رویدادهای مهم 19 شهريور در گذر تاریخ
شهادت شهيد حسين كبيری (1364ش)
اشاره:شهيد حسين كبيري، سال ۱۳۴۸ش در منطقه رهنان شهر اصفهان چشم به جهان هستي گشود. کودکي را در جمع مردم صميمي زادگاهش سپري کرد و تحصيلات خود را تا پايان سال پنجم دبستان با موفقيت به پايان رساند. سپس ضمن تحصيل در مدرسه شبانه به کار مشغول گرديد. حسين براي مدتي در يک صافکاري مشغول بهکار شد با پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي، به عضويت بسيج خمينيشهر درآمد تا به اين وسيله، راهي ديار نور گردد؛ اما مسئولين با اعزام او مخالف بودند. بعد از مدتي، رضايتنامهاي نوشت و از پدر خواست تا با امضاء آن او را به سپاه عشق روحالله (ره) بفرستد. ولي چون پدر سواد خواندن نداشت، متن آن را خودش خواند و پدرش درحاليکه اشک ميريخت، برگه رضايتنامه حسين را امضاء کرد و حسين راهي ميادين نبرد حق عليه باطل شد. او ۶ يا ۷ ماه در عرصههاي نبرد جنگيد و سرانجام در عمليات قادر در تاريخ نوزدهم شهريورماه سال ۱۳۶۴ هجري شمسي در منطقه اشنويه در سن شانزده سالگي مجروح شد و هيچگاه به عقبه بازنگشت درحاليکه اکثر دوستان او به اسارت بعثيان درآمدند. پيکر پاک شهيد حسين كبيري را سيزده سال بعد در سال ۱۳۷۷ش در گلزار شهداي رهنان به خاک سپردند.
شهادت شهيد حسين ترك (1365ش)
اشاره: شهرستان آبادان در سال ۱۳۴۳ ميزبان کودکي بود که با آمدنش، عطر نجيب اذان در کوچه پسکوچههاي شهر پراکنده گشت و گلهاي آرميده بر آبشاران هميشه جاري شهر را غرق شور و شادي کرد: شهيد حسين ترك. وي در خانوادهاي منور به نور ايمان پرورش يافت. در هفتمين پائيز زندگي، پا به پاي بچههاي صميمي شهر راهي مدرسه شد اما ديري نپائيد که براي کمک به پدر به کار مشغول شد و مدرسه را رها کرد. در زمان اوجگيري مبارزات به پيروزي رساندن انقلاب اسلامي، با وجود سن کمش به خيل عظيم مردم معترض پيوست که شعارهاي نوشته شده روي ديوارهاي شهر در آن سالها، همگي گواهي بر نقش فعال او و همسالانش بهشمار ميرفت. با شروع جنگ ددمنشانه رژيم بعثي عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران، حسين بهطور داوطلبانه به جبهههاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد و پس از رشادتهاي فراوان، سرانجام در تاريخ نوزدهم شهريورماه سال ۱۳۶۵ هجري شمسي در سن ۲۲ سالگي در خاک مريوان اين دنياي فاني را وداع گفت و عاشقانه به عرش اعلي پر گشود. پيکر پاک شهيد حسين ترك را در گلزار شهداي رهنان به خاک سپردند.
انتقال «محمدعلي ميرزا» پادشاه مخلوع قاجار به روسيه (1288 ش)
اشاره: پس از شكست قواي محمدعلي شاه قاجار از مشروطه طلبان و فتح تهران توسط آزاديخواهان، محمدعلي شاه قاجار به سفارت روس پناهنده شد. پس از مذاكرات مفصَّل بين محمدعلي شاه قاجار پادشاه مخلوع و هيئت مديره كميسيون عالي، متشكل از نمايندگان مجلس و...، قرار بر اين شد كه شاهِ قاجار به همراه خانواده خود و همراهان، سفارت روس را به مقصد اروپا ترك كنند. از 25 تيرماه 1288 كه محمدعلي شاه به سفارت روس پناهنده شد تا اين روز در حدود پنجاه و هفت روز طول كشيد، سرانجام شاه قاجار به همراه 120 قزاق ايراني، به خواري از ايران رانده شد. او به روسيه رفت و در بندر اُدِسا در كنار درياي سياه، مسكن گزيد. طبق توافق و پيمان، قرار شد كه دولت ايران، ساليانه، يكصد هزار تومان به محمدعلي ميرزا و خانواده وي پرداخت كند و در عوض او هم املاكش را به دولت واگذار كرده، جواهرات سلطنتي را پس بدهد. با عزل محمدعلي شاه قاجار، احمد ميرزا به پادشاهي قاجار رسيد، هرچند به دليل اينكه دوازده ساله بود، تا سالياني، قدرت در دست نايب السلطنه قرار داشت و اوضاع مملكت روز به روز بدتر ميشد. دو سال پس از تبعيد محمدعلي شاه، وي در سر، سوداي سلطنت كرد و با تعدادي از هوادارانش وارد ايران شد. ولي اين عمل، تحقق نيافت و از آن پس، مقرري او نيز قطع شد.
درگذشت عالم مجاهد آيتالله «سيّد محمود طالقاني» اولين امام جمعه تهران (1358 ش)
اشاره: آيتالله سيّدمحمود طالقاني در سال 1289 شمسي (1329ق) در طالقان ديده به جهان گشود. وي پس از فراگيري دروس مقدماتي در زادگاه خود، راهي قم گرديد و پس از شركت در درس خارج حضرات آيات: سيّد محمد حجت كوه كمرهاي و سيّد محمدتقي خوانساري، از آيتالله شيخ عبدالكريم حائري يزدي، اجازه اجتهاد گرفت. مبارزات ايشان از زمان ورود به حوزه علميه قم شروع شد. در سال 1318، براي اولين بار، خشم خويش به رژيم را با صدور يك اطلاعيه در رابطه با كشف حجاب ابراز كرد و در پي آن دستگير و زنداني شد. پس از شهريور 1320، مبارزه را به طور رسمي آغاز كرد و پس از وقفهاي در اين ميان، به جرم پنهان كردن شهيد نواب صفوي راهي زندان گرديد. وي در سالهاي 1330 و 1331 بنا به پيشنهاد آيتالله بروجردي براي شركت در تشريك مساعي بين مسلمين، به كشورهاي مصر و اردن سفر كرد. آيتالله طالقاني با پيروي از امام خميني(ره) در سال 1342 وارد مبارزه با رژيم گرديد كه در اين راه چندين بار محكوم به زندان شد. او در طول دوران زندان،مرارتهاي فراواني را تحمل كرد ولي در راه تحقق آرمان بلند خويش، لحظهاي از خود خستگي و تزلزل نشان نداد. آيتالله طالقاني در طي بيش از يازده سال زندان، همواره به عنوان الگوي مقاومت و پايداري مطرح بود و پس از هر بار آزادي، راه گذشته خود را در مسير انقلاب اسلامي ادامه ميداد. اين عالم مجاهد، پس از آزادي از زندان در سال 1357، نقش مهمي در برپائي راهپيمائي عظيم و پرشور تاسوعا و عاشوراي آن سال داشت. آيتالله طالقاني، پس از پيروزي انقلاب، به رياست شوراي انقلاب برگزيده شد و در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي، به نمايندگي مردم تهران انتخاب گرديد. اين مبارز نستوه، در اوايل مرداد 1358، از سوي امام خميني، به امامت جمعه مردم تهران منصوب شد و آخرين نماز جمعه ايشان در سالگرد كشتار خونين 17 شهريور، در بهشت زهرا برگزار گرديد. آيتالله طالقاني در كنار سالهاي متمادي مبارزه، از فعاليتهاي علمي غافل نگرديد و آثار متعددي را به وجود آورد كه تفسير پرتوي از قرآن در 6 جلد، پرتوي از نهجالبلاغه، آزادي و استبداد، درسي از قرآن و درس وحدت، از آن جملهاند. سرانجام اين عالم بزرگ و مبارز انقلابي در 19 شهريور 1358 در 69 سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشئيعي باشكوه در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
استقرار اولين دولت مكتبي در جمهوري اسلامي به رياست شهيد «محمدعلي رجائي» (1359ش)
اشاره: پس از استعفاي دولت موقت به رياست مهندس بازرگان به دليل تسخير لانه جاسوسي آمريكا توسط دانشجويان پيرو خط امام در تهران، اولين انتخابات رياست جمهوري برگزار گرديد و ابوالحسن بنيصدر توانست با تزوير و عوام فريبي و نشان دادن خود به عنوان پيرو انقلاب و امام به اين مقام دست يابد. بر سر انتخاب نخستوزير و مسؤول انتخاب كابينه تا مدتها بحث و اختلاف وجود داشت تا اين كه با نظر مثبت حضرت امام و رأي اعتماد مجلس شوراي اسلامي، شهيد رجائي به نخست وزيري رسيد و مأمور تشكيل كابينه گرديد. وزراي كابينه پس از اخذ رأي اعتماد از مجلس، به عنوان اولين دولت مكتبي، كار خود را در نظام اسلامي آغاز كردند. بنيصدر در برابر اين انتخاب، در ابتدا بناي مخالفت گذاشت ولي وقتي احساس كرد در مقابل مجلس كاري از پيش نخواهد بُرد، به ناچار با اين انتخاب موافقت نمود. اما در هر فرصت ممكن، از تضعيف شخصيت شهيد رجائي در افكار عمومي خودداري نميكرد. در برابر جسارتها و اهانتهاي بنيصدر به عنوان رئيس جمهور، شهيد رجائي با توجه به حساسيت جوّ موجود، تمامي اين تلخيها و اهانتها را در كمال صبر و بردباري و متانت تحمل نمود و در مواقع لزوم، با ارايه استدلالهاي محكم و منطقي، به ايرادات مكرر بنيصدر پاسخ ميداد. در نهايت، كارشكنيهاي بنيصدر و اختلافآفرينيهاي او، كار را به جائي رسانيد كه به بنابه توصيه امام، مجلس شوراي اسلامي مسأله عدم كفايت سياسي او را به بحث گذاشت و با رأي مثبت به آن، بنيصدر از رياست جمهوري عزل گرديد. پس از آن، انتخابات دوره دوم رياست جمهوري برگزار شد كه به انتخاب شهيد محمدعلي رجائي به اين مقام انجاميد.
رحلت فقيه جليل، آيتالله «حاج شيخ ضياءالدين آملي» (1361ش)
اشاره: آيتالله حاج شيخ ضياءالدين آملي در سال 1283ش (1323ق) در خانواده علم و فضيلت و تقوا در شهر تهران ديده به جهان گشود. خانواده ايشان از عالمان معتبر به شمار ميآمدند و پدر ايشان، آيتالله محمدتقي آملي، از فقها و فلاسفه بزرگ زمان خود بود. آيتالله ضياءالدين آملي از كودكي به همراه پدر راهي نجف اشرف شد و پس از طي دروس مقدمات و سطح در محفل درس خارج حضرات آيات: ميرزامحمد حسين نائيني، سيّدابوالحسن اصفهاني، آقا ضياءالدين عراقي، ميرزا ابوالحسن مشكيني و شيخ محمدكاظم شيرازي جاي گرفت. ايشان داراي استعداد وافري بود و تحصيلات خود را به نيكوترين وجه به پايان رساند به طوري كه پيش از سي سالگي به درجه اجتهاد نائل آمد. آيتالله آملي در اين هنگام به دامادي آيتالله سيّد حسين طباطبائي قمي، از علماي بزرگ زمان، درآمد و از آن پس حلقه درس خود را در تهران و آمل تشكيل داد. ايشان سالهاي دراز به نمايندگي از آيتالله سيّد محسن حكيم و آيتالله سيّد حسين بروجردي در كشور مصر به سر برد تا به نشر معارف اهلبيت و حمايت از حوزه تشيع پرداخت. وي در مصر رهبري و زعامت شيعيان آن سامان را برعهده داشت و كرسي تدريس فقه جعفري در دانشگاه الازهر مصر را تاسيس كرد. آيتالله ضياءالدين آملي در سالهاي بعد به دليل دشمني حكومت وقت با شيعيان، به تهران بازگشت و به ادامه فعاليتهاي مذهبي و ديني خود پرداخت. اين عالم وارسته، زهد و بيتوجهي به زخارف دنيوي را سرلوحه اعمال خود قرار داده بود و به قرآن و احاديث اهلبيت(ع) عشق ميورزيد. به طوري كه در پنجاه سالگي تصميم به حفظ قرآن گرفت و پس از مدتي، اين كتاب آسماني را از حفظ نمود. آيتالله ضياءالدين آملي سرانجام در نوزدهم شهريور 1361ش برابر با بيست و يكم ذيقعده 1402ق در 78 سالگي در تهران درگذشت و در جوار حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد به خاك سپرده شد.
اعلام شهادت خبرنگار و ديپلماتهاي ايراني در مزار شريف پس از گذشت يك ماه (1377 ش)
اشاره: پس از تسخير شهر كابل توسط قواي طالبان و عقبنشيني نيروهاي دولت اسلامي افغانستان، سفارت ايران از كابل به مزار شريف منتقل شده و كارمندان سفارت ايران در آن شهر به امور ديپلماتيك خود مشغول گرديدند. با حمله نيروهاي افراطي گروه طالبان و اشغال مزار شريف، سفارت ايران در اين شهر مورد هجوم وحشيانه اين گروه قرار گرفت و بدون توجه به مصونيت سياسي و قوانين بينالمللي، نُه ديپلمات ايراني و خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي را به شهادت رساندند. با اين حال، گروه طالبان از پخش خبر شهادت اين افراد امتناع مينمود تا اينكه پس از 33 روز، شهادت ديپلماتها و خبرنگار ايراني را اعلام كردند.
رویدادهای مهم 22 شوال در گذر تاریخ
رحلت عالم بزرگ شيعه «سيّدنعمت الله جزايری» فقيه و دانشمند نامي (1112 ق)
اشاره: سيّد نعمت الله جزائري فرزند سيّدعبدالله كه از نوادگان امام موسي كاظم(ع) به شمار ميآيد، در حدود سال 1050 ق در (صباغيه) يكي از مناطق اطراف بصره به دنيا آمد. پس از تحصيل مقدمات در زادگاه خود، عازم شيراز شد و با جديت به ادامهي تحصيل و تدريس همت گماشت. در ادامهي راه به اصفهان رفت و از محضر درس محقق سبزواري، شيخ حرعاملي، ملامحسن فيض كاشاني و علامه محمد باقر مجلسي و... بهره برد و به سوي قلههاي كمال پيش رفت. وي چنان مورد توجهي علامهي مجلسي قرار گرفت كه به مدت چهار سال استاد را در انجام رسالت بزرگش كه تأليف كتاب شريف بحارالانوار بود، ياري كرد و بعدها خود يكي از مدرسان بزرگ اصفهان گرديد. نقل است كه بر اثر شدت مطالعه دچار چشم درد شد و داروي پزشكان فايده نبخشيد. او به همراه برادر راهي عتبات عاليات گرديد و خاك مقدس آن سامان را سرمهي چشمان خويش نمود و شفا يافت. سيّد جزائري در اواخر عمر به دعوت حاكم خوزستان راهي شوشتر گرديد و در آن ديار، مساجد و مدارس ديني فراواني پي افكند و به تربيت مشتاقان علوم اهل بيت(ع) پرداخت. همچنين از او كتب فراواني به جاي مانده است. سرانجام اين عالم رباني در راه بازگشت از مشهد رضوي بيمار شد و در جايدر - منزلگاهي نزديك پل دختر - دعوت حق را لبيك گفت و در همان جا به خاك سپرده شد.