبايعونك» است، و دلالت بر تضمين صلاح و رستگارى همه آنان تا پايان عمر ندارد. لذا اگر فرد يا افرادى از آنان بعدا راه خلاف در پيش گرفته باشند، مسلما رضايت پيشين الهى، گواه بر پارسايى پيوسته و رستگارى ابدى آنان نخواهد بود، زيرا شأن و مقام اين گوره كه مورد رضايت خدا قرار گرفته‏اند بالاتر از پيامبر نيست كه درباره او مى‏فرمايد: «لئن اشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين» (زمر/65): اگر به خدا شرك ورزى قطعا عمل تو باطل شده و از زيانكاران خواهى بود.
اين نوع آيات، بيانگر كمالى است كه اين افراد در آن حالت به دست آورده‏اند، و البته اگر تا پايان زندگى نيز آن كمال را پاس دارند، رستگار خواهند بود.
بنابر آنچه گفته شد، هرگاه دلايل قاطعى از قرآن و سنت و تاريخ بر انحراف فرد يا افرادى گواهى داد، نمى‏توان به استناد به اين گونه ستايشها دلايل مزبور را رد كرد.
از باب نمونه، قرآن كريم از برخى از صحابه بعنوان «فاسق» ياد مى‏كند و مى‏فرمايد «ان جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا» (حجرات/6). در آيه ديگر نيز درباره وى مى‏فرمايد: «أفمن كان مؤمنا كمن كان فاسقا لا يستوون» (سجده/18). اين فرد، به گواهى قطعى تاريخ، «وليد بن عقبه» از صحابه پيامبر بوده است، كه در عين كسب دو فضيلت صحابى بودن و هجرت كردن، نتوانست اعتبار خود را حفظ كند و با جعل دروغ درباره طايفه بنى مصطلق، خداوند از وى به عنوان فاسق ياد كرد. (2)
با توجه به اين آيه و نظاير آن (3) و نيز ملاحظه احاديثى كه در نكوهش برخى از صحابه در كتب حديث (4) وارد شده و همچنين مطالعه تاريخ زندگى برخى از آنان (5) ، نمى‏توان قاطعانه همه اصحاب پيامبر را كه شماره آنان از يك صد هزار تن هم متجاوز است، عادل و پارسا دانست.
آنچه كه در اينجا مورد بحث و بررسى است همانا مسئله «عدالت همه صحابه» است، نه سب صحابه . متأسفانه برخى ميان اين دو مسئله فرقى نگذاشته و مخالفان در مسئله نخست را به مطلب دوم متهم مى‏سازند.
در خاتمه تأكيد مى‏كنيم كه شيعه اماميه، احترام به مصاحبت با پيامبر اكرم(ص) را مانع از داورى در افعال پاره‏اى از صحابه آن حضرت نمى‏داند و معتقد است كه معاشرت با پيامبر به تنهايى نمى‏تواند سبب مصونيت از گناه تا پايان عمر باشد. اساس داورى شيعه را نيز در اين باره، آيات قرآنى، احاديث صحيح، تاريخ قطعى و خرد تشكيل مى‏دهد.

پى‏نوشت:
1ـ سوره توبه آيه 100، سوره فتح آيه‏هاى 18 و 29، سوره حشر آيه 8 و .9
2ـ به تفاسير دو آيه فوق مراجعه شود.
3ـ آل عمران/153ـ.154 احزاب/12، توبه/45ـ .47
4ـ جامع الأصول، ج 11، كتاب حوض، حديث شماره .7972
5ـ صحيح بخارى، ج 5، تفسير سوره نور، ص 118ـ .119
منشور عقايد اماميه ص 242
جعفر سبحانى 


نوشته شده در   چهارشنبه 18 فروردين 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode