ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 29 ارديبهشت 1403
شنبه 29 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 3 خرداد 1388     |     کد : 2776

یکشنبه 3 خرداد 29 جمادي الاول 24 مه

ابوجعفر، محمد بن عثمان بن سعيد عَمري اسدي، دومين نايب و وكيل منصوب امام زمان(عج) بود كه پس از وفات پدرش عثمان بن سعيد، در ايام غيبت صغراي امام زمان(عج) به اين مقام برگزيده شد....

درگذشت محمد بن عثمان، دومين نايب امام زمان(عج) در سال 305 هجري قمري

ابوجعفر، محمد بن عثمان بن سعيد عَمري اسدي، دومين نايب و وكيل منصوب امام زمان(عج) بود كه پس از وفات پدرش عثمان بن سعيد، در ايام غيبت صغراي امام زمان(عج) به اين مقام برگزيده شد.

پدرش عثمان بن سعيد عَمري اسدي، نايب سه امام معصوم(ع)، يعني نماينده امام هادي(ع)، امام حسن عسكري(ع) و امام زمان(ع) و مورد اطمينان آن بزرگواران بود و در مقام و شخصيت وي، روايات چندي از اين امامان معصوم(ع) وارد گرديده است.

فرزندش محمد بن عثمان نيز به مانند پدر، مورد اطمينان امام معصوم(ع) بود. امام حسن عسكري(ع) درباره وثاقت اين پدر و پسر، به يكي از يارانش فرمود: العَمري (عثمان بن سعيد) و ابنه ثقتان، فما أدّيا اليك فعنّي يؤدّيان، فلمّا قالا لك فعنّي يقولان، فاسمع لهما و أطعهما، فانّهما الثقتان المأمونان.

يعني: عثمان بن سعيد عَمري و فرزندش محمد بن عثمان، مورد اطمينان و اعتمادند. پس آن چه به تو مي رسانند، از سوي من ادا مي كنند. بدين جهت هر گاه، چيزي به تو بگويند، بدان كه از سوي من به تو گفته اند. از آن دو شنوايي داشته و آنان را پيروي نما. زيرا آن دو مورد اطمينان و امنيتند.

آن گاه كه عثمان بن سعيد وفات يافت، توقيعي شريفي از ناحيه مقدسه به دست بزرگان شيعه رسيد كه صراحت در نمايندگي و مقام نيابت و وكالت فرزندش محمد بن عثمان داشت.

از آن پس، وي واسطه ميان شيعه و امامشان حضرت مهدي(ع) شد.

وي، علاوه بر مقام معنوي و افتخار نيابت امام غايب(ع)، خود از علما و فقهاي بزرگ شيعه و داراي تأليفات متعددي بود. از دخترش ام كلثوم روايت شده است كه پدرش محمد بن عثمان(ره) چند جلد كتاب در فقه شيعه تأليف كرده بود، كه تمامي آن ها را از امام حسن عسكري(ع) و فرزندش حضرت مهدي(ع) و هم چنين از پدر خود عثمان بن سعيد اخذ كرده بود و به هنگام وفات خويش، آن ها را به ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي تحويل داد.

اين مرد بزرگ و پدر ارجمندش به مدت پنجاه سال نمايندگي سه امام معصوم(ع) را بر عهده داشتند. سرانجام در آخرين روز جمادي الاولیي، در سال 305 و به قولي سال 304 قمري وفات يافت و طبق سفارش او كه برگرفته از توقيع شريف ناحيه مقدسه بود، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي جانشنين وي گرديد.

پس از وفات حسين بن روح نوبختي، در شعبان سال 326 قمري، علي بن محمد سمري جانشين وي شد. بدين ترتيب، اين چهار نفر در ايام غيبت صغراي امام زمان(ع) نايب و وكيل آن حضرت بودند. ولي پس از وفات علي بن محمد سمري، ديگر وكيل منصوبي معرفي نشد و ايام غيبت كبراي آن حضرت آغاز گرديد.

 

شکست رومیان توسط سپاه اسلام در نبرد اجنادین در سال 1423هجري قمري

سپاه اسلام به فرماندهي خالد بن وليد در سال 1423هجري قمري، روميان را به سختي شكست داد و اين نبرد كه در تاريخ اجنادين معروف است به سبب اشغال فلسطين بدست روميان روي داد. روميان در نبرد اجنادين از قواي اسلام شكست سختي خوردند وتاحدود دمشق عقب نشيني كردند .

 

 

 

درگذشت «ابن عبدالسلام » فقيه، قاضي و خطيب شافعي در سال 660 هجري قمري

«ابن عبدالسلام » فقيه، قاضي و خطيب شافعي در سال 660 هجري قمري در قاهره د رگذشت. ابن عبداسلام رابه دانش و پارساييي ستوده اند .او بسياري از سالهاي عمر خويش را در دوران پرآشوب در گيريهاي داخلي ايوبيان با يكديگر و رويارو يي آنان با سپاهيان صليب سپري كرد. در چنين اوضاعي مداخله ابن عبدالسلام در امور سياسي وترغيب زمامداران به ايستادگي در مقابل روميان وتاكيد بر تقريرات فقهي، شخصيتي بارز از اوجلوه گر ساخت. كتابهاي الفتاوي وبدايه السئول في تفصيل الرسول از جمله آثار ابن عبدااسلامند.

 

رحلت ميرزا محمد فيض قمى 1370 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :تـولـد ايـشـان در سال 1293 هجری قمری در خاندان علم و فضيلت و در شهر قم رخ داده است، ميرزا محمد فيض، فرزند اديب نامى ميرزا على اكبر فيض (قدس سره ) يكى از اعاظم فقها و از اكابر علماى طراز اول در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.

تحصيلات :دروس مقدمات و سطوح را در قم به پايان رساند، و سـپـس بـراى تكميل تحصيلات عاليه به تهران مهاجرت نمود، و در سال 1317 هجری قمری به نجف اشرف عـزيـمـت و از محضر آيات عظام آن سامان اسـتفاده ها نمود، پس از بهره گيرى كافى از دروس اساتيد به سامرا هجرت نمود، ضمن تحصيل از محضر مـبـارك ايـشان يكى از مدرسين نامى آن حوزه قـرار گـرفـت.

مرحوم فـيض پس از تكميل معلومات و فوز به مقام عالى اجتهاد، در سال 1333 هجری قمری به قم مراجعت فـرمـوده و از مـسـئولين و بزرگان آن بلده طيبه به شمار آمد.

اساتيد :بزرگانى كه وى از محضر آنان استفاده نموده است عبارتند از.

1 ـ آقاى حاج ميرزا حسن آشتيانى.

2 ـ ميرزا محمود قمى.

3 ـ آقـا شـيـخ عـلـى رشتى.

4 ـ مرحوم آخوند خراسانى.

5 ـ سيد محمد كاظم يزدى.

6 ـ مـيـرزا مـحـمد تقى شيرازى (ميرزاى دوم ).

شاگردان :حـوزه پـر بركت و پر فيض ايشان علماى متعددى را تحويل جامعه داد كه به عنوان نمونه اسامى، چند تن از آنان را ذكر مى كنيم.

1 ـ ميرزا مصطفى صادقى.

2 ـ حاج سيد مرتضى فقيه .

3 ـ حاج شيخ احمد فقيهى .

4 ـ حاج شيخ عباس مستقيم .

5 ـ حاج شيخ عباس حائرى اصفهانى.

6 ـ حاج شيخ ابوالقاسم نحوى.

7 ـ مرحوم حاج شيخ على پائين شهرى .

8 ـ مرحوم حاج محمد باقر قمى فرزند حاج شيخ ابوالقاسم كبير قمى .

تأليفات :تأليفات مرحوم فيض عبارت است از:

1 ـ كتاب الفيض در طهارت آب قليل و عدم تنجيس متنجس (مطبوع ).

2 ـ حاشيه بر العروة الوثقى.

3 ـ مناسك حج.

4 ـ حاشيه وسيلة النجاة.

5 ـ شرحى بر منظومه مرحوم سيد بحرالعلوم در فقه .

6 ـ ذخيرة العباد و چند اثر ديگر.

گفتار بزرگان :مرحوم حاج ملا على واعظ خيابانى در كتاب علماى معاصرين در شأن ايشان مى نويسد : حضرت ميرزا محمد فيض قمى يكى از اعاظم علماى طراز اول و داراى شاخصيت تامه و مقبوليت عامه و مرجعيت كامله اند.

خصوصيات اخلاقى :گـويند معظم له از مرحوم سيد حسين بروجردى (ره) كه پس از مؤسس بزرگوار، پرچمدار و زعيم حوزه بود، بسيار ترويج و تبليغ مى نمود برخى به ايشان اعتراض مى كنند و مى گويند شما كه خود صـاحـب فـتـوى و مـرجـع تـقليد هستيد، براى چه از آقاى بروجردى ترويج مى كنيد؟

در جواب مى فرمايند : اگر كار براى خدا است، ما بايد از كسى كه فعلا علمدار است، و حوزه را حفظ مى كند ترويج كنيم، و اگر براى غير خداست، من اهلش نيستم.

خدمات :از خدمات شايسته ايشان اين بود كه مدرسه فيضيه را كه بسيارى از حجرات آن انبار علاف، بقال و كسبه شده بـود، از يـد غـاصـبـين و متصرفين انتزاع، و مسكن طلاب علوم دينى نمود و خود در آن مدرسه بـه تـدريـس اشـتغال ورزيد و براى توسعه اداره علميه آن، خود را نيازمند معاونت و كمك ديد، تا بالاخره در سال 1340 هجری قمری از مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (ره ) كه تا آن وقت در شهر اراك متوقف بودند، درخواست مهاجرت فرمود، و ايشان نيز با تمهيدات فراوان وارد قم شد و بـراى مـزيد تجليل ايشان، مسجد بالاسر را كه محل نماز ايشان بود، به مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى يزدى واگذار، و خـود هـم چـنـد ايـامى به ايشان اقتدا ورزيد، و روز به روز در تقويت و رونق بخشيدن به حوزه عـلـمـيه قم كوشيد، به حدى كه آن را تا حد همسويى و رقابت با حوزه علميه نجف رساند، و از سال 1355 هجری قمری كه مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى يزدى رحلت نمود، با عزمى راسخ و با اعانت ساير اعاظم دانشمندان قم، حوزه علميه قم را حفظ نمود.

وفات :ايـشـان پـس از عمرى تلاش و كوشش در راه خدا، در 29 جمادى الاولى سال 1370 ( مشهور عبارت دهه آخر جمادى الاولى را در رحلت ایشان ذکر کرده اند) در حـال نـماز وقتى دستها را به دعا بر داشته بود، و (الهى عاملنا بفضلك ) را مى گفت، دار فانى را وداع گفت و در ايوان طلايى صحن عتيق مدفون گرديد.

 

سالروز آزادی خرمشهر در سال 1361 هجري شمسي

بلافاصله پس از عمليات فتح المبين در10/1/1361 جلسه مشترك فرماندهان ارتش و سپاه تشكيل، و به كليه يگانها اعلام شد كه طي دو هفته آينده بازسازي يگانها و طرح ريزي عمليات آتي را انجام داده و نتيجه را اعلام كنند.

متعاقب دركي كه از ضرورت تعجيل در عمليات وجود داشت، تلاش براي آمادگي، شتاب چشمگيري به خود گرفت، زيرا تأخير در عمليات با توجه به فرا رسيدن فصل گرما در منطقه جنوب و هوشياري دشمن نسبت به آغاز آن مي توانست در انجام مأموريت نيروها و رسيدن به اهداف مورد نظر لطمات جبران ناپذيري به بارآورد. از سوي ديگر نيروهاي دشمن در پي ضربات ناشي از عمليات فتح المبين دچار بحران و آشفتگي رواني شده بودند. از اين رو انجام هرچه سريعتر عمليات در آن شرايط ضريب موفقيت را افزايش مي داد.

سرانجام پس از بحث و بررسيهاي فراوان، از سوي قرارگاه مركزي كربلا مأموريت عمليات به شرح زير اعلام شد:

نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، متشكل از نيروي زميني ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مأموريت دارند كه در ساعت(س) روز(ر) در منطقه عمومي جنوب رودخانه كرخه و غرب رودخانه كارون تك نموده و ضمن انهدام نيروهاي موجود دشمن و آزادسازي شهرهاي خرمشهر و هويزه خط مرز بين المللي را تأمين كنند و از حمله مجدد احتمالي به كشور اسلامي جلوگيري نمايند.

براي عمليات دو راه كار پيشنهاد شده بود. نخستين راه كار تهاجم به دشمن با اتكاء به جاده اهوازـخرمشهر و با استفاده از شبكه هاي جاده اي منطقه بود و ديگري تهاجم به دشمن با عبور از رودخانه كارون. سرانجام با توجه به مأموريت و وضعيت زمين، استعداد نيروي خودي و وضعيت دشمن، راه كار دوم كه عبور از رودخانه كارون و تأمين سر پل و استقرار نيروي كافي در غرب رودخانه و ادامه بي درنگ عمليات انتخاب شد.

بر مبناي راه كار، مانور نيروها در طرح عمليات بيت المقدس به شرح زير تعيين شد:

فرماندهي عمليات كربلا در جنوب با قرارگاههاي قدس و نصر و فتح تك نموده، دشمن را در منطقه عمومي اهواز، غرب كارون منهدم، خرمشهر و خط مرز را تأمين و آفند خود را به منظور تأمين خطوط مرزي تا رسيدن به ساحل شرقي شط العرب ادامه داده و سپس در منطقه، فدافند مي نمايد. اين عمليات در 4 مرحله مي بايد مورد اجرا گذاشته مي شد.

يگانهاي ارتش و سپاه با بهره گيري از تجربيات موفق عمليات "ثامن الائمه"، طريق القدس، فتح المبين" دوشا دوش يكديگر در عمليات بيت المقدس شركت كردند. ادغام اين نيروها سبب افزايش توان رزمي آنها شد و توانستند حماسه پيروزي بر دشمن و آزادي خرمشهر را به وجود آورند.

 

195 گردان متشكل از يگانهاي ارتش و سپاه و نيروهاي بسيج مردمي، در سه قرارگاه مشترك سازماندهي و هريك از آنها داراي فرماندهي مشترك شدند.

در اين عمليات همچون گذشته، كميته مبناي تصميم گيريها و متوقف كننده اقدامات نبود و رزمندگان اسلام و فرماندهان آنان با اتكال بر قدرت لايزال الهي و روحيه شهادت طلبي و با يقين به امدادهاي الهي، كار جنگ و دفاع را سامان دادند.

نيروهاي متجاوز عراقي در اين منطقه، در كنترل عمليات سپاه 3 عراق به فرماندهي سرلشكر ستاد "صلاح الدين قاضي" قرار داشت و شامل لشكرهاي 6، 9، 3 زرهي، 5 مكانيزه، 11 و 15 پياده و تعدادي تيپهاي زرهي، مكانيزه و پياده مستقل يا مأمور از لشكرهاي ديگر و يگانهايي از ارتش خلقي (جيش الجهشي) بود.

فرماندهي ارتش عراق بعد از نبردهاي طريق القدس و فتح الميبن دريافته بود كه عمليات گسترده بعدي نيروهاي ايراني در منطقه اهوازـ خرمشهر خواهد بود و فعاليتها و نقل و انتقالات و تمركز نيروها در شرق كارون و شمال كرخه كور براي دشمن نشانه هاي گويايي به شمار مي رفت. از اين رو همزمان با افزايش فعاليتهاي يگانهاي خودي، اقدامات دشمن نيز در اين منطقه شدت يافت.

سرانجام عمليات بيت المقدس در 30 دقيقه بامداد روز 10 ارديبهشت 1361 با قرائت رمز عمليات "بسم الله الرحمن الرحيم. بسم الله القاصم الجبارين، يا علي ابن ابيطالب" از سوي فرماندهي قرارگاه كربلا، آغاز شد. "شهيد آيت الله صدوقي و آيت الله مشكيني" نيز كه در كنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه كربلا حضور داشتند، هريك به طور جداگانه، پيامهايي را به وسيله بي سيم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت كردند.

عمليات بيت المقدس را به چهار دوره زماني به شرح زير مي توان تقسيم كرد:

مرحله اول از روز 9 تا 16 ارديبهشت:

در اين مرحله رزمندگان اسلام ضمن تصرف و تحكيم سر پل، تلاش كردند تا نيروهاي عراقي را در جبهه كرخه كور و فكه درگير نگه دارند. دشمن با شروع مرحله اول عمليات اقدام به اعزام نيرو به منطقه و تقويت نيروهايش در شلمچه و خط مرزي كرد ابتدا تلاش نمود كه با انجام يك تك، منطقه سرپل را بازپس گيرد و با حداقل سازماندهي نيروهاي خودي را به هم بزند و مانع از تثبيت منطقه سرپل و انجام مرحله دوم عمليات شود.

مرحله دوم از 17 تا 21 ارديبهشت:

تاكتيك رزمندگان اسلام در عبور از رودخانه، دشمن را كاملاً غافلگير كرد، به گونه اي كه دشمن دچار آشفتگي و از نظر روحي در شرايط بحراني قرارگرفت. و رزمندگان اسلام به پيشروي خود از سر پل ادامه، و با موفقيت قسمتي از خط مرز را تأمين كردند و نيروهاي دشمن را منهدم ساختند.

نيروهاي عراقي از جبهه كرخه كور عقب نشيني كردند و قرارگاه نصر تلاش كردند تا خرمشهر را احاطه كنند. در شرايط به وجود آمده دشمن دچار سردرگمي، و از سه طرف احساس خطر مي كرد. بدين ترتيب كه عقبه لشكرهاي 5 و 6 در معرض تهديد جدي قرار داشت، عقبه كليه نيروهايي كه در خرمشهر استقرار داشتند، تهديد مي شد، همچنين در شرايطي كه هيچ گونه مواضع دفاعي مستحكمي براي حفظ شهر بصره وجود نداشت، اين شهر در برابر رزمندگان اسلام قرارگرفته بود. از اين رو فرماندهي دشمن دچار ترديد شده بود كه براي حفظ مناطق اشغالي و خرمشهر تلاش كند يا براي حفظ بصره.

مرحله سوم عمليات 22 تا 31 ارديبهشت:

پس از مرحله دوم عمليات، برتري رزمندگان اسلام نسبت به دشمن قطعي شد و ابتكار عمل به طور كامل در اختيار رزمندگان اسلام قرارگرفت. از اين پس تصميم گيري در جبهه خودي به آساني و در جبهه دشمن با سختي و سردرگمي صورت مي گرفت. نيروهاي اسلام پيشروي مي كردند، و دشمن مردد و مرتب در حال عقب نشيني و فرار بود.

با پيدايش شرايط جديد و آگاهي از اضمحلال دشمن، فرماندهان در قرارگاه مركزي كربلا تشكيل جلسه دادند تا علاوه بر تجزيه و تحليل و بررسي علل عقب نشيني دشمن و شرايط جديد، نسبت به ادامه عمليات نيز تدابير لازم اتخاذ شود. سرانجام تصميم به انجام مرحله سوم عمليات گرفتند.

در اين مرحله علاوه بر خستگي نيروها، با تعجيل در عمليات شناسايي هاي لازم انجام نشده بود ولي دو نتيجه مهم درپي داشت:

1ـ انهدام دشمن: در محورهاي مختلف، نيروهاي دشمن در اثر تهاجم پي در پي رزمندگان اسلام دچار ضعف شديد روحي و جسمي شده و قادر به مقاومت نبوده و منهدم شدند.

2ـ واكنش دشمن: در طي مرحله سوم عمليات، دشمن در تاريخ 24/2/1361 به پاسگاه شهابي كه شب قبل به دست نيروهاي خودي فتح شده بود، حمله كرد. به نظر مي رسيد كه دشمن قصد دارد، مانع تحكيم مواضع رزمندگان در منطقه شمالي و گسترش آنها به سمت جنوب بشود، بلافاصله در شب بعد رزمندگان اسلام طي حمله اي به دشمن، مجدداً پاسگاه مزبور را به تصرف خود درآوردند.

مرحله چهارم عمليات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام در ساعت30،22 اول خرداد 1361 تلاش رزمندگان اسلام براي آزادسازي خرمشهر با رمز "بسم الله القاصم الجبارين يا محمد بن عبدالله(ص)" آغاز شد. در برابر تك سريع غافلگيرانه رزمندگان اسلام نيروهاي عراقي دچار وحشت و سرگرداني شديد شدند و نتوانستند واكنش مهمي از خود نشان دهند و ارتباط يگانهاي دشمن با يكديگر قطع شد. و فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقي از منطقه خرمشهر گوياي از هم پاشيدگي سازمان يگانهاي دشمن در خرمشهر بود.

در روز دوم خرداد نتيجه پيكار بسيار درخشان بود و قرارگاه كربلا به هدف خود كه احاطه كامل خرمشهر بود، رسيد. تعداد اسراي عراقي در اين روز از 2830 نفر تجاوز كرد و يگانهايي از دشمن كه در منطقه بين نهر عرايض و شلمچه مستقر بودند، به ميزان زيادي منهدم شدند.

عليرغم حضور گسترده هواپيماهاي عراقي در آسمان منطقه، عقابان تيزپرواز نيروي هوايي ارتش در پشتيباني از يگانهاي رزمنده، در صحنه عمليات بيت المقدس حضوري فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقيها بر شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوي رودخانه، نقش ارزنده اي در آزاد سازي خرمشهر ايفا كردند.

در اواخر روز 2 خرداد قرارگاه كربلا پس از بررسي آخرين وضعيت احاطه كامل خرمشهر، تصميم گرفت تا رزمندگان اسلام با ورود به شهر آن را از لوث وجود نيروهاي عراقي پاك گردانند. سرانجام در ساعت 3 بامداد روز 3 خرداد واحدهايي از رزمندگان ايران به آن سوي رودخانه وارد شدند.

از طرف ديگر جمعي از نيروهاي عراقي مستقر در خرمشهر با استفاده از تاريكي شب و قايق اقدام به فرار كردند كه تعدادي از اين قايقها توسط تكاوران نيروي دريايي هدف قرارگرفتند و سرنشينان آنها غرق شدند.

نيروهاي عراقي از ساعت سه و پنجاه دقيقه بامداد تا يك و نيم بعد از ظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتك كردند و تلاش نمودند تا از طريق جاده شلمچه ـ خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشكنند، اما هر بار با پايداري و مقاومت دلاورانه رزمندگان ايراني مواجه شدند و با ديدن خساراتي عقب نشيني كردند.

در ساعت 11 صبح روز 3 خرداد در حالي كه درگيري شديدي بين قواي ايران و نيروهاي عراق در شمال نهر خين جريان داشت و دشمن در صدد بود تا هرطور شده حلقه محاصره خرمشهر را بشكند، رزمندگان ايراني از جناح غرب و خيابان كشتارگاه وارد شهر شدند. دشمن در ناحيه گمرك خرمشهر در كنار اروند اندكي مقاومت كرد كه آن هم به سرعت در هم شكسته شد.

سرانجام در ساعت 12 قواي ايران از سمت شمال و شرق نيز وارد شهر شدند و نيروهاي متجاوز بعثي كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند راهي جز اسارت يا فرار و يا كشته شدن نداشتند بدين جهت واحدهاي عراقي گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوري اسلامي ايران بر فراز "مسجد جامع" و پل تخريب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدين ترتيب اين شهر مقاوم كه پس از 35 روز پايداري و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود پس از 578 روز(19 ماه) اسارت، بارديگر به آغوش گرم ميهن اسلامي بازگشت و پيكره پاك آن از لوث وجود متجاوزان تطهير گرديد.

رزمندگان اسلام در اولين اقدام خود پس از آزادسازي شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزادسازي خرمشهر بسرعت در همه جا طنين افكند و ملت مسلمان ايران اسلامي را كه مدتها در آرزوي شنيدن چنين خبر مسرت بخشي بودنند غرق در شادي و سرور كرد. در پايان آن روز امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد نماز شكر به جاي آوردند و با فرارسيدن شب به يمن پيروزي حق بر باطل بر پشت بامها رفته و نداي الله اكبر سردادند.

نتايج نظامي به دست آمده از عمليات بيت المقدس:

ـ آزاد سازي 5400 كيلومتر مربع از خاك كشور اسلامي، از جمله خرمشهر و تأمين 180 كيلومتر خط مرزي.

ـ 19 هزار اسير و 16 هزار كشته از دشمن.

ـ خسارات و ضايعات وارده به دشمن انهدام، 60 فروند هواپيما، 3 فروند هلي كوپتر، 418 دستگاه تانك و نفربر، 30 قبضه توپ، 49 دستگاه خودرو.

ـ غنايم به دست آمده از دشمن: يك فروند هليكوپتر، 105 دستگاه تانك و نفربر و 56 دستگاه خودرو.

ـ يگانهاي زير در خرمشهر منهدم شدند:

تيپ 20 مأموريت ويژه، تيپ 9 گارد مرزي و تيپ 10 گارد مرزي، تيپهاي 22، 44، 55، 60، 238، 113، پياده.

همچنين تعداد زيادي از نيروهاي تيپها و لشكرهاي زير كشته و يا اسير شدند:

تيپهاي 420، 416، 28، 23 پياده، تيپ 104 گارد مرزي. تيپ 31 نيروي مخصوص، تيپ 10 زرهي، لشكر 5 مكانيزه، لشكر 3 زرهي، لشكر 6 زرهي، لشكر 11 پياده، لشكر 7 پياده.

اهميت فتح خرمشهر

فتح خرمشهر از دو جهت حائز اهميت خاص بود:

جهت اول اينكه: با پيروزي بزرگ، جنگ وارد مرحله نويني شد و قواي اسلام با تهاجمات كوبنده خود مرحله به مرحله پيروزيهاي تازه اي را به ملت مسلمان ايران و همه ملتهاي مسلماني كه عاشق و شيفته انقلاب اسلامي هستند و چشم اميد به اين نهضت دوخته اند، هديه كرد.

بابي جديد بر روي سلحشوران ايران گشوده شد تا با حملات برق آسا و دلاورانه آنها دشمن زبون ديوانه وار مجبور به استفاده از سلاح هاي شيميايي شود.

دشمن مي دانست كه اين مرحله از جنگ با مراحل پيشين، تفاوتي فاحش دارد و يورشهاي سهمگين و بي باكانه لشكريان اسلام با هيچ چيزقابل پاسخ گويي نيست. اين درماندگي و بيچارگي باعث شد، تا دشمن به سلاحهاي شيميايي پناه ببرد اما زمان كوتاهي نگذشت كه اين سلاح نيز كهنه شد و راهي براي رهايي آنها از دام مرگ و ذلت گشوده نشد.

جهت دوم اينكه: اين فتح عظيم باعث شد آمريكاي جهانخوار و ساير قدرتهاي استعماري حساب كار خود را بكنند و از موضع تهاجم و حمله، به موضع دفاع بيفتند؛ آنان پيش از اين مي پنداشتند كه عراق خواهد توانست پس از پيروزي بر ايران جايگزين رژيم دست نشانده سابق و ژاندارم اصلي منطقه كه در اثر انقلاب اسلامي از ميان رفته بود، گردد تا حافظ و نگهبان منافع آنان در منطقه شود؛ ليكن پس از فتح خرمشهر، نه تنها انديشه تصرف ايران غير ممكن شد، بلكه هول و وحشت سقوط رژيم دست نشانده صدام هم سراپاي وجود ناپاكشان را فرا گفت و آنها را وادار كرد كه كوشش و تلاش بكنند تا شايد صدام را از سقوط نجات دهند.

 

پيام حضرت امام خميني (ره) به مناسبت عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر

با تشكر از تلگرافي كه در فتح خرمشهر به اين جانب رسيده است، سپاس بي حد بر خداوند قادر كه كشور اسلامي و رزمندگان متعهد و فداكار آن را مورد عنايت و حمايت خويش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصيب ما فرمود؛ و اين جانب با يقين به آن كه "ما النصر الّا من عند الله" از فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح كه دست قدرت حق از آستين آنان بيرون آمد و كشور بقيه الله العظم ارواحنا لمقدمه الفدا را از چنگ گرگان آدمخوار كه آلتهايي در دست ابرقدرتان خصوصاً آمريكاي جهانخوارند، بيرون آورد و نداي "الله اكبر" را در خرمشهر عزيز طنين انداز كرد و پرچم پر افتخار "لا اله الا الله" را بر فراز آن شهر خرم كه با دست پليد جنايتكاران غرب به خون كشيده شده و خونين شهر نام گرفت، ـ به اهتزاز در آورد ـ تشكر مي كنم و آنان فوق تشكر امثال من هستند.

آنان به يقين مورد تقدير ناجي بشريت و برپا كننده عدل الهي در سراسر گيتي (روحي اتراب مقدمه الفدا) مي باشند. آنان به آرام "مارميت اذ رميت ولكن الله رمي" مفتخرند. مبارك باد و هزاران بار مبارك باد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم كه با توفيق الهي و ضايعات كم و غنائم بي پايان و هزاران اسير گمراه و مقتولين و آسيب ديدگان بدبخت كه با فريب و فشار صدام تكريتي اين ابرجنايتكار دهر به تباهي كشيده شدند، سرفرازانه براي اسلام و ميهن عزيز افتخار ابدي هديه آورديد و مبارك باد بر فرماندهان قدرتمند كه فرماندهان چنين فداكاراني هستند كه ستاره درخشنده پيروزيهاي آنان بر تارك تاريخ تا نفخ صور نورافشاني خواهد كرد و مبارك باد بر ملت عظيم الشأن ايران، اين چنين فرزندان سلحشور جان بر كفي كه نام آنان و كشورشان را جاويدان كردند و مبارك باد بر اسلام بزرگ اين متابعاني كه در دو جبهه جنگ با دشمنان باطني و دشمن ظاهري پيروزمندانه و سرافراز امتحان خويش را دادند و براي اسلام سرافرازي آفريدند و هان اي فرزندان قرآن كريم و نيروي ارتشي، سپاهي، بسيجي، ژاندارمري، شهرباني و كميته ها و عشاير و نيروهاي مردمي داوطلب و ملت عزيز، هوشيار باشيد كه پيروزي هرچند عظيم و حيرت انگيز است، شما را از ياد خداوند كه نصر و فتح در دست اوست غافل نكند و غرور فتح شما را به خود جلب نكند كه اين آفتي بزرگ و دامي خطرناك است كه با وسوسه شيطان به سراغ آدم مي آيد و براي اولاد آدم تباهي مي آورد و من با آنكه به همه شما اطمينان تعهد به اسلام دارم، از تذكري كه براي مؤمنان نفع ندارد بايد غفلت نكنم، چنانچه از نصيحت به حكومتهاي همجوار و منطقه دريغ ندارم و آنان مي دانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پيروزمند ما از موضع قدرت سخن مي گويند و من به پيروي از آنان به شما اطمينان مي دهم كه اگر از طاعت بي چون و چراي آمريكا و بستگان آن دست برداريد و با ما به حكم اسلام و قرآن كريم رفتار كنيد، از ما جز خير و پشتيباني نخواهيد ديد و شما بدانيد آن قدر كه ابرقدرتها از صدام اين نوكر چشم و گوش بسته پشتيباني نمي كنند و شما عاقبت اين جنايتكار و هم قطار جنايتكارش شاه مخلوع را به عيان ديده ايد. قدرتهاي بزرگ پيش از آنكه از شما استفاده نمايند، از شما طرفداري نمي كنند و شما ها را براي منافع خويش به هلاكت مي كشند و من نصيحت برادرانه به شما مي كنم كه كاري نكنيد كه قرآن كريم براي برخورد بر شما تكليف نمايد و ما به حكم خدا با شما رفتار كنيم، و يقين بدانيد كه امثال حسني مبارك مصري و حسين اردني و ديگر هم جنايتكاران آنان براي شما نفعي ندارند و دين و دنياي شما را تباه مي كنند و اگر با نشستهاي خود بخواهيد" طرح كمپ ديويد" يا فهد را كه مرده اند، زنده كنيد ـ كه ما خطر بزرگ براي كشورهاي اسلامي خصوصاً حرمين شريفين مي دانيم ـ اسلام به ما اجازه سكوت نمي دهد و اين جانب در پيشگاه مقدس خداوند تكليف الهي خود را ادا نمودم، اكنون دست تضرع و دعا به سوي خالق يكتا بلند كرده و به قواي مسلح اسلام و فداكاران قرآن كريم و ميهن عزيز ايران دعا مي كنم و سلامت و سعادت و پيروزي آنان را خواستار هستم. سلام و درود بي پايان بر فرماندهان قواي مسلح و بر رزمندگان فداكار و بر ملت دلير ايران عزيز و سرشار از شاديها.

والسلام علي عبادالله الصالحين، روح الله الموسوي الخميني

سوم خرداد 3/3/1360

 

 

 

 

 


نوشته شده در   يکشنبه 3 خرداد 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode