قرآن كريم به گفته خود، كتابي جهان شمول است و اختصاصي به زمان و زمين و زبان و نژاد و آداب و سنن خاص ندارد؛ ﴿ذكري للعالَمين﴾(1) و ﴿نذيراً للبشر﴾.(2) براساس اين كليت و دوام و نيازمندي هميشگي بشر به آن، نبايد هيچ گاه گرد كهنگي و غبار فرسودگي بر آن بنشيند، بلكه بايد هميشه تازه باشد.
قرآن براي تبيين حقايق اصلي و عناصر محوري جهان آمده كه تغيّر در آنها راه ندارد؛ ﴿فَلَنْ تجد لسنة الله تبديلاًً ولن تجد لسنة الله تحويلاً﴾.(3) همچنين براي هدايت فطرت انسانها آمده كه دگرگوني نميپذيرد؛ ﴿فطرت الله الّتي فطر النّاس عليها لا تبديل لخلق الله﴾.(4) پس قرآن هيچگاه كهنه و مندرس نميگردد.
معناي ثبات جهان از آغاز تا انجام و ثبات فطرت انسانها در هر عصر و مصر و نسلي آن است كه قوانين جهان تغييرپذير نيست، يعني طبيعت و مادّه به سوي كمال خويش در حركتند و فطرت انسان، همواره خواهان كمال و نيازمند رهبري است و
قرآن كريم در اين ميان، رابط علمي و فرهنگي فطرت انسان با حقيقت جهان و خالق هستي بخش آن است.
خداي سبحان محتوا و قالب معجزه پايانياش، قرآن را به گونهاي سامان داده كه هميشه سفره و مأدبهاي باشد تا همگان در هر عصري بر سر آن بنشينند و از نعمتهاي معرفتي آن بهره برند.
تاريخ قرآن و تفسير و معارف اسلامي نشان ميدهد كه به بركت قرآن كريم در هر زماني، درهاي معارف جديدي به روي متفكّران گشوده شده، ميوههاي بهشتي معرفتش در هر عصري پرسشهاي فراواني را پاسخ داده، هماره صاحبنظران مستعدّ را تغذيه ميكند.
از امام صادق(عليهالسلام) سؤال شد: چرا قرآن با تكرار و درس و نشر، جز تازگي اثر ديگري نميپذيرد؟ آن حضرت فرمود: «لأنّ الله تبارك و تعالي لم يجعله لزمانٍ دون زمان و لا لناس دون ناسٍ فهو في كلّ زمانٍ جديد و عند كلّ قوم غضٌّ إلي يوم القيامة»؛(5) تازگي قرآن براي آن است كه خداي والا آن را براي زمان يا مردم خاصّي نفرستاده است تا تاريخ مصرف آن سپري گردد و كهنه شود و چون هميشگي و همگاني است، در هر زمان جديد است و نزد هر مردمي تا روز قيامت شيرين و پرجذبه است.
امام باقر(عليهالسلام) نيز براي تشبيه معقول به محسوس، جاودانگي قرآن را به هماره بودن دو اختر فروزان آفتاب و مهتاب مانند ميسازد؛ «يجري كما تجري الشمس و القمر»؛(6) قرآن مانند مهر و ماه، هميشه در جريان است و زندگي انسانها را تا پايان دنيا روشن ميسازد و آنچه تنوّعپذيراست، مصداق است نه مفهوم جامع، و آنچه
تحوّلپذيراست، فرد عيني است نه عنوان علمي. پس تطبيق عوض ميشود، ليكن تفسير ثابت است. چون تطبيق ناظر به مصداق است و تفسير راجع به مفهوم جامع.
گفتني است: تحوّل مفاهيم و دگرگوني عناوين جامع در طول اعصار مطلب ديگري است.
1 ـ سوره انعام، آيه 90.
2. سوره مدثر، آيه 36.
3ـ سوره فاطر، آيه 43.
4. سوره روم، آيه 30.
5. ـ بحار الأنوار، ج89، ص15.
6. همان، ج 89، ص94 و97.
هدايت در قرآن، ص 196-198.