ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 14 ارديبهشت 1403
جمعه 14 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 24 ارديبهشت 1388     |     کد : 2682

بانویی که تاریخ را تغییر داد

تأثير شخصيت‌هاي علمي و فرهنگي در سرنوشت سياسي و فرهنگي يك جامعه، امري است كه نه تنها در دنياي امروز، كه از گذشته بر برنامه‌ريزان هر جامعه روشن بوده است. از اين رو، سلاطين جور از حضور چهره‌هاي تأثيرگذار فرهنگي در عرصه سياست و اجتماع جلوگيري مي‌كردند.

 

تأثير شخصيت‌هاي علمي و فرهنگي در سرنوشت سياسي و فرهنگي يك جامعه، امري است كه نه تنها در دنياي امروز، كه از گذشته بر برنامه‌ريزان هر جامعه روشن بوده است. از اين رو، سلاطين جور از حضور چهره‌هاي تأثيرگذار فرهنگي در عرصه سياست و اجتماع جلوگيري مي‌كردند.

تأثير حكومت‌ها در حضور اين شخصيت‌ها و رشد علمي، فرهنگي يك جامعه، بسيار قابل تأمل است. نمونه بارز اين مهم، حمايت صفويه از علم و علما و رشد چشمگير علمي جهان تشيع در آن دوره است.

اما گاه اين چهره‌هاي فرهنگي فراتر از سايرين در شكل‌گيري يك جريان، مكتب، مسلك و حتي يك دين در سطح يك جامعه مؤثرند. گاه اين اثرگذاري دامنه تاريخ را فرامي‌گيرد و اثر آن فراتر از يك دهه، سده و يا هزاره است. از اين رو، چهره‌هاي مذهبي- فرهنگي بيش از چهره‌هاي علمي- فرهنگي، سياست‌هاي تنگ‌نظرانه حكام را تحمل كرده‌اند، زيرا كساني كه براي حفظ يك ايدئولوژي حركتي فرهنگي را آغاز مي‌كنند، در راه اثبات و تثبيت آن اولين چيزي را كه نشانه مي‌روند، پايه‌هاي سياست‌هايي است كه ريشه در مخالفت و معاندت با مباني اعتقادي آنان دارد، حال آن كه شخصيت‌هاي علمي را مي‌توان در برهه‌اي از زمان در خدمت سياست درآورد.

آن‌چه در شكل‌گيري اين رخدادها مؤثر است، رجعت فرهنگي جامعه و گذار يك اصل ثابت شده به دوره‌هاي پيشين فرهنگ است. اين اتفاق، نشان از عميق نبودن لايه‌هاي فرهنگ مذهبي نيست، بلكه از تأثير سياست و قدرت در اضمحلال و انحراف گرايش‌هاي مذهبي و فرهنگي توده مردم خبر مي‌دهد.

تاريخ پرتلاطم اسلام، عاري از اين واقعيت نيست. رحلت پيامبر(ص) سرآغاز يك رجعت ناميمون از فرهنگ اصيل اسلامي به دوره جاهلي بود. گرچه پوسته ظاهري اسلامي بر بدنه تفكرات جاهلي كشيده شد، اما جامعه اسلامي رفته رفته محتواي دستورات الهي و نبوي را دستخوش تغييرات بنيادين برگرفته از سياست حكام مي‌ساخت.

 اين جريان آرام آرام به شكل خطرناكي در كمتر از نيم قرن پس از رحلت پيامبر(ص)، اساس و ريشه فرهنگ اسلام را نشانه رفت، به گونه‌اي كه از آن‌چه پيامبر(ص) به عنوان ارمغان وحي در اختيار مردم قرار داده بود، جز خاطره‌اي محو چيزي باقي نمانده بود.

جريان‌هاي تاريخ سياسي اسلام كه پس از شهادت علي(ع) و روي كار آمدن معاويه رخ داد، بيشترين تأثير را در عمق بخشيدن به اين اتفاق گذاشت.

آغاز حكومت يزيد همراه با كنار زدن پوسته فرهنگ اسلامي از بدنه بيمار آن بود. آن‌چه او آغاز كرد، مبارزه علني با دستورات پيامبر(ص) بود. اين رويداد، يك اتفاق سياسي صرف نبود، بلكه در پس آن يك جريان فرهنگي قرار داشت. قيام حسين بن علي(ع) در راه احياي دين نبوي، به همين منظور صورت گرفت. جبهه‌بندي همه كفر در برابر همه اسلام و شمار اندك ياران حسين (ع) نشان از عمق فاجعه دارد.

شهادت امام حسين(ع) در حالي كه هنوز صحابه پيامبر(ص) خاطره روايت او را در خصوص حقانيت خاندانش در خلافت و امامت فراموش نكرده بودند، بيش از پيش از گمراهي جامعه خبر مي‌داد.

شهادت حسين(ع) اتمام حجت بر سياست حاكم بر فكر مردم بود، اما آن‌چه پس از آن مهم مي‌نمود، بيداري فرهنگي امت اسلام بود.

حضور زينب كبري(س) در واقعه عاشورا و پرچم‌داري كاروان حسين(ع)، صلابت، شجاعت و بهره‌مندي او از علم و... نكات برجسته‌اي بود كه او را در پايه‌گذاري انقلاب دوم عاشورا كمك مي‌كرد.

بي‌شك، هر انقلابي براي شكل‌گيري بايد از چند مرحله مقدماتي عبور كند تا به نقطه پاياني كه هدف آن است، برسد.

اولين گام زينب(س) در انقلاب دوم عاشورا كه به حق مي‌توان از آن به عنوان «انقلاب فرهنگي عاشورا» ياد كرد، پرچم‌داري فكري اين جريان بود كه بازگشت به مباني فكري نبوي و علوي را در دستور كار خود قرار داد. اهميت اين رويكرد از آن‌جاست كه تا زماني كه مبناي فكري يك جمع دستخوش بحران و انحراف باشد، به هيچ وسيله‌اي نمي‌توان از اصلاح آن سخن گفت؛ لذا اولين اقدام براي اصلاحات فكري، اصلاح در ريشه‌هاي فكري يك جامعه است.

گام مهم ديگري كه پيام‌آور عاشورا را در راه پرفراز و نشيبش ياري كرد، ايراد خطبه‌هاي پرشوري بود كه عاري از شعور حسيني نبود.

اشاره به اصول دين، مذهب، انحراف‌هاي جامعه، تحريك احساسات مردم و بهره‌مندي از آن نكاتي است كه در اين بيانات به چشم مي‌خورد و بي‌ترديد زينب(س) را در رسيدن به هدف مقدسش ياري رساند.

اين خطبه‌ها در دو جايگاه مهم بيان شد؛ نخست بين مردم، در واقع اولين اشاره حضرت زينب(س) پايگاه مردم و اجتماع است زيرا بيشترين خسران از ضعف فرهنگ در جامعه عايد اين جمع شده است. جايگاه بعدي در دربار عبيدا... بن زياد و سپس يزيد است كه در آخرين خطبه نتيجه لازم را به دست مي‌آورد و آن اعتراف به خطا از ناحيه يزيد است.

 اما زينب(س) اين اتفاق را پايان انقلاب خود نمي‌داند، بلكه براي تثبيت يافته‌هاي خود كار تبليغاتي گسترده‌اي را در قالب برپايي مجالس سوگواري و سفر به شهرهاي اسلامي چون قاهره، شام، مدينه... آغاز كرده و پيام عاشورا را همچنان گرم و پرشور به گوش همگان رساند.

بدين‌سان زينب(س) را مي‌توان بنيان‌گذار انقلاب فرهنگي عاشورا دانست كه هدايت فكري جامعه اسلامي به واسطه پيام‌رساني عاشورا نتيجه همه زحمات آن بانوي بزرگوار بود.

 

طيبه مروت

شيعه نيوز


نوشته شده در   پنجشنبه 24 ارديبهشت 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode