ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 14 مرداد 1390     |     کد : 23477

جمعه 14 مرداد 4رمضان 5 اوت

زول كتاب آسماني "تورات" بر حضرت موسي(ع) ...

زول كتاب آسماني "تورات" بر حضرت موسي(ع)
كتاب مقدس "تورات" در ششم ماه مبارك رمضان بر حضرت موسي(ع)، پيامبر رهايي بخش بني اسرائيل از جور و ستم فرعونيان، نازل گرديد.
گفتني است كه از تورات و انجيل، به عهدين ]يعني عهد عتيق و عهد جديد[ ياد مي گردد و به شهادت تاريخ و منابع موثق، هيچ يك از كتاب هاي آسماني پيامبران، جز قرآن كريم، چيزي بر جاي نمانده است و تمامي آن ها به دست طاغوت ها و ستمگران عصر نابود شده اند و آن چه كه هم اكنون به نام انجيل و تورات، در ميان پيروان مسيح و يهود وجود دارد، كتاب هاي اصلي آنان نيست. بلكه برداشت هايي از آن كتاب ها شريف است، كه از سوي پيشوايان مذهبي و مقدس اين دو كيش، تدوين و منتشر گرديده است و بي ترديد، دچار تحريف و زيادتي و كاستي هاي فراواني مي باشند.

ولايت عهدي امام رضا(ع) در سال 201 هجري قمري
امام علي بن موسي الرضا(ع)، امام هشتم شيعيان، پس از شهادت پدر ارجمندش امام موسي كاظم(ع) در زندان بغداد، در سال 183 قمري به مقام منيع امامت نايل آمد و پيشوايي شيعيان و پيروان اهل بيت(ع) را بر عهده گرفت.
آن حضرت در دوران امامت خويش به مدت هيجده سال در مدينه منوره، سكونت داشت و در اين مدت، شاهد خلافت غاصبانه هارون الرشيد و دو فرزندش امين و مأمون بود. تا اين كه در سال 200 هجري قمري، مأمون تصميم گرفت كه وي را به خراسان دعوت كند و در اداره كشور، وي را شريك خويش سازد.
آن طوري كه از خود مأمون عباسي نقل گرديده است، وي در نبرد با برادرش امين، نذر كرده بود كه در صورت پيروزي بر سپاهيان امين و تصاحب مقام خلافت، قدرت را به كسي كه افضل آل ابي طالب(ع) باشد بسپارد.
هنگامي كه وي بر برادرش امين پيروز شد و در سال 198 قمري بغداد را فتح و بر سراسر عالم اسلام سيطره پيدا كرد، تصميم گرفت كه به نذر خويش وفا كند و در اين راستا، امام علي بن موسي الرضا(ع) را كه والاترين و افضل آلي ابي طالب(ع) بود، مورد توجه قرار داد.
وي مي گفت: ما أعلم احدا افضل من هذا الرّجل علي وجه الأرض؛ من در روي زمين، شخصيتي بالاتر و بهتر از اين مرد ]علي بن موسي الرضا(ع)[ سراغ ندارم.
بدين منظور، وي يكي از سرداران خويش به نام "رجاء بن ابي ضحاك" را به همراه عيسي جلودي و برخي از همراهان ديگر به مدينه فرستاد و از طريق آن ها امام رضا(ع) را براي سفر به خراسان دعوت نمود.
امام رضا(ع) كه خلفاي عباسي، از جمله مأمون را در گفتارش صادق نمي دانست و از هدف ها و انگيزه هاي فريب كارانه وي باخبر بود، از پذيرش دعوت مأمون امتناع نمود و ماندن در مدينه را بر رفتن به "مرو" مقر خلافت مأمون در خراسان ترجيح داد.
ولي با اصرار و اجبار مأموران مأمون روبرو گرديد و چاره اي جز پذيرش در خود نديد. آن حضرت پس از وداع با قبر شريف جدش حضرت محمد(ص) و ديگر نياكان پاكش در بقيع، به ويژه قبر مطهر جده اش حضرت فاطمه زهرا(س)، فرزند خردسالش حضرت امام محمد تقي(ع) را جانشين خود در مدينه قرار داد و به همراه مأموران مأمون و برخي از علويان و ياران خويش عازم خراسان شد.
همين كه امام رضا(ع) وارد "مرو" گرديد، با استقبال بي نظير مردم اين شهر، از جمله فقها، دانشمندان، شاعران، درباريان و خود مأمون قرار گرفت.
مأمون پس از پذيرايي از امام رضا(ع)، به وي گفت: من مي خواهم خود را از خلافت خلع كرده و آن را به شما واگذارم، آيا از من مي پذيري؟
امام رضا(ع) از پذيرش آن امتناع كرد. چون مي دانست وي در گفتارش صداقت ندارد و مي خواهد از اين راه او را بيازمايد و يا اگر حكومت را به او واگذارد، پس از مدتي وي را از ميان برداشته و خود دوباره حكومت را به دست گيرد و از اين راه، حكومت غاصبانه اش مشروعيت بخشد.
از سوي ديگر، وي با قيام هاي گوناگون علويان و غير علويان در جهان اسلام روبرو بود و مي خواست از اين راه آنان را به احترام امام رضا(ع) وادار به سكوت و پذيرش خلافت عباسيان نمايد.
امام رضا(ع) كه از نيت او آگاه بود، به هيچ صورتي حاضر به پذيرش خلافت نشد. مأمون مجدداً به وي پيشنهاد ولايت عهدي خويش را داد و امام رضا(ع) بار ديگر امتناع نمود. ولي مأمون اين بار، استنكاف امام(ع) را نپذيرفت و به وي گوش زد كرد كه پذيرش ولايت عهدي، اجباري و قطعي است و مفري براي آن نيست. امام رضا(ع) كه با تهديد جدي مأمون روبرو بود، چاره اي جز پذيرش ولايت عهدي نداشت. آن حضرت به خاطر دخالت نداشتن در امر حكومت و شريك نبودن با مأمون در امر خلافت، فرمود: در صورتي ولايت عهدي تو را مي پذيرم كه مسئوليت امر و نهي حكومت تو با من نباشد، در چيزي فتوا ندهم و در دعوايي داوري نكنم و كسي را عزل و يا نصب ننمايم و آييني را كه هم اكنون در خلافت تو رايج است تغيير ندهم.
مأمون تمام خواسته هاي آن حضرت را پذيرفت و وي را به ولايت عهدي خويش منصوب كرد و به فرزندان خود، درباريان، فرماندهان و صاحب منصبان و عموم مردم دستور داد با آن حضت بيعت كنند. از آن هنگام لباس سياه عباسيان به رنگ سبز كه لباس علويان بود تغيير پيدا كرد پرچم و بيرق سياه عباسيان به رنگ سبز علويان در آمد و به نام آن حضرت سكه زده و در خطبه هاي جمعه، از وي تجليل و تكريم كردند.
درباره تاريخ اين واقعه بزرگ، همه مورخان، اتفاق دارند بر اين كه در ماه مبارك رمضان سال 201 قمري واقع گرديده است، ولي در روز آن اختلاف دارند، برخي روز اول، برخي دوم، برخي چهارم، برخي ششم و برخي هفتم رمضان را ذكر كرده اند. ممكن است علامت اختلاف آنان، از آن جهت باشد كه بيعت با آن حضرت، چند روز ادامه داشته است. ولي به نظر مي آيد كه پذيرش ولايت عهدي آن حضرت در اول ماه رمضان و بيعت رسمي با وي در ششم و هفتم رمضان بوده است.

درگذشت احمدراد نويسنده و عالم معاصر در سال 1364هجري شمسي
احمدراد نويسنده و عالم معاصر در سال 1364هجري شمسي بدرود حيات گفت. وا فرزند مرحوم حاج ميرزا مصطفي ملقب به بصير ديوان بود. مرحوم احمد راد را به واقع مي‏توان يكي از معلمان برجسته معاصر بشمار آورد. از ايشان به مقاله‏هاي متعددي به جاي مانده كه برخي از آنها در مجله يخما به چاپ رسيده‏اند. همچنين تأليفات زندگي شگفت انگيز موريانه، گرد باد حيرت انگيز جهان ؛ و جهاني كه در آن زندگي مي‏كنيم از جمله آثار اين عالم معاصر بشمار مي‏روند .


نوشته شده در   جمعه 14 مرداد 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode