ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 27 ارديبهشت 1388     |     کد : 2704

یکشنبه 27 ارديبهشت 22 جمادي الاول 17 مه

نبرد توابين در عين الورده با سپاهيان عبيدالله بن زياد در سال 65 هجري قمري واقعه عين الورده، نبرد خونين و بزرگي ميان شيعيان عراق و سپاهيان شام به فرماندهي عبيدالله بن زياد بود. همان طوري كه در اول ربيع الثّاني اشاره كرديم، پس از قيام مقدس ابا عبدالله الحسين(ع) و شهادت جانسوز وي و يارانش به دست سپاهيان يزيد بن معاويه در سرزمين كربلا و افشاگري اسيران واقعه كربلا در ايام اسارت و روشن گري آنان بر ضد خلافت يزيد بن معاويه، يك حالت ندامت و پشيماني در شيعيان و محبان اهل بيت(ع) به ويژه اهالي عراق و شهر

نبرد توابين در عين الورده با سپاهيان عبيدالله بن زياد در سال 65 هجري قمري

واقعه عين الورده، نبرد خونين و بزرگي ميان شيعيان عراق و سپاهيان شام به فرماندهي عبيدالله بن زياد بود.

همان طوري كه در اول ربيع الثّاني اشاره كرديم، پس از قيام مقدس ابا عبدالله الحسين(ع) و شهادت جانسوز وي و يارانش به دست سپاهيان يزيد بن معاويه در سرزمين كربلا و افشاگري اسيران واقعه كربلا در ايام اسارت و روشن گري آنان بر ضد خلافت يزيد بن معاويه، يك حالت ندامت و پشيماني در شيعيان و محبان اهل بيت(ع) به ويژه اهالي عراق و شهرهاي بصره و كوفه به وجود آمد و به تدريج در طول چهار سال و اندي، به يك قيام بزرگ تبديل گرديد.

پيشواي اين قيام را سليمان بن صرد خزاعي بر عهده داشت و در نخستين روز ربيع الثاني سال 65 قمري با حركت از كوفه، مخالفت خويش را با دستگاه جبار اموي آشكار كرد.

در آن هنگام، خلافت امويان را مروان بن حكم بر عهده داشت و جنايت كار بزرگ كربلا، يعني عبيدالله بن زياد، عامل وقت يزيد در كوفه و بصره و آتش افروز اصلي واقعه كربلا، در شام به سر مي برد و حكومت مروان را تقويت و پشتيباني مي نمود.

بدين جهت، گروه توابين پس از خروج از شهر كوفه، در آغاز وارد سرزمين كربلا شده و پس از چند روز عزاداري و توبه و استغفار، به عزم نبرد با دست اندركاران اصلي جنايت كربلا، به سوي شام ره سپار شدند.

شاميان كه از خروج توابين با خبر شده بودند، سپاهي سنگين به فرماندهي عبيدالله بن زياد براي نبرد با توابين به سوي عراق اعزام كردند و دو سپاه در سرزمين عين الورده با هم رو به رو شده و در 22 جمادي الاولیي، سال 65 قمري نبرد خونيني ميان آنان واقع گرديد.

سليمان بن صرد خزاعي، پيش از آغاز نبرد، سپاهيان و ياران خود را براي جنگ آماده و آنان را به حيات طيبه اخروي و دل نسپردن به مظاهر دنيوي و گرفتن انتقام از قاتلان كربلا ترغيب و تشويق كرد و به آنان گفت: اگر براي وي اتفاقي افتاد، فرماندهي سپاه را مسيب بن نجبه فزاري، پس از او عبدالله بن سعد ازدي، پس از او عبدالله بن وال تميمي، و اگر او نيز كشته شود، رفاعة بن شداد بجلي بر عهده خواهند داشت.

آن گاه دسته اي از توابين به فرماندهي مسيب بن نجبه فزاري با دسته اي از سپاهيان شامي به فرماندهي ابن ذي الكلاع درگير شده و شاميان را متحمل شكست سخت و سنگيني نمودند.

عبيدالله بن زياد، كه فرماندهي كل شاميان را بر عهده داشت، بي درنگ حصين بن نمير را در رأس دوازده هزار مرد جنگي تازه نفس به نبرد توابين فرستاد.

در اين هنگام، توابين با روحيه اي سرشار از پيروزي، از شاميان درخواست كردند كه دست از جنگ برداشته و تنها عبيدالله بن زياد و ساير جنايت كاران واقعه كربلا را به آنان تحويل دهند، تا آن ها از اين جنايت كاران انتقام گيرند. شاميان از اين أمر سرباز زده و در مقابل، از توابين درخواست نمودند كه خود را تسليم شاميان نموده و با خليفه وقت، مروان بن حكم بيعت كنند.

طرفين از درخواست هاي خويش كوتاه نيامده و در نتيجه، بار ديگر نبرد خونين و بي أماني ميان آنان آغاز گرديد و از دو طرف، تعداد بي شماري كشته و زخمي گرديدند و تا شب اين درگيري ادامه يافت.

در اين نبرد، ميدان داري و غلبه نسبي با عراقيان مجاهد و توابين مبارز بود ولي تاريكي شب، دو طرف را به استراحت و تجديد قوا وادار نمودو در بامداد روز بعد، بار ديگر سپاهيان شام به فرماندهي ابن ذي الكلاع با هيجده هزار مرد جنگي در برابر توابين قرار گرفتند. شايان ذكر است كه تعداد كل توابين، چهار هزار رزمنده و تعداد جنگ جويان شامي، بيش از سي هزار تن بود.

در اين روز نيز پيكار دو طرف، وصف ناپذير بود و بنا به گفته ابن كثير: "لم يرالشيب و المرد مثله قط"؛ هيچ پير و جواني چنين نبردي را در زندگي خود نديد.

با فرا رسيدن تاريكي شب، مجددا دو طرف از جنگ دست كشيده و به مداواي زخميان و استراحت رزمندگان پرداختند.

در اين زمان، نيروهاي توابين به خاطر كشته و زخمي گرديدن تعداد زيادي از آنان، به شدت كاهش يافته و رفته رفته، سپاهيان شامي بر آنان تفوق مي يافتند.

در بامداد روز بعد، ادهم بن محرز باهلي با ده هزار نيروي شامي به سوي توابين هجوم آورد و آنان را از هر سو مورد تاخت و تاز خويش قرار داد. اما توابين كه به عشق شهادت و لقاء الله مي جنگيدند، در عين كمي تعدادشان، مردانه مقاومت كرده و با دلاوري هاي خويش، جلوي تركتازي هاي شاميان را مي گرفتند. ولي در ميان روز، سليمان بن صرد خزاعي مورد اصابت تير يزيد بن حصين بن نمير قرار گرفت و در حالي كه به مانند مولايش اميرمؤمنان(ع) در آخرين ساعات عمرش مي گفت: "فزت و رب الكعبه"؛ در ميدان نبرد به شهادت رسيد. پس از او، مسيب بن نجبه فزاري پرچم خونين توابين را به دست گرفت و سپاهيان عراقي را فرماندهي كرد، ولي ساعاتي بعد، او نيز شهيد شد و پس از شهادت وي، عبدالله بن سعد فرماندهي توابين را بر عهده گرفت. او نيز پس از مبارزاتي شديد، به شهادت رسيد و عبدالله بن وال تميمي پرچم توابين را برگرفت و به نبرد ادامه داد. او كه از فقها و مفتيان ديني بود و در واقع، فقه را در عمل به كار بسته بود، پس از ساعاتي مبارزه، به دست ادهم بن محرز باهلي به شهادت رسيد و فرماندهي توابين به رفاعة بن شداد بجلي رسيد و او نيز مبارزه را ادامه داد، تا تاريكي شب فرا رسيد.

تعداد اندكي از توابين، باقي مانده و اكثر قريب به اتفاق آنان كشته و يا زخمي و از كار افتاده شده بودند.

رفاعة بن شداد، آنان را در تاريكي شب گرد آورد و درباره ادامه مبارزه به مشورت و گفت و گو پرداخت و پس از شنيدن ديدگاه هاي گوناگون، به اين نتيجه رسيد كه مبارزه و ادامه نبرد را در اين جا متوفق كرده و به شهرهاي خويش بازگردند، تا با تجديد قوا و تجهيز نيروي بيشتر، بار ديگر به سوي شام هجوم آورند. بدين جهت از تاريكي شب استفاده كرده و به سوي كوفه برگشتند.

هنگامي كه به شهر "هيت" رسيدند با سعد بن حذيفة بن يمان روبرو شدند كه با سپاهي از اهالي مدائن به ياري توابين حركت كرده بود. سعد بن حذيفه، آنان را تسليت و تعزيت گفت و با آنان هم دردي نمود و به مداواي زخميانشان همت گماشت و آنان را كمك و ياري نمود، تا به شهرهاي خود برگردند.

بدين سان، سعد بن حذيفه و لشكريان او به مدائن و رفاعة بن شداد و بازماندگان توابين به سوي كوفه برگشتند و منتظر قيام ديگري ماندند، تا بار ديگر بر خلافت سراسر جور و ستم امويان بتازند و در ياري اهل بيت(ع) جهاد و از جان گذشتگي كنند.

اين فرصت براي آنان در قيام مختار بن ابي عبيده ثقفي فراهم گرديد و با پيوستن به او، عاقبت الأمر انتقام شهداي كربلا را گرفته و جنايت كاران واقعه كربلا را به سزاي اعمالشان رسانيدند.

 

تولد ميرزا حسين دوست محمد اصفهاني منجمن و رياضيدان در سال 1211هجري قمري

ميرزا حسين دوست محمد اصفهاني از منجمان و رياضيدان قرن 13هجري در سال 1211هجري قمري متولد شد. او در علم نجوم و استخراج تقويم تخصصي در خور تحسين داشت بطوريكه تقويم 87ساله را تهيه و تنظيم نمود. دوست محمد اصفهاني سرانجام به سال 1292هجري در 81 سالگي بدرود حيات گفت و در نجف اشرف سپرده شد .

 

قتل « عبدالله بن علي آندلسي» مورخ و محدث در سال542هجري قمري

« عبدالله بن علي آندلسي» ازجمله مورخان و محدثان مشهور در سال542هجري قمري در70سالگي بدست عده اي ازدشمنان خود به قتل رسيد. كنيه او ابومحمد و شهرتش رُشاطي بود. آندلسي ازرجال شناسان مشهور عصرخود بشمار مي رفت و درعلوم حديث و تاريخ نيز دانشي درخور توجه كسب كرده بود. از رشاطي آثارمتعددي درمباحث مختلف بجاي مانده است كه ازآن ميان « اقتباسُ الاَنوار و رُواةُ الآثار» را مي توان نام برد.

 

تولد آيت الله ميرزا ابوالقاسم مجتهد اُردوبادي، عالم و اديب  در سال1274هجري قمري

آيت الله ميرزا ابوالقاسم مجتهد اُردوبادي، عالم و اديب تبريزي در سال1274هجري قمري دراين شهر به دنيا آمد. اُردوبادي درجواني به نجف رفت و تا سطوح عالي درحوزه نجف تحصيل كرد. اين عالم فرزانه ازمحضر علماي سامره و كاظمين نيزكسب دانش كرد. آيت الله اردوبادي « مَنهَجُ الشَّداد و اَلشَّهابُ المُبين في اِعجاز القُرآن» را مي توان نام برد.

 

آغاز عملیات بيت المقدس 6 در سال1367هجري شمسي

عمليات بيت المقدس 6 بار رمزيا اميرالمؤمنين درمنطقه سليمانيه عراق در سال1367هجري شمسي  آغازشد. اين عمليات با هدف خارج كردن نيروهاي خودي و قواي اسلام ازتيررس دشمن و نفوذ درشهرو سدّ دوكان شروع شد و به آزادسازي منطقه دوكان انجاميد.

  

روز جهاني موزه در سال 1977 ميلادي

براساس قطعنامه شماره 5 دوازدهمين مجمع عمومي كميته بين المللي موزه هاي «ايكوم» اين روز بنام روزجهاني موزه ثبت شد. گسترش موزه هاي سراسرجهان همكاري همه جانبه علمي- فرهنگي و صنعتي موزه ها درجهت دستيابي به اهداف فرهنگي ازطريق هماهنگ كردن اقدامات بين المللي و تدوين برنامه هاي مؤثردرسطح جهاني ازاهداف مهم اين مجمع است. هدف ازتشكيل مكاني بنام موزه نگهداري آثارگذشتگان و انتقال آنها به آيندگان، ارزيابي و قياس پديده هاي تاريخي، علمي، هنري و صنعتي گذشته و حال و جلوگيري ازنابودي فرهنگ بومي و ايجاد مانع دربرابرفرهنگهاي بيگانه است.

تعريف موزه: ر مبناي تعريفي كه "ايكوم" از موزه مي دهد، موزه مكان گردآوري، نگهداري، مطالعه و بررسي كردن و نيز به نمايش گذاشتن نعمتهاي فرهنگي يا طبيعي به منظور آموزش، پژوهش و ارزش دادن به اين مجموعه ها و لذت بردن از آنهاست.

 

 

 

معناي لغوي و اصطلاحي موزه:

نام موزه از لغت فرانسوي"Musee " گرفته شده و به معناي مكاني است كه مجموعه بزرگي از آثار باستاني و صنعتي و چيزهاي گرانبها را در آن به معرض نمايش مي گذارند و دانشمندان و پژوهشگران و هنرمندان و علاقه مندان از آن استفاده مي كنند. كلمه موزه را فرانسويان از لغت يوناني گرفته اند. موزه نام تپه اي در آتن بوده است كه در آن عبادتگاهي براي موزه ها ساخته شده بود.

امروزه در كشورهاي گوناگون جهان موزه ها، آثار باستاني، مردم شناسي، طبيعي، حيوانات و وحوش و مجموعه تاريخي آن كشورها را به نمايش مي گذارد. فرهنگ  تمدن هر قوم و ملتي از طريق اشيا و وسايلي كه در آن موزه ها جمع آوري شده است شناخته مي شود. يكي از راههاي شناخت اقوام گذشته و نحوه زندگاني آنها بازديد از موزه هاست كه جنبه آموزشي نيز دارد.

تاريخچه موزه:

پژوهشگران و متخصصان موزه داري، به دنبال ريشه يابي واژه موزه به مبدأ "هلني" بسنده كرده و تاريخ موزه و تاريخگذاري اين پديده را اين گونه تعريف كرده اند:

"معبد خدايان هنر شعر و موسيقي كه بر فراز تپه اي در آتن قرار داشت، نخستين موزه اي است كه در تاريخ موزه ها نام برده مي شود و موزه "آشمولين" در شهر آكسفورد نخستين موزه اي است كه آثار مشرق زمين را در خود محفوظ داشته است. نخستين موزه در قاره آسيا موزه "هارميتاژ" يا "هرميتاژ" در لنينگراد روسيه است و اولين موزه ايران در سال 1295 هـ .ش به نام "موزه ملي ايران" پايه گذاري و گشايش يافته است. سال 1746 ميلادي را در تاريخ تحول و تكامل موزه ها بايد نقطه عطفي به شمار آورد. زيرا در اين سال نويسنده فرانسوي، "لاخون دوسن ين" عقايد و انديشه هاي نويني را درباره موزه مطرح كرد كه موجب تحرك و تسريع در بنيادگيري موزه ها شد. چهار سال پس از آن به سال 1750 ميلادي اولين موزه واقعي جهان در قصر لوكزامبورگ برپا شد."

اهداف موزه:

هدفهاي موزه را مي توان به اين صورت خلاصه كرد:

1ـ نگهداري آثار گذشتگان، نمايش و انتقال آنها به آيندگان

2ـ ارزيابي و قياس ميان پديدارهاي تاريخي، عملي، فني، صنعتي و هنري گذشته و حال

3ـ ايجاد و تقويت تفاهم ميان ملل و اقوام

4ـ شناخت و نمايش سهم اقوام و ملل در فرهنگ و تمدن جهاني

5ـ اعتلا و بهبود دانش محصلان، دانشجويان، پژوهشگران و گروههاي ديگر

6ـ جلوگيري از انهدام فرهنگ بومي و ايجاد راهي در برابر فرهنگهاي سرگردان و نامأنوس منشأ موزه ها در گنجينه هاي سلطنتي يا كليسايي قرون وسطي و در اتاقهاي كوچك حاوي اشيا و نمونه هاي كمياب كه در فاصله قرنهاي شانزدهم و هجدهم ميلادي رواج يافته، نهفته است.

انواع موزه: نخستين گونه بندي كه در ممالك بسياري به قوه خود باقي است و همچنان در اسامي كميته هاي تخصصي ايكوم انعكاس دارد، تمايز بين موزه هاي هنري ظريفه، هنرهاي كاربردي، تاريخ، مردم شناسي، علوم طبيعي، دانش و فناوري، موزه هاي منطقه اي، محلي و موزه هاي تخصصي است. در عين حال سير تحول موزه ها از جنگ دوم جهاني به اين سو، بتدريج مرزهاي بين رشته ها و مجموعه ها را از ميان برداشته است. اكنون موجه تر به نظر مي رسد كه موزه ها را به انواع زير تقسيم كنيم:

1ـ موزه هاي هنري

2ـ موزه هاي تاريخي

3ـ موزه هاي تخصصي

4ـ موزه هاي علمي

5ـ موزه هاي فني و صنعتي

ـ موزه هاي تاريخي: آثار و اشياي قديمي را كه مي توانند گوياي زمينه و پيشينه مردم شناسي و باستان شناسي و تاريخي باشند، در خود جاي داده اند.

ـ موزه هاي تخصصي: آثار تاريخي، هنري و فني را به مناسبتهاي ويژه در معرض ديد مردم قرار مي دهند. دو نوع اين موزه ها را به "موزه در هواي آزاد" و "موزه محلي" موسوم كرده اند.

 

 

 

ـ موزه هاي علمي: گياهان، جانوران، سنگها، خاكها، سنگواره ها و آنچه دست بشر در خلق آنها دخالت نداشته است، تهيه و نگهداري مي كنند كه به انواع موزه هاي تاريخ طبيعي، جانوران زميني، گياهان، ماهيها و جانوران دريايي طبقه بندي مي شوند.

موزه هاي علمي مهم ترين و فعالترين موزه ها هستند. موزه هاي علوم طبيعي مي بايد نقش ويژه اي در آگاه سازي و متقاعد ساختن مردم ايفا كنند و در سطح علمي اسنادي (بالغ بر ميليونها نمونه) كه پيشرفت دانش را از ديدگاه رشته هاي متعدد ميسر مي سازند در اختيار پژوهندگان قرار دهند.

ـ موزه هاي فني و صنعتي: ساخته هاي فني و صنعتي انسان را در زمينه هاي اختراعات، اكتشافات، وسايل نقليه، ماشين آلات و مانند آنها را به نمايش مي گذارند و به نامهاي موزه اختراعات، موزه اكتشافات، موزه ماشين آلات و موزه وسايل نقليه و غيره موسوم شده اند.

ـ موزه هاي هنري: آثا رو اشياي زيبايي درباره نقاشي، معماري و مجسمه سازي و غيره را گردآوري مي كنند و آنها را به موزه هاي نقاشي، معماري و مجسمه سازي، هنرهاي تزئيني و صنايع دستي، لوازم خانگي، موزه خط و خطاطي، كتاب و صحافي، موزه سراميك و كاشي، موزه قالي و قاليبافي، موزه كنده كاري و منبت كاري و صنايع چوبي، موزه گوهري و سرانجام موزه منسوجات طبقه بندي مي كنند.

تزریق مایه آبله برای نخستین بار به بازوی  انسان در سال1796ميلادي

اِدوارد جِنر نخستين بار مايه آبله را به بازوي يك انسان در سال1796ميلادي تزريق كرد. دكترجنرمدتها درباره بيماري آبله گاوي مطاله و تحقيق كرد و درسال 1796ميلادي نتايج تحقيقات و مشاهداتش را بصورت كتابي تنظيم و منتشركرد. اين پزشك انگليسي با ساخت مايه آبله جان ميليونها انسان را ازمرگ نجات داد زيرا طبق برآوردهاي علمي تنها درسالهاي 1700تا1800ميلادي بيش از60ميليون نفرازمردم جهان براثربيماري آبله جان خود را ازدست داده بودند.

 

تأسیس نخستين مدرسه دريانوردي در سال 1426 ميلادي

نخستين مدرسه دريانوردي براي تعليم فنون دريل نوردي بطور رسمي در سال 1426 ميلادي در پرتغال تاسيس شد. هدف از ايجاد اين مدرسه توسعه اكتشافات جغرافيايي بود و اكثر دريانوردان مشهور پرتقال از فارغ تحصيلان اين بودند. به سبب نتايج درخشان حاصل از تاسيس اين مدرسه، به تدريج در ديگر كشورهاي جهان از جمله انگلستان مدارس دريانوردي داير شد .

 

تصویب قانون اساسي كشور نروژ در سال 1814 ميلادي

قانون اساسي كشور نروژ در سال 1814 ميلادي به تصويب شد و روز 17مي روز ملي نامگذاري شد .همچنين در همين سال كنگره وين به پاس خدماتي كه سوئد در شكست ناپلئون بناپارت انجام داد، نروژ را برخلاف ميل مردم آن كشور ضميمه خاك سوئد كرد. اين كار باعث شورش مردم نروژ شد و تا سال 1905 ميلادي كه اين كشور به استقلال كامل رسيد آتش مبارزه خاموش نشد .

 

روز جهانی ارتباطات در سال 1865ميلادي

با حضور نمايندگان 20كشور جهان در پاريس و امضاي نخستين قرار داد  بين المللي ارتباط، اتحاديه بين المللي تلگراف در سال 1865ميلادي بنا نهاده شد آيين نامه بين المللي تلگراف نيز تدوين و تصويب شد. در سال 1932ميلادي طبق تصميمات كنفرانس مادريد اين اتحاديه به اتحاديه بين المللي ارتباطات راه دور يا «آي – تي – يو»تغيير نام داد و كليه آيين نامه هاي اتحاديه مورد تجديد نظر قرار گرفت، از سال 1947 ميلادي آي تي يو بطور رسمي جزوء واحدهاي تخصصي وابسته به سازمان ملل شد. ودر حال حاضر با 160 عضو از بزرگترين نهادهاي تخصصي بين المللي سازمان ملل بشمار مي رود. كشورما نيز در سال 1248 يعني 4سال پس از تأسيس اين اتحاديه به عضويت آن درآمد .

 تاريخچه ارتباطات:

(27 ارديبهشت 1244 ـ 17 مه 1865 ميلادي)

از گذشته تا بحال ارتباطات همواره بعنوان يكي از موضوعات بسيار مهم براي بشر محسوب مي شده است.در گذشته هاي دور دوندگان مسئوليت حمل و انتقال پيام هاي فرمانروايان و اشخاص مهم را بر عهده داشته اند. دود، نور و پرچم نيز از ديگر اشكال برقراري ارتباط و فرستادن پيام بوده كه اغلب از نقاط بلند و مرتفع و يا برج ها به اين منظور استفاده مي گرديده است. استفاده از كبوتران نامه بر و اسبها نيز از ديگر روش هاي متداول براي ارسال پيام بوده اند.تاريخچه ايجاد ارتباط به شكل امروزي به اوائل قرن نوزده با كشف الكتريسيته و خاصيت انتقال آن بصورت سيگنال و علامت، برمي گردد كه از طريق آن براي اولين بار يك پيام با سرعتي افزون تر از سرعت هر انتقال دهندة ديگري فرستاده شد. تلگراف اولين وسيله اي است كه براي ارسال اين شيوه از پيام در دنياي مخابرات استفاده شد.1

 

  در17 مه 1865 ميلادي "اتحاديه تلگرافي بين المللي" در پاريس تشكيل شد. ازآن تاريخ به بعد نام اين اتحاديه دستخوش تحول شد و سرانجام در 30 اكتبر 1906 ميلادي در كنفرانس "اتحاديه تلگرافي بين الملل" تصميم گرفته شد كه "اتحاديه راديو و تلگرافي بين الملل" نيز تشكيل شود. در 9دسامبر سال 1932 ميلادي به موجب "عهدنامه مادريد" با وحدت دو اتحاديه ياد شده فوق، "اتحاديه بين المللي ارتباطات دور" شروع به كار كرد. در واقع روز جهاني ارتباطات يادآور تأسيس اين اتحاديه ها براي پيشرفت ارتباطات است.

 سابقه عضويت ايران در "اتحاديه تلگرافي بين المللي" بيش از يكصد سال است. نهاد مذكور پس از جنگ جهاني دوم و تشكيل سازمان ملل، به موجب تصميم كنفرانس عمومي نمايندگان دولتهاي عضو، اين اتحاديه به صورت نهاد تخصصي سازمان ملل درآمد واز آن زمان تاكنون، جزو مؤسسات ويژه سازمان ملل متحد بوده است. از اواخر سال 1970 ميلادي، كشورهاي جهان سوم از طريق اين اتحاديه كوششهاي وسيعي براي رسيدن به دو هدف مشخص در پيش گرفتند:

1ـ سعي در تقسيم و توزيع عادلانه امواج راديويي

2ـ كوشش در توزيع عادلانه كانالهاي تلويزيوني ماهواره اي پخش مستقيم درسراسرجهان اقدام مهم ديگر اين اتحاديه كمك به كشورهاي جهان سوم براي توسعه ارتباطات وكاربرد هرچه بيشتر آن در توسعه ملي اين كشور بوده است.

در نگرش جديد، وسايل ارتباط جمعي، رسانه هاي گروهي ومطبوعات به عنوان بخشي از كليت ارتباطات در صحنه جهاني ارزيابي شده است.

  آثار مثبت ارتباطات:

در جمع بندي كلي آثار متفاوتي در نقش و تأثير ارتباطات در جهان معاصر محسوس است. بعضي از آثار مثبت آن عبارت اند از:

1ـ تسهيل همگرايي سياسي در داخل جوامع و بين ملتها در صحنه بين المللي

2ـ توسعه شهر نشيني، ارتقاي سطح سواد، افزايش درآمد سرانه و تقويت پيوندهاي اجتماعي بين جوامع كه نهايتاً روند دستيابي به "رفاه اقتصادي" را هموار خواهد كرد.

3ـ افزايش مناسبات و مبادلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و علمي   ميان ملل و اقوام گوناگون و از ميان رفتن فواصل جغرافيايي و كمك به برقراري تفاهم، همبستگي، همگونگي و همكاري بين المللي

4ـ كمك به پيشبرد سياستهاي ملي و افزايش سطح مشاركت اجتماعي و برقراري وضع مناسب براي حل و فصل بحران نفوذ، مشاركت، هويت و مشروعيت

5ـ توانايي كمك به برقراري صلح جهاني از طريق تغيير در تصورات طرف مناقشه و ايجاد تصورات دوستانه و گسترش صلح و ثبات و امنيت

6ـ كاركرد آموزشي و دادن اطلاعات به ملتهاو آگاه ساختن ملل از سنتهاي ريشه دار ملي و تاريخي

7ـ كمك به گسترش آزادي و احترام به حقوق انساني، چرا كه جوهر آزادي و عدالت خواهي، بسط اطلاعات و ارتباطات و تسهيل اجتماعي است

نتايج منفي ارتباطات:

شايد بهره گيري از واژه منفي در ارزشيابي تأثيرات ارتباطات نادرست باشد، زيرا اگر هر ابزاري در جاي خود به كار گرفته نشود، به طور يقين آثار زيانباري به دنبال خواهد داشت.

بخشي از كاربردهاي منفي ارتباطات عبارت اند از:

1ـ توانايي تجزيه گروههاي اجتماعي و اخلال در جريان وحدت ملي جوامع، نظير بحران يوگسلاوي، تجزيه اتحاد جماهير شوروي سابق و يا ايجاد شورشها و نا آرامي هاي قومي و منطقه اي همچون نا آرامي هاي تبت در جمهوري خلق چين و شمار زيادي از كشورهاي افريقايي

2ـ انتقال فناوري نامناسب و وابستگي به كمپانيهاي چند مليتي به ويژه غربي

3ـ ايجاد اختلاف و شكاف ميان ملتها به منظور توسعه ناسيوناليسم افراطي، ايدئولوژي هاي متضاد و در نتيجه بروز شكاف فرهنگي

4ـ تغيير الگوهاي مصرف و روشهاي زيستي از طريق افزايش خواسته ها و ايجاد دنياي پر زرق و برق، همراه دامهاي جذاب جامعه مصرفي

5ـ تضعيف پيوندهاي سنتي از طريق تقويت و تبليغ ارزشهاي غربي و نيز كمك به استحاله فرهنگي

6ـ ايجاد نخبگان سياسي و فرهنگي وابسته به جريانات خود ساخته از طريق شبكه هاي ارتباطي

7ـ كمك به تشديد تضادهاي فرهنگي و بهره برداري هاي مقطعي و دراز مدت از آن

 

8ـ بهره برداري تبليغاتي و انتشار اخبار غير واقع و تحريفي و بمباران خبري و جريان يك سويه مبادله اطلاعات و اخبار از طرف غرب به جهان سوم به منظور اظهار تواناييهاي مالي، فني و فناورانه در برابر ضعف ساختاري كشورهاي جهان سوم

عصر ارتباطات:

 همكاريهاي بين المللي، نقش ارتباطات را در جامعه اطلاعاتي انكار ناپذير ساخته است؛ به نحوي كه افزايش بازدهي جامعه از طريق توسعه شبكه هاي اطلاعاتي و ارتباطي كه بار اطلاعاتي و ارزش افزوده دارند، كليه محلهاي كار را از طريق اتوماسيون اداري (خودكار سازي) به يكديگر پيوند داده و ايجاد ارتباط بين دولت و واحدهاي محلي از طريق شبكه اطلاعاتي و مخابراتي اداري را متخصص ساخته است. حتي در كشورهاي فرا صنعتي عمدتاً اجراي اتوماسيون كامل، اجراي امور در منزل از طريق تلفن تلويزيوني و فعاليتهاي بانكي، خريد و فروش، رزرو كردن بليت و ساير اقدامات مشابه از طريق شبكه هاي اطلاعاتي و مخابراتي صورتمي پذيرد. ارتباطات مخابراتي در قرن حاضر در واقع عامل زيربنايي و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تلقي مي شود و دست راست تمدن نامگذاري شده است. از همين روست كه امروزه ميزان توسعه ملي هر كشور را با معيار توسعه ارتباطات مخابراتي در آن كشور ارزشيابي مي كنند.

 هدف ارتباطات مخابراتي اين است كه در مناسب ترين وضع اقتصادي، مسافرتهاي زايد را حذف كند، مراجعات مردم را به سازمانهاي دولتي تقليل دهد و ضمن برقراري ارتباط همه جانبه موجب صرفه جويي در اوقات و هزينه هاي جامعه شود. از سوي ديگر امروزه ضرورت و اهميت استفاده از شبكه هاي علمي و تحقيقاتي جهاني براي بسياري از دانش پژوهان در اكثر رشته ها، قطعي و روشن است. آنچه كارايي و بهره مندي از چنين شبكه هايي را به سرعت افزايش مي دهد، توانايي روزافزون ارتباطات مخابراتي است كه به ياري رايانه ها شتافته اند و آنها را به صورت ابزاري براي جستجو، جمع آوري، دسته بندي، تجزيه و تحليل و انتقال حجم بالايي از اطلاعات درآورده است.

از طرف ديگر، سهولت دسترس به خدمات اطلاعاتي جديدتر و گسترده تر ايجاد امكان ارتباط با ساير محققان و سهيم شدن در تجربه هاي آنها نيز به طور مداوم بر مطلوبيت اين ابزار در محيطهاي علمي و تحقيقاتي مي افزايد. همچنين با استفاده از اين روش مي توان ضمن بهره مندي از فناوري پيشرفته مخابراتي، به جريان جاري و آينده توسعه اطلاعات متصل شد. به هر حال عصر ما، عصر ارتباطات است و در چنين دوراني قدرت نيز در دست جوامعي است كه از نيرومندترين شبكه هاي ارتباطي و به تبع آن، از بيشترين اطلاعات برخوردار باشند و اين حقيقت انكار ناپذير تمدن كنون جهاني است.

 

 

 

 

 


نوشته شده در   يکشنبه 27 ارديبهشت 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode