ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 28 ارديبهشت 1403
جمعه 28 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 3 تير 1388     |     کد : 3407

چهار شنبه 3 تير 1 رجب 24 ژوئن

به پيامبراسلام(ص) خبر داده شد كه هرقل، قيصر روم، سپاهي بزرگ از روميان تجهيز كرد و أعراب غرب شبه جزيره عربستان و منطقه شامات مانند لخميان، جذاميان، عامليان و غسانيان كه در تحت نفوذ روم بوده

وقوع غزوه تبوك در سال 9 قمری.

به پيامبراسلام(ص) خبر داده شد كه هرقل، قيصر روم، سپاهي بزرگ از روميان تجهيز كرد و أعراب غرب شبه جزيره عربستان و منطقه شامات مانند لخميان، جذاميان، عامليان و غسانيان كه در تحت نفوذ روم بوده و از حكومت مركزي آن پيروي مي كردند، نيز با آنان همراه شده و قصد هجوم به سرزمين مسلمانان را دارند و پيش قراولانشان حركت كرده و به منطقه "بلقاء" رسيدند.

پيامبر اكرم(ص) نيز براي دفع تهاجمات احتمالي دشمن بزرگ، در صدد تجهيز نيرو و تهيه امكانات برآمد و از مسلمانان مدينه، مكه و طوايف و تيره هاي بيابان نشين ياري خواست.

با اين كه رسم پيامبر(ص) در ساير غزوات و سريه ها بر اين نبود كه نيت و هدفش را در آغاز آشكار سازد، در اين غزوه، از آغاز نيتش را آشكار ساخت. زيرا در اين غزوه، رفتن بس دشوار و هوا سخت گرم و راه دراز بود.

از سوي ديگر، هنگام چيدن خرما و ميوه ها بود و غلات مسلمانان در آن سال، اندك بود و تعداد نيروي دشمن و تجهيزات جنگي آنان بسيار زياد.

به جهت، منافقان از رفتن به اين غزوه و كمك كردن پيامبر(ص) امتناع نمودند و برخي از مسلمانان و باديه نشينان نيز از رفتن عذرخواهي كرده و با آن حضرت، همراه نشدند.

اما مسلمانان خالص، آن حضرت را همراهي كرده و با جان و مال خويش در دفاع از كيان اسلام، استقامت ورزيدند.

سرانجام، سي هزار تن آمادگي خود را اعلام و در لشكرگاه "ثنيه الوداع" گرد آمدند و هزينه اين نبرد با كمك هاي مردمي و پرداخت زكات تا حدودي تأمين شد.

پيامبر اسلام(ص) در رجب سال نهم قمري، به سوي سر حدات روم شرقي، كه در آن زمان شامات را در اختيار داشتند، حركت كرد.

"تبوك" دورترين مكاني بود كه پيامبر(ص) در طي غزوات خود به آن جا مسافرت كرد و چون غيبتش طولاني مي شدو از سوي منافقان باقيمانده و يهوديان پراكنده، واهمه داشت، حضرت علي(ع) را در مدينه باقي گذاشت و به وي سفارش هاي لازم را نمود و "حديث منزله" را در اين غزوه، در شأن اميرمؤمنان(ع) بيان داشت.

گرچه، جانشين رسمي پيامبر(ص) در مدينه، "سَباع بن عُرْفَطَه" و يا "مُحمّد بن مَسْلَمه" بود، ولي وجود حضرت علي(ع) در مدينه منوره، موجب اطمينان كامل خاطر پيامبر(ص) بود.

آن حضرت، چندين روز، راه پيمايي كرد، تا اين كه به سرزمين تبوك رسيد.

در آن جا امير "ايله" و اهالي "جرباء" و "اذرح" به نزد آن حضرت رسيده و با وي، به شرط پرداخت جزيه، مصالحه نمودند و در اين باب سندي نوشتند.

پيامبر(ص) و مسلمانان مجاهد، به مدت بيست روز در تبوك اقامت نمودند ولي از سپاهيان دشمن خبري نشد.

آن حضرت، خالد بن وليد را براي دستگيري "اَكيدر بن عَبدالملك كِندي"، امير منطقه "دَوْمَه الْجَنْدَل" به آن نواحي اعزام كرد.

براي پيامبر(ص) و مسلمانان در اين مدت رويدادها و داستان هاي گوناگوني به وقوع پيوست، كه بيان آن ها، موجب اطاله اين مقال خواهد شد و محققان را به منابع ذيل ارجاع داده تا به طور تفصيلي از آن ها آگاهي يابند.

به هر ترتيب، پيامبر(ص) به سوي مدينه بازگشت و چون به مدينه نزديك شد، به امر پروردگار "مسجد ضرار" را ويران و دستور داد آن را آتش زنند، تا زمينه نفاق و چند دستگي از ميان مسلمانان رخت بربندد.

سرانجام، آن حضرت در ماه رمضان سال نهم قمري، به مدينه وارد شد.

گفتني است بسياري از آيه هاي سوره توبه، درباره اين غزوه و رفتار منافقان و عكس العمل هاي پيامبر(ص) نازل شد.

اكثر مورخان، تاريخ اين غزوه را ماه رجب دانسته، بدون اين كه روز آن را تعيين كنند، ولي "محمد بن حبيب بغدادي"، در كتاب "الْمحبر" تاريخ حركت پيامبر(ص) را نخستين روز ماه رجب سال نهم ذكر كرد.

 

ميلاد مسعود امام محمد باقر(ع) سال 57 هجري قمري.

امام محمدباقر(ع) در نخستين روز ماه رجب سال 57 قمري و يا به روايتي در سوم صفر سال 57 قمري در مدينه منوره ديده به جهان گشود.

نام پدر بزرگوارش امام زين العابدين(ع) و مادرش ام عبدالله، فاطمه بنت امام حسن مجتبي(ع) است. بدين لحاظ وي هم از جانب پدر و هم از جانب مادر، علوي و فاطمي است و به همين منظور، وي را هاشمي بين هاشميين، علوي بين علويين و فاطمي بين فاطميين مي گويند.

امام محمدباقر(ع) پنجمين امام شيعيان است و در محرم سال 95 قمري، پس از شهادت پدر بزرگوارش امام زين العابدين(ع) به مقام منيع امامت نايل آمد.

امام محمدباقر(ع) داراي لقب هاي متعددي چون باقرالعلوم، شاكر و هادي است و مشهورترين لقب آن حضرت، "باقر" مي باشد. زيرا وي علم را شكافت و در عصر خويش در گسترش آن، تلاش بديعي به عمل آورد.

كنيه مبارك وي، "ابوجعفر" مي باشد.

امام علي بن الحسين(ع)، معروف به زين العابدين(ع)، با اين كه داراي فرزنداني متعدد بود، از ميان آنان، فرزند بزرگترش محمدباقر(ع) را به مقام امامت، شايسته دانست و با گفتار و رفتارش وي را پس از خود، به امامت شيعيان منصوب كرد.

أبان بن عثمان از امام جعفرصادق(ع) روايت كرد: جابر بن عبدالله انصاري روزي بر امام علي بن الحسين(ع) وارد شد و در نزد وي، فرزند خردسالي را ديد. از آن حضرت پرسيد: اين چه كسي است؟ امام زين العابدين(ع) فرمود: وي فرزندم و صاحب امر (امامت) پس از من، محمدباقر است.

امام محمدباقر(ع) هنگامي امر امامت را بر عهده گرفت كه جامعه اسلامي به خاطر بي كفايتي خلفاي بني اميه و رقابت قدرتمندان دستگاه خلافت و وزيران و حاكمان آنان، به انحطاط كشيده و هر روز نسبت به ارزشهاي والاي اسلامي فاصله مي گرفت و تفكرات و شبهات مغرضان و دشمنان اسلام، ايمان و و عقيده مسلمانان را تضعيف و بي بنيه مي نمود.

امام باقر(ع) كه مانند پدرش امام زين العابدين(ع)، در مراقبت كامل خلفاي بني اميه و عاملان آنان، به ويژه حاكمان مدينه منوره قرار داشت و زمينه اقدامات سياسي براي وي فراهم نبود، تلاش بليغي در اقدامات فرهنگي و علمي به عمل آورد، تا جامعه اسلامي را از درون باز سازي و آگاهي و ايمان مسلمانان را تقويت نمايد. بدين لحاظ نخستين حوزه هاي علمي اسلامي را پايه گذاري كرد و شاگردان فراواني را با مكتب ناب محمدي(ص) و افكار و عقيده و فقه پوياي مكتب اهل بيت(ع) آشنا كرد.

عالمان، فقيهان و مفسران بزرگ در برابر آن حضرت سر تسليم فرود مي آوردند و وي را مدح و ستايش مي كردند.

عبدالله بن عطاء مكي روايت كرد: هرگز علما را در نزد كسي كوچكتر و بي بنيه تر نديدم، آن مقداري كه آنان را در نزد ابي جعفر، محمدباقر(ع) مي ديدم.

هم چنين وي گفت: حكم بن عتيبه با آن كثرت علم و جلالت شأن كه در نزد مردم داشت، هرگاه در نزد محمدباقر(ع) قرار مي گرفت، چنان مي نمود كه طفل دبستاني است كه در نزد آموزگار خويش نشسته است.

جابربن عبدالله انصاري روايت كرد كه پيامبراكرم(ص) به وي فرمود: اي جابر! اميد است در دنيا آن قدر بماني تا فرزندي از فرزندانم را كه از اولاد حسين(ع) است ديدار نمايي. نام وي محمد است "َيَبْقَرُ عِلْمَ الدينَ بَقَراً"؛ معارف ديني را تماما مي شكافد. پس هرگاه وي را ملاقات كردي، سلام مرا به وي برسان.

امام محمدباقر(ع) در ايام امامت خويش با اين خلفا معاصر بود: وليد بن عبدالملك، سليمان بن عبدالملك، عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن عبدالملك و هشام بن عبدالملك، كه همگي از طايفه ستم كار بني اميه بودند. آن حضرت از همه آنان، غير از عمر بن عبدالعزيز، فشارهاي فراواني متحمل شد و سرانجام در 57 سالگي به وسيله زهري كه ابراهيم بن وليد بن عبدالملك، حاكم مدينه به دستور هشام بن عبدالملك به وي خورانيده شد، در هفتم ذي حجه و به روايتي در ربيع الاول و يا ربيع الاخر سال 114 قمري به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع، در جوار قبر شريف پدرش امام زين العابدين(ع) و عمويش امام حسن مجتبي(ع) به خاك سپرده شد.

 

 

 

وفات ابن أبي عياش سال 138 قمري.

ابواسماعيل، أبا بن أبي عياش فيروز، كه به وي دينار بصري و دينار عبدي نيز گفته مي شد، در نخستين روز ماه رجب المرجب سال 138 قمري و به قولي پس از سال 140 و به قول ديگر در حدود سال 140 بدرود حيات گفت.

وي، در زمره اصحاب امام جعفر صادق(ع) و از محدثان شيعه محسوب مي گردد ولي ضعيف الحديث بوده و وضع كتاب سليم بن قيس به وي نسبت داده شده است. رجال شناسان عامه، وي را تضعيف نمودند. به هر روي، افرادي چون عمر بن اذينه، ابراهيم بن عمر يماني و حماد بن عيسي از او نقل حديث نمودند.

 

شهادت آيت الله شهيد محمد باقر حکيم در سال 1424 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت:شهيد سيد محمد باقر حکيم در 25 جمادى الاول سال 1358هجری قمری  در شهر نجف اشرف، مرکز مرجعيت دينى ديده به جهان گشود. والد مکرم ايشان، حضرت آيت الله العظمى سيد محسن طباطبائى حکيم (قدس سره) بودند.

نسب:آل حکيم از خاندانى است که نسب ايشان به حضرت امام حسن بن على بن ابى طالب (عليهم السلام) ختم مى شود. عالم اخلاقى حضرت آيت الله سيد مهدى حکيم (جد پدرى شهيد سيد محمد باقر حکيم) نيز از اين خاندان علمى مى باشد که در اوايل قرن 14هجری قمری  عالمى شناخته شده بودند.

شهيد حکيم نيز در دامان خانواده اى که فضاى آن آکنده از تقوا و ورع و اجتهاد بود، رشد يافت و خلف صادقى براى سلف صالح خويش گشت.

تحصيلات و اساتيد:شهيد حکيم دروس ابتدايى را در4 سال در دبستان منتدى النشر نجف اشرف به پايان رساند و در همين اوان، انگيزه تحصيلات حوزوى در او نشأت گرفت. لذا دروس حوزوى را آغاز نمود(1370هجری قمری ) در حالى که دوازده سال بيشتر نداشت. ايشان در نجف اشرف از اساتيد بسيارى بهره بردند که برخى از آنها از اين قرارند:

1 ـ آيت الله العظمى سيد محمد سعيد حكيم.

2 ـ آيت الله سيد محمد حسين حكيم.

3 ـ آيت الله العظمى سيد يوسف حكيم(برادر بزرگتر ايشان).

4 ـ آيت الله العظمى سيد أبو القاسم خوئى.

5 ـ آيت الله العظمى شهيد سيد محمد باقر صدر.

نبوغ علمى و قدرت ذهنى و افکار عالى ايشان از همان ابتدا شناخته شده بود لذا از سنين اوليه به حرمت و احترام علما و فضلاى بزرگ حوزه نائل شدند، به گونه اى که در سنين اوليه جوانى (سال 1383هجری قمری ) اجازه اجتهاد در علوم فقه و اصول و قرآنى را از دست حضرت آيت الله العظمى شيخ مرتضى آل ياسين دريافت نمودند.

تدريس و شاگردان:شهيد حکيم بعد از نيل به مدارج مختلف علمى، تدريس علوم سطوح عاليه فقه و اصول را آغاز نمودند که حلقه درس ايشان در مسجد هندى نجف اشرف به قدرت استدلال و دقت بحث و نظر شناخته شد و به دست ايشان شاگردان زيادى به مراتب بالاى حوزوى نائل شدند که مهترين ايشان عبارتند از :

1 ـ شهيد آيت الله سيد عبد الصاحب حكيم(برادر ايشان).

2 ـ حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد باقر مهرى.

3 ـ حجت الاسلام والمسلمين شيخ على كورانى.

4 ـ شهيد حجت الاسلام والمسلمين سيد عباس موسوى.

5 ـ حجت الاسلام والمسلمين شيخ أسد الله حرشى.

6 ـ حجت الاسلام والمسلمين شيخ عدنان زلغوط.

7 ـ حجت الاسلام والمسلمين سيد حسن نـورى.

8 ـ حجت الاسلام والمسلمين سيد صدر الدين قپانچى.

9 ـ حجت الاسلام والمسلمين شيخ حسن شحاده.

10 ـ حجت الاسلام والمسلمين شيخ هانى الثامر. 

همزمان با انتشار آوازه علمى وى و باز شدن درهاى حوزه به سوى دانشگاه ها در سن 25 سالگى

توسط حضرت آيه الله العظمى شهيد سيد محمد باقر صدر به استادى دانشکده اصول دين در زمينه علوم قرآنى و شريعت و فقه فعاليت مى نمود.

ايشان در ايران نيزعليرغم رهبرى جهاد سياسى مدت کوتاهى به تدريس درس خارج، و نيز چند سال به تدريس تفسير موضوعى و تحليل آيات اجتماعى قرآن اشتغال داشتند.

تأليفات:برخى از تأليفات ايشان عبارتنداز :1 ـ علوم القرآن.

2 ـ الحكم الإسلامى بين النظرية والتطبيق.

3 ـ الهدف من نزول القرآن.

4 ـ أهل البيت ( عليهم السلام ) و دورهم فى الدفاع عن الإسلام.

5 ـ دور الفرد فى النظرية الإقتصادية الإسلامية.

6 ـ حقوق الإنسان من وجهة نظر إسلامية.

7 ـ النظرية الإسلامية فى العلاقات الإجتماعية.

8 ـ منهج التزكية فى القرآن.

9 ـ المستشرقون وشبهاتهم حول القرآن.

10 ـ الظاهرة الطاغوتية فى القرآن.

فعاليتهاى فرهنگى:آن شهيد در زمينه فعاليت فرهنگى نقش مهمى در ايجاد دو موسسه جهانى و چند مرکز ديگر در ايران، داشتند:

1- مجمع جهانى تقريب بين مذاهب اسلامى که تصدى رياست آن را بر عهده داشتند.

2- مجمع جهانى اهل البيت (عليهم السلام) که در اين مجمع نايب رئيس بودند.

3- تاسيس مرکز بررسى هاى تاريخ معاصر عراق در شهر قم.

4- تأسيس موسسه دار الحکمه که داراى يک مدرسه علميه و يک مرکز انتشارات مى باشد و

مراکزى ديگر از قبيل تأسيس يک مرکز تحقيق و بررسى و راه اندازى کتابخانه تخصصى.

بازگشت به عراق:بعد از سقوط نظام بعثى عراق، شهيد حکيم در تاريخ 20/1/1382 پس از حدود 25 سال اقامت در ايران به زادگاه خود نجف اشرف باز گشتند تا در مسير جهادى که از جوانى پاى در آن نهاده بودند پيشرو باشند. در مسير بازگشت ايشان به عراق مردم شهرهاى بصرة ،عمارة ،ديوانية، نجف، كربلا و ساير شهرها چندان استقبال بى سابقه اى از او به عمل آوردند که گويى سيل جمعيت در خيابان ها راه افتاده است ايشان از همان آغاز استقرار در شهر نجف اشرف نماز جمعه را در صحن شريف علوى اقامه نمودند.

شهادت:بيش از هفت بار شهيد حکيم مورد سوء قصد قرار گرفتند که دو سوء قصد قبل از هجرت ايشان از عراق بود و مابقى نيز در خارج از کشور عراق بوده است. و سرانجام آن شهيد والا مقام در اول رجب سال 1424 هجری قمری  پس از اقامه نماز جمعه در حرم مطهر امام على عليه السلام و در راه بازگشت به منزل به واسطه انفجار بمبى که در کنار صحن شريف کار گذاشته شده بود، ايشان و ده ها تن از نماز گزاران به مقام عظماى شهادت نائل شدند و جمعى نيز مجروح گشتند. و اين گونه بود فرجام کسى که بيش از 30 سال براى نجات و رهايى مردم مظلوم عراق و تشکيل حکومتى بر وفق اصول اسلام از جان خويش نيز مايه گذاشت

 

 درگذشت « ابن صوري» گياه شناس و طبيب برجسته مسلمان در سال639هجري قمري

« ابن صوري» گياه شناس و طبيب برجسته مسلمان در سال639هجري قمري دار فاني راوداع گفت. مسير زندگي ابن صوري بعد از ديداربا«ابوالعباس جياني» دردمشق تغيير كرد؛چون جياني استعداد ابن صوري رادرگياه شناسي دريافت ودرراه پرورش استعداد او كوشيد. آنچه درحيات علمي ابن صوري جلب نظر مي كند روش تجربي دقيق او را در مطالعه گياهان دارويي است. مهمترين اثر ابن صوري كتاب« الادويه المقرده» نام دارد. اين كتاب اطلاعات تازهاي درباره گياهان و انواع ناشناخته آنها به خوانندگان مي دهد و چون مطالب آن همراه تصاوير گياهان چاپ شده بود آن را «دايره المعارف مصور» مي نامند.  برخي از دانشمندان ابن صوري را بنيانگذار گياه شناسي جديد خوانده اند.

 

درگذشت «محقق خوانساري» از حكيم و فقيه در سال 1099هجري قمري

«محقق خوانساري» از حكيمان و فقيهان برجسته مسلمان ايراني در سال 1099هجري قمري در گذشت. خوانساري از شاگردان عالم و فاضل دانشمند بزرگ شيخ بهايي؛ ميرداماد و ملا محمد باقرمجلسي بود.  محقق خوانساري بركتابهاي شفا و اشارات ابن سينا و لمعه شهيد ثاني شرح نوشت. هم چنين ترجمه هاي ارزنده اي ازقرآن كريم و صحيفه سجاديه از اين حكيم فرزانه باقيست.

 

«ميرزاجهانگيرخان شيرازي»از مبارزين مشروطيت در سال 1287 هجري شمسي

« ميرزاجهانگيرخان شيرازي »از مبارزين سرسخت مشروطيت در جريان به توپ بستن مجلس شوراي ملي در سال 1287 هجري شمسي توسط قواي قزاق به قتل رسيد. وي كه بواسطه مديريت روزنامه صوراسرافيل به همين نام مشهور شده بود پس از اشغال مجلس توسط قزاقان با جمعي از يارانش به دستور محمد عليشاه دستگير شد. حاج ميرزانصرالله ملك المتكلمين از وعاظ و خطباي مشهور اين دوره نيز در ميان دستگير شدگان بود. اين دو تن را به همراه سلطان العلماي خراساني مدير روزنامه روح القدس درباغشاه به طرز فجيعي اعدام كردند و اجسادشان را در خندقي پشت باغشاه پنهان نمودند اما چند روز بعد به همت يكي از آزاديخواهان پيكر آنها به خاك سپرده شد. در پي اين حادثه محمد عليشاه طي دستخطي به مشيرالدوله دستور داد تا مجلس را تعطيل كند. قابل توجه است كه در همين زمان سيد عبدالله بهبهاني به كلهُر تبعيد شد و علماي آزاديخواه و مبارز ديگر نيز هريك طي حكمي به نقاط ديگر ايران و اروپا تبعيد گرديدند .

 

آغاز عمليات نصر5 در سال 1366 هجري شمسي

عمليات نصر5 با رمز يازهرا(س) در سال 1366 هجري شمسي آغاز شد. اين عمليات با هدف تصرف و تأمين بخشي از ارتفاع مسلط بر قلعه ديزه عراق آغاز شد. عمليات نصر در منطقه جنوب غربي سردشت صورت گرفت كه در نتيجه آن ارتفاعات 2215 و دشت بوجار و تعدادي از روستاهاي مرزي از لوث وجود دشمن بعثي پاك شدند و غنائم قابل توجهي نيز به دست دلاورمردان سپاه اسلام افتاد .

 

اعطاء دكتراي افتخاري رياضيات به استاد احمد بيرشك در سال 1377 هجري شمسي

درنخستين همايش انجمنهاي علمي ايران در سال 1377 هجري شمسي دكتراي افتخاري رياضيات به استاد احمد بيرشك اعطاء گرديد. استاداحمد بيرشك در طول عمر بابركت خود موفق به انتشار نهصد مقاله و يكصد جلد كتاب و تربيت صدها دانشجوي پوينده علم شده است. پژوهش استاد در زمينه گاهشماري ايراني، حيرت و تعجب بزرگترين تقويم شناسان جهان را برانگيخته است. از استاد بيرشك آثار ارزنده اي چون دانشنامه بزرگ فارسي و خلاصه زندگينامه دانشمندان جهان موجود است .

 

تصرف شهر كاراكاس توسط سيمون بوليوار در سال 1821 ميلادي

شهر كاراكاس پايتخت امروزي ونزوئلا طي جنگهاي آزادي بخش سيمون بوليوار در سال 1821 ميلادي به تصرف او درآمد. دراين جنگ يك ساعته اسپانيا كاري از پيش نبرد و بوليوار قهرمان مبارزات آمريكاي جنوبي موفق شد پس از اين پيروزي كلمبياي بزرگ را تشكيل دهد. گفتني است كلمبياي بزرگ شامل ونزوئلا، كلمبيا، پاناما و اكودوربود و بوليوار خود به عنوان اولين رئيس جمهور اين سرزمين انتخاب شد.

 

اختراع كوره هاي ذوب فلزات موسوم به كوره هاي بسمر در سال 1843 ميلادي

كوره هاي ذوب فلزات موسوم به كوره هاي بسمر در سال 1843 ميلادي اختراع شد. مخترع اين كوره ها، هانري بسمر انگليسي بود و براي اولين بار نيز در كشور انگلستان مورد استفاده قرارگرفت. اين كوره ها ذوب فلزات را تسهيل مي كنند و امروزه در سراسر جهان در كارخانه هاي ذوب فلزات مورد استفاده قرار مي گيرند.

 

 

 

 


نوشته شده در   چهارشنبه 3 تير 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode