ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 30 شهريور 1388     |     کد : 4786

دوشنبه 30 شهريور 2 شوال 21 سپتامبر

قوم عاد، مردمي در سرزمين "احقاف"، ميان يمن و عمان بودند كه در آن جا به خاطر وفور نعمت، از حال و روز خوشي برخوردار بودند ...

 

هلاكت قوم عاد

قوم عاد، مردمي در سرزمين "احقاف"، ميان يمن و عمان بودند كه در آن جا به خاطر وفور نعمت، از حال و روز خوشي برخوردار بودند و به خاطر رفاه زدگي و جهل عمومي مردم، به تدريج روش بت پرستي و گريز از توحيد و خداپرستي در پيش گرفتند و در فسق و فجور غوطه ور شدند و ظالمين و زورگويان آنان، به محرومان و مستضعفان ستم مي كردند.

خداوند متعال براي هدايت آن ها، حضرت "هود(ع)" را از ميان آنان به پيامبري برانگيخت. ] و اِلي عادٍ اَخاهُمْ هُوداً، قالَ يا قَومِ اعْبُدُو الله ما لَكُمْ مِنْ اِلهٍ غَيْرُهُ… [

هود، براي هدايت قوم خويش، تلاش بليغي به عمل آورد و در اين راه، سختي ها و آزارهاي فراواني متحمل شد وليكن جز عده اي اندك، گفتارش را تصديق و اندرزهايش را باور نكردند و در مقابل، وي را از خود طرد نمودند.

قوم عاد، بجاي پذيرش مواعظ خيرخواهانه هود(ع) و گرايش به خداپرستي و رها كردن جهالت و بت پرستي، به تكذيب اين پيامبر الهي پرداخته و هر روز وي را مورد استهزا و اذيت و آزار خويش قرار دادند، تا اين كه ابر سياهي بر آسمان آنان آشكار شد و بي خردان اين قوم، گفتند: از اين ابر، باراني نافع و سودمند خواهد باريد، ولي هود(ع) به آن ها گفت: اين ابر، ابر رحمت نيست بلكه غضب و عذاب است.

ساعاتي نگذشت كه صدق گفتار هود(ع) آشكار گرديد و باد تندي وزيدن گرفت و شدت آن چنان بود، كه اسباب و اثاثيه، حتي چهارپايان آنان را با نيروي شگرفي از زمين مي كند و به نقاط دور دستي پرتاب مي كرد.

هفت شب و هشت روز، وزيدن اين باد ادامه داشت و در اين مدت، طوفان شديد، ريك ها و شن هاي بيابان را بر سر مردم و خانه هايشان مي پاشيد و تمامي آن ها را به هلاكت رسانيد و به جز عده اي از اصحاب و ياران هود(ع)، كه به همراه وي در جاي امني، پناه گرفته بودند، كسي از آن قوم باقي نماند.

پس از آن ماجرا، حضرت هود(ع) به سرزمين "حضرموت" رفت و بقيه عمر خويش را در آن جا گذرانيد.

درباره تاريخ وقوع اين حادثه عظيم، مورخان اتفاق نظر دارند، كه در ماه شوال واقع گرديده است ولي در روز وقوع آن اختلاف دارند، برخي اول ماه شوال و برخي ديگر سي ام شوال را ذكر كرده اند.

آن هايي كه اول شوال را اختيار كرده اند، هفته اول شوال را "بردالعجوز" ناميدند. علت اين نامگذاري آن است كه عجوزي در اين ايام به خانه اي كه در زير زمين داشت، پنهان شده بود و از طوفان ريك و شن در امان بود، تا اين كه روز ششم، طوفان به خانه وي نيز سرايت كرد و او را نيز به هلاكت رسانيد.

 

تولد سيد محمد مهدی بحرالعلوم  در سال 1155 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت:پيش از پگاه اول شوال ( عيد فطر)  سال 1155 هجری قمری  در شب جمعه چشم به جهان گـشـود پـدر ارجمندش می گويد : در آن شب كه ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤيا امام هـشـتم (عليه السلام ) را ديدم كه شمع بزرگی را به شاگردش محمد بن اسماعيل بن بزيع می دهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن می كند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنيا را فرا می گيرد آری شمعی كه توسط امام رضا (عليه السلام ) افروخته شود، بايد نورش جهان را روشن سازد و جهانيان را فرا بگيرد.

تحصيلات:بحرالعلوم مقدمات نحو و صرف و ادبيات و منطق و فقه و اصول را با كوششی بی نظير نزد پدر خود و ساير فضلا و دانشمندان، در مدتی كمتر از چهار سال فرا گرفت، در اوايل بلوغ به درس خارج پدر خـود، و هـمچنين از مـحـضـر بزرگان استفاده شايانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عـمـيـق و طی مـرحـلـه سطح، به درجه اجتهاد عاليه نائل آمد و از اساتيد بزرگ خود اجازه اجتهاد گرفت .

پـس از كـربـلا بـه نجف مهاجرت كرد و در مركز بزرگ دانش های اسلامی، به بحث و تحقيق پرداخت و در مدتی كم كه هنوز سنش از 30 سال تجاوز نكرده بود ،ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت.

اساتيد:سـيـد مـهدی بحرالعلوم از محضر بزرگانی چون : پدر ارجمندش، استاد كل، وحيدبهبهانی، شيخ يوسف بحرانی صاحب حدائق و سيد محمد مهدی اصفهانی كسب علم نموده است.

شاگردان :عـلما و دانشمندان بسياری از محضر درس ايشان استفاده كرده و به مقامات والائی رسيده اند كه نام برخی از آنان را می آوريم:

1 ـ شيخ جعفر كاشف الغطا.

2 ـ سيد محمد جواد عاملی، صاحب موسوعه فقهی مفتاح الكرامة .

3 ـ شيخ محمد تقی اصفهانی، صاحب حاشيه بر معالم.

4 ـ شيخ احمد نراقی، صاحب مستند الشيعة فی احكام الشريعة.

5 ـ شيخ ابوعلی حائری، مؤلف كتاب منتهی المقال.

6 ـ شيخ اسداللّه تستری، نويسنده كتاب المقابيس.

7 ـ شيخ محمد علی زينی عاملی نجفی.

8 ـ سيد مير علی طباطبائی، صاحب الرياض.

9 ـ مولی محمد شفيع استرآبادی.

10 ـ شيخ حسين نجف.

11 ـ شيخ شمس الدين بن جمال الدين بهبهانی.

تأليفات :بحرالعلوم دارای تأليفات ارزنده ای در علوم مختلفه می باشد كه چند نمونه از آنها ذكر می شود.

1 ـ مصابيح، كتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات ).

2 ـ الـدرة الـنـجفية، منظومه ای در فقه، مشتمل بر دو هزار بيت شعر.

3 ـ مـشـكـاة الهدايه.

4 ـ الفوائد الاصوليه.

5 ـ حاشية علی طهارة شرائع المحقق الحلی.

6 ـ الفوائد الرجاليه پيرامون علم شامخ رجال.

7 ـ رسالة فی الفرق و الملل.

8 ـ تحفة الكلام فی تاريخ مكة و بيت اللّه الحرام.

9 ـ شرح باب الحقيقة و المجاز.

10 ـ قواعد احكام الشكوك.

11 ـ الدرة البهية فی نظم بعض المسائل الاصوليه.

12 ـ ديوان شعری كه دارای بيش از يك هزار بيت می باشد.

گفتار بزرگان :اسـتـادش وحـيـد بهبهانی در ستايش او می گويد : عزيز ترين و گرامی ترين فرزندانم، پژوهشگر و مـحقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و با هوش ،عالم با تقوا، سيد نجيب محمد مهدی.

مـحقق خوانساری و سيد حسين در اجازه ای كه به او داده اند، متذكر می شوند كه ايشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و يگانه روزگار می باشد.

صـاحـب مـنـتـهـی الـمقال می نويسد : رهبر دينی وارسته ای كه دوران مانند او را سراغ ندارد، و شـخـصـيـتـی كـه روزگار از آوردن نظير او، عقيم مانده است سيد دانشمندان و عالمان، و ولی فـاضلان، علا مه دهر و يگانه عصر، كسی كه اگر در معقول سخن گويد، می پندارم شيخ الرئيس ابوعلی سينا است، و اگر در منقول بحث كند ،بگويم اين علا مه و محقق است كه در فروع و اصول بحث می كند، و اگر در كلام مناظره كند، نخواهم گفت، جز اينكه او به خدا سيد مرتضی (علم الـهـدی) اسـت، و اگر قرآن را تفسير كند و به او گوش فرا دهم، حيرت زده خواهم گفت : گويا خدا قرآن را بر او نازل كرده است كه اين چنين از رموز و اسرار آن آگاه است.

در سـتـايـش و مدح او سخنها بسيار و نوشته ها بی شمار است، چرا كه او در عين اينكه دانشمندی بـزرگ بـود، در زهـد و عبادت نيز نظيری نداشت و با تمام وجود در خدمت بندگان خدا بود.

خصوصيات اخلاقی :بحرالعلوم دارای اخلاق پسنديده انسانی و پيامبر گونه بود تواضع و فروتنی او زبانزد خاص و عام، و عطوفت و مهربانی او نسبت به بينوايان و مستمندان، در بالاترين حد ممكن خود بود، كم سخن می گفت، سكوتش از حرف زدنـش بـيشتر بود، اگر سخنی به زبان می آورد با ذكـر خـدا همراه بود، هنگام راه رفتن هيبت و وقار خاصی داشت هيچ گاه به پشت سر خود يا به اطراف خود نگاه نمی كرد، مگر در حـال ضـرورت .

صـبـحـهـا را هـمـواره در بـحـث و تـدريـس و قضاوت بين مردم، و شبها را در مطالعه و تحقيق می گذراند و پس از اندكی خواب و استراحت، برای عبادت و مناجات به درگاه خداوند خـود را كاملا آماده می ساخت و برخی از كتب رجال در احوال آن بزرگوار نـوشـتـه انـد كـه : گـاهـی سـؤالاتـی از امام می كرد و به نحوی كه ما نمی دانيم، پاسخ در يافت می نمود .

نـوشته اند شبی شاگرد بر جسته اش سيد محمد جواد عاملی (صاحب مفتاح الكرامه ) را فرا خوانده، او را تـوبـيخ و سرزنش نمود مرحوم عاملی دليل نگرانی استادش را پرسيد، استاد در پاسخ گفت : يكی از برادران مسلمان كه همسايه شما است، تهيدست است او هر شب خرمای بد و ارزان قيمتی از بقال می گرفت و بچه های خود را با آن سير می كرد امروز رفته است از بقال خرما بگيرد، بقال از دادن خـرمـا امتناع ورزيده است، زيرا بدهكاری های آن بيچاره زياد شده بود و امشب او و بچه هايش بی شام مانده اند سيد جواد عاملی از آقا معذرت خواهی می كند و پوزش می طلبد.

بحرالعلوم در پاسخ او می گويد : معلوم است بی اطلاع بوده ای، چون اگر با علم به حال آن بيچاره شام می خوردی و به او اعتنا نمی كردی، كافر بودی، ولی آنچه مرا نگران و ناراحت كرده است، اين است كه تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشته ای ؟ بايد از حال برادرانت جستجو كنی و آنان را دريابی.

در هـر حـال سيد، سينی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست كه به مـنزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و اين پول را هم به او بپردازد تا قرض های خود را ادا كند، و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نكرد تااينكه آقای عاملی بر گشت و به او خبر داد كه غـذا را بـا هـمـسـايـه اش تـنـاول كرده و پول را هم به او رسانده است، و جالب اينجاست كه انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرض ها و ديون آن مؤمن بوده است.

لقب :امـا ايـنـكـه چـرا بـه او بحرالعلوم گفته اند، مورخين نقل كرده اند كه سيد مهدی به عنوان دانـشـجـو بـرای اسـتـفـاده از محضر درس فيلسوف بزرگ، ميرزا سيد محمدمهدی اصفهانی به خراسان سفر كرد مدت 6 سال در آنجا اقامت گزيد و بالاترين بهره ها را از استاد خود گرفت ميرزا اصـفـهانی كه از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گـفـت : انما انت بحرالعلوم (براستی تو دريای دانشی ) و از آن لحظه سيد به اين لقب مشهور شـد و امـروز خـانـواده بـحـرالـعـلـوم از خـانـواده های معروف و مشهور نجف اشرف می باشند و چهره های شاخصی در علم و عمل در بين آنان وجود دارد.

خاندان:سـيـد مرتضی طباطبائی بروجردی(ره) كه از علما و مراجع كربلا بود، دارای دو فرزند می باشد، يـكی سيد جواد كه جد مرحوم آية اللّه العظمی بروجردی (ره )است، و ديگری، سيد محمد مهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان فقها و علمای اسلامی می باشند.

زعامت و مرجعيت :سـيـد بـحـرالـعـلـوم پس از وفات استادش وحيد بهبهانی (قدس سره )، رهبری و زعامت و مـرجـعـيت شيعه را به دست گرفت و برای اينكه بتواند به مسائل اجتماعی و مشكلات گونا گون و فراوان امت اسلام رسيدگی نمايد و نظمی به حوزه های علميه بدهد، تمام اوقات خود را برای اين كار وقف نمود و با كمال اخلاص و جديت مشغول خدمت شد و از شخصيتهای بر جسته ای كه معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد، شـاگـرد بـزرگـوارش شـيخ جعفر كاشف الغطا(ره) را برای فتوی و پاسخ ‌به احكام شرعی تعيين نمود.

و هـمـچـنين شيخ حسين نجفی(ره) را كه از علمای مقدس و پارسای نجف اشرف بود، به عـنـوان امـام جـمـاعت در مهم ترين و مشخص ترين مسجد نصب نمود و شيخ شـريـف الدين محی الدين را برای قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگين تدريس و مشكلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.

وفات :او سرانجام در ماه رجب سال 1212 هجری قمری ، در سن 57 سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبيك گـفت و به سوی محبوب خود شتافت جسد او را كنار قبر شيخ طوسی(ره) در مسجد طوسی به خاك سپردند كه امروزه اين مقبره به اسم مقبرة الطوسی و بحرالعلوم معروف است.

 

رحلت آيت الله محمد رضا محقق تهرانی در سال ـ1291هـجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :حاج شيخ محمد رضا محقق تهرانی ـ فرزند مرحوم آقا حسين کرمانی و پدر بزرگوار شهيد علی محقق ـ يکی از دانشمندان بنام و از مجتهدين معاصر تهران بوده که در سال 1291 شمسی در تهران متولد شده است.

تحصيلات :ايشان مقدمات و ادبيات را در قم خواند و پس از آن به مشهد مشرف شده و دروس نهايی را از آيت الله حاج شيخ هاشم قزوينی و آيت الله حاج شيخ کاظم دامغانی و حاج شيخ حسن پائين خيابانی استفاده و تکميل نموده در دروس خارج آقا محمد آقازاده کفايی و آيت الله العظمی حاج آقا حسين قمی شرکت نموده و دروس معارف را از مرحوم آيت الله ميرزا محمد مهدی غروی اصفهانی استفاده کردند. پس از جريان مسجد گوهرشاد در سال 1314 شمسی و تبعيد آيات عظام خراسان و تعطيلی حوزه علميه مشهد ناچار به تهران برگشته و از محضر مرحوم آيت الله آقا ميرزا محمدعلی شاه آبادی بهره مند شده و سپس به قم آمده و از محضر آيات ثلاثه قم آيت الله حجت و آيت الله خوانساری و آيت الله صدر استفاده نموده و به تهران آمده و مدتی اقامت و پس از ورود آيت الله العظمی بروجردی باز به قم برگشته و مدت نه سال تمام به اتفاق باجناقش مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد جواد خندق آبادی ( سعيدمحمدی ) به درس خارج معظم له شرکت و استفاده نمودند.

تدريس :معظم له به مشهد مقدس عزيمت و در مدت دو سال توقف؛ به تدريس پرداخته و پس از آن به تهران بازگشته و در مدرسه مروی به تدريس فقه و اصول مشغول شده تا در سال 1358 شمسی که به علتی دروس را تعطيل و به تأليف موسوعه ( کتاب هفتاد جلدی ) حقايق الفقه در شری شرايع الاسلام پرداختند و تاکنون حدود پنجاه جلد از آن به زيور طبع آراسته گشتته است.

ايشان در مسجد خندق آباد واقع در خيابان مولوی اقامه جماعت می نمودند. وی خيلی نگران اين بوده است که مبادا عمرش برای ادامه تاليفات کفاف ندهد. لذا برای صرفه جويی در وقت حتی در بين نمازهای جماعتی که در مسجد برپا می نمودند مشغول تاليف کتاب می شدند. حدود 20 جلد باقی مانده هنوز چاپ نشده است .

وفات:ايشان در سال 1373ه ق در روز اول شوال ( عيد فطر) پس از جمع آوری و رسيدگی به امور فطريه های نمازگزاران نزديک ظهر به لقای حق شتافت. مقبره ايشان در صحن مطهر حضرت معصومه واقع در روبروی مقبره آيت الله حاج شيخ محمد جواد خندق ابادی و آيت الله شيخ فضل الله نوری می باشد.

 

هلاکت «عمروعاص» در سال42هجري قمري

«عمروعاص» ازسرسختترين دشمنان خاندان حضرت علي (ع) در سال42هجري قمري درمصربه هلاكت رسيد. عمروعاص ابتدا ازمخالفان دين اسلام بود اما درسال هشتم هجرت اسلام را پذيرفت و درچند مأموريت جنگي نيز شركت كرد. ازجمله اين مأموريتها ميتوان همراهي عمروعاص با سپاه اسلام در سرزميني درغرب رود اردن؛ تسخيردمشق و فتح مصررا برشمرد. عمروعاص پس از جنگ جَمَل به طرفداري ازمعاويه برخاست و درنبرد صِفّين هنگامي كه اميرمؤمنان علي (ع) و يارانشان با پيروزي چندان فاصلهاي نداشتند، دستورداد قرآنها را برسرنيزهها كردند و بااين حيله عمروعاص جنگ به نفع معاويه پايان يافت. پس از اين پيروزي معاويه عمروعاص را به فرماندهي عصرگماشت و او تا زمان مرگ دراين مقام بود.

 

درگذشت « محمّدبن اسماعيل بُخاري » در سال253هجري قمري

« محمّدبن اسماعيل بُخاري »ازمحدّثان مشهور در سال253هجري قمري درقريه فرهنگ ازتوابع سمرقند درگذشت. بخاري براي كسب علم به خراسان، عراق، مصر، حجازو سوريه سفركرد و ازعلماي عصرحديث شنيد. وي كه به امام بخاري مشهوراست كتاب جامع صحيح معروف به صحيح بخاري را تأليف كرده است. صحيح بخاري ازصحاح ستّه اهل سنت بشمار ميرود و حاوي 9000حديث نَبَوي برگرفته ازششصد هزارحديث است. مهمترين آثار امام بخاري درعلم فقه است و ازآن جمله« تاريخ كبير» را ميتوان نام برد.

 

درگذشت « اِبْن دَهّان» نحوي، لغوي، مفسّر، اديب و شاعر در سال569هجري قمري

« اِبْن دَهّان» نحوي، لغوي، مفسّر، اديب و شاعر بغدادي در سال569هجري قمري بدرود حيات گفت. ابن دهان ازمردم بغداد بود اما بعد از مدتي تحصيل درزادگاهش به اصفهان آمد و درمحضر علماي اين شهر دانش اندوخت. همچنين ازكتابخانههاي غني اصفهان بهره برد. اگرچه ابن دهان درنحو به سيبويه عصرو يگانه دهرشهرت داشت، صاحب مكتبي خاص درعلم نحو نبود و روش نحوي او همان مكتب بغداد است. ابن دهان قريحه شاعري هم داشت و شاگردان خود را نيز به سرودن شعر تشويق ميكرد. گفتني است كه كتابخانه عظيم و ارزشمند ابن دهان بخش براثرطغيان آب رود دجله آسيب بسيار ديد اما او براي احياي كتابهاي ازدست رفته تلاشي طاقت فرسا كرد و عاقبت بينايي خود را ازدست داد. ازآثار ابن دهان بخش كوچكي بصورت خطي باقيست كه درزمينه شعر و ادب است.

 

 درگذشت «امام فخررازي » در سال606هجري قمري

819 سال پيش درچنين روزي - اول شوال سال606هجري قمري: «امام فخررازي » حكيم و دانشمند گرانمايه ايراني در سال606هجري قمري به ديارباقي شتافت. وي ازعلماي شافعي و جامع علوم منقول و معقول بود. امام فخررازي درفقه و اصول، تفسير، حكمت، كلام، علوم ادبي، تاريخ و فنون رياضي دانشي درخور توجه داشت. وي همچنين به دو زبان فارسي و عربي مسلط بود و كتابهاي متعدد نوشت. ازمهمترين آثار امام فخررازي «مَفاتيحُ الغَيب» را ميتوان نام برد.

 

 

 

 

 

آغاز کار مجلس شوراي ملي فراسنه بنام كنوانسيون در سال1792ميلادي

با الغاي رژيم سلطنتي در فرانسه، مجلس شوراي ملي بنام كنوانسيون در سال1792ميلادي كارخود را آغازكرد. پس ازلغو سلطنت درفرانسه، نظام جمهوري دراين كشوربرقرارشد. اولين دوره جمهوري 12سال بطول انجاميد و شامل سه بخش بود: بخشهاي جمهوري اول فرانسه بنام هاي «كنوانسيون، ديركتوآر و كنسولا درتاريخ فرانسه» معروفند.

 

تولد دكترقوام نكرومه سياستمدار و باني استقلال كشور غنا در سال1909ميلادي

دكترقوام نكرومه سياستمدار و باني استقلال كشور غنا در سال1909ميلادي بدنيا آمد. او در نهضت استقلال طلبانه مردم غنا شركت كرد و پس ازاولين انتخابات عمومي دراين كشور به نخست وزيري رسيد. درآن زمان نكرومه رياست حزب ملي خلق غنا را بعهده داشت. اما درسال 1966ميلادي زمانيكه قوام نكرومه سرگرم ديدار ازكشورچين بود ژنرال ژوزف آنكِرآ درغنا كودتا كرد و دولت نكرومه سقوط كرد. غنا به ساحل طلا نيزمعروف است.

 

استقلال سرزمين بليز يا هندوراس در سال1981ميلادي

سرزمين بليز يا هندوراس از انگلستان استقلال سرزمين بليز يا هندوراس در سال1981 ميلادي مستقل شد. اين كشور ازسال1638ميلادي تحت سلطه انگليس بود اما درسال 1862ميلادي تابع جاماييكا شد كه خود مستعمره بود و درهمين ايام قانون اساسي هندوراس وضع شد و مردم اين كشوربه خودمختاري داخلي دست يافتند. سرزمين بليز پس از استقلال از انگليس به عضويت سازمان ملل متحد درآمد.

 

استقلال کشور ارمنستان سال1992ميلادي

ارمنستان استقلال سال1992ميلادي يافت. اين سرزمين بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مستقل و جزو كشورهاي مشترك المنافع شد. دولت شوروي پس از انقلاب اكتبر 1917ميلادي دولتي بر ارمنستان حاكم كرد كه ازدولت مركزي فرمان برد. ارمنستان در قرون مختلف تحت سلطه حكومتهاي مختلف بود. زماني مادها و هخامنشيان برارمنستان حاكم بودند و زماني هم اين سرزمين تحت سلطه عثماني ها بود.

 

 

 


نوشته شده در   دوشنبه 30 شهريور 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode