جام جم آنلاين: نوشتن وصيتنامه گرچه خيليها را به وحشت مياندازد، اما نهتنها كار ترسناكي نيست، بلكه راهي است براي دخلوتصرف در بخشي از اموال پس از مرگ. با اين حال خيليها از نوشتن وصيتنامه حذر ميكنند و آن را مترادف با فرارسيدن مرگ ميدانند هرچند در مقابل عدهاي هستند كه هر سال چند وصيتنامه مينويسند و تعيين تكليف اموالشان را به روز ميكنند.
از نظر حقوقي نوشتن وصيتنامه امري اختياري است يعني كسي را نميتوان به اين كار وادار كرد، اما وقتي به نوشتن وصيتنامه روي آورد بايد از انواع، شيوه تنظيم و آثار حقوقي وصيتنامه باخبر باشد. آثار حقوقي وصيتنامه پس از فوت شخص وصيتكننده (موصي) ظاهر ميشود، چون تا وقتي شخص زنده است خودش تصميمگيرنده است همچنين تمليك در وصيتنامه بايد مجاني باشد به طوري اگر با تنظيم وصيتنامه بخواهيم مالي را به مالكيت فرد ديگري درآوريم نميتوانيم براي آن مابهازا قرار دهيم. مثلا بگوييم خانهام را پس از فوت خود به شخص الف تمليك ميكنم به شرط آنكه او فلان مبلغ را به شخص ب بپردازد. اين در حالي است كه هر شخص ميتواند بارها وصيت كند و مفاد وصيتنامه را تغيير دهد، اما بايد بداند كه آخرين وصيتنامهاش به لحاظ تاريخي ملاك عمل قرار ميگيرد.
در اين ميان برخي افراد هستند كه به علت ناآشنا بودن با قوانين حقوقي، وصيتنامهشان را وسيلهاي براي انتقامگيري يا تسويهحساب قرار ميدهند و بخشي از وراث را به محروم شدن از ارث تهديد ميكنند. طبق قانون، موصي (شخص وصيتكننده) نميتواند نسبت به كل اموالش به هر طريقي كه مايل است وصيت كند مثلا به بعضي از وراث كمتر و به بعضي بيشتر ببخشد و عدهاي را از گرفتن ارث محروم كند. پس اگر ورثهاي با چنين وصيتنامهاي روبهرو شدند ميتوانند با استناد به اين اصل كه متوفي فقط ميتواند نسبت به يكسوم اموالش تصميمگيري كند مخالفت خود را با مفاد وصيتنامه اعلام كنند و سبب شوند تا آثار حقوقي وصيتنامه بر دوسوم باقيمانده اموال حاكم نشود.
شيوههاي تنظيم وصيتنامه
شايد مرسومترين نوع وصيتنامه آنهايي باشد كه شخص وصيتكننده حرفهايش خطاب به ورثه را بر ورقهاي از كاغذ با دستخط خودش مينويسد و از چند معتمد محل نيز ميخواهد تا زير آن را امضا كنند. البته اين نوع وصيتنامه از لحاظ حقوقي، وصيتنامه عادي تلقي ميشود و اگر ورثه بر صحت و درستي آن اقرار نكنند معمولا در مراجع رسمي پذيرفته نميشود. پس براي كم شدن از مشكلات پس از مرگ موصي، بايد وصيتنامه به 3 شكل رسمي، خود نوشت و سري تنظيم شود. ويژگي وصيتنامه رسمي اين است كه در يكي از دفترخانههاي اسناد رسمي نوشته ميشود و تابع تشريفات و مقررات اسناد رسمي است. همچنين وصيتنامه خودنوشت وصيتنامهاي است كه به خط وصيتكننده است و داراي تاريخ به روز، ماه و سال به همراه امضاي وصيتكننده است. اين در حالي است كه وصيتنامه سري ممكن است به خط وصيتكننده يا فرد ديگري باشد، ولي در هر صورت امضاي وصيتكننده بايد زير آن باشد. چنين وصيتنامهاي بايد در اداره ثبت يا محل ديگري كه آن اداره معين ميكند به امانت گذاشته شود. (شخص وصيتكننده هر وقت اراده كند ميتواند وصيتنامهاش را از اداره ثبت پس بگيرد) اين در حالي است كه شخص بيسواد نميتواند چنين وصيتنامهاي تنظيم كند.
البته به جز اين شيوههاي تنظيم وصيتنامه نوع ديگري نيز وجود دارد كه به وصيتنامه در مواقع اضطراري معروف است. منظور از مواقع اضطراري زمانهايي است كه حالت فوقالعاده بر جامعه حاكم است، مثل شرايط جنگي، بمباران هوايي يا شيوع بيماريهاي مسري كه در چنين حالتي شخص ميتواند به طور شفاهي نزد 2 شاهد وصيت كند به شرط آن كه يكي از شاهدان مفاد وصيتنامه را با تاريخ روز، ماه و سال تنظيم كند و به امضاي حاضران برساند.
نكته: اگر ورثه بر صحت و درستي وصيتنامه عادي اقرار نكنند معمولا در مراجع رسمي پذيرفته نميشود. پس براي كم شدن از مشكلات پس از مرگ موصي بايد وصيتنامه به 3 شكل رسمي خود نوشت و سري تنظيم شود
همچنين اشخاصي كه وصيتنامه اضطراري نزد آنها تنظيم ميشود بايد در اولين فرصت وصيتنامه را در يكي از دفاتر اسناد رسمي به امانت بگذارد و اعلام كند كه وصيتكننده آن را در سلامت عقل نوشته است. البته اگر به موضوع نوشتن وصيتنامه از منظري ديگر نيز نگاه شود وصيت به دو نوع عهدي و تمليكي تقسيم ميشود. در وصيت عهدي، وصيتكننده فرد يا افرادي را براي اداره بخشي از اموال خود و نيز سرپرستي فرزندانش پس از مرگ تعيين ميكند و مسووليت را به آنها ميسپارد. اين در حالي است كه در وصيت تمليكي، شخص بخشي از اموال خود را پس از مگر به فرد يا افرادي تمليك ميكند كه اين فرد يا افراد ميتوانند فردي از خانواده يا هر فرد ديگري باشد.
وصيت براي نوزاد متولد نشده
وصيت كردن براي جنين شايد اقدامي ناآشنا براي عدهاي باشد، اما وصيت بر حمل يعني جنيني كه در رحم مادر است وجهه قانوني و حقوقي دارد. البته شرط اجراي اين وصيت اين است كه جنين زنده متولد شود به طوري كه اگر جنين سقط شود، حقوق ناشي از وصيت به ورثه او تعلق ميگيرد.
انواع موت و طبقات ارث
وصيتنامه به اين علت تنظيم ميشود تا تكليف بخشي از اموال موصي تعيين شود و آنچه موجب تحقق ارث ميشود مرگ است كه به دو نوع موت حقيقي و موت فرضي تقسيم ميشود. منظور از موت حقيقي خارج شدن روح از بدن است و منظور از موت فرضي اين است كه شخصي مدتها غايب بوده و خبري از از او نباشد. شخصيت اين افراد از نظر حقوقي متزلزل است به همين منظور او را در حكم شخص مرده تلقي ميكنند و احكام ارث بر او مترتب و ارثش تقسيم ميشود، اما براي اين كه ارث ميت به كسي برسد او بايد جزيي از طبقات ارث باشد. منظور از طبقه كساني هستند كه باعث ميشوند تا طبقه ديگر ارث نبرد پس هر كسي كه به متوفي نزديكتر است در طبقه جلوتر قرار دارد و ارث به او تعلق ميگيرد. در واقع در طبقات ارث هر طبقه مانع ارث بردن طبقه ديگر ميشود با اين قيد كه طبقات اول، دوم و سوم كه نسبي هستند هرگز نميتوانند مانع زوج و زوجه بشوند. به اين ترتيب فرزندان و پدر و مادر در طبقه اول ارث، برادران و خواهران و اجدات و جدات در طبقه دوم، خالات و عمات (خاله، عمه، عمو، دايي و فرزندان آنها) در طبقه سوم و زوج و زوجه در طبقه سببي قرار ميگيرند. در مورد طبقه اول ارث يعني فرزندان و پدر و مادر نكته قابل توجه اين است كه اگر كسي فوت كند و پدر و مادرش زنده باشند و نوهاش هم زنده باشد به نوه هم ارث ميرسد، اما زماني كه فردي فوت كند و يك فرزند و يك نوه داشته باشد اگر اين نوه از فرزند فوت شدهاش باشد اين نوه ارث نخواهد برد.
چند نكته
قوانين مربوط به وصيت وارث ريزهكاريهاي فراواني دارد. طبق قانون، فرد صغير و مجنون هم ميتواند موضوع وصيتنامه باشد كه در اين صورت در مورد صغير «ولي» و در مورد مجنون «قيم» بايد قبولي خود را بر پذيرش وصيتنامه اعلام كند، اما در مورد شخص بالغ و رشيد، قبولي خودش شرط است و ملاك آن نيز قبولي او پس از فوت وصيتكننده است. نكته دوم اين كه پس از مرگ فرد، بايد خرج كفن و دفن از اموالش پرداخت شود. اين در حالي است كه هيچكس نميتواند وصيت كند كه وارثي را كلا از ارث محروم كند مگر اين كه براي محروم كردن فرزند يا شوهر يا زن از ارث در زمان حيات اموال فرد به نام ديگري شود. در اين ميان طبق قانون، وعده به ارث موجب ارث بردن نميشود چون موجب ضرر ديگران ميشود اين در حالي است كه ارث كسي كه هيچ وارثي ندارد به امام و حاكم اسلامي ميرسد و جزو بيتالمال محسوب ميشود همچنين در صورتي كه فردي فوت كند و هيچ مالي نداشته باشد نميتوانند بدهيهاي او را از ورثه بگيرند.
مريم خباز / گروه جامعه