ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 10 تير 1388     |     کد : 3566

چهار شنبه 10 تير 8 رجب 1 ژوئيه

عبدالله بن هارون الرشيد، معروف به "مأمون" هفتمين خليفه از طايفه بني عباس بود كه بر تخت خلافت تكيه زد و مدتي نسبتا طولاني زمامداري كرد...

وفات مأمون عباسي سال 218 قمري.

عبدالله بن هارون الرشيد، معروف به "مأمون" هفتمين خليفه از طايفه بني عباس بود كه بر تخت خلافت تكيه زد و مدتي نسبتا طولاني زمامداري كرد.

پدرش هارون الرشيد، پيش از هلاكت خود سه تن از فرزندان خويش به نام هاي: محمد امين، عبدالله مأمون و قاسم مؤتمن را به ترتيب به جانشيني خويش برگزيد و خود وي در سال 193 قمري در خراسان به هلاكت رسيد.

پس از مرگ وي، فرزندش محمد، معروف به "امين" زمام امور را به دست گرفت و لباس خلافت را بر تن پوشيد.

اما پس از مدتي در صدد عزل مأمون از ولايت عهدي خويش و جايگزيني فرزند خود و تضعيف مأمون و سپاهيان وي كه در خراسان مستقر بودند، برآمد و در اين راه تلاش هايي به عمل آورد.

مأمون كه در شرق عالم اسلام، يعني از همدان تا آخرين نقطه هاي سرزمين خراسان امارت داشت و سپاهي بازمانده از پدرش در اختيار وي بود، از رفتار برادرش نگران و درصدد مقابله به مثل برآمد.

عاقبت دشمني هاي دو برادر، به جنگ تمام عيار و خونيني منجر شد و هزاران نفر از طرفين كشته و زخمي گرديدند و سرانجام سپاهيان مأمون پيروز شده و برادرش امين را به قتل آوردند و شهر بغداد را فتح و بر ساير مناطق تحت حكومت امين، استيلا يافتند و از آن روز، كه مصادف بود با محرم سال 198 قمري، رسما به نام وي خطبه خوانده و از مردم براي وي بيعت گرفتند.

مأمون پس از استيلاي كامل بر تمام مناطق تحت حكومت عباسيان، براي استحكام حكومت خويش و اقتدار خلافت اسلامي، ترفندهاي گوناگوني به عمل آورد. از جمله اين كه در سال 200 قمري، از امام علي بن موسي الرضا(ع) دعوت كرد كه به خراسان رفته و در امر خلافت با وي گفت و گو نمايد.

آن طوري كه از مأمون نقل شده است، وي در نبرد با برادرش امين نذر كرده بود كه در صورت پيروزي بر سپاهيان وي و به چنگ آوردن خلافت اسلامي، قدرت را به شخصي كه افضل آل ابي طالب(ع) باشد، بسپارد.

بدين جهت به درباريان خويش دستور داد كه مقدمات سفر امام رضا(ع) به خراسان را فراهم سازند.

مأمون مي گفت: ما أعلم احداً أفضل من هذا الّرجل علي وجه الأرض؛ من در كره زمين، شخصيتي بالاتر و والاتر از اين مرد (امام رضا(ع) ) نمي شناسم.

وي در اجراي نيت خويش بسيار جدي بود و از مخالفت مخالفان و دشمنان اهل بيت(ع) و سرزنش ريش سفيدان بني عباس، واهمه اي نداشت و سرانجام به مقصود خويش رسيد و امام رضا(ع) را وادار به سفر خراسان نمود.

هنگامي كه آن حضرت وارد خراسان شد، مورد استقبال شايان مردم و درباريان و از جمله خود مأمون قرار گرفت.

مأمون در آغاز به آن حضرت پيشنهاد نمود كه خلافت اسلامي را بر عهده گيرد، ولي امام رضا(ع) كه از نيت هاي مأمون آگاه بود، امتناع نمود. مأمون سپس به وي مقام ولايت عهدي را پيشنهاد كرد و آن حضرت مجددا امتناع نمود، ولي مأمون آن حضرت را محترمانه مجبور به پذيرش كرد.

پس از آن كه امام رضا(ع) ولايت عهدي مأمون را بر عهده گرفت، تلاش زيادي به عمل آورد كه از ستم كاري هاي خلافت و انحرافات خود مأمون به كاهد و در اين راه به موفقيت هاي بزرگي نايل آمد و زمينه گسترش مكتب اهل بيت(ع) و حس عدالت خواهي را در ميان مردم شعله ور نمود. مأمون، فرايند چنين راهي را به سود خود نمي ديد و لذا در صدد شهادت آن حضرت برآمد و در 28 صفر سال 203 قمري وي را مسموم و به شهادت رسانيد.

پس از شهادت آن حضرت، مأمون به بغداد برگشت و از امام محمد تقي(ع) دلجويي نمود و دختر خويش ام الفضل را به عقد آن حضرت درآورد و مقام وي را در بغداد و مدينه گرامي داشت.

مأمون در اواخر عمر خويش، جنگ هاي بزرگي با روميان آغاز كرد و پيروزي هاي عظيمي به دست آورد.

سرانجام در 47 و يا 48 سالگي، در "عين بديدون" كه عرب ها آن را "بذندون" و رومي ها "رقه" مي نامند وفات يافت. وي را پس از مرگش به "طرسوس" كه هم اكنون "طرطوس" مي گويند، واقع در غرب شام و در ساحل درياي مديترانه به خاك سپردند. پس از وي، برادرش ابواسحاق، معروف به معتصم به خلافت رسيد.

درباره تاريخ وفات مأمون، مورخان و سيره نويسان متفقند كه وي در رجب سال 218 قمري درگذشت، ولي درباره روز وفاتش اتفاقي ميان آنان نيست. برخي روز هشتم، برخي روز يازدهم، برخي روز سيزدهم و برخي روز هفدهم رجب را روز درگذشتش مي دانند.

دينوري درباره شخصيت مأمون و ويژگي هاي وي گفت: و كان شهما، بعيد الهمه، أبي النفس، و كان نجم ولد العباس في العلم و الحكمه، و قد كان اخذ من جميع العلوم بقسط، و ضرب فيها بسهم، و هو الذي استخرج كتاب اقليدس من الروم، و أمر بترجمته و تفصيله، و عقد المجالس في خلافته للمناظره في الأديان و المقالات.

 

درگذشت سيّد اجلّ حسين بن جعفر خوانساري در سال1191هجري قمري

سيّد اجلّ حسين بن جعفر خوانساري عالم بزرگ و روحاني متعهد بدرود حيات گفت. خوانساري عالمي ربّاني و حكيمي فرزانه بود و شاگردان بسياري تربيت كرد كه هريك بعدها دررديف علماي بزرگ عصرخود قرارگرفتند. ازجمله اين بزرگان «بَحرُالعُلوم و ميرزاي قمي» را مي توان نام برد. خوانساري ادعيه اي چون «دعاي ابوحمزه و زيارت عاشورا» را شرح كرده است. همچنين بر«شرح لُمعه و ذخيره محقق خوانساري سبزواري» حاشيه نوشته است.

 

روز صنعت و معدن

روز دهم تير ماه براساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي روز صنعت و معدن ناميده شده است. اختصاص اين روز فرصت مناسبي است كه به مهم ترين موتور محركه اقتصاد يعني بخش صنعت و معدن نگاهي انديشمندانه شود چرا كه اين بخش به عنوان عامل مولد اشتغال پايدار در افزايش توليد ناخالص ملي و در آمد سرانه نقش بسزايي دارد.

در سال 1357 با اوج گيري و سپس پيروزي انقلاب اسلامي معدن كاري و توسعه صنايع نيز مانند ساير فعاليتهاي توليدي به لحاظ تغيير و تحولات بنيادي در كشور دچار ركود گرديد. بعد از تدوين و تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي، بر اساس اصول 44 و 45 قانون اساسي، براي جلوگيري از اتلاف ذخائر معدني،  شوراي انقلاب اسلامي طي مصوبه اي از صدور اجازه بهره برداري جديد و يا تمديد مدت پروانه هاي قبلي ممانعت نمود و وزارت صنايع و معادن موظف شد كه قانون جديد معادن را تدوين نمايد.

  در تاريخ 27/1/1359 شوراي انقلاب اسلامي بهره برداري از معادن توسط شركتها و موسسات دولتي را بلامانع اعلام نمود و متعاقب اين امر طي ماده واحده اي كه بتصويب شوراي انقلاب اسلامي رسيد دادستان كل كشور موظف گرديد كه ستادي بنام ستاد بهره برداري و حفظ و مراقبت معادن كشور را تشكيل دهد.

اين ستاد در مراكز استانها و شهرستانها نيز تشكيل گرديد و كليه ستادهاي مذكور بر اساس آئين نامه هاي مربوطه وضعيت معادن را مورد بررسي قرار داده و نسبت به تعيين بهره بردار با تاييد ستاد مركزي اقدام مي نمودند. يكي از اعضاي اصلي در ستاد بهره برداري و حفظ و مراقبت معادن كشور در مركزاستانها و شهرستانها، جهاد سازندگي بود. جهادگران به لحاظ ضرورتي كه احساس نمودند فعاليت گسترده اي را در زمينه معادن آغاز كردند. در شرايط سياسي - اجتماعي خاص كه در سالهاي اوليه بعد از پيروزي انقلاب در كشور وجود داشت و خصوصا فعاليت هاي وسيع گروهكهاي ضد انقلاب وابسته به چپ و راست در جهت ايجاد ركود در امور اقتصادي و همچنين تحريم هاي اقتصادي استكبار شرق و غرب، جهادگران بر اساس اعتقادات و بر حسب وظيفه اي كه بر خود واجب ميدانستند عليرغم همه كمبودها و مشكلات موفق به راه اندازي و فعال نمودن حدودا بيش از 150 معدن مختلف در كشور شدند و در اين راه دشوار و پر تلاطم با تلاشي فراموش نشدني چندين شهيد نيز تقديم نمودند.

حضور جهاد سازندگي در معادن  و توسعه صنايع همراه با بهره گيري از نيروي انساني باعث كمكهاي اقتصادي و فرهنگي به روستائيان همجوار مناطق معدني و صنعتي گرديد وامكانات رفاه نسبي جهت كارگران فراهم شد و بسياري از آنها از سالها، استثمار شدن رهائي يافتند. و در اين ميان جهادگران انقلاب اسلامي  در فعاليتهاي معدني و صنعتي نيز نظير ساير امور با ايثار و از خود گذشتگي خدمت نمودند.

ايران با در اختيار داشتن منابع و ذخاير سوختي و همچنين ساير مواد معدني مورد نياز صنايع مختلف، در صورت برنامه ريزي صحيح و دراز مدت؛ قدرت و امكان كافي جهت حصول پيشرفت هاي عمده صنعتي و نيل به خود كفايي را دارد. استخراج معادن و معدنكاري و توسعه صنعت در زمينه هاي گوناگون صنعتي از دير باز در كشور ما متداول بوده و بعضي از مورخين نوشته اند كه مردم ايران از اولين كساني بوده اند كه مس را استخراج و ذوب نموده اند.  آثار بسياري از حفاري هاي عظيم كه در بيشتر معادن ايران و بخصوص معادن سرب و مس ديده مي شود و همچنين باقيمانده ظروف و وسايل فلزي نيز مؤيد فعاليتهاي گسترده معدني و صنعتي  مي باشند.

 افزايش درآمدها و رشد بهره وري در بخشهاي مختلف و همچنين رشد تقاضا و فعال تر شدن بانكها، بيمه، بورس و آموزش و همچنين گسترش بازارها، ارتقا نظام مديريتي و حتي احترام به قانون، همه و همه از پيآمدهاي توسعه صنعتي و بهره برداري بهينه از معادن است.

 امروزه تقريبا در كليه زمينه هاي صنعتي، كشاورزي، ساختماني، داروئي، دفاعي، الكترونيكي، بهداشتي و … مواد معدني و كانيهاي اقتصادي  بعنوان مواد اوليه و يا مواد خام و همچنين توسعه صنايع نقش بسيار مهمي را ايفا مينمايند و درمجموع يكي از اركان اصلي در اقتصاد هر كشور محسوب مي شوند. بديهي است كه اينگونه ثروتهاي خدادادي و سرمايه هاي ارزشمند بايد به نحوي مورد استفاده قرار گيرند كه ضمن حفظ حقوق نسلهاي آينده با روشهاي اصولي و صحيح حداكثر منافع حاصل گردد.

 

 


نوشته شده در   چهارشنبه 10 تير 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode