امروز پزشكي براي اغلب پزشكان منزلت اجتماعي و پول ندارد، بلكه سراسر مشكل است
اندر مصائب حرفه طبابت
جام جم آنلاين: ابنسينا در سال 370 هجري در بخارا به دنيا آمد و سال 428 هجري در همدان رخ در نقاب خاك كشيد. اين بزرگمرد تاريخ ايران و اسلام ميراثي از خود بجا گذاشت كه امروز نه تنها ايرانيان و مسلمانان، بلكه همه ملتهاي فرهيخته جهان به آن مباهات ميكنند، در روزگار ما كه اخلاق به دست فراموشی سپرده شده است نگاه به زندگي سراسر علم و اخلاق شخصيتهايي همچون ابنسينا ضرورتي انكارناپذير و چراغ راه پزشكان امروز است.
در طول تاریخ، پزشكی شغلی مقدس بوده و بسیاری از طبیبان روزگاران كهن، از عالمان دینی و اولیای الهی بودهاند و با همگامی پزشكی و اخلاق، با شفادهی بیماری جسمی بیماران، آن را وسیله جذب و هدایت مردم به سوی ارزشهای معنوی قرار دادهاند. در واقع پزشكی و اخلاق، پیوندی مقدس و ناگسستنی دارد. پزشكی به سلامت انسان میاندیشد و اخلاق، سعادت انسان را هدف خویش میداند. پزشكی پاسدار جسم است و اخلاق، نگهبان روح. یكی فضای زندگی فیزیكی را تلطیف میكند و دیگری فضای روابط اجتماعی و زندگی فرهنگی را یاری میرساند.
نگاه تكبُعدی به زندگی انسان، گاه تن را به فراموشی سپرده و نعمت بزرگ سلامت را از بشر گرفته و گاه انسانیت انسان را دستخوش نسیان كرده و روح ملكوتی وی را نادیده انگاشته است. چه نیكوست كه پزشك، افزون بر سلاح مادي و دارو، مسیحادم و عیسی نفس باشد و با كلام و خلق نیك، تاعمق جان بیمار نفوذ كند و بیماری را شفابخش باشد.
امروزه نیز در تمام كشورهاي جهان پزشكان زندگي حرفهاي خود را با سوگند آغاز ميكنند. در ايران نيز با اين جملات زندگي حرفهاي يك پزشك در ايران آغاز ميشود: اكنون كه با عنايات و الطاف بيكران الهي در شرف پذيرفتن مسووليت خطير پزشكي قرار گرفتهام... من در برابر قرآن كريم به خداوند قادر متعال، خدايي كه بر همه امور آگاه است و تمامي موجودات در قبضه قدرت اوست سوگند ياد ميكنم كه به احكام مقدس اسلام و حدود الهي با ديده احترام بنگرم، از خيانت و تضييع حقوق بيماران به طور جدي پرهيز كنم. نسبت به حفظ اسرار آنان جز در مواقع ايجاب ضرورت شرعي پايبندي كامل داشته باشم و خدا را در همه حال حاضر و ناظر شوون خود بدانم.
مشكلات بیپاسخ
امروز پزشكی برای اغلب پزشكان منزلت اجتماعی و پول ندارد، بلكه سراسر مشكل است. طولانيترين دوران آموزش، انبوه مطالب آموزشي، مشكلترين شرايط كاري در طول شبانه روز، فقدان امنيت شغلي، بيكاري، عدم توجيه اقتصادي در امر سرمايهگذاري در زمينه پزشكي، توزيع نامناسب، تصديگري بيش از حد دولت، قوانين دست و پاگير، تعرفههای پایین پزشكان عمومی و... گوشههايي از مشكلات پزشكان است كه نميتوان از آنها چشمپوشي كرد و بايد حل آنها را پيگيرانه دنبال كرد. پزشكان امروز چه در بخش خصوصي و چه در بخش دولتي و حتی اعضاي هيات علمي جوان دانشگاهها با اين مشكلات در حالي دست و پنجه نرم ميكنند كه كمتر كسي در فكر كمك و ياري آنان و تلاش براي حل معضلات آنان است. اميدست جهتگيري و جريان امور به نحوي پيش رود كه حل مشكلات و معضلات اين گروه فرهيخته در دستور كار مسوولان و متوليان قرار گيرد.
روزي براي پزشكان
سال 1377 شوراي عالي انقلاب فرهنگي پيرو پيشنهاد سازمان نظام پزشكي يكم شهريور ماه ـ مقارن با سالروز ولادت پزشك عاليقدر و فيلسوف بنام ابوعلي سينا ـ را به عنوان روز پزشك انتخاب كرد و اين تاريخ در مناسبتهاي رسمي كشور درج شد.
نامگذاري سالروز تولد فخر جهان طبابت و مباهات عرصه علم و حكمت، شيخالرئيس ابوعلي سينا به عنوان «روز پزشك» انتخابي شايسته و الهامبخش است و هرساله ياد الگوي كم نظير طبابت همراه حكمت را در ذهن و دل همه پزشكان زنده ميكند.
از سویی این روز فرصت تجليل از خدمات و فداكاريهای پزشكاني است كه در همه مقاطع حساس تاريخ پرفراز و نشيب اين سرزمين بويژه در ايام پرتنش پيروزي انقلاب اسلامي و سالهاي سخت و پرافتخار دفاع مقدس از بذل توان و جان خويش دريغ نكرده و نام ايران را به عنوان كشوري برخوردار و پيشگام در دانش و اخلاق پزشكي در صفحات تاريخ دنيا جاودانه كردند.
روز پزشك، فرصت خوبي است كه وضعيت جايگاه، منزلت و اعتبار شغل پزشكي در كشورمان را دوباره مرور و بازنگري كنيم و سياستگذاران و نخبگان عرصه سلامت كشور با همفكري و همدلي همه نيروها و مجامع دلسوز جامعه پزشكي سياستها و راهكارهاي ترويج و اشاعه ارزشهاي معنوي و اخلاق پزشكي و ارتقاي جايگاه و منزلت شاغلان حرف پزشكي بخصوص شاغلان جوان را مورد بازخواني و توجه قرار داده و در جهت حل مشكلات و معضلات اساسي سلامت كشور قدمهاي بلندتر و ماندگاري بردارند.
به طور حتم در اين راه، تغيير در خيلي از مسائل از جمله ميزان جذب دانشجو، قوانين و مقررات حقوقي كار در حرفه پزشكي، شرايط مالي و رفاهي شاغلان حرفه پزشكي، تعرفههاي درماني و... اجتنابناپذير خواهد بود.
پزشكان همه جا
شغلهاي غير پزشكي براي پزشكان اتفاقي است كه در چند سال اخير رخ داده است. اكنون ميتوانيد پزشكان را در بسياري از اصناف ببينيد از شاعري و خوانندگي تا روزنامهنگاري و سیاست و تجارت و حتي بساز بفروشي. بسياري از پزشكاني كه متوجه شدهاند جايي براي ارائه خدمات جهت حفظ سلامت جامعه براي آنان وجود ندارد به مشاغل كاذب روي آوردهاند و هويت شغلي خود را از دست دادهاند. البته اين جدا از بحث شركت برخي پزشكان در فعاليتهاي تجاري است. زيرا بسياري از پزشكان قديمي به كارهاي جنبي زيادي نيز ميپردازند. كارهايي كه با رشته آنها همخواني ندارد، اما براي كسي هم مشكلي ايجاد نميكند.
پزشكي در ايران
قدمت پزشكي در ايران به قدمت تاريخ ايران است. در ايران باستان پزشكي در اختيار علماي ديني و موبدان بوده است. آنچه از تاريخ به جاي مانده است نشان ميدهد در ايران باستان روان درماني، گياه درماني و جراحي از درمانهاي معمول پزشكان محسوب ميشده است. طب در دوران ساسانيان درخشانتر از دورانهاي قبل شده بود.
نكته: شغلهاي غير پزشكي براي پزشكان، اتفاقي است كه در چند سال اخير رخ داده است. اكنون ميتوانيد پزشكان را در بسياري از اصناف ببينيد از شاعري و خوانندگي تا روزنامهنگاري و سیاست و تجارت و حتي بساز بفروشي
در دوره ساسانيان تأسيس دانشگاهها و مراكز علمي نمود خاصي پيدا كرد. شاپور دوم دانشگاه جنديشاپور را در شمال غربي پايهگذاري كرد. در اين دانشگاه دانشجويان براي تعليم، بيماران را معاينه ميكردند. در دانشگاه مذكور استادان يوناني، سرياني، هندي و ايراني به تدريس اشتغال داشته، كتابهاي گوناگون را به زبان پهلوي در ميآوردند.
پس از اسلام علم و دانش ايرانيان با تعاليم ديني در هم آميخت و دوران طلايي پزشكي ايران آغاز شد. دوراني كه در زمان سامانيان يكي از بزرگترين نوابغ جهان یعنی ابنسينا را به خود ديد، در زمان آلبويه بتدريج خدمات بيمارستاني متداولتر شد. در اين دوره خدمات بيمارستاني نه تنها رايگان بوده است، بلكه به افراد بي بضاعت پس از بهبود پولي داده ميشد تا بتوانند براي مدتي زندگي كرده و كاري پيدا كنند. پزشكان نيز در ازاي كاري كه انجام ميدادند، حقوق دريافت ميكردند.
در دوره صفويه، پزشكي و درمان نسبت به دورههاي قبل پيشرفت كرد، ولي افتخارات كمتري به دست آورد. در دوران حكومت افشاريه و زنديه در پزشكي و درمان ايران پيشرفتي حاصل نشد، بلكه بيشتر به سوي انحطاط سوق داده شد. سال 1247 اولين بيمارستان مدرن تهران گشايش يافت. مسيونرهاي مذهبي انگليسي نيز سال 1258 بيمارستاني در اصفهان تأسيس كردند. سال 1269 يك هيأت آمريكايي در شهر اروميه بيمارستان ديگري تأسيس نمود. با تاسیس دارالفنون اساس طب نوين در ايران پايهگذاري شد. سال 1290 طبق قانوني كه به تصويب مجلس رسيد دفتر مخصوصي براي ثبت نام پزشكان به وجود آمد و نام كساني كه از 10سال قبل به حرفه پزشكي اشتغال داشتند، در آن ثبت شد و اين پزشكان جواز طبابت دريافت ميكردند. سال 1299 با تصويب قانون طبابت در مجلس شوراي ملي، علاقهمندان به رشته پزشكي و داروسازي بايد وارد مدرسه طب كه رسميت داشته باشد، شوند و بدون اجازهنامه وزارت معارف حق طبابت نداشتند.
سال 1300 وزارتخانه جديدي به نام وزارت صحيه و فوايد عامل تأسيس شد ولي با عوض شدن كابينه، اين وزارتخانه جديدالتأسيس در حالي كه 3 ماه از عمر آن ميگذشت، منحل گرديد. سال 1302 دوباره وزارت صحيه و فوايد عامه باز شد و مجلس حفظالصحه به اين وزارتخانه ملحق شد و نام آن به شوراي عالي صحيه تغيير يافت. سال 1313 شوراي عالي صحيه مملكتي به اداره كل بهداري تغيير نام داد. تا سال 1318 دانشكدهها كه مدارس عالي ناميده ميشدند، زير نظر مستقيم وزارت معارف اداره ميشد. سال 1318 با تصويب قانون استقلال دانشگاه، بيمارستانها از اداره كل بهداري جدا و تحويل دانشگاه شد. پس از شهريور 1320 اداره كل بهداري از وزارت كشور جدا و به صورت يك وزارتخانه مستقل درآمد. سال 1355 وزارت بهداري به وزارت بهداري و بهزيستي تغيير عنوان داد. سال 1359 وزارت مزبور دوباره به وزارت بهداري تبديل شد و سال 1363 بار ديگر به وزارت بهداري و بهزيستي و در نهايت در ماههاي پاياني سال 1364 بر اساس سياستهاي دولت مبني بر ضرورت توسعه آموزش پزشكي و تربيت نيروي انساني كافي در زمينه پزشكي و پيراپزشكي و استفاده بهتر از تمام ظرفيتهاي درماني كشور براي تربيت كادر مورد نياز و تعميم و توسعه بهداشت بهعنوان يك اصل كه پيشگيري مقدم بر درمان است، آموزش پزشكي از وزارت علوم جدا و با انحلال وزارت بهداري و بهزيستي وقت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي تشكيل شد. وضعیتی كه تاكنون حفظ شده است.
اعتماد به پزشك
پزشكان هم مثل هر انسان ديگر ميتوانند اشتباه كنند، ولي اشتباه يك پزشك چون با جان انسان سروكار دارد بسيار برجستهتر و بزرگتر جلوه ميكند، اعتماد بيمار به پزشك شرط اساسي در موفقيت درمان است، اما متاسفانه امروز شاهد آن هستيم كه ديگر مردم اعتماد لازم را به پزشكان ندارند، بلكه عقيده دارند پزشكان فقط به فكر سركيسه كردن آنها هستند! مقصر واقعي در اين بين كيست؟ پزشكان؟ مسوولان وزارت بهداشت؟ شرايط جامعه ؟ يا...
شايد همه به نحوي در به وجود آمدن اين شرايط دخيل باشند. جامعه همواره پزشكان را قشري مرفه، آسوده طلب و بيدغدغه ميداند در حالي كه اين موضوع براي قسمت اعظمي از پزشكان صدق نميكند.
فراموش نكنیم گاهي مشكلات بيمار آنقدر وخيم و شديد است كه نميتوان كار خاصي براي او انجام داد. گاهي امكانات درماني كافي وجود ندارد، گاهي اصلا بيمار به حرف پزشك گوش نميدهد و صد البته گاهي پزشك مرتكب سهلانگاري ميشود.
علي اخوان بهبهاني / جامجم