امام زمان(عج) در دوران غيبت، از طريق تربيت تكوينی كه همان تأثير بر قلوب و نفوذ معنوی در دلهاست، مؤمنان واقعی را هدايت میكند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، آنچه در متن ذيل میآيد، بخشی از نوشتار آيتاللهالعظمی سبحانی در مورد بهرهوری مردم از وجود حضرت مهدی(عج) در زمان غيبت است.
از نظر قرآن كريم، اوليای الهی دو دستهاند: ولیّ ظاهر، كه مردم وی را میشناسند و ولی غايب از انظار، كه مردم او را نمیشناسند، گرچه او در ميان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.
در سوره كهف، وجود هر دو ولی، به طور همزمان بيان شده است: يكی موسی بن عمران و ديگری مصاحب موقّت او در سفر دريايی و زمينی كه به نام خضر معروف است. اين ولی الهی بهگونهای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمايی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنانكه میفرمايد: «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً * قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً»:«موسی و همراهش بندهای از بندگان ما را (در لب دريا) يافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خويش به او علمی آموخته بوديم. موسی به وی گفت: آيا اجازه میدهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرين خويش به من بياموزی؟» سوره كهف آيه 65 ـ66.
قرآن سپس شرحی از كارهای مفيد و سودمند آن ولی الهی بيان میكند و نشان میدهد كه مردم او را نمیشناخته، ولی از آثار و بركاتش بهرهمند بودهاند: سوره كهف، آيات: 71ـ 82.حضرت ولی(عج) نيز بهسان مصاحب موسی، ولیّ ناشناختهای است و در عين حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت میباشد. بدين ترتيب، غيبت امام به معنی انفصال و جدايی او از جامعه نيست؛ بلكه او، همان گونه كه در روايات معصومين(ع) نيز وارد شده، بهسان خورشيد در پشت ابر است كه ديدگان آن را نمیبينند، اما به اهل زمين نور و گرمی میبخشد(كمال الدين، شيخ صدوق، باب 45، حديث 4، ص 485).
پيامبر گرامی(ص) فرمودند: «آری سوگند به خدايی كه مرا به نبوت برگزيد، مردم از او سود میبرند و از نور ولايتش در دوران غيبت، بهره میگيرند؛ چنان كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره میبرند»(بحارالأنوار، ج52، ص 93، به نقل از كمال الدين شيخ صدوق). اشعه معنوی وجود امام(ع) در حالی كه در پشت ابرهای غيبت نهان است، دارای آثار قابل ملاحظهای است كه علیرغم تعطيل مساله تعليم و تربيت و رهبری مستقيم، حكمت وجودش را آشكار میسازد. در اينجا به بيان برخی از اين آثار میپردازيم:
پاسداری از آيين الهی
با گذشت زمان و آميختن سليقهها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرايشهای مختلف به مكتبهای انحرافی و دراز شدن دست مفسدهجويان به سوی مفاهيم آسمانی، اصالت پارهای از اين قوانين از دست میرود و دستخوش تغييرات زيانبخشی میشود. اين آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای اين و آن، به تدريج تيره و تار گشته، صفای نخستين خود را از دست میدهد. اين نور پرفروغ، با عبور از شيشههای ظلمانی افكار تاريك، كمرنگتر میشود. خلاصه با آرايشها و پيرايشهای كوتهبينانه افراد و افزودن شاخ و برگهای تازه به آن، چنان میشود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال میشود. با اين حال، آيا ضروری نيست كه در ميان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهيم فناناپذير تعاليم اسلامی را به شكل اصلیاش حفظ و برای آيندگان نگهداری كند؟
میدانيم در هر موسسه مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداری میكنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش سوزی، از خطر حريق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حيثيت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد. سينه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آيين الهی است كه همه اصالتهای نخستين و ويژگیهای آسمانی اين تعليمات را در خود نگاهداری میكند؛ «تا دلايل الهی و نشانههای روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگرايد» و اين يكی ديگر از آثار وجود او است.
تربيت منتظران آگاه
بر خلاف آنچه بعضی میپندارند، رابطه امام در زمان غيبت به كلی از مردم بريده نيست، بلكه آن گونه كه از روايات اسلامی برمیآيد، شمار اندكی از آمادهترين افراد، كه سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ايمان و اخلاص فوقالعاده برای تحقّق بخشيدن به آرمان اصلاح جهان دارند، با حضرتش در ارتباطاند. معنای غيبت امام (ع)، اين نيست كه آن حضرت به شكل روح نامرئی و يا شعاعی ناپيدا در میآيد، بلكه او از يك زندگی طبيعی و آرام برخوردار است، به طور ناشناخته در ميان همين انسانها رفت و آمد دارد. دلهای بسيار آماده را برمیگزيند و در اختيار میگيرد و آنها را بيش از پيش آماده میكند و میسازد. افراد مستعد، به تفاوت ميزان استعداد و شايستگی خود، توفيق درك اين سعادت را پيدا میكنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت يا چند روز و جمعی سالها با حضرت بقية الله(عج) در تماس بودهاند.
آنان كسانی هستند كه آن چنان بر بال و پرِ دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفتهاند كه همچون مسافران هواپيماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار میگيرند، آنجا كه هيچگاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهانبخش آفتاب نيست، در حالی كه ديگران در زير ابرها و در تاريكی و نور ضعيف به سر میبرند. به درستی حساب صحيح نيز همين است. كسی انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پايين ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببيند. چنين انتظاری، اشتباهی بزرگ و پنداری باطل بيش نيست. اين ما هستيم كه بايد بالاتر از ابرها پرواز كنيم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشيم و سيراب گرديم. به هر حال، تربيت اين گروه منتظر، يكی ديگر از حكمتهای نهفته در غيبت آن حضرت است.
نفوذ روحانی و ناپيدا
چنان كه میدانيم، خورشيد يك پرتو مرئی دارد كه از تجزيه آنها، هفت رنگ معروف پيدا میشود، و يك سلسله اشعه نامرئی نيز دارد كه اشعه ماوراء بنفش و اشعه مادون قرمز ناميده شده است. همچنين يك رهبر بزرگ آسمانی، خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعی، كه از طريق گفتار و رفتار و تعليم و تربيت عادی صورت میگيرد، تربيت روحانی دارد كه از راه نفوذ معنوی در دلها و فكرها اعمال میشود و میتوان آن را تربيت تكوينی نام گذاشت. در آن جا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نمیآيد؛ بلكه تنها جاذبه و كشش درونی مؤثر است.
وجود مبارك امام(ع) در پشت ابرهای غيبت نيز، اين اثر را دارد كه از طريق شعاع نيرومند و پردامنه «نفوذ شخصيت» خود، دلهای آماده را در نزديك و دور، تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده، به تربيت و تكامل آنها میپردازد و از آنان انسانهايی كاملتر میسازد. ما قطبهای مغناطيسی زمين را با چشم خود نمیبينيم، ولی اثر آنها روی عقربههای قطبنما، در درياها، راهنمای كشتیهاست و در صحراها و آسمانها، راهنمای هواپيماها ووسائل ديگر است. در سرتاسر كره زمين، از بركت اين امواج، ميليونها مسافر راه خود را به سوی مقصد پيدا میكنند. وسائل نقيله بزرگ و كوچك به فرمان همين عقربه ظاهراً كوچك از سرگردانی رهايی میيابند.
آيا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام(ع) در زمان غيبت، با امواج جاذبه معنوی خود، افكار و جانهای زيادی را كه در دور يا نزديك قرار دارند، هدايت كند و از سرگردانی رهايی بخشد؟ البته نبايد فراموش كرد كه امواج مغناطيسی زمين، روی هر آهن پاره بیارزش اثر نمیگذارد، بلكه تنها بر عقربههای ظريف و حساسی كه خاصيت آهنربايی يافتهاند و يك نوع سنخيت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطيسی پيدا كردهاند، اثر میگذارد. بدين ترتيب دلهايی كه ارتباطی با امام(ع) دارند و شباهتی را در خود ايجاد نمودهاند، تحت تأثير آن جذبه روحانی قرار میگيرند.