ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 28 ارديبهشت 1403
جمعه 28 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 7 شهريور 1388     |     کد : 4426

شنبه 7 شهريور 8 رمضان 29 اوت

درگذشت آيت الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي درسال 1369هجري شمسي...

 

درگذشت آيت الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي درسال 1369هجري شمسي

حضرت آيت الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي از مراجع تقليد شيعيان جهان درسال 1369هجري شمسي بر اثر سكته قلبي به رحمت حق پيوست . مرحوم آيت الله مرعشي در ماه صفر سال 1315هجري قمري در نجف در خانواده اي روحاني و اهل علم ديده به جهان گشود و از كودكي به تحصيل علوم متداول در حوزه پرداخت . ايشان مقدمات را نزد پدر و علم تجويد قرآن رااز شيخ نورالدّين بكتاشي آموخت.اين عالم رباني از شاگردان آيت الله خالصي در كاظمين بود و در ادامه تحصيل و آموختن فقه و اصول،حديث و رجال در كاظمين به نجف عزيمت كرد و علوم تفسير، كلام واصول اخلاقي را فرا گرفت . آيت الله مرعشي پس از كسب درجه اجتهاد از دهها تن از مراجع وعلماي حوزه علميه نجف به دستور آيت الله حائري يزدي در حوزه علميه قم به تدريس و تحقيق مشغول شد. ايشان در قم نيز از مطالعه غافل نماند و دانش خود را در زمينه هاي عرفان، علوم عقلي رياضيات، هندسه، علوم شيمي و ادبيات گسترش داد. ايشان در مبارزات علما و روحانيون با رژيم پهلوي همواره يار و همراه امام بود و با اعمال ضد انساني شاه مخالفت مي كرد. از مهمترين خدمات وي تأسيس كتا بخانه اي كم نظير در قم است كه بيش از 300000جلد كتا ب درآن نگهداري مي شود. گفتني است كه اين عالم وارسته در مسافرتهاي متعدد علمي ـ تحقيقي خود به مناطق مختلف جهان با افرادي فاضل و علمايي گرانقدر چون «علّامه بغدادي، هانري كُربَن و رابين درانات تاگور» مباحثات و مبادلات علمي داشت.

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :

مرحوم سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، در روز بـيـسـتـم صـفـر سال 1315 هـ. ق در نجف اشرف در يك خانواده علم و تقوى متولد شد.

پدر ايشان مرحوم سيد شمس الدين محمود حسينى مرعشى نجفى و جـد ايـشـان مـرحوم سيد على، معروف به سيد الاطبا يا سيد الحكما، مى باشد كه نسب شريفش با سى و سه واسطه به امام زين العابدين (عليه السلام ) منتهى مى گردد والده ماجده ايشان، علويه صالحه فاضله، بنت مرحوم آقا سيد ابوالقاسم خوئى، فرزند مرحوم سيد مهدى خـوئى اسـت كـه از بـنـى اعـمـام مـرحـوم آية اللّه سيد حسين كوه كمرى عم بزرگوار مرحوم آية اللّه سيد محمد حجت مى باشد.

تحصيلات :

ايـشان پس از طى مراحل مقدماتى و دروس سطح، نزد مرحوم والدشان، به خاطر هوش سرشار و عـشـق و عـلاقـه وافرى كه به تحصيل علوم دينى داشته اند، به حـوزه عـلميه نجف اشرف رفته و از محضر بزرگان استفاده نمودند، علاوه بر اين ساير علوم را نيز، مانند : علم حديث، رجال، درايـه، تـراجـم، انـساب، تفسير، كلام، عقايد، ديان، طب، تجويد و قرائت قرآن كريم، ادبيات،،حساب، هندسه و ساير علوم رياضى را از اعلام و مشاهير آن زمان بهره وافر برده و بر بسيارى از علوم مذكوره تسلط كامل يافتند.

اساتيد :

ايـشان از محضر بسيار از بزرگان كسب علم نموده است كه نام آنها عبارتند از :

1 - آقا ضيا الدين عراقى.

2 - شيخ عبد الكريم حـائرى .

3- سيد احمد بهبهانى.

4 - شيخ محمد حسين كـاشـف الـغـطـا.

5 - علا مه ميرزا آقا اصطهباناتى.

6 - والد معظمشان .

7 -شيخ محمد حسين شيرازى.

8 - ميرزا باقر ايروانى نجفى.

9 - اسماعيل محلا تى نجفى.

10 - سـيد حسن صدر.

11 - آقا شيخ عبدالنبى نورى.

12 - آقا حـسـيـن نجم آبادى.

تدريس :

سال 1343 هـ. ق در قم شـروع بـه تـدريـس سطح و خارج فقه و اصول نمودند، ايشان مى فرمودند :( من به قدرى براى تدريس مجهز بودم كه هيچگاه خسته نمى شدم و هر گاه كسالتى يا مشكلى براى من پيش مى آمد، نـذر مـى كـردم كـه اگر مشكل بر طرف شود، يك دوره مكاسب محرمه درس بدهم و اين كار در موارد بسيارى پيش آمد و تكرار شد ).

ايشان در طول بيش از 68 سال تدريس در حوزه علميه قم با تلاش و كوشش بى وقفه و بر قرارى روزانـه بـيـش از هفت جلسه درس، شاگردان بسيارى را تربيت نموده كه تـدريس ايشان در حوزه علميه نجف، تهران و قم، و تربيت هزاران شاگرد خداجوى كه خود هر يك از زمره بزرگان اسلام بوده و مى باشند، او را به عنوان يك شاخص فقاهت، در آفاق واكناف جهان، مشار اليه بالبنان نموده بود.

شاگردان :

ايشان در طول تدريس در حوزه علميه قم شاگردان بسيارى را تربيت نموده اند كه از جمله شاگردان بـر جـسـته و مبرز ايشان، مى توان :

1 - سيد باقر طباطبائى سلطانى.

2 - شـيخ مرتضى حائرى يزدى .

3 - شهيد مرتضى مطهرى .

4 - شهيد حاج شيخ حـسين غفارى .

5 - شهيد حاج سيد محمد على قاضى طباطبائى .

6 - شهيد صدوقى يزدى .

نام برد و بسيارى ديگر از بزرگانى كه از محضر ايشان تلمذ نموده اند .

تأليفات :

ايشان داراى تأليفات بسيار متعددى هستند كه نمى توان همه آنها را در اين مختصر گنجاند لذا از باب تبرك به چند نمونه از آنها اشاره مى نمائيم.

1 ـ كـتـاب مشجرات آل رسول اللّه الاكرم (صل الله عليه وآله ).

2 ـ كـتـاب الـمسلسلات فى ذكر الاجازات.

3 ـ كتاب طبقات النسابي.

4 ـ كـتـاب مـزارات العلويين.

5 ـ كـتاب الفوائد الرجاليه.

 6 ـ كتاب اعيان المرعشيين.

7 ـ كـتـاب الـلـئالى المنتظمةو الدرر الثمينة.

8 ـ مـسـتـدرك كـتاب شهدا الفضيلة.

9 ـ كـتـاب لـمـعـة النورو الضيا.

10 ـ رسـالـه سـجع البلابل فى ترجمة صاحب الوسائل .

11 ـ رسـالـه وسـيـلة المعاد فى مناقب شيخنا الاستاد.

12 ـ رسـالة لؤلؤة الصدف فى حياة السيد محمد الاشرف.

14 ـ رساله الفتحيه.

15 ـ رسـاله مطلع البدرين.

16 ـ رساله مفرج الكروب.

17 ـ رساله طريفه .

18 ـ رسـالـه در شـرح حـال استاد خود.

19 ـ كـتـاب منية الرجال فى شرح نخبة المقال.

20 ـ رسـالـه در شـرح حـال شـيـخ عز الدين بن اثير موصلى.

21 ـ كتاب سلوة الحزين و مونس الكئيب كشكولى.

22 ـ كتاب الشمعه فى مصطلحات اهل الصنعه.

23 ـ كتاب التجويد، مشتمل بر فوائد مهم علم تجويد .

24 ـ كتاب الرد على مدعى التحريف.

25 ـ حاشيه بر كتاب انوار التنزيل در تفسير قرآن.

خصوصيات اخلاقى:

يـكـى از خصوصيات ايشان اين بود كه مطالعات زيادى داشتند و هر كتابى كه به دستشان مى رسيد، همان شب اول مى نشستند و تا نصف شب و گاهى تا سحر مطالعه مى فرمودند سپس رئوس مطالب يا احيانا مطلبى اگر به نظرشان مى رسيد، در حاشيه ياد داشت مى كردند.

يـكـى ديگر از خصوصيات ايشان علاقه و عشق بى حد و حصر نسبت به كسب علم و دانش بود يك وقـتـى ايـشان نقل مى فرمودند : ( زمانى كه ما در نجف اشرف به تحصيل اشتغال داشتيم، گاهى مـى شـد كـه مـا تـا 40 روز اصـلا گوشت گيرمان نمى آمد كه بخوريم، خوب آقازاده هم بوديم و رويـمـان نمى شد برويم پيش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز كنيم و گاهى آنقدر سر گرم درس بوديم كه تا 24 ساعت گرسنه مى مانديم ولى اصلا توجه به اين مسائل نداشتيم ).

خصوصيت ديگرى كه داشتند، مى فرمودند : ( من از روز اولى كه خودم را شناختم و روى پـاى خـودم ايـستادم، از البسه خارجى استفاده نكرده ام ) و تاآخر عمرشان هم همينطور بـودند.

خـصوصيت ديگر ايشان، پايبندى ايشان به اقامه جماعت در حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها ) بود از همان زمان قديم، نزديك به 60 سال پيش ايشان مرتب سه وعده مشرف مى شدند به حرم مطهر و در آنـجـا اقـامـه جماعت مى فرمودند.

رفـتـار ايشان چه با اهل منزل و چه با ديگران بسيار صميمى بود و ايشان اجازه مى فرمودند كه هر كس مشكلى دارد بيايد مطرح كند و ارائه طريق مى فرمودند سينه ايشان به قول خودشان صندوق اسرار مردم بود ايشان در غم و شادى مردم شريك بودند و در مراسم مختلف وفيات و مجالس عقد و عروسى آنان شركت مى كردند ومى فرمودند :( من به اكثر منازل قمى ها قدم گذاشته ام ).

يكى ديگر از بارز ترين خصوصيات اخلاقى ايشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شديد نسبت بـه ائمه معصومين (عليه السلام )بود ايشان مى فرمودند از روزى كه خودم روى پاى خودم ايستادم، هر گاه لـبـاس نـوى مـى دوخـتم، نخستين بار مى بردم در حرمهاى ائمه (عليهم السلام ) و با ماليدن به ضريح، آن را متبرك نموده، بعد از آن استفاده مى كردم.

خدمات :

ايـشـان از زمـان قـديم كه در قم اقامت گزيدند، هميشه در فكر احداث مدرسه، مسجد، حـسـيـنـيه، كتابخانه و آثار و ابنيه خيريه بوده اند مثلا قبل از اين كه شهر قم داراى آب لوله كشى شـود، مردم از طريق آب انبارها، آب مصرفى خود را تأمين مى كردند لذا اين آب انبارها نقش مهمى در زندگى مردم داشتند به همين لحاظ ايشان در آن زمان، بيش از صدها آب انبار چه به صـورت مـستقيم كه خودشان بانى بودند و چه به صورت غير مستقيم كه دخالت داشتند، احداث نـمـودنـد، ايشان در ساخت مساجد و حسينيه هاى بسيارى چه در شهر قم و چه در شهرهاى ديگر و حتى در كشورهاى خارجى دخالت داشته اند مدارس علميه مرعشيه، مهديه، مؤمنيه، شهابيه و حسينيه جنب بيت و كتابخانه عمومى واقع در خيابان آذر قم از ديگر آثار احداث شده توسط ايشان است.

فعاليت :

مـعـظـم لـه در بـيشتر اوقات فراغت، اشتغال به تأليف و تصنيف در علوم و فنون مختلف اسـلامـى داشته اند علاوه بر آن همه روزه در سه وعده صبح و عصر و شب در حرم مطهر حضرت مـعصومه (سلام الله عليها ) اقامت جماعت مى فرمودند و اين كار را تا آخرين روز حيات مباركشان ترك نشد و يكى ديگر از كارهاى معمول ايشان، رسيدگى به امور مقلدين در داخل و خارج كشور بـوده اسـت بر قرارى ارتباط با علما و دانشمندان و نمايندگان خود در ساير بلاد و كشورها از اهم فـعاليت هاى ديگر ايشان به شمار مى رفته است.

مسافرت :

معظم له پس از كسب مدارج عالى و اشتغال به تدريس در حوزه علميه نجف اشرف، در سال 1342 هـ. ق بـه قـصد زيارت ثامن الائمه (عليه السلام) به ايران سفر مى كند پس از تشرف به ارض اقدس و زيارت مـرقد مطهر حضرت امام رضا (عليه السلام) به هنگام مراجعت در مجالس ديد و باز ديد در تهران ملاقاتى داشتند با علماى آن روز تهران از جمله مرحوم آقا شيخ عبدالنبى نورى و مرحوم آقا حـسـيـن نجم آبادى و سپس به قصد زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها ) عازم شهر مقدس قم مى شوند.

مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى به طور جدى از ايشان مى خواهند كه در قم اقامت نموده و به تدريس در حوزه مشغول شوند ايشان مى فرمايند من بـه قـصـد زيـارت آمـده ام و بـايـد بـر گـردم بـه نـجف اشرف ولى مرحوم آقا شيخ عبدالكريم به ايـشـان تكليف مى كنند و لذا معظم له از همان سال 1343 هـ. ق در قم ساكن مى گردند.

وفات :

سـرانـجـام، پـس از يك عمر سعى و كوشش در راه احياى شريعت نبوى (صل الله عليه وآله ) و نگهبانى از ميراث گـران سـنگ فرهنگ غنى اسلامى، پس از حدود يك قرن تعليم و تعلم و ارشاد و هدايت و تأليف، فقيه بزرگوار اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام )، علا مه نسابه، در هفتم ماه صفر سال 1411 هـ. ق، مـطـابق با هفتم شهريور 1369 هـ. ش، در سن 96 سالگى به لقا الهى شـتـافـت و تـشـيـيع بسيار با شكوهى از جنازه او به عمل آمد، و طبق وصيت در قسمت ورودى كتابخانه، كه سالها در گرد آورى كتاب هاى آن كوشيده بود، مدفون گرديد

 


نوشته شده در   شنبه 7 شهريور 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode