ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 9 مهر 1388     |     کد : 4944

پنج شنبه 9 مهر 12 شوال 1 اکتبر

رحلت شيخ بها الدين محمد عاملی (شيخ بهائی ) در سال 1030 هجری قمری...

 

رحلت شيخ بها الدين محمد عاملی (شيخ بهائی )  در سال 1030 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت:

شيخ بـها الدين محمد بن عزالدين حسين بن عبدالصمد بن شمس الدين محمد بن علی بن حسين بن مـحمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به (شيخ ‌بهائی )، در سال 953 هجری قمری  در بعلبك از توابع جبل عامل در يك خاندان علم و دانش كه تبار و نسب خود را به (حارث همدانی ) يكی از ياران مخلص علی (عليه السلام ) مـی رسـانـنـد، پـا بـه عـرصـه حـيات نهاد پدر عاليقدر او، عالم بزرگوار، شيخ حسين فرزند عـبـدالـصـمد حارثی بوده است، در ايام جوانی، در اثر سختگيريها و كارشكني هايی كـه در امـور شيعه در جبل عامل پيش آمده بود، وی به ايران منتقل گرديد و كودك نو پا نيز همراه پدر بـود كه آن زمان عـهد حكومت صفويه بود، حكومت صفويه كه حركت سياسی خود را با تز دفاع از اهل بيت (عليه السلام ) و دوستی و مودت آل عـصـمـت (عليه السلام ) شـروع كرده بـود، به همين دليل وی به حكومت صفوی پيوست و با خاندان بزرگ منشار كه عنوان (شيخ الاسلامی )حكومت را داشت، وصلت نمود.

تحصيلات:

وی از كودكی چون دارای ذوق سرشار و استعداد وافی و جامع بوده توانست از همان اوان كودكی از محضر بزرگان و دانشمندان متعددی كسب علم نمايد، به خاطر همين از محضر پدر شروع نمود، تفسير و حديث و ادبيات عرب را از پدر، حكمت و كلام و بـعضی علوم معقول را از ملا عبداللّه مدرس يزدی، و رياضيات را از ملا عـلـی مـذهـب و مـلا افضل قاضی مدرس و ملا محمد باقر بن زين العابدين يزدی، و طب را از حكيم عماد الدين محمود، و صحيح بخاری را نزد محمد بن عبداللطيف مقدسی آموخت .

اساتيد:

شـيـخ بهائی به كشورهای مختلفی مسافرت كرده و از محضر اساتيد متعددی در رشته های گـونـاگـون كسب علم نموده است كه مهمترين آنها عبارتند از:

1ـ پدر بزرگوار خويش.

2ـ ملا عبداللّه مدرس يزدی، صاحب حاشيه ملا عبداللّه .

3ـ ملا عـلـی مـذهـب .

4ـ مـلا افضل قاضی مدرس .

5ـ ملا محمد باقر بن زين العابدين يزدی، صاجب كتاب مـطـالـع الانوار، .

6ـ حكيم عماد الدين محمود .

7ـ محمد بن عبداللطيف مقدسی .

شاگردان:

برای پـی بـردن بـه مـقام علمی و ميزان دانش شيخ، كافی است بدانيم كه متجاوز از چهل تن از دانـشـمـنـدان و بزرگان قرن يازدهم هجری قمری  از وی علم آموخته و بهره برده اند و بعضی از آنان عبارتند از:

1 ـ ملا صدرا .

2 ـ فيض كاشانی.

3 ـ علينقی كمره ای .

4 ـ محقق شيخ الاسلام .

5 ـ فاضل جواد.

6 ـ مجتهد مفتی اصفهانی .

تأليفات:

شيخ بـهـايـی يـكـی از پـر بـركـت تـرين علمای جهان اسلام از نظر تأليف بوده است، برخی تعداد تأليفات او را با توجه به رساله ها و حاشيه ها و تعليقه ها، به 200 جلد رسانده اند، ولی تازه ترين تـحـقـيـق در اين مورد، از جناب آقای دكتر محمد باقر حجتی، است كه به كنفرانس دمشق (در مورد شيخ بهائی ) ارائه داده اند، تعداد آنها 123 جلد است كه عبارتند از:

الف ـ فقه (29 جلد):

اثنی عشريات خمس :

1 ـ نماز .

2 ـ زكوة .

3 ـ روزه .

4 ـ حج .

5 ـ پاسخ سؤال شاه عباس .

6 ـ پاسخ سؤالات شيخ صالح جابری .

7 ـ اجوبه مسائل جزائريه .

8 ـ احكام سجود و تلاوت .

9 ـ جامع عباسی .

10 ـ جواب مسائل شيخ جار.

11 ـ حاشيه بر ارشاد الاذهان علا مه حلی .

12 ـ حاشيه بر قواعد علا مه .

13 ـ حاشيه بر قواعد شهيد اول .

14 ـ حاشيه بر احكام الشريعه علا مه حلی .

15 ـ الحبل المتين .

16 ـ الحريرية .

17 ـ الذبيحيه .

18 ـ شرح فرائض نصيريه خواجه نصير الدين طوسی .

19 ـ فرائض بهائيه (بخش ارث ).

20 ـ قصر نماز در چهار مكان .

21 ـ مسح بر قدمين .

22 ـ مشرق الشمسين و اكسير السعادتين .

23 ـ رسالة فی مباحث الكر.

24 ـ رسالة فی القصر و التخيير فی السفر.

25 ـ شرح رسالة فی الصوم .

26 ـ شرح من لايحضره الفقيه .

27 ـ رسالة فی فقه الصلوة .

28 ـ رسالة فی معرفة القبلة .

29 ـ رسالة فی فقه السجود.

ب ـ علوم قرآنی (9 جلد):

1 ـ حاشيه انوار التنزيل قاضی بيضاوی .

2 ـ حل الحروف القرآنيه .

3 ـ حاشيه كشاف زمخشری .

4 ـ اساله خواجه .

5 ـ تفسير عين الحيوة .

6 ـ العروة الوثقی .

7 ـ تفسير آيه شريفه (فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الی الكعبين) كه در اربعين به تفصيل آمده است.

8 ـ تاويل الايات .

9 ـ اكسير السعادتين (آيات الاحكام ).

ج ـ حديث (2 جلد):

1 ـ حاشيه كتاب (من لايحضره الفقيه ).

2 ـ اربعين (كه ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذيرفته است ).

د ـ ادعيه و مناجات (6 جلد):

1 ـ حاشيه بر صحيفه سجاديه .

2 ـ الحديقة الهلاليه .

3 ـ الحديقة الاخلاقيه .

4 ـ شرع دعای صباح .

5 ـ مصباح العابدين .

6 ـ مفتاح الفلاح فی عمل اليوم و الليلة .

هـ ـ اصول اعتقادات (5 جلد):

1 ـ اثبات وجود القائم .

2 ـ اجوبة سيد زين الدين .

3 ـ الاعتقاديه .

4 ـ مقارنه بين اماميه و زيديه .

5 ـ وجوب شكر المنعم .

و ـ اصول فقه (5 جلد).

1 ـ زبدة الاصول .

2 ـ شرح عضدی .

3 ـ حاشيه زبدة الاصول .

4 ـ شرح حاشيه خطائی .

5 ـ الوجيزه .

ز ـ رجال و اجازات (8 جلد):

1 ـ اجازه او به ميرداماد.

2 ـ اجازه او به مجد الدين .

3 ـ حاشيه خلاصة الاقوال علا مه حلی .

4 ـ حاشيه رجال نجاشی .

5 ـ حاشيه معالم العلما ابن شهرآشوب مازندرانی .

6 ـ طبقات الرجال .

7 ـ الفوائد الرجاليه .

8 ـ الاجازات .

ح ـ ادبيات و علوم عربی (28 جلد):

1 ـ اسرار البلاغه .

2 ـ تخميس غزل خيالی بخارايی .

3 ـ تهذيب البيان .

4 ـ تعزيت نامه .

5 ـ حاشيه بر مطول تفتازانی .

6 ـ ديوان اشعار فارسی و عربی .

7 ـ رياض الارواح .

8 ـ شير و شكر.

9 ـ طوطی نامه (شامل 2500 بيت ).

10 ـ فوائد صمديه .

11 ـ قصيده در مدح پيامبر خدا (ص ).

12 ـ كافية .

13ـ 17 ـ كشكول (5 جلد).

18 ـ لغز الفوائد الصمديه .

19 ـ لغز القانون .

20 ـ لغز كافيه .

21 ـ لغز كشاف .

22 ـ محاسن شعر سيف الدوله .

23 ـ المخلاة .

24 ـ مكتوب او به سيد ميرزا ابراهيم همدانی .

25 ـ سوانح سفر الحجاز، معروف به مثنوی نان و حلوا.

26 ـ نان و پنير.

27 ـ وسيلة الفوز و الامان فی مدح صاحب الزمان (عج ).

28 ـ پند اهل دانش به زبان گربه و موش .

ط ـ وقايع الايام (1 جلد):

1 ـ توضيح المقاصد فی ما اتفق فی ايام السنة .

ی ـ رياضيات (20 جلد):

1 ـ اسطرلاب .

2 ـ انوار الكواكب .

3 ـ بحر الحساب .

4 ـ التحفه (اوزان شرعی ).

5 ـ تحفه حاتمی .

6 ـ تحقيق جهت قبله .

7 ـ تشريح الافلاك .

8 ـ حاشيه تشريح الافلاك .

9 ـ حاشيه شرح التذكره خواجه نصير الدين طوسی در هيات .

10 ـ حاشيه شرح قاضی زاده روحی .

11 ـ الحساب .

12 ـ حل اشكال عطارد و قمر.

13 ـ خلاصة الحساب و الهندسه .

14 ـ شرح صحيفه .

15 ـ صحيفه در اسطرلاب .

16 ـ استعلام .

17 ـ تقويم شمس با اسطرلاب .

18 ـ القبله، ماهيت و علامات آن .

19 ـ معرفة التقويم .

20 ـ جبر و مقابله .

ك ـ حكمت و فلسفه (3 جلد):

1 ـ انكار جوهر الفرد.

2 ـ الوجود الذهنی .

3 ـ وحدت وجود.

ل ـ علوم غريبه ( 4 جلد):

1 ـ احكام النظر الی كتف الشاة .

2 ـ رساله جفر.

3 ـ جفر.

4 ـ فالنامه .

و چـنـد جـلد كتاب ديگر كه موضوعات آنها مشخص نشده است، مانند: شرح حق المبين، الصراط المستقيم، القدسيه و.

اولين كسی كه يك دوره فقه غير استدلالی به صورت رساله عـمـليه به زبان فارسی نوشت به نام (جامع عباسی ) شيخ بهائی است.

گفتار بزرگان:

برخی در توصيف او گفته اند: شيخ بزرگوار ما (علا مه جهان بشر و مجدد دين در قرن حادی عشر) است كه رياست مذهب و ملت به او منتهی گرديد، و در علوم و فنون اسلامی فنی وجود نداشته كه او از آن بهره ای نبرده باشد.

مقام علمي:

گاهی ستارگانی طلوع كرده اند كه غير از فروغ شعر و نويسندگی، دارای پرتو نبوغ و مواهب فطری ديگری هم بوده اند يكی از همين نوابغ ،بدون شك حكيم و فقيه و عارف و مـنجم و رياضی دان و شاعر و اديب و مورخ بزرگ، در آسـمـان عـلم و فقاهت، شيخ بها الدين عـامـلـی، معروف به (شيخ بهائی ) است شيخ بهائی نه تنها در فقه و حكمت و رياضيات و لغت و حـديـث دسـت داشـتـه است، بلكه او واجد كمالات و حايز علوم معقول و منقول بوده است هنوز داسـتـانهای حيرت آوری كه از شگفتيهای علمی اوست، در اذهان مردم جريان دارد و حقا می توان گـفت شيخ بهائی نه تنها عالم كم نظيری است، بلكه در نوع خود شخصی بی مانند است اطلاعات وسيعی كه شيخ بهائی در رشته های مختلف داشته، به شهرت وی كمك بسياری كرده است و تنها طبقه خواص و اهل مطالعه نيستند كه او را می شناسند، بلكه توده مردم هم با اسم او آشنايی كامل دارند.

شـيـخ بـهـايـی در اثـر ذكاوت و استعداد فطری كه داشت، با بهره گيری از پدر و محيط علمی و فضيلتی اصفهان توانست در علوم و دانشهای متداول عصر تبحری به دست آورد .در جامعيت و تنوع علوم و دانش، كمتر نظيری مـی تـوان بـر او پـيـدا نـمود.

او خود با تواضع و فـروتـنی خاصی، به اين حقيقت اعتراف دارد، آنجا كه می گويد : من در مباحثه و جدل ،بر هر ذوفـنونی چيره شدم، ولی هرگز نتوانستم با كسی كه در يك فن استاد بود، حريف شوم.

پس هر انسانی نمی تواند در تمام فنون موفقيت و پيشرفت داشته باشد، بسيار بجاست كه مربيان و پيش كسوتان ذوق فرد را در يابند و او را به مسير مورد علاقه اش هدايت كنند.

مسافرت:

شيخ بهائی مردی جهانگرد بوده است و به مصر، شام، حجاز، عراق، فلسطين، آذربايجان وهرات مسافرت كرده است .

دوران:

دراول قرن يازدهم هجری، و نيمه اول قرن هفدهم ميلادی بـرای مؤرخين دارای اهميت و اعتبار ويژه ای است قرن هفدهم ميلادی، قرن پيشرفت و رنسانس عـلـمـی در اروپـا نام گرفته است، از طرفی در اين زمان زمامدارانی حاكميت داشته اند، مانند (سليمان قانونی ) در عثمانی، شاه عباس صفوی اول در ايران، سلطان مغول محمد شاه اكبر در هندوستان، ملكه الـيـزابـت اول درانـگـلـسـتان، و لوئی چهاردهم در فرانسه كه همه، برخلاف اسلاف و اقران خود، عموما معروف به علم دوستی و دانش طلبی بوده اند و در روزگار اين حـكـومتها، دانشمندان و هنرمندان نامی در سر تا سر جهان پا به عرصه حيات نهادند، فی المثل در انـگـلـسـتـان (فرانسيس بيكن ) كه از مـيـراث غـنی فرهنگ اسلامی بهره ها برده است (شكسپير) شاعر نامدار در فـرانـسـه (رنـه دكـارت ) شـاعـر و نـمايشنامه نويس، (كورلی ) و (مولر) در آلمان، فلكی دان معروف، (كپلر)، و در ايتاليا (گاليله ) رشد و نما يافته اند.

بـه مـوازات هـمـيـن آگـاهيهای عمومی و جهانی، در دنيای اسلامی نيز نويسندگان و فلاسفه نـامداری مانند ملا صدرا ميرداماد و شيخ بهائی پا به عرصه حيات علمی نهاده اند، كه در مورد شخصيت اخير گفته اند او قبل از (نيوتن ) دانـشـمند انگليسی، به قوه جاذبه زمين توجه داشته و در مورد سقوط آزاد اجسام بر حسب جاذبه خورشيد، ثوابت، سيارات و اقمار بحث و گفتگو نموده است .

وفات:

در مـورد تـاريـخ وفـات شـيـخ بـهايی نيز اقوال گوناگون وجود دارد، صاحب (تاريخ عالم آرای عـبـاسی ) كه از مأخذ مورد اعتماد است، می گويد كه در شب چهارم شوال سال 1030 هـ .ق بيمار شد و هفت روز رنجور بود، تا اينكه در شب 11 شوال در گذشت و از آنجا به مشهد بردند و در آنجا كه درس می گفت، به خاكش سپردند.

 

تولد علی بن يوسف بن مطهر حلی در سال 635 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت:

رضی الدين، علی بن يوسف بن مطهر حلی در شب يك شنبه يازدهم شوال سال 635 هجری در شهر حله به دنيا آمد.

نسب:

شيخ رضی الدين علی، برادر بزرگ علامه حلی است. پدر آن بزرگواران شيخ سديد الدين، يوسف بن علی حلی، از فقهای نامدار شيعه و از بارزترين علمای زمان خود در علومی مانند فقه، اصول فقه و كلام بوده است.

خاندان:

گرچه ديار حله در قرن های هفتم و هشتم هجری مملو از گوهرهای گرانبها و ارزشمند بوده است; اما در ميان آنها خاندان هايی مانند آل طاووس و علامه حلی همچون درّ شب چراغ می درخشند و با انوار خيره كننده خود، چشمان همه ناظران را به سوی خود معطوف كرده اند و در ميان آنها افرادی يافت می شوند كه نه تنها در حله، كه در طول تاريخ اسلام كمياب و نادرند.

خاندان علامه حلی چنان نيست كه يك نفر عالم وارسته از ميان آن برخاسته باشد ; بلكه چندين عالم جليل القدر و عظيم الشأن از ميان آنها برخاسته و زمانی كه به هر يك از آنان نظر كنی می بينی كه: «جهانی است بنشسته در گوشه ای»آری، در اين خاندان، پدر، شخصيتی چون سديد الدين يوسف حلی است و از آنچنان پدر، فرزندانی پرورش يافته اند همچون علامه حلی، آن آفتاب عرصه فقاهت و كلام و آن شير مرد ميدان زهد و تقوا و رضی الدين حلی، كسی كه به قله های رفيع سير و سلوك الی اللّه رسيده است.

از ميان فرزندان علامه نيز، گوهرهايی نورانی چون فخر المحققين پا به عرصه وجود نهاده اند كه در نورانيت ذات و هدايت مردم دنباله پدر و خلَفی صالح برای او هستند.

مشايخ:

از بارزترين اساتيد شيخ رضی الدين حلی می توان به:

1ـ محقق حلی ره

2ـ شيخ سديد الدين حلی، پدر بزرگوار او

3ـ بهاء الدين علی بن عيسی اربلی، صاحب كشف الغمه اشاره نمود.

شاگردان:

عالمی بزرگوار با بيش از هفتاد سال زندگی در مهد علم و اجتهاد، شاگردان فراوانی تربيت نموده كه بارزترين آنها عبارتند از:

1ـ فخر المحققين، فرزند علامه حلی

2ـ شيخ قوام الدين محمد فقيه، فرزند بزرگوار او

3ـ شيخ عميد الدين ابی الفوارس

4ـ علی بن حسين نرسی استرآبادی

تأليفات:

متأسفانه با آن كه مقام علمی و جامعيت شيخ رضی الدين حلی بر كسی پوشيده نيست و از برادر بزرگوار او، علامه حلی، ده ها كتاب و تأليف به دست ما رسيده، ليكن از اين عالم فرزانه تنها يك اثر به يادگار مانده است.

تنها كتابی كه از شيخ بزرگوار، رضی الدين حلی به ما رسيده كتاب شريف «العدد القوية في دفع المخاوف اليومية» است.

كتاب «العدد القوية» كه در دو جلد تأليف شده و فقط جلد دوم آن موجود است، در سی فصل تنظيم شده و هر فصل مربوط به يك روز از ماه است.

پانزده فصل اول در جلد اول بوده، كه مفقود شده و حتی علامه مجلسی و صاحب رياض العلماء هم آن را نيافته اند و فقط پانزده فصل آخر كتاب يعنی جلد دوم آن موجود است.

وفات:

شيخ رضی الدين، علی حلی، پس از هفتاد و اندی سال ديده از جهان فرو بست ; اما خورشيد نورانی علم و فقاهت هرگز در اين خاندان به سردی و خاموشی نگراييد.

از تاريخ وفات آن بزرگوار اطلاع دقيقی در دست نيست و در كتب تراجم هم اشاره ای به آن نشده ; لكن آنچه مسلّم است او تا اوائل قرن هشتم هجری در قيد حيات بوده است.

از جمله ادله بر اين قول آن است كه شيخ در اجازه ای به فاضل نرسی تاريخ آن را سال 703 هجری ذكر نموده و با اين حساب وفات آن بزرگوار در قرن هشتم بوده و عمر شريفش به بيش از هفتاد سال می رسيده است.

 

درگذشت «ابوبكرمحمدبن عبدالله بن محمدبن صالح» در سال375هجري قمري

«ابوبكرمحمدبن عبدالله بن محمدبن صالح» مشهور به اَبهري در سال375هجري قمري درگذشت. ابهري فقيه و محدث مالكي مذهب بود و درسال 287هجري قمري بدنيا آمد. او دراوايل جواني اززادگاهش ابهربه بغداد رفت و سالها بود رياست پيروان مذهب مالكي دربغداد به او منتهي شد. ابهري مورد اعتماد و احترام بزرگان بغداد بود و گاه پيروان شافعي و حنبلي نيزبراي برخي از مسائل ديني به او مراجعه ميكردند. ابهري ازپذيرفتن منصب قضاوت خودداري كرد اما 60سال ازعمرخود را به تدريس سپري كرد. ابهري درجامع المنصور بغداد تدريس ميكرد و شاگردان زيادي ازسرزمينهاي مختلف اسلامي درجلسات درس او حاضرميشدند. «شَرحُ المُختَصَرُ الكَبير، و اَلفَوائِدُ المُنتَقاهُ الغَرائِب» ازآثارابهري بشمارميروند.

 

 

 

درگذشت « احمدبن اَسَدبن سامان خُدات »سرسلسله سامانيان در سال250هجري قمري

« احمدبن اَسَدبن سامان خُدات »سرسلسله سامانيان در سال250هجري قمري درگذشت. او اميرفَرغانه و سَمرقند بود. احمد بن سامان اهل دانش بود و مردي پاكدامن نيك سيرت، دادگر و كاردان توصيف شده است. درپايان دوره هارون كه رافع بن ليث درخراسان خروج كرد فرزندان اسد بن سامان به ياري هَرثمه به سركوبي رافع فرستاده شدند، ازاين رو مأمون فرزندان اسد ازجمله احمد را بسيارعزيز و گرامي ميداشت. بدين ترتيب احمدبن اسد بن سامان به حكومت فَرغانه منصوب شد و درسال227هجري قمري حكومت سمرقند نيزبدو سپرده شد. احمد با عدل وداد برمردم فَرغانه و سمرقند حكم ميراند و بعد ازمدتي حكومت سمرقند را به پسرش نصرواگذاركرد.

 

در گذشت سراج منير ازانديشمندان سرشناس پاكستاني در سال 1369 هجري شمسي

سراج منير ازدانشمندان و انديشمندان سرشناس پاكستاني در سال 1369 هجري شمسي درگذشت. او با نمايندگي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران درلاهور پاكستان همكاري گسترده اي داشت و درراه نشرزبان فارسي و معرفي شخصيت هاي ادبي، فرهنگي و فلسفي ايران خدمات ارزنده اي ارائه داد. ازجمله اقدامات مؤثر سراج منير چاپ كتاب ارزشمندي چون سخنوران ايران در مؤسسه مطالعات فرهنگي اسلامي پاكستان بود. سراج منير همچنين ازمؤسسان انجمن فارسي درپاكستان بشمارمي رود.

 

آغاز عمليات مسلم بن عقيل در سال 1361هجري شمسي

ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با همكاري يكديگر عمليات مسلم بن عقيل را با رمز يا اَباالفضل العباس در سال 1361هجري شمسي آغازكردند. اين عمليات درمنطقه غرب سومار و ارتفاعات مشرف بر مَندَلي اجراشد. هدف ازاجراي عمليات مسلم بن عقيل آزادسازي ارتفاعات مشرف برمندلي، و پاسگاههاي مرزي ايران بود كه با موفقيّت به پايان رسيد. درعمليات مسلم بن عقيل بيش از4000تن از افراد دشمن كشته يا زخمي شدند و صدها تن به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند.

 

درگذشت محمّدمقدم مدرّس و ايرانشناس معاصر در سال1375هجري شمسي

محمّد مقدم مدرّس و ايرانشناس معاصربر اثر سانحه تصادف در سال1375هجري شمسي درگذشت. دكترمقدّم پس ازاخذ درجه دكتري زبانشناسي ازامريكا مدتي تدريس تمدن ايران باستان را دردانشگاهها يوتا بعهده داشت و بعد ازبازگشت به ايران گروه زبانشناسي همگاني و زبانهاي باستادني دردانشكده ادبيات دانشگاه تهران بنياد گذاشت و 4سال مديريت آن را برعهده داشت. ازجمله فعاليتهاي دكترمقدم ابداع واژه هاي مورد نياز پارسي و سامان بخشيدن به آنها به شيوه علمي زبانشناسي بود. «بازگشت به الموت، جستاردرباره مهروناهيد، رازنيمه شب و رستم و سهراب ازشاهنامه» ازآثار دكترمحمد مقدم است.

 

روز همبستگي و همدردي با کودکان و نوجوانان فلسطيني

وي دانش آموزی ممتاز و موفق و به شجاعت و هوش سرشار مشهور بود، از کودکی به خواندن نماز در مسجد به ویژه نماز صبح بسیار اهمیت می داد.

هر وقت که می شنید فردی شهید شده با خود می گفت که انتقام خون شهدا را خواهم گرفت. او عاشق جهاد و شيفته شهادت بود.

یک روز پیش از شهادتش با همسن و سالهای خود در محله بازی می کرد. او در این بازی نقش پیکر یک شهید را ایفا می کرد که از ناحیه سر هدف قرار گرفته بود. روز بعد آرزوی او به حقیقت پیوست و در اثنای موشکباران هوایی به خودروی مجاهدان گروهانهای قدس از ناحیه سر به شدت مجروح گردید.

آري، او هنگام شهادت 7 سال بيشتر نداشت. کودک مظلوم فلسطيني، در هشتم محرم 1425 هجری در نزدیکی منزلش زمانيکه مشغول بازی بود، جنگنده های اف 16 رژيم صهیونیستی به منطقه صفطاوی حمله کردند و چند موشک را به سمت خودروی حامل تعدادی از رهبران و مجاهدان گروهانهای قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین شلیک کردند که خودروی مذکور بر اثر اصابت موشکها تکه تکه و تکه های آن به اطراف پراکنده شد و قهرمان کوچک ديار خون و شهادت نیز به شدت مجروح گردید که بر اثر شدت جراحات در 14 محرم روح پاکش عاشقانه پر گشود و با خنده اي مستانه به جمع عاشوراييان پيوست.


نوشته شده در   پنجشنبه 9 مهر 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode