ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 28 ارديبهشت 1403
جمعه 28 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 7 تير 1388     |     کد : 3469

یکشنبه 7 تير 5 رجب 28 ژوئن

نماز ويژه شب پنجم رجب، شش ركعت است..

أعمال و عبادات پنجم رجب

نماز ويژه شب پنجم رجب، شش ركعت است.

اين نماز كه به صورت سه نماز دو ركعتي خوانده مي شود، در هر ركعت آن، پس از سوره حمد، بيست و پنج بار سوره توحيد (قل هو الله احد) قرائت گردد.

پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر كسي اين نماز را به جاي آورد، خداوند متعال ثواب چهل پيامبر و چهل راستگو و چهل شهيد را به وي عنايت كند. ]و در روز قيامت[ در حالي كه سوار بر اسبي از نور است، همانند برق درخشان از صراط عبور مي كند.

هم چنين درباره پنج روز روزه گرفتن در ماه رجب، از پيامبر اكرم(ص) روايت شد: و من صام من رجب خمسه ايّام كان حقاً علي الله تعالي ان يرضيه يوم القيامه و يبعثه يوم القيامه و وجهه كالقمر في ليله البدر و كتب له عدد رمل عالج حسنات و ادخل الجنّه بغير حساب و يقال: تمنّ علي ربّك ما شئت.

يعني: هر كسي پنج روز از رجب را روزه بگيرد، بر خدا حقي پيدا خواهد كرد كه وي را در روز قيامت راضي نگهدارد و در حالي كه چهره اش همانند شب چهارده است، در روز قيامت برانگيزاند و به تعداد ريگ هاي و شن هاي بي انتها براي وي حسنات بنويسد و بدون حساب وارد بهشتش گرداند و به وي گفته شود: هر چه مي خواهي بر خدايت منت نهاده و از وي به خواه.

 

جنگ يرموك سال 15 قمری.

يرموك، نهري است در سرزمين اردن. در آن جا نبردي بزرگ ميان مسلمانان و روميان به وقوع پيوست.

پس از آن كه روميان شكست هاي پي در پي از مسلمانان متحمل شده و در حال عقب نشيني كامل از شامات بودند، در صدد جنگ بزرگي ديگر بر عليه مسلمانان برآمدند و تعداد يكصد هزار و به روايتي سيصد هزار رزمنده امپراتوري روم كه متشكل از روميان و عرب هاي منطقه شام بودند، در سرزمين يرموك گرد آمده و براي هجوم سيل آسا بر سپاهيان مسلمان آماده شدند.

ابوعبيده جراح كه فرمانده مسلمانان در نبرد با روميان بود، رزمندگان مسلمان را گردآوري و به نبرد آنان فرستاد و سپس سپاهي ديگر به فرماندهي سعيد بن عامر به ياري رزمندگان مسلمان اعزام كرد و نبرد سنگيني ميان طرفين به وقوع پيوست و ده ها هزار تن از نيروهاي دو طرف، كشته، زخمي و اسير گرديدند. ولي سرانجام مسلمانان بر روميان پيروز شده و آنان را به عقب نشيني وادار كردند.

هرقل، امپراتور روم شرقي كه در انطاكيه مستقر بود و فرماندهي جنگ را از راه دور، مديريت مي كرد، همين كه از پيروزي مسلمانان در يرموك با خبر شد، از انطاكيه گريخت و در قسطنطنيه (استانبول) مأوا گرفت و هنگاميكه از انطاكيه مي گريخت، با حسرت تمام گفت: عليك يا سوريه السلام، و نعم البلد هذا للعدو!

يعني: بدرود اي سرزمين سوريه، چه سرزمين زيبايي نصيب دشمنان شد!

به هر روي، اين واقعه در پنجم رجب سال پانزدهم قمري و در عصر خلافت عمر بن خطاب واقع گرديد. برخي از كشته شدگان نامدار مسلمان، عبارت بودند از: عمرو بن سعيد، أبان بن سعيد، عكرمه بن أبي جهل، عبدالله بن سفيان، سعيد بن حارث، سهيل بن عمرو و هشام بن عاص (برادر عمرو بن عاص).

 

شهادت ابن سكيت نحوي سال 244 قمري.

ابويوسف، يعقوب بن اسحاق دورقي، معروف به ابن سكيت نحوي، از بزرگان ادب و لغت عرب بود. وي در جنوب غربي ايران و در حوالي اهواز، ديده به جهان گشود.

او از عظماي شيعه و از خواص امام محمد تقي(ع) و امام علي النقي(ع) به شمار مي آمد و مورخان و سيره نويسان، از وي تجليل كرده و از وي به نيكي ياد نمودند.

ابن سكيت، پرچم دار دانش و معارف عربي، مانند ادبيات، شعر، لغت و نحو بود، بدين جهت به نحوي معروف گرديده است. وي داراي تأليفات گرانسنگي، چون "تهذيب الألفاظ" و "اصلاح المنطق" بود. وي را از اين جهت "ابن السكيت" مي گفتند كه سكوتش فراوان بود.

ابن سكيت، معلم معتز و مؤيد (پسران متوكل عباسي) بود و آنان را با صرف و نحو و ادبيات عرب آشنا كرد. روزي متوكل عباسي (دهمين خليفه عباسيان) كه در دشمني با اهل بيت(ع) و خاندان رسالت و امامت، زبانزد خاص و عام بود از ابن سكيت پرسيد: پسرانم معتز و مؤيد در نزد تو بهترند يا حسن و حسين پسران علي بن ابي طالب(ع) ؟

ابن سكيت كه از پرسش بي جا و غير قابل قياس متوكل به خشم آمده و سكوت در برابر اين ستمگر طاغي را روا نمي دانست، در پاسخش گفت: به خدا سوگند، قنبر غلام علي بن ابي طالب(ع)، از تو و پسرانت بهتر و در نزد من محبوبتر است.

متوكل عباسي، كه انتظار چنين پاسخي را از معلم فرزندان خويش نداشت، چنان به خشم آمد كه در همان لحظه به قراولان ترك نژاد خود دستور داد كه زبانش را از قفا بيرون كشند. مأموران حكومتي نيز زبانش را از قفا بيرون آورده و وي را به همان حال به شهادت رسانيدند. تاريخ شهادت اين دانشمند فرزانه شيعه و مدافع مقام ولايت و امامت، پنجم رجب سال 244 قمري است.

بي ترديد اين مرد بزرگ از بهشتيان و مقربان درگاه الهي است. زيرا مشمول اين حديث نبوي است كه از امام علي بن ابي طالب(ع) نقل گرديد: قال اميرالمومنين(ع) : اخذ رسول الله(ص) بيد الحسن و الحسين و قال: من أحبني و أحب هذين و أبا هما و امهما و كان متبعا لسنتي، كان معي في الجنه. يعني: پيامبر اكرم(ص) روزي دست حسن و حسين را گرفت و فرمود: هر كسي مرا دوست بدارد و نسبت به اين دو (حسن و حسين) و پدر و مادرشان محبت و دوستي بورزد و از سنت من پيروي كند، در بهشت با من خواهد بود.

 

رحلت سيد محمدرضا يثربى كاشانى در سال 1379 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :

در سال 1311 هجری قمری  در خانواده علمى و متدين مرحوم سيد محمد رضا يثربى كاشانى در شهر سامرا فرزندى به نام على متولد شد و بنا بر سنت اسلامى مرحوم ميرزاى بزرگ شيرازى در گوش ايشان اذان اقامه گفتند.

تحصيلات :

مرحوم يثربى در زير سايه تربيت صحيح پدر رشد و نمو نمود و در سال 1316 هجری قمری  كه بيش از پنج بهار از عمرش نمى گذشت به همراه پدر وارد كاشان شد و مقدمات و سطوح را در محضر پدر و اساتيد ديگر آموخت. در سال 1321 هجری قمری  به عراق هجرت نمود و وارد حوزه نجف گرديد.

در سال 1339 هجری قمری  به ايران باز گشت و به شهر آباء و اجداى خويش رفت و در اين دوران با خانواده نراقى وصلت نمود. در سال 1341 هجری قمری  به پيشنهاد مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى به قم مهاجرت نمود و ادامه تحصيلات را از محضر ايشان كسب فيض نمود. و خود نيز حوزه هاى درسى تشكيل داد كه شاگردان زيادى را تربيت نمود. ايشان تا سال 1347 هجری قمری  كه مصادف با رحلت والد معظمش بود در حوزه علميه قم بماند پس از فوت پدر ناچار به ترك حوزه و باز گشت به كاشان شد و در آن جا اقامت گزيد.

اساتيد :

ايشان در محضر بزرگانى چون:

1 ـ سيد ابوالحسن اصفهانى.

2 ـ سيد محمد كاظم يزدى.

3 ـ شيخ شريعت اصفهانى.

4 ـ آقاضياء الدين عراقى.

5 ـ حاج ميرزا حسين عراقى.

6 ـ شيخ عبدالكريم حائرى يزدى.

شاگردان :

شاگردان زيادى از محضر يثربى كسب فيض نموده اند از جمله :

1 ـ سيد روح الله موسوى خمينى.

2 ـ سيد محمد تبريزى.

3 ـ سيد شهاب الدين مرعشى نجفى.

4 ـ مرحوم صالحى كرمانى.

5 ـ ميرزا حسن يزدى.

6 ـ شيخ هاشم آملى.

7 ـ سيد كاظم اراكى گلپايگانى.

8 ـ شيخ جواد جفرودى.

9 ـ مرحوم مّجتهدى تبريزى.

10ـ ميرزا آقا طاهرى اردبيلى.

خصوصيات اخلاقى :

1 ـ ايشان با يك شب كلاه و قباى ساده مراجعين را مى پذيرفتند طورى كه غالبا مراجعين او را خادم منزل اشتباه مى گرفتند در مباحثه با دانشمندان و طلاب مجال و جرأت بحث به آنها مى داد و با مردم عادى نيز به منزله پدرى مهربان رفتار مى نمود.

2 ـ يكى ديگر از خصوصيات ايشان اين بود كه حقايق را بى پرده بيان مى نمودند و هيچ گاه پيرامون دروغ و ريا و توريه نمى گشتند و هميشه نسبت به اين نوع صفات حساسيت داشتند.

3 ـ سخاوت در عين ندارى.

4 ـ علو طبع و اباء نفس و دورى از ظلم : مرحوم يثربى اباء طبع و استقلال فكرى را از دوران جوانى تا پايان عمر در خود پرورانده بود.

5 ـ تقيد به انجام وظائف دينى.

6 ـ عشق واخلاص به اهل بيت عليهم السلام.

وفات : سال 1379 هجری قمری  روز پنجم رجب هاله غم بر آسمان كاشان سايه افكند و اين عالم بزرگوار از دنيا رخت بر بست و فقدانش دنياى علم را سوگوار ساخت.

جنگ بین مسلمانان به فرماندهی طارق به زیاد با سپاه اسپانیا در جبل الطارق در سال92هجري قمري

طارق بن زياد فرمانده سپاه اسلام در سال92هجري قمري به مكاني رسيد كه بعدها جَبَلُ الطّارق ناميده شد. طارق با سپاهي متشكل از7000 هزار جنگجو عازم اسپانيا شده بود. سُردريك شاه اسپانيا پس ازشنيدن خبرپيشروي مسلمانان سپاهي شامل100000هزارسربازبراي مقابله راهي جنوب كرد. دوسپاه دربرابرهم صف آرايي كردند و مسلمانان برغم عده كمتربه پيروزي رسيدند. اين پيروزي درمدت كمترازچهارروز بدست آمد بعد ازآن مسلمانان به پيشروي خود ادامه دادند و به طرف شمال حركت كردند و شهرقُرطُبه را فتح كردند. طارق سپس آهنگ شرق كرد، بعد ازفتح مُرسيه و حركت به طرف طُلَيطَلِه، فرمان موسي بن نصيربه طارق رسيد كه به او دستورعقب نشيني و قطع فتوحات را داده بود. بدين ترتيب طارق بن زياد آهنگ بازگشت كرد.

 

درگذشت اَبوعلي عَبدُ الله بن بناء دانشمند علوم قرآني در سال471هجري قمري

اَبوعلي عَبدُ الله بن بناء دانشمند علوم قرآني، محدث و فقيه عاليقدر مسلمان در سال471هجري قمري دارفاني را وداع گفت. ابن بناقرائات هفتگانه، فقه و حديث را از استاداني چون ابوالحسن حُمامي آموخت. او به تحقيق و مطالعه علاقه وافرداشت و علاوه برعلوم ديني درزمينه هاي علوم تاريخ، حديث، كلام، لغت و شرح احوال نيز تحقيقات جامعي كرد و دراين زمينه ها صاحب آثار متعددي است. اما درحال حاضر فقط سه اثرخطي ازابن بناء موجود است كه در كتابخانه ظاهريه دمشق نگهداري مي شود يادداشتهاي روزانه ابن بنا ب خط خودش كه جزئي ازكتاب تاريخ اوست از جمله اين آثاراست.

 

درگذشت ابن بناي مراكشي رياضيدان و ستاره شناس در سال721هجري قمري

ابن بناي مراكشي رياضيدان و ستاره شناس بزرگ قرن هشتم هجري قمري در سال721هجري قمري درگذشت. ابن بنا درموطن خود مراكش صرف و نحو، حديث، فقه و رياضيات را آموخت. سپس درشهرفاس به فراگيري طب و ستاره شناسي پرداخت و بعد ازتكميل معلومات خود درهمين شهر به تدريس رياضيات و هيئت مشغول شد. او دانشمندي نيك نفس و زاهد بود و علوم را با زباني ساده و شيوا به شاگردان خود درس مي داد. ازآثارابن بناي مراكشي «كتاب تَلخيصُ اَعمال الحِساب» را درزمينه رياضي مي توان نام برد.

 

بمب گذاري دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي در سال 1360 هجري شمسي

يكي از دردناكترين حوادث دوران انقلاب اسلامي روي داد. در اين روز دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي كه محل گردهمايي بسياري از شخصيت هاي سرشناس كشوري بود در سال 1360 هجري شمسي به وسيله بمب منفجر گرديد؛ و بيش از 72 تن از چهره هاي انقلابي نمايندگان مجلس، اعضاي هيئت دولت و اعضاي حزب جمهوري اسلامي بدست منافقان اين عوامل سرسپرده آمريكا به طرزي فجيع به شهادت رسيدند. در اين حادثه دردناك و غيرانساني شخصيتهاي مؤثر انقلاب اسلامي كه در رأس آنان شهيد دكترسيد محمد حسيني بهشتي قرارداشت، به درجه رفيع شهادت نائل آمدند .

 

روز قوه قضائيه

اهميت قوه قضائيه

بدون شك، يكي از مهم ترين شئون حكومت اسلامي، همانا برپاداشتن حق و اجراي احكام و حدود الهي است. روشن است كه دستيابي به اين هدف ارزشمند، جز با وجود دستگاه قضايي مستقل، عدالت محور و مقتدر، ميسر نخواهد شد. به همين دليل است كه در اسلام، احكام قضايي و اجراي آن از اهميت ويژه اي برخوردار است؛ زيرا جان، مال، حيثيت و ناموس مردم، همه در گرو اجراي احكام و حدود قضايي قرار دارد و بار سنگين تامين امنيت جان ها، اموال، آبرو و عزت جامعه اسلامي، برعهده آن است.

قوه قضائيه، پناه گاه مردم

قوه قضائيه، ملجا و پناهگاه مردم ستمديده و ضعيف است. اين نهاد مقدس، از چنان اهميتي برخوردار است كه اگر مطابق موازين اسلامي رفتار كند، مي تواند گره گشاي بسياري از مشكلات كشور باشد. بديهي است كه اين امر در صورتي تحقق خواهد يافت كه مردم خود را از گزند هر گونه تجاوز، و آسيب هر نوع تعدي در امان ببينند و احساس آرامش و امنيت كنند.

 سودمندي هاي اجراي احكام جزايي اسلام

بي گمان، همان طور كه گاه پزشك براي نجات جان يك انسان، جز قطع كردن عضو يا اعضاي فاسد و غيرقابل ترميم بدن وي چاره اي ندارد و اين كار وي،‌ عين رحمت و شفقت بر بيمار محسوب مي شود،‌ اجراي حدود، قصاص، تعزيرات، ديات كه گاه با از ميان برداشتن مفسدان و تبهكاران غيرقابل اصلاح از صحنه اجتماع همراه است، ‌هم براي تربيت و اصلاح خود منحرفان سودمند و ضروري است و هم براي اصلاح پيكره جامعه لازم است؛ زيرا از اين رهگذر، ريشه بيدادگري ها، دزدي ها و بي عفتي هاي خانمان سوز از كشور كنده

مي شود و صحنه جامعه اسلامي،‌از لوث عناصر پليد و منحرف پاك سازي و تطهيرمي گردد.

قوه قضائيه و تربيت الهي انسان

از آن جايي كه هدف اصيل حكومت اسلامي، همانا تربيت الهي انسان و جامعه بشري است نظام قضايي اسلام، درصدد است تا از رهگذر اجراي حدود الهي، نقش تربيتي خويش را ايفا نمايد. بر همين اساس است كه حضرت امام خميني (ره)، بينانگذار اين بناي رفيع و مستحكم، از زندان، به عنوان تربيت گاه ياد مي كند و به متصديان امور زندان ها چنين توصيه مي فرمايد:

«زندان ها را به يك مدرسه آموزش و تربيت اخلاقي مبدل كنيد تا منحرفان و گناهكاران، شيريني عدالت اسلامي را بچشند و به اسلام و نظام اسلامي روي آورند و بازگشت به اسلام و خداي متعال نمايند كه باب رحمت گنهكاران را بهتر جذب مي كند، حتي آن كس كه مستحقق حدود الهي است. ‌بايد از عطوفت ماموران تا پاي دار و محل مجازات برخوردار باشند.» (صحيفه نور، ج 18، ص 237)

قوه قضائيه در خدمت مردم

قوه قضائيه، همواره در خدمت مرد م است و امنيت و آرامش را در جامعه با اجراي دقيق احكام اسلامي تضمين مي كند. اين نهاد مي كوشد به گونه اي عمل كند كه مردم آن را در دادخواهي ها و اجراي عدالت و حدود اسلامي پشتيبان خود بدانند. قوه قضائيه با تلاش در راه اجراي عدالت و پياده كردن احكام اسلامي در جامعه، مي كوشد تا در راه اهداف عالي نظام اسلامي ايران گام بردارد.

 سفارشات امام علي (ع)

امام علي (ع) اسوه عدالت و جوانمردي است. سفارشات آن حضرت به مالك اشتر درباره امور مربوط به قاضي و قضاوت،‌ راه گشاي بسياري از مشكلات كنوني است. آن حضرت در اين باره چنين توصيه مي كند:

«سپس از ميان مردم. برترين فرد را در نزد خود براي قضاوت برگزين. از كساني كه مراجعه فراوان مردم آنان را در تنگنا قرار ندهد و برخورد مخالفان با يكديگر، او را به خشم و كج خلقي واندارد. (كسي كه) در استباهاتش پافشاري نكند و در صورت روشن شدن حق، بازگشت به حق برايش سخت نباشد. طمع را از دل بيرون كرده باشد و در فهم مطالب به تحقيق اندك اكتفا نكند. با مراجعه مكرر شاكيان كمتر خسته شود و در كشف امور شكيباتر و به هنگام آشكار شدن حق، در خاتمه بخشي به خصومت از همه قاطع تر باشد.» (نهج البلاغه. صبحي صالح، ص 434)

 رعايت الگوي علوي در قوه قضائيه

اساس و پايه قضاوت اسلامي، اجراي عدالت و گرفتن حق مظلوم از ظالم است؛ يعني در نظام قضايي اسلام تقويت ضعيف و سركوب ظالم از اهميت خاصي برخوردار است. چنانچه اساس قضاوت علوي را نيز همين امر تشكيل مي داد. سيره آن حضرت در دوران حكومت عدالت گسترش، اجراي احكام الهي، گرفتن حق مظلوم از ظالم و از بين بردن ستم ستمكاران بود. آن حضرت در اين باره مي فرمود:

 «سوگند به خدا، من دست ستمگر را از سر ستمكش  برمي دارم و از روي عدل و انصاف حكم مي كنم ... ......... و با هر موقعيتي كه دارد، او را كشان كشان به سوي حق و عدالت مي كشانم.» (نهج البلاغه،‌ خطبه، 136)

 قوه قضائيه و مبارزه با آفات و منكرات اجتماعي

جامعه ما امروز تشنه قضاوت علوي و اجراي دقيق قانون اسلامي است. فقر، فساد و تبعيض، سه بيماري جانكاه جامعه است كه نظام اسلامي و حكومت ديني را تهديد مي كند. بنابراين، بي تفاوتي در مورد افزايش فقر و تبعيض اجتماعي، هم زيستي با ديو اعتياد و فساد اخلاقي، پذيرش رشوه خواري، خودباختگي در برابر فرهنگ و ارزشهاي غربي و عدم مقابله همگاني با اين آفت خطرناك اجتماعي، تداوم حكومت اسلامي و نظام علوي را با خطر روبرو مي سازد.

بنابراين، قوه قضائيه در كنار ديگر نهادها وظيفه دارد كه با اين آفات و منكرات اجتماعي با جديت تمام مبارزه نموده، جوانان را از سقوط در دام اين بلايا مصون دارد. حضرت امام (ره) در اين باره مي فرمايد: « قوه قضائيه كه مسئوليت اجراي حدود و احكام الهي، و در حقيقت بار سنگين تامين امنيت ....... را به عهده دارد، بايد جلوي تخريب، و جنايات ........ و اشاعه فحشا و منكرات و دزدي ها و قتل ها و مواد مخدر را بگيرد.» (قضا و قضاوت در انديشه امام خميني، ص 19)

 قوه قضائيه و سيستم نظارتي

امام علي (ع) تنديس عدالت در عرصه داوري و قضاوت در ميان مسلمانان است. حتي دشمنان به عدالت وي اعتراف كرده و او را مظهر عدالت خواهي لقب داده اند. (ر.ك: امام علي صداي عدالت) سيستم نظارتي آن حضرت بر قاضيان از اهتمام ويژه ايشان به عدالت و داوري صحيح در ميان مردم حكايت دارد.

اينك كه قوه قضائيه جمهوري اسلامي، ادامه دهنده سياست گذاري هاي آن امام همام است، بايد همان سيستم را در دستگاه قضايي احيا و تطبيق نمايد؛ زيرا تنها در اين صورت است كه ناامني و كجروي ها و انحرافات از جامعه رخت برخواهد بست و به جاي آن، عدالت و امنيت در ابعاد اقتصادي ,اجتماعي و فرهنگي، در كشور تضمين خواهد شد.

 اهميت قوه قضائيه در قانون اساسي

قوه قضائيه، در همه كشورهايي كه اصل جدايي قوا را پذيرفته اند، از اقتدار خاصي برخوردار است، ولي اسلام علاوه بر اقتدار، ويژگي هاي معنوي هم براي قضاوت قائل است. بدين سبب، قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز اقتدار و معنويت را يك جا براي اين قوه منظور داشته است.

قانون اساسي، قوه قضائيه را مسئوول تحقق عدالت اجتماعي و پشتيبان حقوق فردي و اجتماعي       دانسته،‌حضور اين قوه را در درون كشور اسلامي به منظور پيش گيري از انحرافات امري حياتي تلقي كرده است. قانون اساسي افزون بر اين كه رسيدگي و حكم در مورد شكايت هاي همگان را در انحصار اين قوه قرار داده، وظايف سنگين ديگري براي قوه قضائيه قائل شده است: احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي هاي مشروع. نظارت بر حسن اجراي قوانين و پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح مجرم، بخشي از وظايف قوه قضائيه شناخته شده، و اصل 156 به آن تصريح كرده است. (جلال الدين فارسي، فرهنگ واژه هاي انقلاب، ص 635)

 اهميت قوه قضائيه در نگاه امام خميني (ره)

حضرت امام خميني (ره) دستگاه قضايي را بسيار با اهميت تلقي كرده، حيثيت كشور و مردم را در گرو آن دانسته اند. ايشان در اين باره مي فرمايد:

 « در دست قوه قضائيه همه چيز است، جان مردم است، مال مردم  است. نواميس مردم است،‌ همه در تحت سيطره قوه قضائيه است و قاضي اگر چنانچه خداي نخواسته  نالايق باشد، ‌ناصحيح باشد،‌ اين در اعراض و نفوس مردم سلطه پيدا بكند، معلوم است كه چه خواهد شد.»

(كلمات قصار امام خميني، ص 137)

 نظارت بر حسن اجراي قوانين

يكي از وظايف قوه قضائيه، نظارت بر حسن اجراي قوانين است، (فرهنگ واژه هاي انقلابي، ص 642) قانون اساسي، نظارت بر حسن اجراي قوانين را به قوه قضائيه واگذار كرده تا رئيس اين قوه، از طريق تشكيلات لازم و با تهيه لوايح متناسب، انجام اين وظيفه پر مسئوليت را سر و سامان ببخشد. او مي تواند از ابزار مهمي كه قانون اساسي براي نظارت بر حسن اجراي قوانين در اختيارش گذاشته، كاملا استفاده كند و ناهنجاري ها را به خوبي شناسايي و معالجه نمايد.

 وظايف قوة قضائيه :

1ـ رسيدگي بر صدور حکم در مورد تظلّمات، تعدّيات، شکايات، ..... که از طريق تشکيلاتي به نام « دادگستري » انجام مي گيرد.

2ـ احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي مشروع

3ـ نظارت بر حسن اجراي قوانين که در محاکم بر عهده ديوان عالي کشور و در ادارات بر عهده سازمان بازرسي کل کشور نهاده شده است.

4ـ اقدام مناسب براي پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح مجرمين

- تشکيلات قوة قضائيه :

1ـ رئيس قوة قضائيه که انتخاب آن از اختيارات مقام معظم رهبري است که براي مدت پنج سال با شرايط زير انتخاب مي شود: مجتهد عادل ـ آگاه به امور قضايي ـ مدير و مدبّر.

2ـ محاکم و دادسرها

3ـ وزير دادگستري

4ـ قضاوت « دادرسان »

5 ـ ديوان عدالت اداري و سازمان بازرسي کل کشور

.......

معرفي کتاب :

 « توجيه و نقد رويه قضايي »

 ناصر کاتوزيان/ انتشارات دادگستر/ چاپ اول 1377

ـ کتاب « توجيه و نقد رويه قضايي » اثر دکتر ناصر کاتوزيان حقوقدان برجسته معاصر که در سال 1377 چاپ اول آن به طبع آراسته شده است، مي کوشد تا  « روية قضايي » را که از منظر او « آشکارترين محل جلوة عدالت قانوني است » توجيه و نقد کند. وي با آوردن 40 نمونه از دعاوي مطرح شده در دادگاههاي مختلف کشور ميزان نقش و تأثير رويه هاي مختلف قضايي را نشان داده است. وي توضيح داده است که در هر دادگستري، دادرسان در اجراي حکم تنها به قوانين مکتوب توجه ندارند بلکه در اين ميان گوش به نداي اخلاق و عدالت دارند و به زمزمة دل و حکم عقل پاسخ مي دهند.

 ـ از منظر وي دادرس براي اجراي يک حکم عادلانه نبايد تنها به قانون نوشته شده اکتفا کند « چون تجربه و مشاهده نشان مي دهد که مجموعه قوانين تنها بخش ناچيزي از واقعيتهاي زندگي را در بر مي گيرد و درباره آنها حکمي صريح دارد. بخش عمده تر يا قانوني ندارد يا حکم مربوط به آن مجمل و غير صريح و نارسا است. در همين بخش است که « روية قضايي » نقشي سازنده دارد، و به عنوان تکميل کننده و گاه رهبر نظام حقوقي جلوه مي کند». لذا با استفاده از منابع ديگر صدور حکم، همچون دل و عقل « به انتخاب و گاه ابداع قانون حاکم بر دعوي است مي زند » پس « آنچه که به قلم دادگاه جاري مي شود، در واقع ترکيبي ار اخلاق، عدالت، قانون است که در کارگاه وجدان او به هم آميخته و انگيزه صدور حکم شده است. در اين امتزاج رواني، عوامل گوناگون سياسي و مذهبي و اخلاقي و تاريخي مؤثر است که ناديده گرفتن آنها و تکيه به قانون، به عنوان تنها منبع حقوق و حکم قابل اجرا در دعوي، به معني ناديده گرفتن بخشي از واقعيت است» .

ـ آنچه که کتاب در پي آن است فهم اين نکته مهم و اساسي است که ما براي اداره هر کشور تنها به قوانين موضوعة اعتياري توجه نمي کنيم بلکه به ياري مجموعه اي از عوامل مؤثر در زندگي آدميان از قبيل اخلاق، دل، عقل، اصول کلي حقوقي، و ..... در اداره اجتماع و هدايت آن توجه داريم لذا در حوزة قضاوت نيز بايد مفهوم    « روية قضايي » و تأثير آن در روند حکم را از منابع مهم حقوقي دانست و با نقد و توجبه آن وافزودن پاره هاي ديگر به آن با استفاده از منابع مذکور در رسيدن به حکم عادلانه کوشش کرد.

ـ در ادامه کتاب  مؤلف با آوردن نمونه هاي گوناگون احکام قضايي پس از توجيه احکام صادره، در پاره اي  از موارد به نقد آنان پرداخته است و در اين ميان نقش و تأثير روية هاي مختلف قضايي را در صدور حکم بيش از پيش براي خوانندگان مشخص نموده است. مطالعه اين اثر گامي مهم در فهم حقوق فردي و اجتماعي ماست.

 

آغاز قيام ستارخان در سال 1287 هجري شمسي

قيام ستارخان سردار ملي عليه استبداد محمد عليشاه و خاندان سلطنتي در سال 1287 هجري شمسي آغاز شد. مردم تبريز در اين قيام شركت فعال داشتند و در كنار ستارخان مجاهدتهاي بسيار كردند. ستارخان همچنين رهبري مجاهديني را به عهده داشت كه با عين الدوله به مبارزه برخاسته بودند. وي در اين قيام عزم و ايمان بسيار از خود نشان داد و پس از فتح تهران و خلع يد محمد عليشاه با پيروزي وارد تهران شد و قواي استبدادي شاه قاجار را مضمحل نمود .

روز مبارزه با سلاح هاي شيميايي و ميکروبي

تاريخچه جنگ هاي بيولوژيک

انسانها، با كمال تاسف در طول تاريخ از تكنولوژيهاي در دسترسشان براي كشتار، نابودي و مقاصد منفعت طلبانه بارها و بارها استفاده كرده اند. دقيقا نمي توان مرز زماني مشخصي براي جنگ هاي بيولوژيك يا كاربرد ميكروارگانيسم ها و ساير عوامل در جنگ تعيين كرد. آدمي از روزهاي اول زندگي بر روي كره خاكي همواره درصدد بوده كه به نحوي به همنوع خود غلبه و استيلا كند و براي اين منظور از كليه امكانات موجود در دسترس خود استفاده مي كرد. سرخپوستان آمريكا با سابقه تمدن 5000 ساله، همواره در جنگ، تيرهاي خود را آغشته به سم مي نمودند. در 300 سال قبل از ميلاد مسيح آلودگي چاه هاي آب دژها، قلعه ها و شهرها يكي از روش هاي موثر بــراي از پــاي در آوردن دشمن و سربازان و مردمان در بين يوناني ها بوده است. در جنگ هاي قرون وسطي با بــه كارگيري منجنيق ها براي پرتاب اجساد آلوده حيوانات و انسان ها به داخل دژهاي محاصره شده استفاده مي شد که اين عمل باعث ترس و بيماري در ميان مردم محاصره شده گرديد. سال 1763 ميلادي نقطه عطفي در تاريخچه جنگ هاي بيولوژيك مي باشد. چراكه در اين سال يك تغيير مهم در كاربرد اين عوامل در جنگ ها به وقوع پيوست 0 به عبارت ديگر در اين سال ارتش آمريكا (اروپائي هاي مهاجر) از عامل بيماري آبله  به عنوان يك سلاح براي قوم كشي سرخپوستان بومي آمريكا استفاده نمود. آنها با انتشار عامل بيماري آبله از طريق دادن پتوهاي آلوده به ويروس سبب كشتار وسيعي در بين بوميان گرديد. در سال 1915، در طي جنگ جهاني اول آلمان ها به كاربرد عامل بيماري وبا در ايتاليا و طاعون در پترزبورگ روسيه متهم شدند. انگليسي ها نيز ادعا نمودند كه آلمان ها در طول جنگ از بمب هاي حاوي طاعون استفاده نمودند و فرانسوي ها مدعي بودند كه آلمان ها عروسك ها و آب نبات هاي آلوده به عوامل ميكروبي را بر روي روماني ريخته اند.

كنفرانس خلع سلاح ژنو

در سال 1925 در كنفرانس خلع سلاح ژنو، عهدنامه اي (پروتكل منع كاربرد سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك) به تصويب 40 كشور جهان رسيد. مشكل عمده در ارتباط با ممنوعيت ذكر شده در پروتكل ژنو اين بود كه هيچ  اشاره اي  به  ممنوعيت ساخت، توليد، ذخيره سازي، آزمايش، نقل و انتقال و خريد  و فروش اينگونه سلاح ها نشده بود.  از اين  جهت  بود كه  در كمتر از  دو دهه بعد از تصويب اين قانون جهان شاهد كاربرد وسيعتر اينگونه سلاحها در جنگ جهاني دوم و پس از آن بود که نهايتا منجر به كنوانسيون 1972 ژنو، مبني بر ممانعت از توسعه، توليد و ذخيره سازي سلاح هاي باكتريولوژيك (بيولوژيك) و توكسيني و كاربرد آنها گرديد. كشورهاي شركت كننده در اين كنوانسيون متعهد شدند كه عوامل بيولوژيك جنگي خود را نابود كنند و يا همه آنها را براي مقاصد صلح جويانه تغيير كاربردي دهند. كه البته اين كنوانسيون در سالهاي آتي به دفعات حول محورهاي فوق و پروتکل الحاقي بازنگري و بررسي شد با اينحال توليد وبکارگيري سلاح هاي شيميايي و ميکربي در چند دهه ي اخير از سوي کساني که خود مدعي خلع اين سلاح ها هستند همچنان ادامه داشته و قربانيان اصلي اين سلاح مردم بي دفاع هستند.

بکارگيري سلاح هاي شيميايي عليه ايران

در طول 8سال جنگ تحميلي عراق عليه ايران تمامي دنيا از کمک به عراق در اين جنگ به صورت مکرر دريغ نکردند. نقض حقوق بين الملل هم از سوي خود دولت عراق صورت مي گرفت که از سلاحهاي شيميايي و ميکربي در جنگ استفاده مي کرد و هم از سوي کساني که دولت عراق را با اين گونه سلاحهاي ممنوعه مجهز مي کردند. در تاريخ 7 و 8 تيرماه 1366، هواپيماهاي بمب افکن عراقي با بمب هاي شيميايي به چهار نقطه پر ازدحام و متراکم جمعيتي شهر سردشت حمله کردند و زن و کودک و خرد و کلان مردم بي گناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهاي کشده و دهشتناک شيميايي قرار دادند. حملات شيميايي اين رژيم عليه سربازان ايراني در طول جنگ همواره ادامه يافت و اين امر در حالي بود که دولت عراق خود بتنهايي توان ساخت سلاح هاي ميکروبي و شيميايي را نداشت. دولت ايالات متحده امريکا در چراغ سبز دادن به کشورهاي اروپايي و ارسال فناوري اين گونه سلاحها به طور غيرمستقيم و مستقيم مرتبا حقوق بين الملل را در ممنوعيت توليد و تکثير و استفاده از سلاحهاي شيميايي و ميکربي نقض کرد. رسانه هاي غربي در بسياري موارد به دست داشتن در تجهيز عراق به سلاحهاي شيميايي، ميکربي و هسته اي اعتراف کرده اند.

اميد است با اقدامات موثر در سطح ملي و بين المللي و تدوين و اجراي صحيح و بدون تبعيض قوانين و مقررات ذيربط بتوان قدم موثري در مقابله با توسعه، توليد و كاربرد سلاح هاي شيميايي و ميکروبي برداشت و از اين راه امنيت مردم را در سراسر دنيا در مقابل اينگونه سلاح هاي مخرب و كشتار جمعي تأمين نموده و زمينه لازم را براي استفاده صلح آميز از تجهيزات، عوامل بيولوژيك و اطلاعات و دانش فني مربوط در جهت اهداف بشر دوستانه فراهم نمود.

 

امضاي معاهده تاريخي برلين در سال 1778ميلادي

معاهده تاريخي برلين در پايان كنگره‏اي به همين نام ميان نمايندگان روسيه، آلمان، فرانسه، انگليس و اتريش در سال 1778ميلادي  امضاي معاهده تاريخي برلين در سال 1778ميلادي به امضاء رسيد. كنگره برلين به خواست بسيمارك صدر اعظم وقت آلمان تشكيل شد و نتايج قابل ملاحظه‏اي براي آن كشور بدنبال داشت. با اين معاهده به قدرت سياسي و نظامي آلمان به اوج خود رسيد. همچنين تأثير اين معاهده در جنگهاي جهاني اول و دوم بسيار عميق و در خور توجه داشت.

 

استقلال كشور پرو در سال 1824ميلادي

پرو در سال 1824ميلادي به استقلال رسيد. اين سرزمين از اوايل قرن شانزدهم ميلادي به تصرف اسپانيا درآمد و تا سال 1821ميلادي بخشي از امپراتوري اسپانيا بود. استعمارگران اسپانيايي استثمار مردم پرو و غارت منابع طبيعي اين سرزمين را تا يك قرن بعد ادامه دادند و همين امر انقلاب آزاديخواهانه مردم پرو را شدت بخشيد. سرانجام در جريان مبارزات خوزه سان مارتين و سيمون بوليوار رهبران جنبش هاي انقلابي آمريكاي جنوبي، پرو مستقل و از حكومت جمهوري برخوردار شد. اين كشور با مساحتي حدود يك ميليون و سيصد هزار كيلومتر مربع در آمريكاي جنوبي واقع و با اكوادور، كلمبيا، برزيل، شيلي و بوليوي هم مرز است.

 

 

 


نوشته شده در   يکشنبه 7 تير 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode