31 آگوست زادروز دكتر ماريا مونته شوري پزشك، فيلسوف و روانشناس ايتاليايي است كه در 1870 به دنيا آمد و 82 سال عمر كرد. پژوهشهاي او عمدتا درباره آموزش و پرورش است و به همين لحاظ لقب « كارشناس بزرگ تعليم و تربيت قرن 20 » به دست آورده است.
وي تحقيقات خود در زمينه روانشناسي و آموزش و پرورش را در گوشه و كنار جهان به انجام رسانده و محدود به تجربه در يك و يا دو كشور نيست. تاليفات مهم او عبارتند از: «روش تدريس»، «انسان سازي»، «كارخانه آدم سازي»، «از بدن تا مغز»، «تاتير محيط» و....
دكتر ماريا در تاليفات خود ثابت كرده است كه «آموزش و پرورش» يك علم است كه مانند علوم تجربي ديگر قواعد و اصول دارد و بنابر اين امر تدريس يك حرفه است و آموزگار به موازات تجربه بايد خود، دائما بياموزد. هدف ماريا از « كارخانه آدم سازي » همانا مدرسه است كه انسانهاي نسل بعد را پرورش مي دهد و مي سازد و از اين جهت مسئوليتي بسيار بزرگ و حساس بر دوش دارد.
به نظر ماريا، مشكلات و ضعفهاي كشورها ناشي از نقص آموزش و پرورش آنهاست كه نتوانسته اند انسان كامل و دست كم قابل قبول به بار آورند. وي مي گويد: جامعه اي كه مدارس و آموزگاران خوب داشته باشد عاري از جرم و جنايت و كارهاي مغاير اخلاقيات و در صدر آنها دروغ و ريا و تزوير است.
« ماريا » ثابت كرده است كه كودك و نوجوان از محيط و به ويژه كودكان و نوجوانان ديگر مي آموزد ، بنا براين براي داشتن جامعه اي خوب و منزه در فردا ، بايد نه تنها محيط زندگي و معاشران خوب و اطمينان بخش براي كودك و نوجوان تهيه كرد ، بلكه مربيان واقعي و آزموده برايش آماده ساخت و مهارت و دلسوزي اين مربيان است كه مي تواند تاثير محيط را در نوجوان كاهش دهد.
به نوشته دكتر ماريا ، بدون داشتن مدرسه و آموزگار خوب نمي توان انتظار داشت كه يك جامعه بتواند به دمكراسي جامع و واقعي دست يابد و از آزادي و حقوق استفاده مطلوب ببرد و يا خودكفا گردد. ماريا رسانه ها ـ از روزنامه تا كتاب و فيلم سينمايي ـ را آموزشگران عمومي خوانده كه به بزرگسالان جامعه مي آموزند ، بنابراين مسئوليتي خطير برعهده دارند.
او در كتاب « ازبدن تا مغز » اهميت غذا ، آب ، خواب ، تفريح و ... را برشمرده و تاكيد بر آن دارد كه در مدارس بايد ضمن آموزش اين موارد ، به نوجوان و جوان گفته شود كه چگونه شغل و خانواده خود را انتخاب كند تا به دشواري نيفتد و براي جامعه مفيد باشد . ماريا عقيده دارد كه كوچكترين غفلت در انتخاب همسر و يا شغل برابر است با ناكامي و احساس اندوه و اشتباه در سراسر عمر و در موارد بسيار، راه جبران هم ندارد .