ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 15 ارديبهشت 1403
شنبه 15 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 8 آذر 1388     |     کد : 5686

شوخی های پیامبر(بهشتی ها)

پیرزنی نزد حضرت محمد (ص) آمد . او دلش می خواست که بعد از مرگش به بهشت برود ...

پیرزنی نزد حضرت محمد (ص) آمد . او دلش می خواست که بعد از مرگش به بهشت برود .
حضرت محمد (ص) به او گفتند :
« پیرزن به بهشت نمی رود »
پیر زن با ناراحتی از پیش حضرت محمد (ص) رفت.
همین موقع بلال حبشی ، غمگین وارد شد.
گفت پیر زن را دیده است که ناراحت بیرون می رفته .
حضرت محمد(ص) فرمودند : « توهم به بهشت نمی روی»
بلال هم غصه دارشد و رفت کنار پیرزن نشست.
عباس عموی پیامبر، بلال و پیرزن را ناراحت دید . پرسید چرا نارحت ا ند !
آن ها هم ماجرا را تعریف کردند.
عباس این موضوع را برای پیا مبر تعریف کرد.
حضرت محمد (ص) به عموی پیرشان گفتند : «پیرمرد هم به بهشت نمی رود»
عباس هم ناراحت شد .
سپس حضرت محمد (ص) از هرسه نفر خواستند تا پیششان بیایند .
ایشان با خنده فرمودند : « خداوند اهالی بهشت را با چهره هایی جوان و نورانی و درحالی که تاجی به سر دارند ، وارد بهشت می کند ؛ نه با صورتی پیر و غمگین »


نوشته شده در   يکشنبه 8 آذر 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode