ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 24 تير 1388     |     کد : 3840

چهار شنبه 24 تير 22 رجب 15 ژوئيه

«ملاّ علي بن جمشيد» معروف به« آخوند نوري» از حكيمان و عالمان طرازاول قرن 13 هجري قمري در سال 1246هجري قمري درگذشت...

درگذشت «ملاّعلي بن جمشيد» معروف به«آخوند نوري» در سال 1246هجري قمري

«ملاّ علي بن جمشيد» معروف به« آخوند نوري» از حكيمان و عالمان طرازاول قرن 13 هجري قمري در سال 1246هجري قمري درگذشت.  آخوند نوري ازقزوين واصفهان تحصيل كرد و ازمحضربزرگاني چون محمد بيد آبادي كسب فيض كرد. اودركنار تدريس؛ حوزه فلسفي عظيمي دايركرد كه ازنظر كمّي بي نظير بود.  آخوند نوري درحكمت متعاليه ازسرآمدان روزگارخود بشمار مي رفت ازاين روبرخي ازمحققان تاريخ و فلسفه جايگاه علمي اوراازاين روبه مقام و موقعيت صدرالمتالهين نزديك دانسته اند.  حواشي اسفار؛ ورساله اي دروحدت وجود ازآثار متعدد آخوندنوري است.

 

رحلت شيخ جعفر كاشف الغطا در سال 1228 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :

شيخ جعفر كاشف الغطا در سال 1154 هجری قمری  در نجف اشرف چشم به جهان گشود.

تحصيلات :

وى از همان اوان كودكى به تحصيل علوم دينى پرداخت. در آغاز، مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگان كسب دانش كرد و به مرتبت والايى از علم و عمل نائل آمد.

اساتيد :

شـيـخ جـعـفر كاشف الغطا از محضر بزرگانى نظير: شيخ محمد مهدى فتونى و آقا محمد باقر وحيد بهبهانى و سيد مهدى بحرالعلوم و پدر بزرگوار خود كسب دانش كرده است.

شاگردان :

شـاگردان بسيارى از محضر ايشان كسب فيض نموده اند كه بيشتر آنها از مجتهدين و شخصيتهاى بر جسته تاريخ بوده اند و ما براى تيمن و تبرك نام برخى از آنها را ذكر مى كنيم.

1 ـ سيد جواد عاملى، مؤلف كتاب ارزنده مفتاح الكرامه.

2 ـ شـيـخ محمد حسن نجفى، صاحب جواهر الكلام.

3 ـ سيد محمد باقر صاحب انوار.

4 ـ حاج محمد ابراهيم كرباسى، صاحب اشارات.

5 ـ شيخ قاسم مجيب الدين عاملى نجفى.

6 ـ ملا زين العابدين سلماسى.

7 ـ شيخ عبدالحسين اعسم.

8 ـ سيد باقر قزوينى.

9 ـ آقا جمال.

10 ـ شيخ حسين نجفى.

تأليفات :

شيخ را مؤلفات بسيارى نيست، ولى آنچه نوشته است، عالى و ارزنده است.

1 ـ كشف الغطا، كه مهم ترين و عالى ترين كتاب وى در عبادات است.

2 ـ شرح قواعد علا مه.

3 ـ كتاب الطهارة، كه در آن اقوال دانشمندان بررسى شده است.

4 ـ بغية الطالب، در طهارت و نماز.

5 ـ العقائد الجعفريه فى اصول الدين.

6 ـ غاية المامول فى علم الاصول.

7 ـ شرح الهداية للطباطبائى.

8 ـ الـحـق فـى تصويب المجتهدين و تخطئة الاخباريين.

9 ـ رساله منهج الرشاد لمن اراد السداد، كه در رد وهابيان است.

شيخ جعفر همچنين داراى قريحه اى شعرى بوده و ديوان شعرى از او موجود است كه در آن اشعار بسيار جالب و زيبا سروده است.

گفتار بزرگان:

شيخ جعفر كاشف الغطا، فقيه بزرگ و مجتهد وارسته در عصر خويش بوده است كه چندى از بزرگان او را چنين توصيف مى كنند.

1 ـ مـرحـوم استاد ميرزا حسين نورى، صاحب مستدرك الوسائل (ره ) اين چنين كاشف الغطا را ستايش مى كند و توصيف مى نمايد: درست است در هر عصر، عالمان بزرگى داشته ايم كه از نظر علم و تقوى كم نظير بوده و همتايى نـداشـتـند، ولى امروز سخن از شخصيتى است عاليقدر و بزرگ مرتبه كه با كتاب ارزنده كشف الـغـطا خود، فقه و دشوارى هاى فقه را شكافت و همانند كشتى كه حباب دريا را مى شكافد نام آن بزرگوار جعفر بن شيخ خضر جناجى نجفى و معروف به كاشف الغطا است.

2 ـ صـاحـب مـفـتـاح الكرامة در مقدمه كتابش او را به عنوان امام، علا مه مورد اعتماد و مقدس و بزرگترين دانشمند مى ستايد.

3 ـ در روضات الجنات چنين آمده است : او از اسـتـادان بـزرگ فقه و كلام بود كه به احكام دين آشنايى و معرفت كامل داشت و مذهب را هـمـواره ترويج مى كرد مورد تقدير و احترام خاص و عام بود در چشم بزرگان بزرگ مى نمود، در امر به معروف و نهى از منكر بسيار جدى و كوشا، و در كشاكش روزگار ثابت و استوار بود.

4 ـ از اسـتـاد اعظم شيخ مرتضى انصارى نقل شده است كه فرمود :اگر كسى آن قواعد و اصولى را كه شيخ جعفر در كتاب كشف الغطايش جا داده است بداند، نزد من مجتهد خواهد بود.

5 ـ شـيـخ عـبدالحسين تهرانى (ره )مى گويد :اگر مواظبت او را بر سنن و آداب و احكام ببينى و عـبادت و مناجاتش را در سحرگاهان بشنوى، و گريه و زاريش را در دل شب بنگرى، مى بينى از هـمـان كـسـانـى اسـت كه اميرالمؤمنين (ع ) براى يكى از اصحابش به نام احنف بن قيس تعريف مـى كرد و تو را به شگفتى خواهد وا داشت.

خصوصيات اخلاقى:

كـاشـف الـغـطـا داراى اخـلاق الـهـى بود وارسته، فروتن، سخاوتمند، غيور ،متواضع، مجاهد، در دل شب، براى عبادت و راز و نياز بيدار مى شد و تا سپيده دم، در حال تضرع و گريه و زارى بود و صـبـحـگـاهـان بـراى درس و بحث، و براى مقابله با دشمنان دين و مذهب، همانند شير در اين ميدانهاى خطرناك وارد مى شد و همواره پيروز و سر بلند بود شب كه فرا مى رسيد، هنگام خوابيدن بـه مـحـاسـبه نفس خويش مى پرداخت و گاهى خطاب به خويشتن مى گفت :تا كى خدا را معصيت مى كنى و اين نعمت را سپاس نمى گويى ؟

هـميشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش مى كرد.

مـيرزاى نورى (ره ) در مستدرك مى نويسد : سيد مرتضى نجفى كه مرد عادل و با تقوى و فرد مـورد اعتمادى است و در اوايل عمرش شيخ جعفر را درك كرده بود ،به من گفت : روزى شيخ جعفر براى نماز ظهر تاخير كرد و به مسجد نيامد مردم كه از آمدن شيخ نا اميد شدند، شروع كردند نـمـاز را فرادى خواندند چيزى نگذشته بود كه شيخ وارد مسجد شد و با ناراحتى مردم را سرزنش كـرد كـه چـرا نـمـاز را فرادى مى خوانيد ؟

مگر يك نفر عادل بين شما نيست كه به او اقتدا كنيد ؟

سـپس مؤمنى را ديد كه نماز مى خواند و تا اندازه اى هم امكانات مالى خوبى داشت، فوراَ به او اقتدا كرده و بـه نـماز ايستاد مردم كه شيخ را ديدند به آن مؤمن اقتدا كرده، همه پشت سر او ايستادند و اقتدا كـردنـد آن مـؤمن به قدرى شرمنده شد كه نمى دانست چگونه نماز را تمام كند پس از اداى نماز ظهر كنار رفته و به شيخ عرض كرد : بايد نماز عصر را خود جناب عالى امامت كنيد شيخ خوددارى كرد او اصرار نمود، تا اينكه بالاخره شيخ ‌گفت : حال كه اصرار مى كنى، اگر پولى بدهى كه همين جـا بر فقرا تقسيم كنيم، از امامت تو صرف نظر مى كنيم آن مرد پذيرفت و دويست شامى (كه پول رايج آن زمان بود) به شيخ پرداخت و شيخ جعفر قبل از شروع به نماز عصر، دستور داد فقرا را جمع كنند و همانطور پولها را بر آنها تقسيم نمود سپس به نماز ايستاد.

خاندان :

آثـار علمى كاشف الغطا منحصر به چند كتاب فقهى نيست، بلكه يكى از آثار مهم عملى و علمى او را مى توان تربيت كردن فرزندانى بر جسته و فقيه ذكر نمود كه هر يك دريايى از علم و دانش بودند شـيـخ جعفر داراى سه فرزند مجتهد بود كه هر سه از فقهاى بنام شيعه اند و بزرگ ترين آنها شيخ موسى است كه پدر براى وى احترامى فوق العاده قائل بود و برخى از تأليفات اين فرزند به خواهش پـدر بـوده اسـت شـيـخ ‌جـعـفر اين فرزندش را بر تمام فقها، به استثناى شهيد اول و محقق برتر مى دانست دو فرزند ديگرش شيخ على و شيخ حسن مى باشند كه هر دو مجتهد بوده اند.

شـيـخ جعفر پنج داماد داشت كه اين پنج نفر هم نيز از فقهاى به نام شيعه مى باشند و آنها عبارتند از:

1 ـ شيخ اسد اللّه تسترى كاظمى، صاحب كتاب المقابيس.

2 ـ شيخ محمد تقى رازى اصفهانى، صاحب هداية المسترشدين.

3 ـ سيد صدر الدين موسوى عاملى.

4 ـ آقا محمد على هزار جريبى.

5 ـ شيخ محمد، پدر شيخ راضى.

خدمات :

يـكى از كارهاى مهم شيخ جعفر را مى توان مقابله با ميرزا محمد اخبارى نام برد اين شخص از بزرگترين دشمنان مراجع اصولى بود كه تهمت هاى ناروا و زشت به علما مى زد و در گوشه و كنار فعاليت زيادى بر عليه آنان مى كرد شيخ جعفر براى كوبيدن او ناچار به رى سفر كرده و به تبليغ بر عـلـيه آن فرد اخبارى مشغول شد و در اين زمينه، نامه ها و رساله هاى مفصلى در رد ميرزا محمد اخـبارى و مذهب او نوشت و آن قدر كوشش كرد تا اينكه حركت او را در نطفه خفه كرد و ميرزاى اخبارى از ترس او پا به فرار گذاشت.

وفات :

سر انجام شيخ جعفر كاشف الغطا پس از گذراندن عمرى سرشار از خدمت به مكتب و امت اسلام، در روز چـهـارشـنبه، 22 يا 27 رجب سال 1228 هجری قمری، پس از هفتاد و چهار سال زيستن پر بركت در دنيا، به لقاى حق شتافت.

 

شهادت سيّد عبدالله بهبهاني در سال 1289هجري شمسي

سيّد عبدالله بهبهاني از روحانيون طراز اول تهران و رهبرآزاديخواهان دوره مشروطيت توسط مخالفين تروريست در سال 1289هجري شمسي به شهادت رسيد. وي تحت توجهات پدر عالم و مجاهدش سيّد اسماعيل مجتهد بهبهاني در زادگاهش نجف اشرف تحصيل علوم ديني را آغاز كرد. سيّد عبدالله از حوزه درس حاج ميرزا حسن شيرازي كسب فيض نمود و بر دانش خود افزود. وي قبل از انقلاب مشروطيت نيز جزء روحانيون و علماي بنام پايتخت بشمار مي رفت و درحلّ و عقد امور مملكتي دخالت كامل داشت. وي با آغاز مشوطيت به صف مبارزين پيوست و با ياري و همكاري سيد محمد صادق طباطبايي رهبري مشروطه خواهان را به عهده گرفت. سيّدعبدالله بهبهاني در انقلاب مشروطه نقش بسزايي داشت و در راه زحمات فراواني را متحمل شد كه عاقبت به شهادت وي منتهي گشت. پس از شهادت سيّد در اين روز مجلس شوراي ملي و بازار تعطيل و عزاي عمومي اعلام گرديد. در پي آن نيز تمامي شهرهاي ايران مجالس ترحيم برگزار شد و پيكر اين شهيد انقلاب به ياري مير سيد علي بهبهاني به نجف اشرف انتقال يافت و در مقبره خانوادگي به خاك سپرده شد .

 

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در   چهارشنبه 24 تير 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode