ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 17 تير 1391     |     کد : 39185

نيمه شعبان ليلة‌القدر اهل بيت(ع) است

انسان كامل معصوم كه مصاديق منحصر آن عترت طاهره‏‌اند، عِدل و همتای قرآن حكيم است و براساس حديث متواتر ثقلين به هيچ وجه از يكديگر جدايی نمی‏‌پذيرند...

 انسان كامل معصوم كه مصاديق منحصر آن عترت طاهره‏‌اند، عِدل و همتای قرآن حكيم است و براساس حديث متواتر ثقلين به هيچ وجه از يكديگر جدايی نمی‏‌پذيرند... ميلاد ولی معصومی كه معادل قرآن مجيد است، حقيقت او و نبوّت يا امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) به نقل از مركز خبر حوزه، آيت‌الله‌العظمی جوادی آملی در نوشتاری ضمن اشاره به جايگاه و ارزش نيمه شعبان آورده‌‌اند : حضرت ولی عصر(عج) و آخرين حجّت الهی كه خير اهل الارض زمان ماست، در سحرگاه نيمه شعبان سال ۲۵۵ (ه. ق) چشم به جهان گشودند و اين شب مبارك كه ميلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نيز باشد، همان‏‌گونه كه به برخی اعمال ليالی قدر در اين شب نيز سفارش گرديده است.۲

نيمه شعبان، شب مباركی است كه در فضائل شباهت بسياری به ليالی قدر دارد و همان‏گونه كه در برتری شب‏های قدر فرموده‏اند كه« فإنّها ليلة آلی الله علی نفسه الا يردّ سائلاً له فيها ما لم يسأل معصية».۳ در فضيلت شب نيمه شعبان نيز نبی مكرم اسلام‏صلی الله عليه و آله و سلم فرمود كه خداوند در شب نيمه شعبان به اندازه موی گوسفندان قبيله بنی‏كلب بندگانش را می‏آمرزد: يغفر الله ليلة النصف من شعبان من خلقه بقدر شعر معزی بنی‏كلب۴ و اين سخن، كنايه از فراوانی آمرزيده شدگان در آن شب مبارك است.

كلام نورانی ديگری از امام صادق(عليه‌السلام) نشان می‏دهد نيمه شعبان نيز در حدّ خويش، شب قدر و واجد يكی از درجات تقدير امور است. ايشان در برابری اين سنت با ليالی مباركه قدر فرمود: «انّها الليلة التی جعلها الله لنا أهل البيت بإزاء ما جعل ليلة القدر لنبيناصلی الله عليه و آله و سلم»۵؛ همان‏طور كه خداوند به پيامبرصلی الله عليه و آله و سلم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بيت نيز نيمه شعبان را عطا كرد.

امام باقر(عليه‌السلام) در پاسخ پرسشی درباره فضيلت شب نيمه شعبان فرمود كه با فضيلت‏‌ترين شب پس از ليلة القدر شب نيمه شعبان است كه خداوند در اين شب فضل خويش را بر بندگانش ارزانی می‏‌دارد و با منّ و كرم خود آنان را می‏‌آمرزد، پس برای نزديكی به خدای سبحان در اين شب بكوشيد چون خداوند سوگند ياد كرده است كه هيچ سائلی را تا وقتی كه امر ناپسند و گناهی نخواسته است‏ محروم نگرداند: هی أفضل ليلة بعد ليلة القدر؛ فيها يمنح الله تعالی العباد فضله و يغفر لهم بمنّه. فاجتهدوا فی القربة إلی الله (تعالی) فيها، فإنّها ليلة آلی الله تعالی علی نفسه ألا يرد سائلاً له فيها، ما لم يسئل معصية و… فاجتهدوا فی الدعاء و الثناء علی الله (عزّ وجلّ).۶

پيامبر گرامی اسلام‏ صلی الله عليه و آله و سلم نيز شب نيمه شعبان به عايشه فرمود كه در نيمه شعبان اجل‏ها نوشته و ارزاق قسمت می‏گردد و خدای عزّ وجلّ در اين شب بيش از موهای بزهای قبيله بنی‏كلب، بندگانش را می‏آمرزد و فرشتگان را به آسمان دنيا و از آنجا به زمين نازل می‏كند و در اين نزول ابتدا در مكه فرود می‏آيند: اما تعلمين أیّ ليلة هذه؟ إنّ هذه الليلة ليلة النصف من شعبان؛ فيها يكتب اجال و فيها تقسم أرزاق و إنّ الله (عزّوجلّ) ليغفر فی هذه الليلة من خلقه أكثر من عدد شعر معزی بنی كلب و ينزل الله (عزّوجلّ) ملائكة إلی السماء الدنيا و إلی الأرض بمكة.۷

راز همتايی ليله ميلاد امام زمان(عج) با شب قدر

انسان كامل معصوم كه مصاديق منحصر آن عترت طاهره‌‏اند عِدل و همتای قرآن حكيم است و براساس حديث متواتر ثقلين به هيچ وجه از يكديگر جدايی نمی‏‌پذيرند. قرآن تجلّی كتاب تدوينی خدا و انسان كامل معصوم تجلّی كتاب تكوينی اوست. همان‏طور كه با نزول قرآن در ظرف زمانی معیّن، آن ظرف معهود، قدر يافته و شب قدر می‏‌شود، با تجلّی امام معصوم و تنزلش از مخزن غيب الهی در ظرف زمان معیّن، آن ظرف شخصی قدر پيدا می‏‌كند و شب قدر می‏شود، زيرا هرچند ممكن است زمان و زمين به واسطه صدورشان از منبع غيب الهی حَظّی از قداست داشته باشند؛ امّا آنچه مايه شرافت زمان است همانا متزمّن و آنچه مايه فخر مكان است همانا متمكّن است.

بر طبق اين بيان جامع، ميلاد ولی معصومی كه معادل قرآن مجيد است، حقيقت او و نبوّت يا امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود. و برهمين اساس آنچه درباره حضرت صديقه كبری، فاطمه زهرا(عليهاالسلام) و نيز درباره ميلاد حضرت خاتم الاولياء(عج) مبنی بر تطابق حقيقت آن ذوات مبارك با ليلة القدر يا معرفی ميلاد آنان به عنوان شب قدر مطرح می‏گردد، از سنخ تمثيل است نه تعيين، همچنان كه در دعای شب مبعث رسول اكرم‏صلی الله عليه و آله و سلم سخن از جريان تجلی اعظم به ميان می‏آيد: اللّهمّ إنّی أسئلك بالتجلّی الأعظم فی هذه الليلة من الشّهر المعظّم والمرسل المكرّم.۸

روايات معصومان(عليهم‌السلام) نيز گويای تبيين پيوند ناگسستنی قرآن و عترت‏اند و هم‌سو با حديث ثقلين، گواه جدايی‌ناپذيری اين دو حقيقت و احكام آن‏ها از يكديگرند. همين پيوستگی در مقام معرفت نيز جريان دارد. ائمّه(عليهم‌السلام) برای معرفی خود از قرآن كمك می‏‌گيرند و برای شناساندن قرآن از حقيقت خودشان سخن می‏‌گويند، زيرا هيچ يك را به‌ ديگری نمی‏‌توان شناخت.

از آنجا كه حضرت خاتم الاوصياء حجة بن الحسن المهدی(عج) عصاره فضائل اهل بيت وحی(عليهم‌السلام) بلكه تمام انسان‏‌های كامل است، ظرف زمانی تجلّی او از مخزن غيب الهی در نشئه مُلك در ميان ساير ايام مبارك و مواليد حجج الهی(عليهم‌السلام) برجستگی خاص و ويژه‏ای يافته است كه در پرتو آن هم‌طراز ليالی قدر، بلكه شبی از شب‏‌های محتمل قدر به شمار می‏آيد.

گويا در عصر ما كه زمان ولايت آن آخرين ولی معصوم است، مقدرات عالم در مراتبی رقم می‏خورد كه از شب ميلاد آن حضرت در نيمه شعبان آغاز گرديده و در شب‏‌های ماه مبارك رمضان يكی پس از ديگری تثبيت می‏‌شود.

عيد ميلاد امام عصر(عج)

قرآن كريم بزرگداشت و گراميداشت آيات خدا را از نشانه‏‌های تقوای قلوب و صفات متقيان می‏‌داند: ﴿ومَن یُعَظِّم شَعئِرَ اللهِ فَاِنَّها مِن تَقوَی القُلوب﴾۹ و وجود گرامی امام معصوم از برترين آيات، نشانه‏‌ها و شعائر آن ذوات قدسی الهی است و تكريم و بزرگداشت در ايام ميلاد يا شهادت، مصداق تعظيم شعائر خدای سبحان است؛ اما در بزرگداشت ائمه هدايت به ويژه امام عصر(عج) كاری شايسته انجام است كه در پرتو آن، كشور امام زمان(عج) تا ظهور حضرتش به قدر امكان از خطرها مصون بماند.

برخی اعمال با نيمه شعبان سنخيت ندارد

برخی از اعمال كه در اين اعياد شريف صورت می‏پذيرد، مانند تهيه كيك‏های بزرگ، چراغانی‏های زيبا و شادباش گفتن، در برخی موارد كاملاً بی‏ارتباط به ميلاد شريف عصاره هستی است، به گونه‏ای كه در چين كمونيست، ژاپن يا ساير ممالك الحادی و در عيدهای موهوم و بی‏اساسی كه هيچ بهره‏ای از حقيقت ندارند، اين اعمال انجام می‏شود، در حالی كه بايد اين جشن‏های بزرگ و ايام خجسته را به برنامه‏ها و اعمالی زينت داد كه با مولود آن عيد پيوند داشته باشند و چون از دستاوردهای ظهور حضرت بقية الله الاعظم(عج) بلوغ عقول انسان‏ها و كشف گنجينه‏های فهم بشر است، در چنين روزهايی خجسته سزاست به اموری پرداخته شود كه رشد و تكامل فهم و عقل انسان‏ها و منتظران آن حضرت را تأمين می‏كند.آنجا كه تلاش برای فهم و رشد عقل صورت می‏گيرد، شايسته بزرگداشت عيد ميلاد حجة بن الحسن(عليه‌السلام) و جايگاه اهل انتظار است.

راه معرفت امام زمان(عج)

غيبت امام زمان همواره مسئله‏‌ای مهم، معتبر و اصيل بوده است، به گونه‏‌ای كه همه معصومان(عليهم‌السلام) از نبی مكرم اسلام‏ صلی الله عليه و آله و سلم تا امام عسكری(عليه‌السلام) بارها به وجود مبارك ايشان و ويژگی‏هايشان اشاره فرموده‏اند. روايات مجامع روايی شيعه و غير شيعه در اين‏باره نه از حد استفاضه بلكه از تواتر متعارف نيز فزون‏تر است.

محمد بن عثمان عَمْری۱۰ می‏گويد: از پدرم شنيدم كه در خدمت امام حسن عسكری(عليه‌السلام) بودم كه پدرم پرسيد: اين سخن حق است كه پيامبرص فرموده‏اند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً جاهلية؟ فرمود: آری، اين سخن درست است و هيچ ترديدی در آن نيست، همان‏طور كه شكی در روز بودن اين روز روشن نيست: إن هذا حق كما أن النهار حق؛ سپس پدرم عرض كرد: پس از اينكه شما رحلت كرديد، امام بعد از شما كيست؟ امام عسكری(عليه‌السلام) به نام مبارك حضرت ولی‏عصر(عج) اشاره كرد و آن‏گاه فرمود: او غيبتی طولانی دارد كه در آن عده‏ای سرگردان، گروهی هلاك و دسته‏ای دچار ترديد می‏‌شوند: اما انّ له غيبة يحار فيها الجاهلون و يهلك فيها المبطلون و ….۱۱

بر اين اساس، غيبت ولی‏عصر(عج) برای بسياری دشوار می‏آيد و شكوك و شبهات اذهان بسياری را مسموم می‏كند و عده‏ای می‏گويند كه چگونه می‏شود انسانی بيش از هزار سال زنده بماند و گروهی سخن می‏‌رانند كه از كجا معلوم است كه بيايد و كسان ديگر شبهات ديگری، ساده‏‌تر يا پيچيده‏‌تر را در اذهان می‏پرورند و آن را می‏‌پراكنند.

از سويی ديگر، زمان ظهور وجود مبارك بقية الله الاعظم(عج) معلوم نيست گرچه ما بايد همواره منتظر ظهور خجسته حضرتشان باشيم و امكان دارد خدای نخواسته غيبت ايشان طولانی شود و ترديدها، شكوك و شبهه‏ها نيز افزايش يابد! چه كنيم تا به اين ترديدها در ابعاد فردی يا اجتماعی مبتلا نشويم؟ درباره مسائل و مباحث دينی، به ويژه چالش‏های فرا روی حكومت اسلامی نظير مبحث ولايت فقيه، به دام قرائت‏های مختلف گرفتار نياييم؟ در باتلاق شبهات فرو نرويم و با شناختِ اصيل امام و امامت مشكلات موجود در اين زمان را باز شناخته و بگشاييم؟

شناخت ولی خدا و امام عصر(عج) تنها راه نجات و رستگاری است كه با درخواست از ذات اقدس خداوند و مجاهده علمی و عملی شدنی است.

‌‌‌‌‌‌وعده نجات از جهالت و رهايی از ظلمت گمراهی، دل انسان‏های بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضی شاگردان خاص اهل بيت(عليهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت آخرين حجّت الهی در محضر ايشان مطرح كرده‏اند، چنان‏كه جناب زراره می‏گويد: از امام صادق شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می‏‌كشند؛ سپس فرمود: ای زراره! اوست كه انتظارش را می‏كشند و مردم در ولادتش شك می‏كنند؛ برخی می‏گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غائب است؛ دست‌ه‏ای گويند به دنيا نيامده و عده‏ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، موعود منتظر است؛ ولی خدای والا می‏‌خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‏گرايان دچار ترديد می‏‌شوند.

زراره (كه گويا از چنين فضای پر شبهه‏‌ای هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به امام صادق(عليه‌السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادراك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: اللّهمّ! عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرّفنی نفسك لم أعرف نبیّك. اللّهمّ! عرّفنی رسولك، فإنّك إن لم تعرّفنی رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهمّ! عرّفنی حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفنی حجّتك ضللتُ عن دينی.۱۲

دعا تنها مجموعه‏ای از الفاظ برای خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‏‌های ارزشمندی در دعای معصومان(عليهم‌السلام) نهفته است كه فهم آن‏ها و تأمل در آموزه‏‌هايشان آثار ارزشمند علمی و عملی به بار می‏آورد، چنان كه زراره در پی آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد.

برای شناخت مقام والای امامت و شخصيت منحصر به فرد امام عصر(عج) راه‏های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‏هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده و يا فرموده امامان ديگر(عليهم‌السلام) درباره آن حضرت است از بهترين اين راه‏هاست.

همان‏‌گونه كه تأمل در عبارات نهج البلاغه، سخنان سيد الشهدا (عليه‌السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند صحيفه سجاديه گويای برنامه‏های امام علی، امام حسين و امام سجاد(عليهم‌السلام)اند و از ايجاد حوزه‏‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(عليهماالسلام) استنباط می‏‌گردد، از ادعيه مأثور يا مرتبط با امام عصر(عج) برنامه‏‌های ايشان فهميده می‏شود؛ زيرا وقتی امامی دعا می‏‌كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگی‏‌های امامت و وظيفه امام در برابر امّت و چگونگی پيوند امام با امّت و تأثير ملكی و ملكوتی امام را تشريح می‏‌كند.

بر اين پايه، كسی كه می‏‌خواهد وجود مبارك ولی عصر(عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‏‌ها و دعاهای مرتبط با آن حضرت را به دقّت بررسی كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد.

از سوی ديگر، شناخت امام زمان(عج) مراتبی دارد كه تأثيرگذاری آنها در زدودن غبار جاهليت و پاك كردن گرد تحجّر و ارتجاع يكسان نيست، زيرا آثار هر مرتبه از معرفت در تبيين انتظار حقيقی و صحيح، با مرتبه ديگر متفاوت است؛ مثلاً شناخت شناسنامه‏ای امام عصر(عج) و دانستن تاريخ ولادت و زمان غيبت صغرا و كبرا و امثال آن، هرگز همانند معرفت معنای حقيقی امامت و شناخت حقيقت ولايت و انطباق انحصاری آن شخصيت حقوقی در فلان شخص حقيقی نخواهد بود؛ همان‏طور كه براهين حدوث، نظم، امكان ماهوی، امكان فقری و نظاير آن‏ها برای شناخت خدا راهگشاست؛ امّا آن كه خدا را با الوهيت می‏‌شناسد، بهترين راه معرفت خداوند را پيموده و خداشناس خوبی شده است؛ و نظير اينكه هرچند شناخت رسول از راه معجزه [كافی است؛ ولی] مرتبه بالای معرفت را تأمين نمی‏‌كند؛ امّا آن كه رسول را با علم به رسالت می‏‌شناسد، از معرفت آن حضرت به‏‌سبب معجزه بی‏نياز می‏‌شود، چرا كه وقتی معنی الوهيت و رسالت فهميده شد، خداوند و رسول شناخته می‏شوند.

در روايت كلينی و صدوقِ است كه ولی امر با اين خصوصيات شناخته می‏شود: اعرفوا الله بالله و الرسول بالرسالة و أولی الامر بالأمر بالمعروف و العدل و الاحسان۱۳؛ امّا اين نقل كافی نيست، زيرا هرگز با صرف امر به معروف و عدل و احسان نمی‏توان ولی امر را شناخت، چون آمران به معروف و… بسيارند، به همين سبب در نقل ديگری فرمود: … بالمعروف و العدل و الاحسان۱۴ نه «بالأمر بالمعروف»، زيرا امام با معروف، عدل و احسان شناخته می‏شود نه با امر به آنها. آن كه ولی خداست و ولايت امر را بر عهده دارد به دستور دادن به معروف، عدل و احسان بسنده نمی‏كند بلكه سنّت او معروف و سيرتش عدل و سريره او احسان است.

اگر كسی معروف‏شناس باشد، حقيقت آن را در ولی امر در می‏يابد. همان‏طور كه شناسنده عدل و احسان، عدل و احسان را در سنّت و سريره و سيره امام مشاهده می‏كند و در می‏‌يابد كه او صاحب مقام ولايت است.

والاترين راه شناخت امام عصر(عج)

انسان برای باريافتن به شناخت خداوند، گاه از نشانه‏‌های آفاقی و گاه از آيات انفسی بهره می‏برد و در مرتبه‏‌ای ديگر بر اساس اعرفوا الله بالله۱۵، بك عرفتك و أنت دللتنی عليك۱۶، يا من دلّ علی ذاته بذاته۱۷ خداوند را از راه وجود مباركش می‏شناسد و شاهدانه در می‏يابد كه ﴿اَو لَم یَكفِ بِرَبِّكَ اَنَّهُ عَلی كُلِّ شی‏ءٍ شَهيد﴾.۱۸ چنين كسی به آنان كه در پی آيات آفاقی و انفسی‏اند به زبان حال می‏گويد كه چرا ذات حق را غائب می‏پنداريد و با جست‏وجو در آفاق و انفس، راهی به سوی او می‏جوييد، در حالی كه پيش از آن دو، خدا مشهود شماست. ابتدا فرمود: ﴿سَنُريهِم ءايتِنا فِی‏الاءفاقِ وفی اَنفُسِهِم حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الحَقّ﴾۱۹؛ آن‏گاه كفايت خداوند برای شناختش و بی‏نيازی از آيات آفاقی و انفسی را در اين‏باره يادآور شد: ﴿اَو لَم یَكفِ بِرَبِّك﴾۲۰ و سپس دليل كفايت وجود مبارك حق را برای شناخت او چنين بيان كرد: ﴿اَنَّهُ عَلی كُلِّ شی‏ءٍ شَهيد﴾.۲۱

هرچه را انسان بخواهد مشاهده كند، نخست خدا را می‏بيند. قبل از آنكه دليل، فهم دليل، بلكه خود را كه مستدل است ادراك كند، خدا را می‏فهمد. «شهيد» در آيه ياد شده بر وزن فعيل و به معنای مفعول است نه فاعل۲۲، زيرا اگر فاعل و به معنای شاهد باشد يعنی خداوند شاهد همه جا و همه چيز است۲۳، پس به نشانه‏های آفاقی و انفسی نيازی ندارد؛ اين استدلال نسبت به مدعای آيه، برهان تمامی نيست، چون ادعای آيه آن است كه شناسنده ذات اقدس حق از نشانه‏های آفاقی و انفسی بی‏نياز است، بنابراين واژه شهيد در آيه بايد به معنی مشهود باشد تا برهان بدين‏گونه تمام شود: شما برای شناخت ذات حق به آيات آفاق و انفس نياز نداريد، زيرا حق در بالاترين مرتبه ظهور و شهود است و اقتضای شدت در اين وصف، آن است كه قبل از شهود هر چيزی، او مشهود گردد.

خدا كه فی الأشياء علی غيرممازجة۲۴ است و حضوری نامتناهی دارد، از آن جهت كه ﴿یَحولُ بَينَ المَرءِ وقَلبِه﴾۲۵ است، نياز ندارد او را از بيگانه جويا شويم: ﴿اَو لَم یَكفِ بِرَبِّكَ اَنَّهُ عَلی كُلِّ شی‏ءٍ شَهيد﴾.۲۶

چنين شناختی سودمندترين شناخت‏ها و برای همگان شدنی است. اين راه، همان راه قلب است كه پيمودنش به دانستن اصطلاحات فلسفی، كلامی يا درس‏های حوزوی و دانشگاهی نياز ندارد و هدايتی همگانی و هميشگی است.

نبی مكرم اسلام‏ صلی الله عليه و آله و سلم و ائمه طاهرين(عليهم‌السلام)، مظاهر تامّ اسما و صفات ذات اقدس خداوند و بالاترين نشانه‏های اويند و همان‏گونه كه خدای تعالی اصالتاً دارای بالاترين مرتبه ظهور و مشهوديت است، مظاهر تمام‏نمای ذات اقدسش نيز تبعاً از رتبه‏‌ای پايين‏تر از مشهوديت حق و برتر از غير او برخوردارند.

طبق آنچه گذشت، بهترين راه شناخت رسول خدا و امامان هدايت، همان راه قلب و فهم شاهدانه الوهيت، نبوّت و امامت است.

پاورقی ها :

۱ ـ الكافی، ج ۱، ص ۴۶۷؛ من لايحضره الفقيه، ج۴، ص۱۷۷/

۲ ـ ر.ك: اقبال الاعمال، ص ۲۱۴/

۳ ـ الامالی، طوسی، ص۲۹۷؛ وسائل الشيعه، ج ۸، ص ۱۰۶/

۴ ـ فضائل الأشهر الثلاثه؛ ص۶۱؛ بحار الانوار، ج ۹۴، ص ۸۶/

۵ ـ الامالی، طوسی، ص ۲۹۷؛ مصباح المتهجد، ص۷۶۲؛ بحار الانوار، ج۹۴، ص۸۵/

۶ ـ الامالی، طوسی، ص ۲۹۷/

۷ ـ فضائل الأشهر الثلاثه، ص۶۲؛ بحار الانوار، ج۹۴، ص۸۹/

۸ ـ البلد الامين، ص۱۸۳/

۹ ـ سوره حج، آيه ۳۲/

۱۰ ـ از وكلای امام حسن عسكری(عليه‌السلام).

۱۱ ـ كمال الدين، ج۲، ص۸۱؛ كفاية الاثر، ص۲۹۶؛ كشف الغمه، ج۲، ص ۵۲۸/

۱۲ ـ الكافی، ج۱، ص۳۳۷؛ كمال الدين، ج ۲، ص ۱۲/

۱۳ ـ الكافی، ج ۱، ص ۸۵؛ التوحيد، صدوق، ص ۲۸۶/

۱۴ ـ الكافی، ج ۱، ص ۸۵؛ التوحيد، صدوق، ص ۲۸۶/

۱۵ ـ همان.

۱۶ ـ اقبال الاعمال، ص ۳۳۵؛ البلد الامين، ص۲۰۵، «دعای ابی‏حمزه ثمالی در سحر».

۱۷ ـ بحار الانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۹، «نافله فجر».

۱۸ ـ سوره فصّلت، آيه ۵۳/

۱۹ ـ همان.

۲۰ ـ سوره فصّلت، آيه ۵۳/

۲۱ ـ همان.

۲۲ ـ ر.ك: تفسير البحر المحيط، ج۷، ص۴۸۲؛ مجمع البيان، ج ۱۰ ـ ۹، ص۳۰/

۲۳ ـ التفسير المنير، ج۲۵، ص۱۵/

۲۴ ـ التوحيد، صدوق، ص ۳۰۶/

۲۵ ـ سوره انفال، آيه ۲۴/

۲۶ ـ سوره فصّلت، آيه ۵۳/


نوشته شده در   شنبه 17 تير 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode