ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 8 ارديبهشت 1403
شنبه 8 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 29 فروردين 1388     |     کد : 2387

نقش وهابي ها و سعودي ها در ايجاد گروههاي تروريستي و ورود اشغالگران به افغانستان و عراق

از ميان انواع كشورهاي عجيب و غريبي كه دنياي امروز را پر كرده اند هيچكدام شبيه عربستان سعودي نيست...

 

از ميان انواع كشورهاي عجيب و غريبي كه دنياي امروز را پر كرده اند هيچكدام شبيه عربستان سعودي نيست. عربستان تنها كشور جهان است كه نامش را از يك خاندان گرفته است- يعني خاندان ابن سعود كه از قرن هجدهم تاكنون براين كشور حكومت مي كند. در دنياي ايدئولوژي هاي رقيب، عربستان تنها كشوري است كه غير از مذهب مورد نظر خود، يعني اسلام اهل سنت، همه مذاهب ديگر را كفر مي پندارد. در مورد قانون اساسي هم اگر از سعودي ها سؤال كنيد، مي گويند قانون اساسي ما قرآن است كه خداوند خود آن را به ما اعطاء كرده است.

ناظران بيروني و حتي منتقدان احتمالاً با اين نكته موافق خواهند بود كه عربستان سعودي ظاهراً تاكنون نمونه اي از يك نابهنجاري موفق بوده است. اين كشور در منطقه اي از جهان كه زمينه مناسبي براي بروز كشمكش ها دارد توانسته است در برابر سيل بي ثبات كننده ثروت بي حد و حصر و چالش ايدئولوژي هاي گوناگون بكر و دست نخورده به حيات خود ادامه دهد.

خانواده سلطنتي سعودي 40000 عضو دارد كه از اين ميان 4200 نفراز  آنان شاهزاده هستند ، مبلغي حدود ٤٠٠ تا٦٠٠ ميليارد دلار در موسسات مالي آمريكا ذخيره مالي دارند( اين رقم در سال 1996 اعلام شد). سفارت آمريكا در رياض اين مبلغ را در سال ١٩٩٨، ٥٠٠ ميليارد دلار اعلام داشته است. قابل توجه اين كه علي رغم اين ذخيره ارزي بزرگ، خاندان سعودي در آمريكا، درآمد سالانه دولت عربستان حدود 120 ميليارد دلار از فروش نفت مي باشد که با اين وجود حدود ٣٠٠ ميليارد دلار بدهي خارجي دارد .

قابل ذکر است که در عربستان اگر پيشرفتي هست ، اگر مي بينيد ساختمان هاي اين کشور از جمله گرانترين و مدرن ترين وزيباترين ساختمان هاي دنيا است نه از ذکاوت و هوش سعودي هاست بلکه فقط و فقط به ميمنت دلارهاي نفتي است که اين کشور به جيب خود و شاهزادگان سعودي واريز مي کند . با تمام همه اين دلارها و ثروت ها هنوز اين کشور داراي افکاري متهجرانه و مستبدانه است که بر خاندان سعودي سيطره گسترانيده است .

خاندان سعودي همه پايداري و دوام عمر خود را مديون دلارهاي نفتي و علماي وهابي هستند .

حكومت قبيله اي و استبدادي عربستان سعودي مخالفان را در داخل كشور محدود نگه داشته و اجازه ي فعاليت سياسي به آنها نمي دهد. اين محدوديت و فشار باعث انباشت خشم و كينه ي سياسي مردم مي گردد. رژيم عربستان ، اما در صدور خشم و كينه ي مخالفين خود به جهان غرب بسيار گشاده دستي كرده و آن را متوجه غرب و منافع آنها مي كند. به طور ذهني و نظري مردم عربستان در تله ي قرون وسطايي حكومت گير كرده اند. نهادهاي اجتماعي اين جامعه بسيار عقب مانده و سنتي است ، و توان حل مسائل و نيازمندي هاي مردم در قرن ٢١ را ندارد. بنا براين بغض ناشي از فشار و تحقير حكومت عربستان سعودي عليه مردم به خارج از جامعه كاناليزه مي شود. اين بغض كه نفس مردم ، به ويژه جوانان را مي گيرد، در غرب به شكل عمليات تروريستي مي تركد. به طور خلاصه ، آن چه به شكل عمليات تروريستي عليه خارجي ها رخ مي دهد، از بطن مناسبات سياسي و اجتماعي جامعه ي عربستان سعودي ريشه مي گيرد.

حكومت عربستان سعودي هزينه ي ايجاد هزاران مدارس ديني در كشورهاي مختلف چه اسلامي و غير اسلامي در سراسر جهان را تقبل كرد تا در رقابت با مذاهب ديگر، تفسير ويژه ي خود را از اسلام گسترش دهد. با اين عمل ، عربستان سعودي به دنبال گسترش حوزه ي جغرافيايي و انساني و نفوذ سياسي خود بوده است. سعودي ها در تمام سطوح زنجيره ي ترور از برنامه ريزي تا تامين مالي ، از كادر نظامي تا سربازان عادي ، از ايدئولوژيست تا مشوقين فعال هستند."

افلاطون مى گويد :انسان نيازمند راهنماى مناسب و فطرت نيكوست ، در اين صورت در ميان همه موجودات به فرهيخته ترين و ملكوتى ترين موجود تبديل مى شود . اما در صورت آموزش نادرست به وحشى ترين موجودات زمينى بدل خواهد شد. بيشتر از يك سوم برنامه هاى آموزشى مدارس دولتى در عربستان سعودى به تعاليم وهابى گري اختصاص دارد. بخشى از متون درسى مدارس سعودى پس از ۱۱ سپتامبر در رسانه هاى آمريكا نقل شد كه جنجال هاى زيادى را برانگيخت . مثلاً يك كتاب درسى به دانش آموزان كلاس ۹ اين را القا مى كند كه روز داورى فرا نمى رسد مگر آن كه مسلمانان با يهوديان جنگيده و آنها را بكشند. در حالى كه در متن ديگر آمده: بر مسلمانان واجب است تا كافران ( از نظر وهابي ها کافر به مسيحيان ، يهوديان ، صوفي ها و شيعيان و سني هايي که افکار تندروانه آنها را قبول ندارند اطلاق مي شود ) را دشمنان خود بشمارند. حكومت سعودى كه به دنبال اين افشاگرى ها آشفته و سردرگم بود، مدعى شد كه بررسى و بازنگرى برنامه هاى آموزشى مدارس كشور را در دستور كار قرار داده است و وعده داد كه تمامى چنين متونى از كتاب هاى درسى حذف خواهند شد. با اين وجود، سال گذشته فريدام هوز( Freedom House ) گزارش جامعى درباره برنامه هاى آموزشى جديدعربستان منتشر كرد و در خاتمه چنين نتيجه گيرى كرد كه:« اشاعه و تبليغ ايدئولوژى نفرت و دشمنى نسبت به مذاهب وآئين هاى ديگر شامل مسيحيان، يهوديان، شيعيان، هندوها، صوفى ها و مسلمانان سنى كه از آموزه ها و تعاليم وهابيت پيروى نمى كنند و بى ايمان و كافر تلقى مى شوند، همچنان ادامه دارد.» بعضى از تحليلگران ارتباط ميان تعاليم وهابيت و اقدامات وهابيون را رد مى كنند، زيرا معتقدند صرف اعتقاد به آئين و مرامى بشدت محافظه كار و مخالف با تكثرگرايى لزوماً از كسى، يك انسان بى رحم نمى سازد. اما اين ديدگاه و استدلال كاملاً بى پايه و اساس است زيرا اگر تنها يك درصد از ۵ ميليون دانش آموز سعودى تحت تأثير تعاليم وهابى، به خشونت متوسل شوند، در اين صورت ۵۰ هزار نيروى جنگجو پديد مى آيد. تعجبى ندارد كه خود بن لادن هم در پيام صوتى آوريل ۲۰۰۶ دخالت خارجى ها در برنامه هاى آموزشى مدارس سعودى را محكوم كرد. علاوه بر اين، روحانيون وهابى در عربستان سعودى كه از به اصطلاح جهاد عليه دشمنان اسلام درخارج از كشور دفاع مى كنند، از اين تعاليم پشتيبانى مى كنند. مخصوصاً تحريك به خشونت بر ضد شيعيان رايج و متداول است تا جايى كه در دسامبر سال ،۲۰۰۶ يك روحانى عاليرتبه نزديك به خانواده سعودى به نام عبدالرحمن البراك شيعيان را به عنوان فرقه ضاله حتى خطرناكتر از يهوديان و مسيحيان محكوم كرد. در نوامبر سال ۲۰۰۴ ، ۲۶ روحانى وهابى كه بيشتر آنها واعظان و سخنرانان مطالعات اسلامى در دانشگاه هاى مختلف كشور بودند و از حمايت مالى حكومت سعودى برخوردارند، فتواى جنگ بر ضد نيروهاى آمريكايى در عراق را صادر كردند. دو مقام سعودى در مصاحبه اى با رسانه هاى غربى اين فتوا را محكوم كردند اما در مورد باز پس گيرى فتوا مطلبى در رسانه هاى محلى به عربى منتشر نشد. چند ماه بعد، يك گروه مخالف با دولت سعودى نوار ويدئويى را منتشر كرد. صالح بن محمد اللحيدان رياست شوراى عالى قضايى عربستان سعودى در نوار ويدئويى به جوانان سعودى حاضر در مسجدى دولتى توصيه مى كند كه چطور به داخل خاك عراق رخنه كنند و با نيروهاى ايالات متحده بجنگند، همچنين به آنها اطمينان مى دهد كه نيروهاى امنيتى سعودى پس از بازگشت به كشور، آنها را مجازات نخواهد كرد. هرچند لحيدان آشكارا اظهارات خود را پس گرفت اما نوارهاى ويدئويى روحانيون برجسته سعودى كه مردم را به برپاكردن جنگ وشورش مقدس در عراق و نقاط ديگر تشويق مى كنند، همچنان دست به دست مى چرخد.

اشغالگران مي گويند تا وقتي که تروريست ها در افغانستان و عراق فعاليت مي کنند ما از اين کشورها خارج نخواهيم شد

تروريستها ( وهابي ها و تکفيريها ) هم مي گويند تا وقتي که اشغالگران در افغانستان و عراق هستند ما به جهاد ( بخوانيد مسلمان کشي ) خود در برابر اشغالگران ادامه خواهيم داد ( عجب اينکه دائما اين جهاد برعليه ساکنين است نه اشغالگران نمونه بارز آن را در قتل عام هاي روزانه عراق و افغانستان مي بينيم )

در خبرها آمده بود جواني که خود را آماده يک عمليات انتحاري براي قتل عام دهها مسلمان افغاني آماده مي کرد در اثر کشمکش با مادر و خانواده خود به علت مخالفت آنها باعث شد ،  بمب در خانه منفجر و مادر و خواهران وي در اين انفجار کشته شوند. اين جوان 23 ساله قبل از عمليات مبلغ 135000 دلار به خانواده خود به عنوان هديه داده بود .

فرد 25 ساله ديگري نيز هنگام خارج نمودن لباس انفجاري خود بر اثر انفجار کشته شد .

فرد مذکور در ايالت ننگرهار هنگامي که قصد داشت خود را در ميان نمازگزاران مسلمان در مسجدي منفجر کند از اقدام خود پشيمان شد . وي که در محاصره نيروهاي نظامي منطقه قرار داشت با ابراز ندامت اعلام نمود ، هنگامي که نمازگزاران را در حال نماز ديدم از عمل خود پشيمان شدم و در حاليکه قصد خارج نمودن لباس انفجاري خود را داشت ناگهان منفجر شد در اين انفجار تنها فرد مذکور کشته شد .

از زمان واقعه 11 سپتامبر سال 2001 پوشش اخبار مربوط به «بمب گذاري هاي انتحاري» روند رو به افزايش داشته است. كارشناسان و دست اندركاران خبري ما را به اين اعتقاد رساندند كه بمب گذاري هاي انتحاري، يكي از سلاح هاي مورد توجه شورشيان عليه نيروهاي اشغالگر است، چرا كه آنها با بهره گيري از اين شيوه، مي توانند با هزينه اندك و به آساني، هرج ومرج ايجاد كنند. كمتر روزي است كه رسانه ها حداقل يك بمب گذاري ازاين نوع را كه توسط شورشيان عراقي و يا افغاني ( وهابي ها و تکفيري ها )صورت مي گيرد، از اين كشورها گزارش نكنند. بهره گيري شورشيان از شيوه بمب گذاري انتحاري عليه نيروهاي اشغالگر، يك چيز است و بهره گيري آنها از اين شيوه براي كشتار غيرنظاميان، چيز كاملا متفاوتي است. اكنون رسانه ها ما را طوري شستشوي مغزي داده اند كه باور مي كنيم شورشيان در عراق، تندروهاي حيوان صفت، غيرمتمدن، ديوانه و متعصب هستند كه حتي با كشتار هموطنان خود، به جنگ با «آزاديخواهي» مي روند!

در واكنش به بمب گذاري هاي به اصطلاح «انتحاري» پر تلفات در موصل، كه به مرگ 350 غير نظامي انجاميد«اگر فردي بتواند استدلال قانع كننده اي بياورد (يعني استدلال منطقي كه با داده هاي قابل اتكا حمايت شود) و توضيح دهد كه چرا يك عرب و يا گروه اسلامي ضدآمريكايي و يا «تروريست» و يا هر كس ديگر، در واكنش به اشغال عراق توسط آمريكا، صدها هزار عراقي را مي كشد، مبلغ يك ميليون دلار آمريكا جايزه مي گيرد

در خلال جنگ جهاني دوم، تعدادي از كشورها توسط نازي هاي آلمان اشغال شدند. در كشورهايي مثل فرانسه، دانمارك، نروژ و بسياري از كشورهاي ديگر جنبش هاي مقاومت شكل گرفت، جنبش هايي كه تاكتيك هاي متفاوت را براي متوقف كردن نازي ها و پس گرفتن سرزمينشان به كار گرفته اند. با اين حال، هيچ سابقه اي در مورد اين كه جنگجويان مقاومت براي اخراج نازي ها، به كشتار جمعي هموطنان خود متوسل شده باشند وجود ندارد. مطمئنا درگيري هاي فرقه اي وجود داشته است، ولي مثل آنچه كه در عراق مي بينيم، در مقياس گسترده و كلان وجود نداشته است و البته، اگر وجود هم مي داشت، با هيچ منطقي جور در نمي آمد. در جنگ ويتنام هم ما هيچ سندي نداريم كه نشان دهد «ويت كنگ ها» كشتار هموطنان خودشان را بخشي از مبارزه عليه نيروهاي آمريكايي در دستور كار قرار داده باشند. البته، هستند كساني كه مي گويند مسلمانان از نوع ديگري هستند، و اين كه آنها (مثل بسياري از انسان هاي ناخوشايندي كه مي خواهند زنجيرهاي امپراتور را بگسلند) تنها اندكي با وحشيان غيرمتمدن فرق دارند و لذا، ما نمي توانيم اميدوار باشيم كه ذهنيت و يا رفتار آنها را درك كنيم.

زماني كه عراقي ها در دهه 1920 با امپراتوري بريتانيا نخستين بار مي جنگيدند، هيچ «بمب گذاري انتحاري» توسط شورشيان عراقي صورت نگرفت. آنها، برعكس عمل كردند و براساس يك استراتژي درست، و علي رغم وجود خرده فرهنگ ها و تفاوت هاي مذهبي، در برابر دشمن مشترك خود يعني بريتانيا، متحد شدند.

همين طور در خلال جنگ 10 ساله افغانستان عليه اتحاد جماهير شوروي نيز هيچ موردي از بمب گذاري انتحاري كه شهروندان افغاني را هدف قرار داده باشد، نمي بينيم. در اين كشور هم قبايل افغاني، علي رغم اينكه در نحوه مبارزه با متجاوزان توافق نداشتند، با هم متحد شدند. آيا واقعا هيچ كس، حتي يك فرد بي طرف و ميانه رو، اينها را در نمي يابد؟

بعد از واقعه 11 سپتامبر، ناگهان اين پديده عجيب ظاهر مي گردد كه يك شورشي به جاي اينكه مهاجمان را هدف قرار دهد، از بمب گذاري انتحاري عليه هموطنان خود بهره مي برد، تا از اين طريق، گواه تاييد كننده اي را براي اين موضوع كه هواپيما ربايان «انتحاري» حمله كننده به آمريكا، حقيقتا ديوانه بوده اند، دست و پا كنند، يا اينكه (هدف عوامل پشت پرده اين بوده كه) اخبار رسمي را در اين راستا سمت و سو دهند.

اين موضوع بسياري از ابهامات را در مورد اينكه چرا گروه هاي عراقي در واكنش به يورش آمريكا به كشورشان، هموطنان خود را مي كشند، توضيح مي دهد. به هر حال، مردمي كه روزانه در عراق صدها كشته مي دهند، همان مردمي هستند كه از شورشيان حمايت مي كنند و نيروهاي آمريكايي، انگليسي و اسراييلي حاضر در عراق، با همين شورشيان مي جنگند. لذا، اين سوال پيش مي آيد كه چه كسي از كشتار جمعي روزانه حاميان شورش، بهره مي برد؟ تاكتيك هاي مقابله با شورش درگذشته، روش هايي مثل «پاك سازي نژادي» و يا نابودسازي محصولات مثل آنچه كه ازطريق عامل نارنجي در مورد ويتنام صورت گرفت، را شامل مي شود. اما اين روش ها كمتر موفقيت آميز بودند. به نظر مي رسد كه در سال هاي اخير تفكرات گمراه و منحرفي در مجتمع هاي صنعتي - نظامي شكل گرفت كه بيشتر حالت تاكتيك هاي دسيسه آميز مدرن را دارد.

ايجاد تنش ميان گروه هاي مذهبي، به ويژه از طريق بهره گيري حقه آمير از اصلاح «حملات انتحاري» عليه شيعيان و يا سني ها، به عبارت ديگر، اصل «تفرقه بينداز و حكومت كن» در اينجا به خوبي اجرا مي شود. اقدام واقعا جنايتكارانه شبكه ها ي تلويزيوني كشورهاي غربي و بعضي از شبکه هاي عربي همچون الجزيره و... اين است كه ايده ذيل را دامن مي زنند و تقويت مي كنند: عراقي ها و افغاني ها بدون حمايت نيروهاي اشغالگر، نمي توانند از كشورشان محافظت كنندو اينكه «مردم اين كشورها، وحشي هاي غير متمدن هستند.» اين تبليغات باعث مي شود كه ادعا هاي دولت آمريكا تقويت شود، آمريكا مصرانه بر اين عقيده  است كه خروج نيروهاي اين كشور از عراق، خطرناك خواهد بود و ارتش آمريكا بدين خاطر در خيابان هاي شهرهاي عراق حضور دارد كه عراقي ها نيز حضورشان را در اين كشورها عاقلانه بدانند يا اينكه رسانه هاي آمريكايي تلاش مي كنند. نشان دهند كه چطور طبقات پائين مردم (عراق) دارند متمدن مي شوند، يا اين ادعا كه ارتش اگر دست به نابودي چنين مردمي مي زند، در واقع، ماموريت الهي را انجام مي دهد.

سيد محمد موسوي

 

موسسه ولي عصر


نوشته شده در   شنبه 29 فروردين 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode